روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 20 بهمن ماه سال 1388

نقد و بررسی "سرمقاله روزنامه ی جمهوری " ناكامي اشغالگران عراق در توسل به بعثي ها"

"تلاش مذبوحانه باتهدید و توطئه گری ووارونه گوئی برای عدم تغییر شرایط کنونی عراق "

روزی زنده یاد عرفات گفته بود ضربه ای که مرا از پای در نیاورد موجب تقویت من می شود . همچنین گفته می شود ضرر از هر جا که جلویش گرفته شود منفعت است. اکنون مقامات آمریکائیان متوجه شده اند پوست خر بزه ای که هم پیمانان انگلیسی اشان بر زیر پای شان انداختند تا که انتقام افول امپراتوری بریتانیای کبیر انگلیس ازجانشین خودآمریکا در ایران و خاور میانه گرفته شود که پس از طرح کودتای ننگین مشترک 28 مرداد سال 32 علیه ی شاد روان دکترمصدق اتفاق افتا د . زیرا که با حمایت کردن از پیروان آخوند کاشانی در ایران و علم کردن جاسوس چند جانبه که آخرش در خدمت دستگاه جاسوسی آخوند های حاکم بر ایران در آمد از این طریق این جاسوس احمد چلبی اطلاعات دروغینی که پاسداران و دستگاه بد نام اطلاعات رژیم فاشیستی تروریستی حاکم بر ایران تهیه می شد و به مقامات و دستگاه جاسوسی انگلیس و آمریکا منتقل می گردید که گویا صدام حسین دارای زراد خانه سلاح های کشتار جمعی و خیلی خطرناک است. خلاصه آنقدر جنگ تبلیغات روانی جهانی علیه ی صدام حسین از سوی مید یای زیر کنترل اینان ادامه یافت و دامنه ی آن گسترش داده شد و از صدام حسین هیولائی ساخته شد که مقدمه ی تهاجم نظامی با پیام دمکراسی و آزادی برای مردم عراق فراهم شد .

البته مشخص بود که بیش از همه این حاکمان تهران بودند که بیش از همه ذوق زده و خوشحال بودند . زیرا که از سوی هم پیمانی با وزیر امور خارجه دولت فخیمه انگلیس جک استراو که یک هفته قبل از اشغال نظامی افغانستان و عراق برای اطلاع رسانی و مشورت و همآهنگی های لازم به تهران سفر می کرد. چونکه حاکمان تهران دو حکومت خصم شان در افغانستان و عراق از سوی به حساب دشمن شیطان بزرگ و دولت ارباب فخیمه ساقط می شد و شرایط برای یکه تازی حاکمان تهران در راستای اهداف مشخص و پنهانی شان مهیا می شد . به خصوص اینکه سازمان مسلح و اپوزیسیون اصلی اش که در عراق بود در اثر اشغال نظامی عراق مورد تهاجم هوائی آمریکا واقع شد . سپس خلع سلاح گردید . بدتر اینکه در لیست گروه و سازمان های تروریستی نانمش گنجاتیده شد و هنوز هم همچنان ادامه دارد که این اقدام بهترین هدیه به حاکمان تهران بود تا که با خیال آسوده عراق را تبدیل به حیات خلوت خود کنند و این کشور را تبدیل به مر کز کانون صدور تروریسم و ارتجاع به منطقه خاور میانه و مکان باغ گیری و چانه زنی مذاکرات هسته ای با غرب نمایند . از طرف دیگر مقامات دولت بوش فقط در فکر خواب رؤیائی اشغال عراق نفت خیز و گسترش کمر بند سبز خود در خلیج فارس و خاور میانه بودند که فقط عراق بود که خارج از این کمر بند سبز بود. غافل از آنکه مقامات آمریکائی تصور نمی کردند که این اقدا م اشغال نظامی عراق تبدیل به همان اشتباه کمک کردن بقدرت گیری طالبان و القاعده در افغانستان خواهد شد و نوعی مار در آستین پرورش دادن است که این مار پرورش داده شده سپس شروع به زهر پاشی و نیش زدن پرورشدهنده اش خواهد کرد .

