گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 25 اسفند – 89
مرتع (گفت و شنود)
گفتم : اینگونه که این مزدور متملق و چاپلوس
خودش رابرای رهبر نا مشروعش میکنه لوس
شده مثل آن دانش آموزی که گفت به پدر
ببین بابا جون نقاشی ام نمره گرفته ضربدر
یک گله گاو توی مرتع دارند می چرند
بر فراز مرتع وگاوان، پرندگان می پرند
پدر گفت اینکه هست یک ورق سفید
علفی در کار نیست که تو دادی نوید
پسر گفت آخه باباچون علف ها را خوردند گاوا ن
پدر گفت پس گاوان کو، پسرگفت شدند ر وان ؟
به سوی آغل های ها، از پی هم شدند دوان
گفت: يكي از كاربران سايت فيس بوك كه ساكن آمريكاست نوشته؛ «اينجا داد آمريكا و اروپا از دست رژيم ايران و قدرت اون به آسمون بلنده و همه تحولات خاورميانه رو زير سر ايران مي دونن، اونوقت ما چند تا فسقلي دور هم جمع شديم و الكي هارت و هورت مي كنيم.»
گفتم: اين حيوونكي تازه دوزاريش افتاده!
گفت: باز هم، همين يارو نوشته؛ «حرف من خيلي روشنه، اگه واقعا راست ميگيم، پس سبزهايي كه قرار بود 25 بهمن بيان تو خيابون كجا هستند كه پيداشون نيست؟»
گفتم: دانش آموزي به پدرش گفت؛ باباجون! ببين چه نقاشي قشنگي كشيدم، يك گله گاو كه دارند توي صحرا علف مي خورند. ولي پدرش هر چي نگاه كرد فقط يك صفحه كاغذ سفيد ديد و به پسرش گفت؛ پس علف ها كجاست؟ پسرش گفت؛ گاوها چريده اند و تمام شده، پرسيد؛ ولي هيچ گاوي هم ديده نميشه و پسرش جواب داد؛ خب! علف ها رو چريدند و رفتند!
پدر گفت یا این هوش میشی بسیج یا سراوان
گفتم : اینگونه که این مزدور متملق و چاپلوس
خودش رابرای رهبر نا مشروعش میکنه لوس
شده مثل آن دانش آموزی که گفت به پدر
ببین بابا جون نقاشی ام نمره گرفته ضربدر
یک گله گاو توی مرتع دارند می چرند
بر فراز مرتع وگاوان، پرندگان می پرند
پدر گفت اینکه هست یک ورق سفید
علفی در کار نیست که تو دادی نوید
پسر گفت آخه باباچون علف ها را خوردند گاوا ن
پدر گفت پس کو گله گاو، پسرگفت خوردند و دوان؟
شدند به سوی آغل های های شان گاوان روان
پدر گفت یا احمدی میشی یا گاو چران در سراوان
گفتم : سربازجوی بازجو معتاد مشنگ
بازجویی که با خودش داره سر جنگ
لو داده وی بدترست از مدام جویدن موش
نقب میزنه تامخالفین همه جا کند تعقیب
تا بهانه داشته علیه ی مخالفین و رقیب
برای اینکه نشان دهد وزارت بد نام اطلاعات
نفوذی دارد همه جا برایش می کند تبلیغات
حال فاش کرده این مرتیکه قاطی کرده کله پوک
پرسه زنان با نام جعلی حضور داره در فیس بوک
تا برای رژیم تبلیغ کند این پاسدار زبون و خوار
سپس در دروغ نامه کیهان رله کندش و نشخوار
گفتم این معتاد حقیر ضد انسان پست
چرا همه جا وله این مزدور تیغ بر دست؟
گفت : بازجوست کارش اینه دنبال کند وتعقیب
تا بهانه داشته باشد پاچه گیرد ازمخالفان و رقیب
گر نه بی ارزش می شود اگر نکند خود نمایی
بی مصرف میشه گر از موضع ضعف نکنه قدرت نمایی
گفتم : اینگونه که این مزدور متملق و چاپلوس
خودش رابرای رهبر نا مشروعش میکنه لوس
شده مثل آن دانش آموزی که گفت به پدر
ببین بابا جون نقاشی ام نمره گرفته ضربدر
یک گله گاو توی مرتع دارند می چرند
بر فراز مرتع وگاوان، پرندگان می پرند
پدر گفت اینکه هست یک ورق سفید
علفی در کار نیست که تو دادی نوید
پسر گفت آخه باباچون علف ها را خوردند گاوا ن
پدر گفت پس گاوان کو، پسرگفت شدند ر وان ؟
به سوی آغل های ها، از پی هم شدند دوان
پدر گفت یا این هوش میشی بسیج یا سراوان