پیرامون 2 خبر مهم از ستون جهت اطلاع روزی نامه جمهوری 19 بهمن 1388
پخش رقص و موسیقی رو حوضی در اربعین حسین از تلویزیون
آن زمان که گفته می شود که دین و شعائر مذهبی فقط ابزار سرکوب و خفقان و توجیه گر جنگ جنایت و خیانت و حفظ قدرت و انباشت ثروت ازسوی حکمان در گیر جنگ قدرت شده است . این روشنگری بی دلیل وبی نبوده و منطقی نیست . زیرا که زمان زیادی از اجرای شوی تلویزیونی پار کره کردن تصویر خمینی شیاد و آتش زدن و معرکه گیری و تهدید کردن رقبا و متهم به دستگاه جاسوسی کردن بیگانه پس از پخش و نمایش تلویزیونی اش نمی گذرد که در ادامه داستان تظاهرات ضد حکومتی قیام عاشورا در 6 دی اتفاق افتاد که در ادامه الم شنگه ی تلویزیونی اتهام زدن و تهدید نمودن حرمت شکنان در روز عاشورا هم چاشنی و تبلیغات جنگ روانی دامنه در در این هم شروع شد و مکمل قبلی شد . تا جائیکه برای پاسخگوئی به معترضان ناراضی و محو کردن آثار ضربه پذیر فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه و روحیه دادن به نیروهای ریزشی سرکوبگر و ترمیم آسیب و ارده علنی شدن نا مشروع بودن رژیم کودتائی و زهر چشم گرفتن از مخالفان و معترضان به خصوص رهبران رقیب مغلوب تدارک نمایش تظاهرات نمایشی سفارشی ساندویجی ساندیسی داده شد و تلاش شد تا همه نان خوران و جیره بگیران دولتی ووابسته به آن و همینطور نیر وهای مزدور و سر کوبگر ارگان های حکومتی گرد آوری شوند تا با رقم سازی ده ها برابر شدن اعلام گردد که در تهران 4 میلیون و در چند شهرستان بیش از 40 میلیون نفر شرکت کردند . یعنی بیش از رقم ادعا شده ی شرکت کنندگان در نمایش خیمهشب بازی کودتائی 22 خرداد که ادعا شد این واکنش اعتراضی خود جوش ملت خداجوی پاسخ به حرمت شکنان روز عاشورا بود که نه بطور دندان شکن داده شد ، بلکه با متهم کردن معترضان و رهبران نغلوب به منافقان و محاربان از دستگاه آلوده به رشوه و فساد و تبعیض قضائیه خواهان اعدام سریع شان شدند . پس از آن موج تهدید و توهین ها با منافق محارب اعدام باید گردد شروع شد . بموازات آن بیدادگاه نمایشی و فرمایشی تلویزیونی سر دژخیم صلواتی شروع شد و بطور زنجیره ای و سریالی احکام مرگ صادر گردیده است . البته دو قربانی اعدام شدند وده ها متهم قربانی دیگر در نوبت و انتظار مرگ بسر می بردند . اما اکنون ستون جهت اطلاع روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی گزارش انتقادی از چند سایت خبری بازتاب داده است که انتقاد شده چرا شبکه ی اول تلویزیون پاسدار ضرغامی در روز اربعین امام حسین و روز پس از آن بر نامه ی رقص با موسیقی روحوضی درسریال در چشم باد با پخش تصاویر طولانی پخش نموده که موجب شگفتی افکارعمومی شده که گزارش آن چنین است :
انتقاد چند سايت خبري و تحليلي از پخش رقص و آواز از شبكه اول سيما در سالروز اربعين حسيني طي دو روز گذشته ادامه يافت . عصر ايران نوشت : پخش تصاوير طولاني از رقصيدن با موسيقي روحوضي در اربعين حسيني از شبكه اول صدا و سيماي جمهوري اسلامي موجب شگفتي افكار عمومي شده است . آينده نيز نوشت : شب شنبه شبكه اول سيماي جمهوري اسلامي در اربعين حسيني و در شب نخست عزاداري هاي دهه آخر صفر اقدام به پخش طولاني مدت رقصيدن هنرپيشه هاي مرد به همراه موسيقي طرب انگيز روحوضي كرد. اين تصاوير رقص كه بخش عمده سريال « در چشم باد » را تشكيل مي داد درحالي پخش شد كه به خط سير داستان اين قسمت سريال نيز كاملا بي ربط بود و به بهانه تغيير ظاهر دو هنرپيشه اصلي آنان را به داخل يك تئاتر برده و صحنه هاي مفصل رقص پخش شد. در چشم باد به دليل همين قبيل صحنه ها غيرقابل پخش تشخيص داده شده بود ولي اكنون كه اين صحنه هاي حرام حتي در سالروز اربعين پخش مي شود اعتراض مدعيان اصولگرائي را نيز برنمي انگيزد!
