روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 2 اسفند ماه سال 1388

نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی جمهوری " نااميدي مشترك "

"از موضع فرار به جلو از یک سو تهاجم نظامی آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هسته ای تکذیب اما از طرف دیگر تأئید شده "

آخه مگر مردم ناراضی که علیه شاه مبارزه کردند و سر نگونش نمودند جز برای آزادی و دمکراسی و رفاه بیشتر و استقلال فکری وپیشرفت و ترقی وتعالی برای خود و کشورشان بود؟ مگر جز این خواست که فرصت طلبانه در مسی مبارزه پسوند اسلامی هم بر شعار ها افزوده شدچیز دیگری هم آن موقع می خواستند ؟ البته همین عنوان اسلامی مشخص شد که هدف و مسیر آرمان و اهداف انقلاب و خواست و مطالبات مردم از سوی حاکمان زد وبندچی در پشت پرده آنگونه منحرف شود که نه شرایط خیلی بد تر ازگذشته شود بلکه چیز مثبتی هم عاید مردم ایران نشود. زیرا که 31 سال است که پیام ها ، جنگ و تهدید و ترور و خفقان و سرکوب بوده است وخبر ها فقر و بیکاری و گرانی و تورم و شکاف عمیق طبقات و مانور ها و همایش ورز مایش های نظامی و پاسداری و انتظامی آبی و زمینی و هوائی و آزمایش موشک های دور برد یا پرتاب موشک و فرمان تهدید آمیز سرکوب معترضین بوده است و قول و وعده های داده شده دربست دروغ و عوامفریبانه و سر خرمنی ونا کجا آبادی ها وارونه بوده اند. مثلاً به جای قول حاکم شدن مستضعفان و پابرهنگان وارونه شده است. یا به جای ایجاد اشتغال کامل بر موج طولانی شدن صف خیل ارتش بیکاران افزوده گریده است . یا اینکه جای دادن قول بردن نان بر توی سفره های خالی محرومان آنچه هم که بود از توی سفر ها و سبد خانوارها بر داشته تا خالی تر گردیده است . یا اینکه عوض قول مبارزه کردن با مفسدان اقتصادی دادن یعنی اینکه اعداد و ارقام دزدی و غارگری ها آنگونه رشد یافته و عده ای یک شبه صاحب ثروت های باد آورده ونجومی شده اند که در مدت 4 سال دولت مدعی اصول گرای ساده زیست وعاشق خدمت گزاری به مردم ایران مبلغ 330 میلیارد دلار در آمد فروش نفت را طوری حیف و میل نموده است که مشخص نیست که این رقم چه می شده یا کجا رفته است؟ یا اینکه وقتی از آزادی مطبوعات و دانشجویان سخن گفته می شود. یعنی اینکه هم مطبوعات بیشتری بر زیر تیغ توقیف و تعطیل برده می شود .هم تعداد بیشتری روز نامه و خبر نگار و دانشجویان باز داشت و شکنجه و محکوم می شوند.

