دروغ نامه ی حکومتی کیهان دوشنبه 9 اسفندماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " واقعيت ساده "
"غرب برای دست یافت راه حل بحران نا آرامی و ناامنی وبی ثباتی منطقه می بایست به جای پیگیری ادامه مذاکره هسته ای با رژیم ضد بشری کودتایی و نامشروع که مذاکرات هسته ای را تحریم نماید و تلاش همه جانبه ی بین المللی برای تغییرات دمکراتیک ایران باحمایت مبارزه مردم ایران را جانشین کند"
قلم بر دست یادداشت روز نویس دروغ نامه کیهان برای اینکه بحران ومسائل مهم روز ایران را دور زده باشد که شامل گسترش سیاست فضای پلیسی امنیتی است که مترادف شدت دادن سیاست اختناق و سانسور و سرکوب در جا معه می باشد. به خصوص بدون توجه به ربودن و گروگان گیری و زندانی نمودن موسوی و کروبی و همسران شان که گفته می شود به زندان حشمتیه تهران منتقل شدند که زیرکنترل پاسداران کودتاگر هستند .بنابراین برای توجیه کاری آویزان به بحران هسته ای و گشودن آن شده است و دست به مانور و جنگ روانی تبلیغاتی زده است . البته اشاره به مذاکرات هسته ای استانبول و ویژگی های تاکتیک یا راهبردی زده که ادامه سیاست وقت کشی است وازموضع وارونه گویی مقابل شرط و شروط غرب یابقول وی بروزکردن پرونده ی بحران هسته ای رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی ازسوی آمریکا دنبال شده که اینگونه ادعای طلبکاری کرده است :
" مذاكرات اسلامبول كه روزهاي اول و دوم بهمن 1389 برگزار شد نقطه شروع مناسبي است. اين مذاكرات به دليل همزماني با خيزش عظيم اسلامي در منطقه عموما تحليل ناشده باقي ماند و درباره عمق اتفاقي كه در اسلامبول رخ داد بحث چنداني صورت نگرفت. از يك منظر بسيار اجمالي و بدون ورود به جزئيات، مذاكرات اسلامبول دو ويژگي راهبردي بسيار مهم داشته است. ويژگي اول اين است كه نحوه رفتار ايران در اين مذاكرات براي اولين بار نشان داد ايران هم با تكيه بر توانايي هاي خود يك راهبرد دو مسيره در مقابل غرب در پيش گرفته است. تا قبل از اين مذاكرات اين غربي ها بودند كه مي گفتند ايران يا بايد مسير اعتمادسازي در مورد برنامه اش را در پيش بگيرد كه از جمله مستلزم عمل به همه درخواست هاي شوراي امنيت به اضافه يك سلسله درخواست هاي اضافي و من درآوردي از جانب آمريكايي ها است يا اينكه با فشار و انزواي فزاينده روبرو خواهد شد. در مذاكرات اسلامبول براي نخستين بار غربي ها با بديل ايراني - و البته گيج كننده- اين راهبرد روبرو شدند. ايران در اين مذاكرات تاكيد كرد غرب هم دو مسير در پيش دارد. مسير اول مسير همكاري است كه الزاماتي دارد و از جمله الزامات آن اين است كه همه انواع فشارها بر ايران متوقف شود و غرب به صراحت و به طور رسمي حقوقي را كه معاهده عدم اشاعه براي ايران در نظر گرفته به رسميت بشناسد. و مسير دوم هم مسير تقابل است كه اگر غرب پيمودن اين راه را انتخاب كند آن وقت همه امكاناتي كه ايران به عنوان «موضوع همكاري» روي ميز گذاشته كاركرد معكوس پيدا خواهد كرد و بدل به ابزارهايي براي «پاسخ منطقه اي» به فشارهاي غرب خواهد شد"
در دنباله قلم بردست یادداشت روز نویس با پاک کردن صورت مسأله و نا دیده گرفتن تظاهرات اعتراضی 25 بهمن و اول اسفند که همراه با فریاد مرگ بر دیکتاتور وخامنه ای و اصل و لایت وقیح بود .آنگونه که چند تظاهر کننده شهید وچندین نفر هم مجروح وبیشمارهم بازداشت شدند . اما این مدعی وارونه گوی از منظری نگریسته که گویا قیام های منطقه به نفع رژیم ضد بشری تمام شده و به پیش می رود . طوری که موجب شده است تا که موضع اش درمذاکرات هسته ای نه همچون مذاکرات استانبول که در مداری بس بالا تر قرار گرفته است. آنچنان که دیگر مذاكرات هرگز نمي تواند از آنجايي آغاز شود كه در اسلامبول پايان يافته بود. البته این چنین ادعا کردن قلم بردست عضو حزب الله وهمکار سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری ناشی از وحشت لورفتن اهداف هسته ای و کوشش برای دستیابی به سلاح هسته ای است که مکمل گزارش جدید دبیرکل آژانس شده است که برا ی بی اعتبار کردن این گزارش این چنین ازقبل و ازموضع لورفته متهم کردن وی به آمریکا دنبال شده است:
