گزیده خبر های 28 بهمن ماه سال 1388قسمت – 2
اینگونه خبر سازی کردن از سوی ار گان تبلیغاتی پاسداران کودتا گر نامشروع بدلیل انتقام گرفتن از افشا شدن نقش دخالت گری در امور داخلی عراق و اقدامات تروریستی اش از سوی مجاهدین می باشد . به خصوص اینکه انتخابات پارلمان عراق در پیش روی می باشد که برای حاکمان تهران آنقدر نتایج این انتخابات مهم است که تلاش همه جانبه می کنند تا که نوری المالکی پاپت و دست نشانده شان دو باره نخست و زیر یا رئیس جمهور عراق شود تا عراق همچنان حیات خلوت لوطی جماران و پاسداران برای اهداف خاص باقی بماند . برای همین بود که احمد چلبی دلال و جاسوس بد نام چند جانبه ای که عامل اصلی زمینه ی ساز اشغال نظامی عراق بود. سپس پای عوامل و مزدوران و تروریست ها و پاسداران وابسته به رژیم تروریستی و فاشیستی و مذهبی و کودتائی را به عراق باز کر د تا این کشور را به با تلاق تبدیل کنند . این جاسوس و غلام بر گوش آخوندها و پاسداران چلبی چند روز پیش به تهران فراخونده شد تا خط و خطوط به وی داده شود که چگونه دست به جوسازی علیه نامزدان مستقل و ملی عراقی بزند و تلاش و فعالیت برای حذف شان از رقابت انتخابات پار لمان عراق کند . زیرا که اینان مخالف دخالت گری لوطی جماران و پاسداران در امورعراق می باشند. اما چون نقش این جاسوس چلبی و دخالتگری حاکمان تهران و پاسداران درانتخابات پارلمان عراق را مجاهدین فاش کرده اند اینگونه از سوی پاسداران کودتاگر علیه شان دسیسه و توطئه گری شده است که روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی برای خوشرقصی کردن آن را چنین رله نموده است .
عقدنامه سياسي دو گروهك منافقين و ريگي
سازمان مجاهدين خلق (منافقين ) و گروهك ريگي مذاكرات اوليه خود را به منظور ادغام و همكاري هاي مشترك برگزار كرده اند. به گزارش « جوان آنلاين » سران دو گروهك ريگي و منافقين اخيرا در منطقه اي در پاكستان ضمن ديدار با يكديگر سلسله مذاكراتي را با يكديگر انجام داده اند. در اين ديدار كه شخص عبدالمالك ريگي با تعدادي از عناصر و فرماندهان گروهك سازمان منافقين ديدار و گفتگو داشته است وي آمادگي خود را براي هرگونه همكاري در راستاي تشكيل يك گروه تروريستي جديد تحت عنوان سازمان نيروهاي مسلح مجاهدين اعلام نموده است . گفته مي شود در اين ديدار حمايت تسليحاتي و تبادل اطلاعات از جمله توافقات انجام شده در اين ديدار پيش از نهايي شدن ادغام توافق شده بوده است .
