دروغ نامه ی کیهان چهارشنبه 20 بهمن ماه سال 1388

نقد و برر سی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " فتح الفتوح امت - امامت "

"وحشت از تظاهرات ضد حکومتی روز 22 بهمن با مداحی گری و وارونه گوئی و تحریف تاریخ برای گنده کردن خمینی"

بمناسبت فرارسیدن22 بهمن سالروز انقلاب چون بیش از حد در وصف و رثای انقلابی خمینی و منادی آزاد کردن مردم و کشور ایران روضه خوانی وارونه شده است . ابتدا جادارد که چند سئوال مطرح شود . زندان اوین کجاست ؟ چه زمانی وبرای چه منظوری وچگونه وتوسط که ساخته شد؟ سپس در آن چه اتفاقی افتاد؟ منظورم این است که چه کسانی در آن به بند کشیده و شکنجه و سپس تیر باران یا زندانی شدند؟ این زندانیان چه نقشی اینان در مبارزات مردم و سقوط شاه داشتند؟ حال بماندکه پس از سقوط شاه جنایات ضد انسانی که در این زندان و سایر سیاه چال دیگر اتفاق افتاد اصلا ً قابل مقایسه با زمان شاه نمی باشد؟ خمینی در آن ایام کجا بود و چه می کرد؟ چرا شاه وی را همچون آخوند های دیگر درهمین زندان نگه نداشت ؟ چرا پس از چند ماه باز داشت وی را با سرهنگ ساواک تا استابنول بدرقه کرد تا از آنجابه نجف رود؟ خمینی درنجف چه می کرد؟ چه تعداد از نسل جوان به خصوص دانشجویانی که در حال مبارزه باشاه بودند با نام وی درآن زمان آشنائی داشتند؟مبارزه داخل کشور در زمان شاه چگونه ادامه داشت و پیش می رفت وعمداً در کدامین محیط ها فعالیت سیاسی و انقلابی وجود داشت؟ ؟ دانشگاه ها به خصوص دانشگاه تهران در زمان شاه چه نقشی در امر مبارزه و فعالیت سیاسیون و پرورش و عضو گیری سازمان های انقلابی داشت؟ چرا تا اعتصاب معلمین در 15 مهر سال 57 آغاز شد نا گهان نام خمینی هم مطرح شد و برسرزبان ها افتاد؟ چرا پس از 15 سال سکوت در نجف بلافاصله تصمیم به حرکت بسوی پاریس گرفت؟ چرا شاه برای خمینی پاسپورت صادر کرد و از ژیستگارستن رئیس جمهور وقت فرانسه خواست تا وی را به پذیرد؟ ژنرال هویزر که بود و برای چه به تهران سفر کرد و با چه کسانی دیدار و ملاقات داشت و نتیجه ی این دیدار هابه کجا انجامید؟ هم زمان در زیر درخت سیب درحومه ی پاریس چه اتفاقات پنهانی رخ می داد و چه قول و قرار های پشت پرده گذاشته می شد که زمانی که اعتراضات و اعتصابات داخل کشور سراسری اوج گرفته بود. برای اینکه ادامه ی رادیکال شدنش به نفع سازمان ها ی انقلابی و سیاسی تمام نشود در آن فضای حکومت نظامی دوران نخست وزیری بختیار خمینی هوس پرواز بسوی تهران نمود؟ چرا زمان ورود وی به تهران، نه دولت بختیار با شرایط حکومت نظامی مزاحمش نشدند ، بلکه خیلی آسان تا بهشت زهرا رفت؟ خمینی در آنجا چه گفت و پس از آن چه کرد؟ آیا 57سال عملکرد رضا خان وفرزندش و جان فشانی های مبارزات سازمان های انقلابی و سیاسی و مبارزات مردم ایران بود که شاه را وادار به ترک خاک ایران نمود،یانه نتیجه ی اقدامات خمینی شیاد بود که مبارزه علیه شاه و سقوط وی شد؟