بهرحال به نظر می رسید که نیاز به زمان برای مقامات آمریکائی بود که به جای بهره بر داری از نفت ارزان عراق می بایست صد ها میلیارد دلار در عراق هزینه کنند و چندین هزار نظامیان آمریکائی در عراق کشته و مجروح شوند تا مقامات آمریکائی متوجه شوند که عجب کلاه گل و گشادی پیر استعمار انگلیس بدلیل سابقه ی آشنائی طولانی استعمار گری در منطقه با کمک نوکران حاکم شان در ایران بر سرشان گذاشته اند . بنابراین چون مقامات آمریکائی اکنون تلاش می کنند تا مانع از ضرر و زیان های بیشتری شوند که نه نام و هم مال شان در عراق بیش از این بر باد رود . تصمیم به دور ساختن دستان خیانکاران به مردم عراق و این کشور با تلاق کن و تبدیل به حیات خلوت کردنش گرفته و تلاش می کنند تا عراق بیش ازاین تبدیل به حاشیه ی امنیتی و باج گیری کردن پشتوانه دسترسی به سلاح هسته ای حاکمان تهران نشود. لذا مقامات آمریکائیان برای دفاع از منافع خودشان هم که شده مجبورند تا که با مرکز کانون اصلی توطئه و ناامن کردن عراق و عامل اصلی اقدامات تروریستی و بی ثبات کردن عراق سرشاخ شوند که در تلاش مستمر برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد یعنی با دخالت گری حاکمان تهران و عوامل نفوذی شان در عراق همچون نخست وزیر پاپت نوری المالکی و سپاه قدس و سپاه 9 بدر و پاسدار دپیلمات تروریست سفیر رژیم کودتائی در بغدادمخالفت کنند . برای همین است که سرمقاله نویس بطور سیستماتیک کوشش کرده است تا که با پاک کردن صورت مسئله و وارونه گوئی کردن مشکلات عراق را ناشی از حضور نظامیان آمریکائیان در عرا ق و دخالت گری شان در امور داخلی جلوه دهد. و برای اینکه وضعیت موجود درعراق تغییر نکند و اوضاع علیه ی حاکمان تهران نشود ونخست وزیر دست نشانده ی لوطی جماران و پاسداران نوری المالکی در عراق تعویض نشود. پس مدعی شده که آمریکا می خواهد حزب بعث را دوباره بقدرت باز گرداند که در این مورد اینگونه در ابتدای سرمقاله ی خود نظر تشریحی با تحلیل داده است :

"دخالت هاي آمريكا در عراق براي باز گرداندن بعثي ها به قدرت ابعاد آشكار و تكان دهنده اي به خود گرفته است.از يكطرف « كريستوفرهيل » سفير آمريكا در عراق صريحا مي گويد آمريكا در كنار گذاشتن بعثي ها از قدرت مرتكب اشتباهات بزرگي شده است و خواستار بازگشت بعثي ها گرديده و از سوي ديگر « جوزف بايدن » معاون رئيس جمهور آمريكا با اعمال فشار بر دولت مالكي و مجلس ملي عراق خواستار تمهيد مقدمات براي ورود بعثي ها به ساختار قدرت رسمي در مجلس و ساير اركان قدرت گرديده است"

درادامه سرمقاله نویس هذیان و وارونه گوی بدون توجه 8 ماهه فریاد ایران گیر مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه که بیانگر اوج منفوریت رژیم نامشروع و خشم و کینه و نفرت مردم ایران به رهبر و دولت مردان و پاسداران کودتاگر می باشد. ولی از موضع نماینده و سخنگوی ملت عراق که گویا این مردم عراق خودشان درک و فهم و شعور و قدرت قضاوت و تصمیم گیری ندارند و نمی دانند که پس از اشغال نظامی عراق جایتکاران پاسدار و عوامل شان در عراق مرتکب چه جنایات و اقدامات تروریستی شده اند و دست به چگونه آدم ربائی و باج گیری زده اند ؟ یا مردم عراق نمی دانند چرا پاسداران هرروز کردستان عراق را خمپاره باران می کنند و یا مسیر رود خانه های نوار مرزی را تغییر می دهند و مانع از ورود آب به خاک عراق شده اند؟ یا این مردم فراموش کرده اند که چرا مدتی پیش پاسداران اقدام تهاجم نظامی برای اشغال چاه نفت فکه ی عراق نمودند ؟ یا اینکه چرا تلاش مذبوحانه کردند از طریق مزدوران جاسوس شان چون چلبی و عامری که اکنون در تهران احمد بسر می برند لیست 500 نفره نامزدان انتخابات پارلمان عراق را حذف کنند که اکنون سر مقاله نویس همچون لوطی جماران ولی فقیه دست به تهدید آمریکا و بعثی های عراق زده و به جای مردم عراق برای شان چنین فتوا داده روضه خوانده و تصمیم گیری کرده است.