ادامه ماجراي آبي شدن رنگ سبز پرچم ايران
http://www.shafaf.ir/fa/pages/?cid=16283
وقتی لوطی جمران با صدور نامه های حکومتی قانون اساسی را بی ارزش و بی اعتبار می کند. چرا گماشته اش پاسدار احمدی نژاد رئیس جمهور نا مشروع و قلابی هم خود سرانه رنگ سبز پرچم را با رنگ آبی تعویض نکند تا تضاد و دشمنی اش با جنبش سبز رقیبرا اینگونه بر جسته کند؟ حال تصور کنیداگر این اقدام رارقیب مغلوب می کرد به کجا ها که وصل نمی شد و با انواع و اقسام اتهامات متهم نمی گردید؟
تداوم آبي شدن رنگ سبز پرچم جمهوري اسلامي ايران در برنامه هايي كه دفتر رئيس جمهور برگزار مي كند سبب بروز انتقاداتي شده است
محمدجواد لاريجاني در مصاحبه با روزنامه سويسي:
کشته شدن عده ای در حوادث انتخابات تلخ است، اما ایران را از پیمودن راه دمکراسی باز نمی دارد
http://www.shafaf.ir/fa/pages/?cid=16282
این بچه آخوند هفت خط و حراف و مسلط به فرهنگ آخوندی حوزوی ارتجاعی و تحصیل کرده در سر زمین شیطان بزرگ وباز آموزسیاسی شده ی مدل دولت فخیمه ی انگلیس و در خدمت آن بودن تبدیل به آنگونه جانور سیاسی شده که دقیقاًاثبات نموده است که بی جهت نبود صاحب تزی است که می گوید می توان در قعر دوزخ هم با دشمن مذاکره کرد و مدافع سنگسارکردن است و چندین سال است که مشاور حقوق بشر و قضائی دستگاه قضائیه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض است اکنون هم اخوی اش آخوئند محمد صادق لاریجانی در رأس این دستگاه آلوده ی قضائیه می باشد و دیگراخوی اش پاسدار علی لاریجانی رئیس بازارمکاره ی مجلس است . البته خطو خطوط را وی به اینان دیکته می کند. اکنون برای تبرئه کردن کارنامه ی ننگین و سیاه ی نقض مستمر حقوق بشر رژیم کودتائی نا مشروع که رکور دار جهان می باشد در سوئیس بدر و دیوار زده و تا توانستهبا هذیان گوئی مشتی دروغ بازگو و سر هم کند تا شاید از افعی کبوتر بزایاند.
گزارش از يک منطقه فقير نشين تهران"باور كنيد اين گزارش سياهنمايي نيست"
وقتی در کشوری که 80% جمعیت آن بر زیر خط فقر اقتصادی بسرمی برند و 4 میلیون دانش آموز بدلیل فقر اقتصادی و انوادگی قادر به مدرسه رفتن نمی باشند و از نعمت خواندن و نوشتن محروم شده اند . همچنین گزارش شده است که یک میلیون و 700 هزار کودکان خیابانی در آن وجود دارد . از سوی دیگر روند لجام گسیخته ی تورم و گرانی با افزایش فقر و بیکاری ادامه دارد و بیداد می کند . همچنین شکاف عمیق طبقاتی هم روز عمیق تر می شود . مهمتر اینکه طبق گزاش ورق پاره ی رسالت حکومتی مبلغ 74 میلیارد دلار از بودجه نظارتی بر آن و جود ندارد . بنابراین در این شرایط دزد بازار که رئیس جمهور یک شیاد عوامفریب و دروغگو و خالی بندمی باشد که جز آمار دروغ دادن و قول و وعده دروغ گفتن چانی آن کردن و ظیفه ی دیگری ندارد ولی مدعی دولت ساده زیست و عاشق خدمتگزاری به مردم می باشد اما نمی گوید که مبلغ 330 میلیارد دلار در آمد نفت را در 4 سال گذشته چه کرده است؟ بنابراین در چنین شرایطی توقعی جزاینگونه گزارش خبر گزاری ایلنا نیست که فقط باز گوئی مشتی از خروار نا ملایمات و نا هنجاری ها و معضلات اقتصادی ومعیشتی مردم تحت ستم است که چه شرایط سخت و غیر انسانی را تحمل می کنند که گزارش آن چنین است.