پشت سفر عجيب و غريب مشايي چه چيزي پنهان است؟
خبر جالب تر اینکه در شرایطی که 8 ماه است که انواع و اقسام اتهامات به رهبران رقیب مغلوب زده شده است و اتهامات مشابه یا که بیشتری به بیشماران معترض بازداشت شدگان وارده شده است که پس از تهاجم و ضرب و شتم وبازداشت شدن مورد شکنجه و بازجوئی و اعتراف و محاکمات نمایشی با مجازات و محکومیت هایبس سنگین همچون احکام زندان طولانی و اعدام مواجه شده اند . صد البته اینکه رهبران و مسئولان رژیم کودتائی نامشروع و ضد مردمی در این مدت لحظه ای از مبارزه با استکبار به خصوص شیطان بزرگ کوتاه نیامده و در دفاع از پروژه ی هسته ای و تأکید بر عدم انتقال اورانیوم غنی شده ی 5/3% به خارج مدام تأکید کرده اند . بطوریکه سر مقاله نویس همین روزنامه خطاب به پاسدار گماشته احمدی نژاد دو روز پیش پاسخ داد که هر گونه تصمیم گیری در این مورد فقط بر عهده ی لوطی جماران است و نه تو که در برنامه ی گفتگوی تلویزیونی پیشنهاد انتقال اورا نیوم غنی شده به خارج بدون هیچگونه تضمین را داده ای؟ اما اکنون در این شرایط رحیم مشائی که از هر سو خودش زیر سئوال می باشد به سوئیس سفر کرده است که سفرش بسیار جنجالی و مسئله ساز شده است . به خصوص اینکه سوئیس نقش میانجیگری و سرپل و واسطه میان مقامات رژیم کودتائی و نامشروع و ضد مردمی با مقامات آمریکائی رابرعهده دارد و دیدارهای پنهانی مقامات متخاصم دراین کشور بر گزار شده است .اما این سفر رحیم مشائی به سوئیس که نه ماهیت عوامفریب و شیاد و دروغگوی رهبران این رژیم ضد بشری را بیش از گذشته فاش و عریان تر کرده است ، بلکه با سوء استفاده کامل از نام ملت در پشت اهداف کثیف پروژه ی هسته ای و دسترسی به سلاح هسته ای که چپ وراست استفاده شده است که از قول ملت گفته شده بلی از نظر ملت پرونده ی هسته ای بسته شده و تمام است . همچنین ملت حاضر نیست از این طرح ملی و مهمتر از طرح ملی شدن صنعت نفت یک سر و سوزن از اهداف هسته ای کوتاه بیاید . اما اکنون پیرامون سفر معنی دار رحیم مشلائی زیر پوشش صنعت توریسم آنهم در شرایطی که گزارش شده است بمناسبت نزدیک شدن 22 بهمن پرواز سفر های توریستی ازایران به چند کشور همسایه به خصوص شیخ نشین ها لغو شده است که این سفر رحیم مشائی می تواند برای مسائل مهم پشت پرده و پنهانی باشد که در این رابطه خبرآنلاین به نکات مهم آن اشاره کرده که گزارش آن چنین است :
روزنامه هاي چاپ اروپا از سفر مشايي را به ژنو در شرايط كنوني به عنوان امري غيرعادي خبر داده اند. خبر آنلاين نوشت : روزنامه تريبون دوژنو در يادداشتي تحت عنوان « پشت سفر عجيب و غريب مشايي چه چيزي پنهان است » اين سئوال را مطرح كرده كه آيا واقعا هدف مشايي تبليغ براي صنعت توريسم ايران بود و در نهايت اين پاسخ را عنوان مي كند : باور اينكه در شرايط كنوني دل مشغولي و اولويت مهم ايراني ها توريسم باشد به دور از ذهن است . اگر ايران قصد برقراري ارتباط با سوييس را دارد لزومي ندارد كه هدف از سفر مقامات خود را تبليغ براي گسترش صنعت توريسم اعلام كند. در بخش ديگري از اين يادداشت تحت عنوان « مذاكرات مخفي » آمده است : بدون شك سفر اسفنديار رحيم مشايي براي متقاعد كردن سرمايه داران و تجار به منظور سرمايه گذاري در كيش نبوده است . اهداف چنين سفري پيش از همه تداعي كننده مذاكرات پنهاني است كه روند آن از چندين ماه قبل آغاز شده بود اما به گفته مقامات رسمي سوييس هنوز درخصوص ميانجي گري خود در گفتگوهاي ايران و آمريكا ترديد داشته و نمي داند كه چگونه تسهيلات آن را فراهم كند. براساس همين گزارش خبرنگار روزنامه فيگارو مي نويسد : اهداف سفر مشايي مشخص نيست اما بدون شك او براي تعريف و تمجيد از پيست اسكي مهمان نوازي ايراني ها تنوع آب و هوايي و پلو و خورش ايراني به سوييس نيامده است