چرا در این شرایط که فریاد اعتراضی مردم ناراضی مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه طنین انداز شده است که همراه با پاره و آتش زدن تصاویر خمینی و جانشین وی می باشد که گواه و بیانگر این واقعیت است که اوضاع و احوال چگونه می باشد ،همکار سربازجو حسین شریعتمداری وارد میدان کار زار شده و به مناسبت فرار رسیدن سالگرد انقلاب در 22 بهمن و بدون ارائه ی کوچکترین بیلان عملکرد دولت مردان در 31 سال گذشته و یا اشاره داشتن به شرایط کنونی که وضعیت چگونه می باشد و خمینی پس از ورود چه گفت و چه قول داد . پس از آن تا کنون که31سال سپری شده چه اتفاق افتاده است؟ ولی مداح و متملق و چاپلوس قلم بر دست با خاک پاشیدن بر توی چشمان مردم و توهین به فهم و شعور کردنآنانی که تجربیات هر دوسیستم شاه و شیخ را دارند و با کتمان کردن واقعیت ونادیده گرفتن نقش سایرمبارزان راه آزادی این چنین در وصف خمینی شیاد و 22بهمن روده درا زی و مداحی و روضه خوانی کرده است :

«فرعون روي زمين طغيان كرده و استكبار مي ورزيد و مردمان را گروه گروه و پراكنده قرار داده بود». اما خداوندا تو شاهدي كه مسيح معاصر ما حضرت روح الله(ره) وقتي بازداشت و شبانه از كنار درياچه نمك عبور داده شد، به شهادت دژخيمان شاه، ذره اي خوف و نگراني در جانش نبود. تو شاهدي خدا كه او وعده صادق تو را آن هنگام كه پنجه در پنجه استكبار آمريكا و اسرائيل و انگليس انداخت، انتظار مي كشيد.بايد هم ورق برمي گشت. خميني سر به عاريت به تو سپرده بود، اما در ميانه ميدان. بايد هم ورق برمي گشت. بايد كه پولاد در كف او موم و آتش سوزان دشمني ها بر او سرد مي شد. «يا نار كوني برداً و سلاماً علي ابراهيم». اي آتش سرد و سلامت باش؛ اي آتش، آتش نباش براي يكي با مختصات ابراهيم بت شكن كه به هنگام خطر و در كام آتش شدن، حتي فرشتگان را هم جواب كرده است. چرا؟ «او مي بيند و مرا كفايت مي كند».و مسيح قرن بيستم كه آمد، يد بيضا و عصاي موسي را با خود داشت، باطل كننده شعبده ها. ابراهيمي بود، ضد آتش و روئين تن. مسيح ما نه فقط جان ها، كه ايمان و اميد را زنده كرد و طوفان در اردوگاه استكبار انداخت. او به داودي مي مانست كه نه آهن بلكه دل هاي پراكنده مستضعفان را ذوب كرد و به هم آميخت و يكي كرد تا سدي نفوذناپذير در برابر جباران بسازد. او جوشن كبير بر تن ملتي كرد كه تا پيش از آن توسري خور همه طواغيت روزگار بودند. فردا 22 بهمن، روز چنين امام و امتي است. روزي فيصله بخش و مبارك تا نهايت تاريخ. فردا روز تحقير مستكبران است، جشن همه ملت هاي مستضعف دنيا و ماتم هميشگي جباران عالم. و 22 بهمن به عنوان «فرقان بزرگ»، روز فاصله گذاري ميان دوست و دشمن است. روزي كه تيزاب انقلاب، پرده از عيارها برمي دارد. فردا روزي است كه ملت ايران سنگ فتنه اي 11-10 ماهه را به جانب پرتاب كنندگان اصلي آن- استكبار آمريكا و اسرائيل و انگليس- باز مي گرداند.


مداح قلم بردست در ادامه ی سیاست نقالی تصویر مار کشیدن و مار قالب نمودن برای سیاه کردن مردم و منحرف کردن اذهان عمومی که چکیده و عصاره ی تجربیات منبرو روضه خوانی و گریزبه کربلا زدن و پا منبری گرفتن است که تاریخچه ی بس طولانی دارد . این مداح معرکه گیر به خدمت گرفته شده چون از جنس آخوندهای دین فروش و عوامفریب و قدرت و ثروت طلب می باشد . همچون مداحان معرکه گیر همکارانش برایش نمی صرفد که ارزنی انصاف و شهامت و صداقت در راستگوئی وقایع تاریخ نگاری ومنتقل کردنش را داشته باشند و توضیح دهد چرا تا خمینی شیاد بقدرت رسید قلع و قمع کردن ها را شروع کرد؟ چرا بدون بر گزاری انتخابات آزاد برای تشکیل مجلس مؤسسان و تهیه و تنظیم قانون اساسی ابتدا نوع حکومت جمهوری اسلامی را بدون یک کلمه کم و زیاد در فضای احساسی و انقلابی و خوشباوری مردم عاری از شعور سیاسی لازم و از همه جا بی خبر در 12 فروردین ماه سال 58 در یک همه پرسی بصورت آری ونه به مردم تحمیل شد؟ چرا برای به سقوط کشانیدن دولت موقت بازرگان وحذف فعالین سیاسی از صحنه طرح اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان تدارک دیده شد واز آن زمان تا حال تبدیل به شگرد و ترفند مبارزه با آمریکا و شیطان بزرگ همزاد دین ابزاری شده در بستر جنگ قدرت و ثروت و انحصاری کردنش برای حذف سیستماتیک مخالفان و منتقدان و دگراندیشان و حتی رقبای خودی شده است.