خلاصه مهمتر اینکه وقتی بیش از 30 سال است که ادعا می شود که حاکمان با شیطان بزرگ و آمریکا در حال جنگ هستند. یعنی اینکه سناریوی سرکاری و منحرف کردن اذهان عمومی که تبدیل به بازی کمدی موش و گربه ی سریالی با آمریکا شده است . یا هنگامی که گفته می شود آمریکا و اسرائیل می خواهند تهاجم نظامی کنند و یا تهاجم نمی کنند و یا نمی توانند بکنند و از این قبیل نمونه تهاجمات که مطرح می شود. تا آنجاکه دوخصم با دلالی و محللی و وساطت دولت فخیمه با همکاری و توافق همدیگرافغانستان و عراق را اشغال نظامی کردند تا بطور دربست به نفع رژیم تروریستی فاشیستی کودتائی حاکم بر ایران شود یا بموازات آن بازی سریالی سریال موش و گربه بازی سناریو پروژه هسته ای است که 7 سال است بهمین شیوه ادامه داشته است که دستأورد آن طرح کودتای پاسداری وحذف رقیب در 22 خرداد و سرکوب گسترده معترضان ناراضی و تحمیل کردن خفقان و سانسور و سرکوب ناشی از حکومت نظامی در جامعه است که مکمل آن گسترش صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری آشکار در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه است که پشتوانه ی چانه زنی و باج گیری مذاکرات غنی سازی 20 % اورانیوم می باشد که دیگر جای ابهامی برای دسترسی به اهداف نظامی اش باقی نمانده است. مضحکه آنکه اکنون سرمقاله نویس با شامورتی بازی شبیه تر دستان و تحلیل گران ومفسران حوزوی سوگند یاد کنندگان حضرت عباس یا دم خروسی است که اکنون برای صلح آمیز جا انداختن اهداف پروؤه ی هسته ای و دادن امکانات مالی و تسلیحاتی هنگفت به حزب الله لبنان و حماس و با تشویق و ترغیب و تهدید کردن اینان به پرتاب موشک بدرون خاک اسرائیل که موجب راه اندازی دو جنگ 23 روز حزب الله لبنان و 22 روزه حماس در نوار غزه با اسرائیل شد . البته قبل از آن ایجاد جنگ داخلی و برادر کشی میان ساف و حماس را پاسداران برای اهداف تروریستی دنبال کرد و نوار غزه را جدا کرد و چاشنی آن با تاکتیک اشک تمساح برای فلسطین ریختن تأکید بر نابود کردن اسرائیل شد وچپ و راست هم بهر مناسبتی تکرار و رله شد. تا این توطئه ها و تهدید ها دستأویزی شود که مدعی سر مقاله نویس از آن به عنوان بتواند این چنین مدعی صلح آمیز بودن اهداف پروژه ی هسته ای شود و از اهرم چماق جنگ افروزی و بحران آفرینی پاسداران ازحزب له لبنان و حماس و باعنوان ایجاد رابطه ی معنوی یاد کرده است:

" اينكه روابط ايران با عراق و سوريه و لبنان و جنبش حماس و حتي ساير جنبش هاي ضد صهيونيستي و ضداستكباري در منطقه كاملا دوستانه است مطلب درستي است كه از نفوذ معنوي ايران در ميان ملت ها و دولت هاي منطقه حكايت دارد. اينكه ايران از قدرت دفاعي بالائي برخوردار است كه اين مقام ارتش رژيم صهيونيستي به آن اعتراف كرده است . اما در كنار اين دو واقعيت انكارناپذير سخن گفتن از تلاش ايران براي دستيابي به بمب اتمي نكته ايست كه صهيونيست ها با مطرح ساختن آن درصدد ايجاد حساسيت در افكار عمومي جهان به ويژه اروپا و آمريكا هستند تا از اين طريق به سايت « ايران هراسي » دامن بزنندو اگر بتوانند بعضي دولت هاي غربي را براي حمله به ايران با خود همراه نمايند"

سرمقاله نویس بدون توجه که رفسنجانی پس از اشغال نظامی افغانستان در خطبه ی نماز جمعه ی تهران خود پیرامون همکاری در اشغال نظامی افغانستان به بوش چه گفت؟ یا اینکه چرا آمریکا به جای تهاجم نظامی به عامل اصلی بی ثباتی و نا آرام سازی منطقه کند . ولی پس از اشغال افغانستان با تبانی هم با همدیگر عراق را اشغال نظامی کردند؟ ولی اکنون سرمقاله نویس بدلایل منصرف نشدن مقامات آمریکائی از روی میز بودن تهاجم نظامی آمریکا سخن گفته است که ضمن تضاد داشتن درنقل قول ابتدای سرمقاله ی که گفته شده است مقامات آمریکائی نه اینکه هدف تهاجم نظامی به ایرانرا ندارند ، بلکه به اسرائیل هم اخطار داده شده است که بدون مشورت با مقامات آمریکائیان نمی بایست سخنی در مورد تهاجم نظامی به ایران بگوید . اما در دفاع از پروژه ی هسته ای از دروغ بودن عدم تمایل مقامات آمریکائی به تهاجم نظامی گفته و ناکامی سفر اخیر وزیر امور خارجه ی آمریکا به خلیج فارس و عربستان را بر آن ضمیمه کرده سپس اینگونه گزارش تحلیلی داده شده است :