ایلنا: باور كنيد اين گزارش به قصد سياهنمايي تهيه نشده است. گزارشي است از مشاهدات عيني در يكي از محلههاي حدودا مركزي شهر تهران؛ شهري كه بسياري بر اين باورند كه محل اجتماع ثروتمندان ايران است، با اين حال فقر به عريانترين شكل در كوي و برزن آن نمودار است. شرحي است از اتفاقاتي كه در همين ميوهفروشيها، قصابيها و سوپرماركتهايي كه همه ما با آنها هر روز سروكار داريم، ميافتد، اما شايد بسياري بدون نگاه دقيق، به سادگي از كنار آن ميگذرند. ** قصد خريد مقداري ميوه داشتم كه اضطراب جواني ناخودآگاه مرا جذب خود كرد. سعي كردم وانمود كنم كه حواسم به او نيست. 200 تومان از جيب خود بيرون آورد و از فروشنده، سيبزميني و پياز طلب كرد. البته فروشنده هم با گشادهدستي، 2 سيبزميني و 2 پياز به او داد. نگاه عجيب من، فروشنده را به حرف آورد: ”آقا مردم گرفتارن. به خدا ما كه از دست مردم پول ميگيريم، از هر كسي بهتر ميفهميم. اينكه شما ديدي، خوب خوبش بود. يه روز بيا اينجا، ببين ما چي ميبينيم و چي ميكشيم. برگههاي كاهو را اون گوشه ميبيني.” به سمت در خروجي مغازه اشاره كرد. مقداري برگ كاهوي پلاسيده كه همه مغازهداران، از كاهوها سوا ميكنند، نشان داد. ”چند تا خانم هر روز بعدازظهر ميان و همين برگهها رو از ما ميگيرن. فكر نكني براي كار خاصي يا دادن به حيوونات باشه. خودشون از اونها استفاده ميكنن. اون گوجههاي پايين ميز رو ميبيني.” مقداري گوجه لهيده و لك و پيسدار را به من نشان ميدهد. ”همون گوجهها رو از من ميگيرن. اونهايي رو كه قابل استفاده باشه، ميخورن و مابقي رو رب ميكنن. آقا وضع مردم خيلي خرابه. والله باباي ما كه تو همين كار بود، همه اين جور سبزيها و ميوهها رو ميريخت تو جوب. ما نگه ميداريم شايد يه بنده خدايي به دردش بخوره. فكر نكن اينهايي رو كه ميگم به نيت اينه كه بدوني من آدم خيري هستم. نه والله. اگه خير بودم و داشتم، جنس خوب بهشون ميدادم. اينها رو كه ميبرن، خودم از شرمندگي عين لبو قرمز ميشم.” به گوجهفرنگيهاي روي ميز اشاره ميكند و ميگويد: ”ميبيني. همين هفته پيش كيلويي 700 تومان بود. اين هفته شده 950 تومان. خدا ميدونه تا دم عيد چقدر ديگه بياد رو قيمتش. خوب خيلي از همين دور و اطرافمون نميتونن اين رو تامين كنن. 200 تومن هم براشون 200 تومنه. قديما مياومدند سفارش ميدادن از ميدون براشون يك گوني سيبزميني، يا پياز بياريم يا يه جعبه گوجهفرنگي. الان همه ترجيح ميدن كم بگيرن تا كم خورده بشه. درد مردم رو ما ميفهميم.” حرفهاي صاحب مغازه ميوهفروشي كه تمام ميشود، كنجكاوي من تازه آغاز ميشود. به فاصله چند متر از مغازه ميوهفروشي، يك قصابي وجود دارد كه گوشت قرمز و سفيد ميفروشد. صاحب مغازه قصابي، در كنار مغازه انباري نيز دارد كه در آن چند قصاب راستههاي گوسفندي و گاوي را كه به آنجا آورده ميشود، جدا و جداگانه به رستورانها ميفروشند. جالب است كه وي نيز تمامي گفتههاي ميوهفروش را تاييد ميكند. ”آقا وضع خيليها خراب شده. اين استخوانها رو ميبيني”. به استخوانهاي مرغي اشاره ميكند كه در جعبه آبي رنگي ريخته شده است. ”اين استخونها از گوشت مرغ جدا ميشن و گوشت براي جوجه كباب مصرف ميشه. اين استخونها رو نگه ميداريم، اگه خودت وایستي ميبيني. ميان همين استخونها رو با گردن مرغ از ما ميخرند تا باهاش سوپي، چيزي درست كنن كه مزه مرغ بده.”