همچنین چرا باوجوداینکه حاکمان کودتا گر برای خنثی کردن خطرجدی سوق و شتاب دادن به سمت فرو پاشی نیاز شدید به حضور مردم خاموش بعنوان سیاهی لشکردر صحنه ی فردا در 22 بهمن دارند . همچنین نیاز مبرم به مشروعیت دادن عمود خیمه نظام شکسته شده لوطی جماران بی اعتبار شده و با تر میم موقعیت متزلزل شده پاسداران کودتاگر رسوا شده دارند. همینطور احتیاج به اهرم تبلیغاتی تهاجمی و اتهام زنی علیه ی سران رقیب و مغلوب و مردم معترض دارند چونکه باید در نفی شان مانور تبلیغاتی بدهند . بعلاوه باید با شیوه ی توبره و آخور خوری کردن تبلیغ جنگ روانی علیه ی مخاطبان برون کنند که نشن دهند بلی پس از 31 سال رژیم فاشیستی تروریستی مذهبی همچنان از پایگاه اجتماعی گسترده ای بر خور دار است و البته این حضور سیاهی لشکر نمایش تاکتیکی قدرت مکمل چانه زنی و باج گیری مذاکرات هسته ای خواهد شد . اما ازسوی دیگر بدون اینکه ضرورت زحمت بردن نام مردم کشیده شود ، بلکه مطرح کردن مطالبات شان هم محلی ازاعراب در جنگ قدرت و ثروت ندارد . در مقابل آویزان شدن در شروع یادداشت روز با نام خمینی شیاد صرفاً دستآویز و تاکتیک چماق علیه ی رقیب مغلوب ساخته شده است که اکنون با اشاره به تظاهرات ضد حکومتی 8 ماهه گذشته و با ادعای مبنی بر اینکه عقبه ی 20تا30 سال سابقه دارد . یعنی ادامه ی جنگ قدرت جناحی وباندی پس از تشکیل این نظام منحوس و ضد بشرشروع شده و تا کنون ادامه داشته است . پیرامون تشریح و تحلیل این ادعا که سران رقیب به مثلث استکبار آمریکاوانگلیس وصهیونیست وصل هستند و فردا یا 22بهمن را روز بزرگ فتح الفتوح علیه اینان دانسته و آن را روز برجسته کردن مرز دروغگویان با صادقان و راست گویان ترسیم نموده است در نهایت اینکه بالاخره مداح معرکه گیر و وارونه گوی متملق و چابلوس چنین رجز خوانی علیه ی رقیب مغلوب و مثلث استکبار کرده است :