"اكنون و با تحولات اخير در منطقه كه به تعبير عاموس گيلعاد مدير كل امور سياسي وزارت دفاع رژيم صهيونيستي، ايران خاورميانه را براي اسراييل تبديل به جهنم كرده احتمالا بايد معناي آنچه ايران در اسلامبول مي گفت براي آمريكايي ها روشن تر شده باشد ولو اينكه ديگر دير شده است و مذاكرات هرگز نمي تواند از آنجايي آغاز شود كه در اسلامبول پايان يافته بود. ايران در اسلامبول توقف فشارها و تثبيت حقوق خود را مطالبه كرد اما در هرگونه مذاكره آتي خاكريزهاي خود را كيلومترها جلوتر قرار خواهد داد و به عنوان تنها قدرتي كه توان مديريت موثر تحولات منطقه را دارد با غرب سخن خواهد گفت.آمريكايي ها ديگر نمي توانند به مسير اعمال تحريم هاي چند جانبه عليه ايران ادامه بدهند چون نه استدلالي در دفاع از كارايي اين استراتژي در چنته داشتند و نه كوچكترين نشانه يا حتي دورنمايي از معامله پذيري ايران قابل مشاهده بود. تنها راهي كه باقي ماند بسنده كردن به دل خوش كنكي به نام تحريم هاي يك جانبه بود كه استراتژيست هاي دولت اوباما خود بهتر از هر كسي مي دانند چيزي بيش از يك شوخي تبليغاتي نيست.آمريكايي ها حتي قبل از تحولات اخير منطقه هم در موقعيت بسيار دشوار و شكننده اي در مقابل ايران قرار داشته اند و اين تحولات صرفا دست بالاي ايران در هماوردي استراتژيك با غرب را بالاتر برده است. بعيد به نظر مي رسد آمريكايي ها در موقعيتي باشند كه بتوانند حتي يك تصميم تاكتيكي درست در اين مقطع بگيرند ولي روشن است كه براي جبران عقب ماندگي بي سابقه خود از ايران در منطقه به هر ابزاري متوسل خواهند شد. نشانه هاي اين امر نيز، هم در گزارش اخير آمانو و هم در برآورد اطلاعاتي كه ظاهرا شوراي اطلاعات ملي آمريكا نهايي كرده ديده مي شود.، اين گزارش ذخيره مواد كم غني شده ايران را چيزي حدود 4000 كيلوگرم اعلام مي كند كه اگر فقط يك پيام داشته باشد اين است كه هيچ توقفي در عمليات غني سازي در ايران وجود نداشته و داستان هايي مانند استاكس نت فقط به درد پر كردن ستون روزنامه هاي غربي مي خورده است"
در خاتمه اینکه مشخص نیست که قلم زن عضو حزب الله و یادداشت روزنویس وارونه گوی در شرایطی که تجربه ی32 سال عوامفریبی وشیادی ودروغ و وارونه گویی حاکمان رژیم ضدبشری در دسترس است که نه درایران فراگیرشده ،بلکه این واقعیت جهانگیر شده است. به ویژه ادامه جنگ قدرت وحذف رقبا وسرکوب منتقدان و معترضان ومخالفان به مرحله ای رسیده است که نه موسوی وکروبی حذف و زندانی شده اند ،بلکه باتوطئه و دسیسه کاری طرح کودتای حذف رفسنجانی را اولی وقیح وپاسداران کودتاگرطراحی کرده اندتا که نه ازمسند ریاست مجمع خبر گان آخوندی که از مجمع مصلحت نظام هم کنارگذاشته شود . چرا درچنین اوضاعی که ترکش قیام های منطقه به ایران وعراق اصابت کرده است و سیاست چند دهه پنهانکاری و بیش از7 ساله وقت کشی مذاکرات هسته ای لورفته و فاش شده است .برچه اساسی این قلم بردست عضو حزب الله ادعا ی اعتماد سازی ازسوی گروه 5+1 ونه رژیم قرون وسطائی نامشروع کرده است و مدعی شده که قیام های منطقه موجب تقویت جایگاه رژیم فاشیستی ، مذهبی، تروریستی شده است .آنگونه که شرایط مذاکرات هسته ای باغرب همچون گذشته نمی تواند ادامه یابد . چونکه این شرایط موجب تقویت قدرت این رژیم ضد بشری کودتایی نا مشروع شده است. درصورتی که غرب برای دست یافت راه حل بحران نا آرامی و ناامنی وبی ثباتی منطقه می بایست به جای پیگیری ادامه مذاکره هسته ای با رژیم ضد بشری کودتایی و نامشروع که مذاکرات هسته ای را تحریم نماید و تلاش همه جانبه ی بین المللی برای تغییرات دمکراتیک ایران باحمایت مبارزه مردم ایران را جانشین کند؟
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/891209/2.htm#other200
دروغ نامه ی حکومتی کیهان دوشنبه 9 اسفندماه سال 1389
واقعيت ساده (يادداشت روز)