به سمت ديگر مغازه اشاره ميكند. ”اونها رو ميبيني. بهش ميگن قلوهگاه. مثلا گوشته اما همش روغنه. مردم نميتونن اكثرا گوشت كيلويي 14-15 هزار تومني بخرن. ميان از اين قلوهگاهها ميخرن.” به استخوانهايي كه راسته از آنها سوا شده نيز اشاره ميكند و ميگويد: ”اين استخونها رو سابقا يه سري آدم ميخريدند. ميگفتند ميبرن ازش روغن ميكشن، بعدش هم پودر ميكنن و ميدن به گاو گوسفندا. به خدا آدم شرمش ميشه بگه، الان همينها رو مردم ميخرن، با اون قلوهگاهها قاطي ميكنن مثلا گوشت خريدن.” مواردي كه اشاره شد مشاهداتي است از يكي از محلات نسبتا مركزي تهران، در كنار بازار بزرگ كه روزگاري محل اسكان ثروتمندان تهران به حساب ميآمد. البته اين موضوع مختص به آنجا نيست. گفتوگو با صاحبان غرفههاي ميادین ميوه و ترهبار از غرب تهران گرفته تا جنوبيترين نقاط آن، موارد مشابه فراوان ديگري را به تصوير ميكشد. واضح است كه وقتي در مركز پايتخت ايران، چنين وضعي براي بخش نه چندان كوچكي از مردم حادث شود، تكليف حاشيهنشينان شهرها و ساكنان شهرها و روستاهاي محروم چيست؟ چهره كريه فقر، هر روز خود را واضحتر و عريانتر در پيش چشم مردم به نمايش ميگذارد. اينها سياهنمايي نيست. بياني است واقعي از آنچه بخش نه چندان كوچكي از مردم را به سختي آزار ميدهد. مقصر اين وضع هم فقط دولت نيست، هرچند شايد تقصير آنها بيش از سايرين باشد. از شهرداريها كه هر روز براي زيور و آزين بستن فلان پل يا چهارراه، عوارض نوسازي و بازسازي و هزاران مورد ديگر را افزايش ميدهند، تا فلان نماينده مجلس كه به جاي شكم خالي مردم حوزه خود، به فكر لابي براي تامين اعتبار جادهاي براي تضمين پيروزي در دوره بعدي انتخابات است، همه و همه در پيدايش وضع موجود مقصرند. روزها به تندي ميگذرد و نويد فرا رسيدن عيد نوروز، با هزار خرج و گرفتاري جديد را ميدهد. عيدي كه قرار است هفت سينش با آجيل كيلويي 10-15 هزار توماني، ميوه هزار تا 2 هزار توماني و شيريني چند هزار توماني پر شود. نوروزي كه براي بسياري جز سردي و تلخكامي، ارمغاني ندارد، ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد.
حداقل 70 درصد کارگران مسکن ندارند
این گزارش مکمل گزارش قبلی می باشد که نتیجه ی عملکرد 31سال حاکامن دزد و غارتگرو عوامفریب و دین فروش است که خمینی شیاد در بهشت زهرا قول مسکن و برق و آب مجانی داد و پیروان و جانشین وی پیوسته شیادانه سنگ مستضعف پناهی برسینه زده اند . البته که در 31سال پیش قول صاحب حکومت شدن محرومان و پا برهنگان را داده بودند که اکنون سر نوشت کار گران محروم چنین می باشد.
نايب رئيس کانون عالي شوراهاي اسلامي کار سراسر کشور گفت: در حال حاضر حداقل 70 درصد از کارگران کشور فاقد مسکن هستند و در واحدهاي استيجاري زندگي مي کنند.اولياء علي بيگي در گفتگو با مهر با اعلام اينکه در حال حاضر حداقل 70 درصد از کارگران فاقد مسکن هستند و در واحدهاي مسکوني استيجاري زندگي مي کنند، گفت:تامين نيازهاي اوليه هر خانوار کارگري بايد توسط شرکاي اجتماعي(کارگر-دولت-کارفرما) مورد برنامه ريزي قرار گيرد.نايب رئيس کانون عالي شوراهاي اسلامي کار سراسر کشور اظهار داشت:در حال حاضر حداقل دستمزد 263 هزار توماني نمي تواند نياز يک خانوار کارگري 4 نفره را برطرف کند به نحوي که حتي نيازهاي اوليه آموزش، بهداشت، مسکن و معاش را نيز تامين نمي کند.وي خاطر نشان کرد:با توجه به عدم توان پرداخت دستمزد مناسب از سوي کارفرمايان به دليل مشکلات نقدينگي و توليد با ظرفيت پايين، کارگران هم اکنون از دريافت دستمزدهاي واقعي محروم هستند.به گفته علي بيگي،کارگران هم اکنون از اقشاري محسوب مي شوند که درآمدهاي ساليانه آنها هزينه هايشان را تامين نمي کند. نگاه حمايتي دولت به عنوان شريک اجتماعي سوم مي تواند بخش زيادي از مشکلات کارگران را برطرف کند.