"با اينهمه شدت و دامنه رنجي كه ملت مظلوم عراق در طول چندين دهه حاكميت پرننگ و نكبت بعثي ها متحمل شده به قدري عظيم و گسترده بوده است كه نه تنها دولتمردان و نمايندگان مجلس ملي عراق كه حتي مردم مظلوم اين كشور نيز يكپارچه عليه بعثي هاي شرور موضع روشني دارد و باتمامي وجودشان عليه آنها وارد عمل شده اند. 3 ـ ناگفته پيداست كه اشغالگران از طريق باز گرداندن بعثي ها به قدرت درصدد انتقام جوئي از مردم عراق و جبران شكست ها و ناكاميهاي چند سال اخير هستند. اشغالگران عراق تعمدا فراموش كرده اند كه بوش كوچك به مردم عراق وعده مي داد كه دوران حاكميت منفور بعثي ها به سر آمده و عراق ديگر هرگز بعثي ها را در موضع قدرت نخواهد ديد و دوره رنج ملت عراق به پايان رسيده است . گويا اشغالگران حافظه تاريخي ملت بزرگ عراق را دستكم گرفته اند و تصور مي كنند گوئي اين ملت مراتب تعهدات و اظهارات بوش كوچك از خاطره اش محو شده و از ياد برده است كه بوش با چه جملات فريبكارانه اي وعده مي داد كه گويا امريكا براي نجات ملت عراق از شر بعثي ها وارد عمل شده است . البته اين رفتار سياسي ـ تبليغاتي فريبكارانه فقط در عراق روي نداده بلكه در افغانستان هم اين روزها آمريكا و انگليس با تمامي توان خود سعي دارند گروهك تروريستي طالبان را به قدرت در افغانستان باز گردانند. اين امر نشان مي دهد كه عليرغم فريبكاريهاي امروز آمريكا سياست احياي شبكه جهنمي بعثي ها طرح تازه اي نيست بلكه اساسا آنچه امروز رخ مي دهد « آشكارسازي حضور بعثي ها در قدرت » است نه « باز گرداندن آنها به قدرت .اشغالگران تصور نكنند كه با اين اقدامات ضدانساني خود مي توانند شكستهاي مستمر خود را در عراق و افغانستان جبران كنند . البته اين آرزوي آنها است كه با اين ترفندهاي حيله گرانه و شرم آور انتقام سختي از ملتها بگيرند ولي تجربه نشان داده است كه اين قبيل شيوه ها هم دقيقا به زيان آنها تمام خواهد شد و از اين طرح نيز نه تنها هيچگونه نفعي عايد اشغالگران نخواهد شد بلكه فقط باعث بي اعتباري و بي آبروئي افزونتر و آشكارتر براي آنها خواهد گرديد. اشغالگران مي دانستند كه در عراق فاقد هرگونه جايگاه و پايگاهي هستند ولي امروز خوبست بهتر بدانند كه حتي با توسل به بعثي ها بيش از پيش نزد دولت و ملت عراق و ساير ملتهاي منطقه و نزد دنياي معاصر رسوا خواهند شد. تاريخ گذشته و معاصر همه ترديدهاي موجود در اين زمينه را از بين مي برد"


در خاتمه اینکه معلوم نیست رژیم نامشروع و بی آبرو شده ضد مردمی حاکم بر ایران که آنگونه گند کودتای تقباتی 22 خردادشان در آمده است که با همه ضرب و شتم و سرکوب و باز داشت و سانسور و خفقان و سانسور و ارعاب و وحشت که در 8 ماه گذشته شده است . حتی با تشکیل بیداد گاه های نمایشی و فرمایشی برای قربانیان و متهمان احکام اعدام صادر شده است . ولی موفق نشده تا مانع از فریاد پژواک مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه گفتن شود . بطور یکه دامنه ی اعترضات ضد حکومتی که از خیابان ها و پارک ها و دانشگاه ها و مدارس و جلوی درب زندان اوین و حضور در گورستان ها و بام خانه ها را در بر می گیرد . اکنون سئوال است اگر چنانچه واقعاً مدعیان رژیم نامشروع کودتائی دلسوز مردم عراق هستند و نگران چگونگی بر گزاری انتخابات پارلمان عراق می باشند که با اشک تمساح ریزی کردن برای ملت عراق و بد و بیراه علیه حزب بعث عراق گفتن اهداف خود را بیان می کنند.این ادعا واقعیت دارد بازهم سئوال است که چرا این بیل زنان اگر خیلی ادعای بیل زنی دارند قبل از اینکه به سراغ باغچه همسایه بروند برای بیل زدنش ، چرا ابتدا باغچه ی خانه ی خود را بیل نمی زنند تا بیش از این کویر و مرداب نشود که موجب رشد خزه و لجن نشود که با شیادی مدعی گل شیپوری سفید مرداب تولیده شده شوند که بل بخش گشاد شیپورش آهنگ درد و زجر آور آزا دهنده به نوازند؟ اصلا ً به حاکمان تهران که خود کارنامه ی بسیار ننگین غیر قابل دفاع ضد بشری 31 دارند اگر چنانچه همچون گذشته اهداف تروریستی و ناامن سازی و با تلاق کردن عراق را ندارند به اینان چه ارتباطی دارد که در امور داخلی عراق دخالت کنند و سخنگوی ملت و وکیل تسخیری شان شوند و برای شان کسب تکلیف کنند که چه بکنند و چه نکنند وبه چه کسانی رأی بدهند یا ندهند ؟ آری اگر ذره ای صداقت و ارزنی انسانیت حاکمان تهران دارند. چرا تلاش نمی کنند همچون سایر رهبران کشور های همسایگان عراق سکوت بیطرفی اختیار ننند و تبدیل به مرغ دو زرده تخم کن دروغین برای ملت عراق نشوند .یعنی خیر که نمی رسانند هیچ ، بیش از این شر مرسانند.

هوشنگ – بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1388/13881120/index.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 20 بهمن ماه سال 1388