" درباره حضور كارشناسان نظامي آمريكائي در فلسطين اشغالي و گوشزد كردن اين نكته كه آمريكا هيچگاه تمايلي به حمله نظامي به ايران نداشته و ندارد و توصيه آنها به مقامات رژيم صهيونيستي مبني بر اينكه بدون هماهنگي با آمريكا نبايد دست به كاري بزنند كه منطقه را بيش از اين دچار تشنج كنند نيز چند نكته قابل تامل را بايد مورد توجه قرار داد. اول آنكه آمريكائي ها دروغ مي گويند كه هيچگاه تمايلي به حمله نظامي به ايران نداشته و ندارند. آنها بعد از انفجارهاي برج هاي دوقلوي نيويورك و حمله به پنتاگون در 20 شهريور 1380 مصمم بودند به ايران نيز مثل افغانستان و عراق و البته بعد از اين دو كشور حمله نظامي كنند اما به دلايل متعدد احساس كردند قدرت اين اقدام را ندارند. گرفتار باتلاق شدن در افغانستان و عراق وجود نظام قدرتمند. اكنون نيز آمريكائي ها علاوه بر آنكه با همان شرايط مواجه هستند با مشاهده حضور بي سابقه مردم ايران در راه پيمائي 22 بهمن امسال به اين نتيجه رسيده اند كه تهاجم نظامي به ايران با شكست سختي همراه خواهد بود. بنابر اين آمريكائي ها عليرغم ميل قلبي خود در محاسباتشان به اين نتيجه رسيده اند كه حمله نظامي به ايران به صلاحشان نيست . دوم آنكه بعد از شكست طرح خارج ساختن اورانيوم 5/3 درصدي ايران توسط گروه 1 +5 و اصرار مقامات ايراني بر معاوضه آن با اورانيوم 20 درصدي در خاك ايران مقامات آمريكائي در نيمه بهمن ماه رسما ايران را به يكي از دو گزينه تشديد تحريم ها و يا حمله نظامي تهديد كردند. اين تهديد نشان مي دهد آمريكائي ها در ادعايشان مبني بر اينكه هيچگاه تمايلي به حمله نظامي به ايران نداشته و ندارند صادق نيستند. سوم آنكه عقل سياسي هرگز اجازه نمي دهد ما به آنچه از محتواي مذاكرات كارشناسان نظامي آمريكا با مقامات رژيم صهيونيستي اعلام گرديده اعتماد كنيم و تصورمان اين باشد كه در اين مذاكرات مطلب ديگري مطرح نشده است . ناكامي وزير خارجه آمريكا در سفر دوره اي هفته گذشته اش به خاورميانه عربي از جمله نشانه هاي نااميدي دولتمردان آمريكا در چنين طرحي است . آنچه رئيس اداره سياسي و امنيتي رژيم صهيونيستي با لحني ملتمسانه اما تحريك آميز درباره خطر ايران براي منطقه و اروپا به زبان آورده است نيز از قدرت دفاعي جمهوري اسلامي ايران و نااميدي مشترك آمريكا و رژيم صهيونيستي از تهاجم به ايران خبر مي دهد واقعيتي كه آنها چاره اي جز اعتراف به آن ندارند"