همين حوادث 8-7 ماه اخير را كه عقبه اي20 بلكه 30 ساله دارد، مرور مي كنيم. چه كساني سران مثلث استكبار را سر ذوق و هيجان آوردند؟ مستكبران انگليسي و آمريكايي و صهيونيستي كه سابقه عداوت ده ها ساله- بلكه بعضا بيش از يك قرن- با ملت ايران دارند و هرگز در تضييع حقوق و منافع و امنيت ملت ما سرسوزني دريغ نكرده اند، با چه منطقي جريان فتنه را زير پر و بال گرفتند و با تمام توان پروراندند و حمايت كردند؟ دشمنان يك ملت بزرگ با چه محاسبه اي، رجال و احزابي را از ميان همان مردم مورد تأييدو تمجيدو پشتيباني قرار دادند؟ مگر نه اينكه آنها رنج و زحمت ما را توقع دارند و از رنج هاي ما شادمان و از شادي هاي ملت ما سوگوار مي شوند؟! جز اين است كه رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا (رئيس اسبق سازمان جنايتكار CIA) صراحتا گفت «ايراني خوب و معتدل، ايراني يي است كه با گلوله كشته شده باشد»؟ مگر نه اينكه گفتند ريشه ملت ايران را بايد از جا كند؟ اكنون چه شده كه از برخي عوامل بازي خورده و آلت دست فتنه مشخصا اسم مي برند و به شجاعت و الهام بخشي مي ستايند؟«نبرد عليه جمهوري اسلامي از بيرون مرزهاي آن آغاز نمي شود بلكه از درون مرزهاي ايران آغاز مي شود. ما بايد از مخالفاني كه با رژيم مبارزه مي كنند، دلجويي و آنها را دلگرم سازيم. آنها به نيابت از ما با جمهوري اسلامي مي جنگند». بوش و اوباما با چه منطق مشتركي از يك جريان آلوده سياسي در داخل حمايت نمودند؟ آنها به چه چيز طمع كردند؟ و آيا تصادفي بود كه جريان ضدانقلاب فرصت طلب با استفاده از بسترسازي همين جريان آلوده و ويروسي شده، ابتدا مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل را خط زدند، سپس بر اسلام خط كشيدند و به سبك دغلبازي رضاخاني شعار جمهوري ايراني سر دادند و سرانجام سراغ هجمه و هتاكي عليه امام خميني و اصل ولايت فقيه و سرانجام امام حسين(ع) رفتند؟ مگر امروز ملت ايران قسم دروغ حضرات فتنه برپا كن را باور مي كند كه بگويند ما نسبتي با بيگانگان و استكبار نداريم و مستقل هستيم؟ به قول شاعر؛ گر بگويم كه مرا با تو سر و كاري نيست- در و ديوار شهادت بدهند آري هست «اظهارات اخير آقاي... از نامزدهاي انتخابات ايران نشان مي دهد او با بنيان هاي انقلاب اسلامي مشكل دارد و اين بنيان ها را به چالش كشيده است.» و اين همان واقعيتي است كه بي بي سي انگليس با همه پنهانكاري، پس از انتخابات لو داد و اعلام كرد «مشكل غرب احمدي نژاد نيست، چالش اصلي غرب در انتخابات، انقلاب اسلامي است». جنگ احزابي كه جبهه دشمن با همراهي جريان «مرجفون» براي ترساندن و خالي كردن دل ملت ايران راه انداختند، بنياد انقلاب اسلامي را نشانه رفته بود و انتخابات بهانه اي بيش نبود. فردا- 22 بهمن 88- روز فتح الفتوح بزرگ ملت ايران است. استكبار زخم خورده از قدرت نمايي 04 ميليوني يك ملت در 22 خرداد و 9 دي 88، دست و پا مي زند تا مگر در برابر اين فتح الفتوح بزرگ، كمتر هزينه بدهد. اگر تقلا نمي كرد، بايد شك مي كرديم. او مثل هميشه و هر ساله بايد آخرين دست و پاي خود را بزند تا مگر خدشه اي به گوشه اي از جشن بزرگ پيروزي وارد كند. مزدوران گروهك ها را فرا خوانده اند اما همان مزدوران نيز هرچه باشد ارزني مغز در كنج كاسه سرشان است كه بدانند با اقيانوس خروشان ملتي متحد نمي توان درافتاد. جز رفتار ايذايي احتمالي كاري از دست آنها برنمي آيد. آنها كه روز عاشورا باد كاشتند، طليعه تندباد را روز 9 دي ديدند و اكنون بايد منتظر درو كردن طوفان باشند. فردا روز رجم شيطان بزرگ با حجاره «مرگ بر آمريكا» و «مرگ بر اسرائيل» است، روز فرياد «خوني كه در رگ ماست، هديه به رهبر ماست». فردا ملت ما انتقام مظلوميت علي بن ابيطالب را از وارثان بني اميه و اشعث بن قيس ها مي گيرد. فردا، روز صدق است. روز شناسايي صادقان و دروغگويان. اين ويژگي و فرجام فتنه است. «آيا مردم گمان مي برند واگذاشته شده اند تا بگويند ايمان آورديم و در فتنه آزموده نشوند؟ "