بيش از ۹۰ روزنامه نگار طى سال ۲۰۰۹ در ایران بازداشت شده اند»
اینهم پاسخ افشا گر و دندان شکن به پاسدار دریده و وارونه گو و خالی احمدی نژاد که در مصاحبه ی مطبوعاتی داخلی و خارجی خود در روز گذشته ادعا کرد که در ایران آزادی مطبوعات وجود دارد !
راديو فردا : يك سازمان بين المللى مدافع آزادى مطبوعات روز سه شنبه اعلام كرد كه ايران با دستگيرى بيش از ۹۰ روزنامه نگار يكى از مهمترين سركوبگران روزنامه نگاران در جهان به شمار مى رود.كميته دفاع از روزنامه نگاران كه مقر آن در نيويورك است در گزارش سالانه خود در باره آزادى مطبوعات گفته است كه هنوز ۲۳ نويسنده و دبير خبرى در بازداشت به سر مى برند كه ايران را پس از چين در رده دوم بازداشت روزنامه نگاران قرار مى دهد.گزارشگران بدون مرز در اين زمينه، ايران را «بزرگترين زندان روزنامه نگاران در جهان» معرفى كرده است.سازمان گزارشگران بدون مرز پيشتر در بيانيه اى گفته بود كه به دنبال اعتراض ها به نتيجه انتخابات رياست جمهورى ۲۲ خرداد در ايران، بيش از ۱۰۰ روزنامه نگار بازداشت و بيش از ۵۰ روزنامه نگار نيز واردار به ترك كشور شده اند.
روزنامه رسالت: 74هزارمیلیاردتومان بودجه دولت، خارج از نظارت
اوضاع دولت نامشروع با رئیس جمهور تقلبی و قلابی کودتائی خرت و خر و به چاپ به چاپ و دزد بازار بی در و دروازه شده است آنگونه که ورق پاره ی رسالت دولتی انگلیسی که ار گان تبلیغاتی باند افیائی انگلیسی مؤتلفه و جامعه روانیت مبارز تهران است که حامی و مدافع سر سخت دولت نا مشروع می باشد . ولی اکنون از خارج ازنظارت بودن 74 میلیارد دلار در بودجه خبر داده است که سرنخ مفقودشدن 330 میلیارد دلار در آمد نفت در4 سال دولت نهم را مشخص کرده که کجا و چگونه می باشد؟
روزنامه رسالت با اشاره به لایحه بودجه تقدیم شده به مجلس از طرف دولت در سرمقاله خود نوشت: جداول شماره3 خلاصه بودجه کل کشور در سال89 نشان می دهد265 هزار میلیارد ریال مستند به بند اول منابع حاصل از نفت و فرآورده های نفتی و134 هزار میلیارد ریال مستند به بند هفتم مربوط به منابع حاصل از استفاده از صندوق توسعه ملی مندرج در جدول شماره4 اختصاص به بودجه عمومی دولت دارد. جمع این دو رقم به400 هزار میلیارد ریال می رسد.طراحان بودجه از پیش بینی درآمد114 هزار میلیارد تومان نفت، فقط40 میلیارد تومان آن را برای بودجه عمومی گذاشته اند . سوال این است که74 هزار میلیارد تومان آن تحت چه مکانیسمی در بودجه هزینه می شود آیا درست است دولت، مجلس و شورای نگهبان تنها به40 هزار میلیارد تومان درآمد نفتی نظارت کنند و از نظارت بر74 هزار میلیارد تومان آن در سال آینده پرهیز کنند؟