در خاتمه اینکه این مردم ایران که 31 سال است از از اینان نام برده می شود کیستند؟ به خصوص آنانکه پس از کودتای 22 خرداد بر توی خیابان ها سرا زیر شده و تا حال همچنان فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه می زنند. آیا جزو مردم ایران می باشند یانه؟ برای چه اینان فریاد اعتراضی می زنند؟ آخر رژیمی که رهبرش ادعای 50 میلیون پشتوانه ی مردمی می کند. نه اینکه نیاز به کودتای تقلباتی وحذف رقیب ندارد ونه محتاج به سرکوب مردم معترض و عدم مجوز حضور اعتراضی مسالمت آمیز به اینان نمی باشد . مهمتر اینکه هر گز نیازمند سیاهی لشکر گرد آوری و بسیج کردن از روستا ها و شهر ها و گسیل کردن شان با کاروان اتوبوسی به تهران نیست تا برای دریافت ساندویج و ساندیس لبیک گوی لوطی جماران نامشروع رهبر باشند. بد تر اینکه با ضریب بیش از 10 برابرشدن ارقام واعداد قلابی سیاهی لشکر نمی سازد و یا با اینگونه ساندویج و ساندیس خوران ادعای مردمی بودن و قدرت نمی کند و در حضور اینان که طبق اسناد مستند تصاویر فیلم های مخابره شده از صحنه ها که هیچگونه توجهی به سخنرانی هسته ای پاسدار گماشته احمدی نژاد نمی کردند که وی پشت تریبون در میدان آزادی در 22 بهمن بود چه می گوید و یا چگونه دارد روضه هسته ای 20 % غنی سازی اورانیوم می خواند؟ و یا با فیگور اندشمندانه ی قرن دلقکانه گزارش ماورای علمی و فوق العاده خنده دار مضحک از فضائی شدن چند تا مو ش و سوسک و کرم و لاک پشت بعنوان موجودات زنده می داد که این دانشمندان بسیجی و پاسداری بودند که موفق شدند این وجودات را به فضا پرتاب کنند تا در آنجا مشغول زاد و ولد و زیاد و زیاد شدن شوند آنچنان که روزی آماده ی جنگ ستارگان یا تسخیر فضائی سایر کرات دیگر بر آیند و قبل ازرسیدن پای سایر ابر قدرت ها اینان اشغال نمایند تا که شرایط برای اصلاح مدیریت زمینی و فضائی که قولش داده شده آماده گردد. حال اگر اثری از تصویر گماشته پاسدار احمدی نژاد با داشتن 25 میلیون آرای قلابی کودتائی در دستان ساندیس و ساندویج خوران نمایش حکومتی 9دی و 22 بهمن در میان 50 میلیون ادعائی دیده نشد. ایرادی نیست چون این معجزه ذوب شدن یخ آرای ساختگی تقلباتی کودتائی 25 میلیونی می بایست به حساب پیش بینی لوطی جماران گذاشت که در 19 بهمن در دیدار با جمع پرسنل نیروی هوائی لوطی جماران گذاشت که نوید مبهوت شدن جهان در 22 بهمن را داد که اکنون خودش و عنترش احمدی نژاد مات و مبهوت شدند . یا اگر چنانچه این ملت حامی پروژه ی هسته ای که نه برای شان تحریم اقتصادی اصلاً مهم نیست ، بلکه چون نیروی هسته ای حق مسلم شان می باشد و سر و سوزنی هم از خواست هسته ای کوتاه نمی آیند و یا عقب نشینی نمی کنند . بنابراین چون این ملت بی خیال هستند که 80% جمعیت کشور یا این ملت حامی پروژه ی هسته ای که در زیر خط فقر اقتصادی بسر می برند. پس اگر چنانچه با تحریم اقتصادی وضع شان بدتر شود چون هرچه باشد کودتا گران صاحب بمب اتم می شوند حتی برای زودتر داشتن بمب اتمی این ملت آمادگی جنگ نعمت الهی دیگری با آمریکا و اسرائیل می باشند .

هوشنگ – بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1388/13881202/index.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 2 اسفند ماه سال 1388