در خاتمه همانگونه که بارهاتأکید شده ودر این نوشتار هم تذکر داه شد چون مردم ایران محلی از اعراب ندارند. برای همین 80% جمعیت کشور در زیر خط فقر اقتصادی بسر می برند که مبلغ 900 هزار تومان تعیین شده است . یعنی بیش از 3 برابر ازمرز خط فقر ترسیم شده است . در صورتیکه درآمد فروش حاصل از فروش نفت در 4 ساله ی دولت نهم که مدعی ساده زیست و اصول گرا و عاشق خدمت گزاری به مردم ایران می باشد این رقم 330 میلیارددلاری بود که هیچ مسئولی حتی نمی گوید که این مبلغ کجا رفته و چگونه هزینه شده است. چونکه نه وضعیت امورمعیشتی مردم هرروزبدتر از قبل شده است.بلکه بدتر اینکه کسر بودجه با کاهش بالا مواجه است وضریب واردات نیز 3 برابر صادرات شده است .دراین شرایط معلوم نیست که این صداقت و راستگوئی ومچ گیری از دروغگویان که مداح هم لهجه سر بازجو حسین شریعتمداری قلم بر دست یادداشت روز نویس خود برروی آن تأکید کرده و گفته که فردا قرار است این مرز صداقت و شیاد و دروغگوئی مشخص وبر جسته شود. چگونه است که در 31 سال گذشته به خصوص از سوم تیر 84 که کودتای سیاست حرکت چراغ خاموش را پاسداران اجرا کردند و در 22 خرداد مکمل آن کودتای تقلباتی را پیگیری و اجرا نمودند این ادعای صادق بودن مدعیان حاکم بطور دربست بطور وارونه دنبال و اثبات شده است ؟ آخر چگونه است که 31 سال از انقلاب سپری شد ه است که نقش کلیدی را مردم در آن داشتند . اما اکنون این مردم آنگونه فراموش شده و نادیده گرفته می شوند که به جزسیاهی لشکر و حربه ی چماق مشروعیت تراشیدن هیچگونه ارزش و اعتبار و نیاز و مطالباتی دیگری ندارند که قابل اشاره کردن باشد؟ همچنین چگونه است که در سالگرد انقلاب به جای اینکه رقیب تهدید و متهم به و ابستگی و همکاری با دشمن مثلث بیگانه شود حاکمان فقط در این مدت 31 سال مشغول جنگ قدرت و ثروت با همدیگربوده و موفق به کشفیات دشمن شناسی و افشا کردن دستگاه جاسوس پروری دشمن بیگانه شده اند . آنگونه که حتی حاکمان کنونی فرصت ندارند تا یک جمع بندی مختصری ازبیلان عملکرد خودشان در 31 سال گذشته یاحد اقل بیش از 4 شال گذشته ی خود شان ارائه دهند که چه کرده اند؟ البته جوابش این است همانگونه که پس از کودتای 22 خرداد که موجب پس زدن خاکستر از روی آتش پنهان 31 سال شد و شعله های سرکش آن آنچنان پرتوافکن و سوزانده شد که تمام ترفند و شگرد و تاکتیک های عوامفریبانه که حاکمان در31 سال گذشته به مناسبت های گوناگون علیه ی مردم ایران و مثلث استکبار بکار برده بودند یکی یکی در پاتک های تهاجمی ضد حکومتی معترضین خشمگین خود علیه ی لوطی جماران و کودتا گران پاسدار و توطئه مشترکشان سوزانیدند و خاکسترش را بر سر توطئه گران عوامفریب گر آوار نمودند . طوریکه موجب کابوس وحشت از تبدیل شدن روز 22 بهمن به تظاهرات مشابه ی ضد حکومتی گذشته با کیفیت و کمیت ارتقا یافته ترشده است که چنین از وحشت شکسته شدن کاسه و کوزه بر سر طراحان پیشاپیش تلاش شده تا دست به مصادره کردن حضور مردم معترض به نفع خودشان در 22 بهمن زده شود . ضمن اینکه آنچنان کک بر توی تنبان شان نیز افتاده شده است که مجبورند با جیغ بنفش کشیدن علیه مثلث استکبار وتهدید ومتهم کردن رقیب مغلوب از موضع ضعف قدرت نمائی نمایند و ادعای روزفتح الفتوح 22 بهمن شود . البته با این تفاوت که فردا روز فریاد اعتراضی ادامه دهندگان معترضان 22 بهمن سال 57 و اهداف و آرمان های ناکام و ربوده شده شان است که روز پیروزی بزرگ معترضین فریاد گوی مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه در بستر مبارزه برای تغییرات دمکراتیک در ایران است ونه روز لوطی جماران نا مشروع و پاسداران کودتائی طالبانی و پاسدار گماشته احمدی نژاد که نامشروع و منفور تر از رهبر لوی جماران می باشند.

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/881121/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان چهارشنبه 20 بهمن ماه سال 1388