گزیده خبرهای 3 فروردین – 90 قسمت - 2

عکس / سفرهای نوروزی عکسها از ایرنا

سئوال است که چرا با وجود اینهمه مناظر زیبا که در ابتدای بهار و نوروز در مناطق گوناگون ایران وجود دارد . ولی میلیون هانفرمسافران نوروز ایرانی ترجیح می دهند تاکه عازم سفر های برون مرز همچون ترکیه و با کو و ارمنستان وتایلند و اروپا و کانادا و آمریکا شوند و سبب شود تا که سرمایه ی بس هنگفت از کشور اینگونه از خارج شود . سئوال است که دلیل این اقدام سفر های رو به فزونی نوروزی چیست؟ چرا با همه مناظر و طبیعت زیبا که در ایرانو جودد ارد برای چه به جای جذب توریست در کشور سیاست وارونه ی آن انجام می شود. بد تر اینکه هر سال هم بر ضریب مسافران نوروزی به برن مرزافزوده می گردد؟ از سوی دیگر ضمن اینکه سنت رسم و رسوم نوروز و عید جنبه ی تشریفاتی به خود گرفته است . آگونه که رقم خیلی درشتی از ایرانیان هم هستند که بدلیل فقر اقتصادی قادر نه به سفر نوروزی داخل کشور نمی باشند ، بلکه برای شان امکان وجود نداردتا که سور سات مراسم هفت سین و جشن نوروز و دید و باز دیدرا فراهم نمایند؟

فیلم / تدارک لباس شخصی ها برای حمله به تظاهرات مردم – ۱۳۸۸

http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=30435

خوب این موتور سواران سر کوبگر که معروف به لباس شخصی ها می باشند در این فیلم به وضوح نشان داده می شود که چگونه نقش مستقیم در ضرب و شتم و خفقان در تظاهرات ضد حکومتی سال 88 و 89 داشته اند . در صورتیکه اینان در تظاهرات نمایشی و فرمایشی 9 دی و 22 بهمن 88 نقش اساسی در تهدید ومتهم به محارب کردن معترضان و ناراضیان و رهبران رقیب داشتند ولی اینان در کنار ساندیس خواران ملت ایران جا زده شدند. آنگونه که ولی وقیح و پاسداران کودتا گر و حامیان شان اینان را ملت ایران می نامند که با حضور شان در صحنه موجب شد تا توطئه ی فتنه گران با دشمنان بیگانه خنثی شود . در صورتیکه تظا هرات 25 بهمن 89 پنبه ی این ا دعای وارونه شده شد .
greenrevolutioniran
ویدئو بلاگ چنبش سبز : فیلم دسته ای از سرکوبگران و لباس شخصی های مزدور جمهوری اسلامی ساعاتی قبل از حمله به مردم در میدان ولیعصر روز قدس سال 88 جمعیت انبوه تظاهر کنندگان از سمت خیابان کریمخان و بلوار کشاورز از دو سو به طرف ولیعصر می آیند و هنوز مزدورها جرات حمله ندارند.ساعت حدودا 4 وقتی جمعیت پراکنده شد شروع به حمله کردند

حمله نیروهای امنیتی سوریه به معترضان در یک مسجد

http://www.fararu.com/vdcgz79u.ak9qq4prra.html

اینگونه خبر ها هرگز نمی تواند خوشآیند رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی حاکم بر ایران باشد . زیرا که سوریه دستخوش تظاهرات ضد حکومتی شدن که اگر مهار نشود اوضاع سوریه هم می رود تا که به سرنوشت مصر و تونس و رهبران دیکتاتور های این کشور یا همچون لیبی و یمن و بحرین ... دچار شود . مهمتر اینکه سوریه بدلیل تنها هم پیمان کشور عربی رژیم ضد بری می باشد . بنا براین بحردانی شدن اوضاع سوریه موجب افزایش ضربه و آسیب پذیری رژیم ضد بشری نا مشروع ایران خواهد شد.ا

گزارش های رسیده، حداقل شش نفر کشته شده اند. نیروهای امنیتی از گاز اشک آور و گلوله جنگی برای متفرق کردن معترضان استفاده کردند. قبل از شروع عملیات در ساعات اولیه صبح امروز، برق و خدمات تلفن در این منطقه کاملا قطع شده بود. تظاهرکنندگان در درعا خواهان آزادی های بیشتر و برخورد جدی با فساد در این کشور هستند. تلویزیون دولتی سوریه امروز تصاویری از داخل مسجد عمری پخش کرد و گفت در داخل این مسجد، سلاح هایی یافت شده است. فعالان حقوق بشر در سوریه می گویند صدها نفر جلوی مسجد عمری جمع شده بودند تا مانع از ورود نیروهای امنیتی به داخل این مسجد شوند. از روز جمعه که در درگیری میان تظاهرات کنندگان و نیروهای امنیتی، چند نفر کشته شدند، این مسجد محل حضور معترضان بوده است. در درگیری های میان مردم معترض و نیروهای دولتی حداقل ده نفر کشته شده اند. اتحادیه اروپا و آمریکا، خشونت های سوریه را محکوم کرده و غیر قابل قبول خوانده اند.


کشته و زخمی شدن ۳ تن در شهر نوسود به دست نیروهای انتظامی

اینهم یک نمونه ا ز امنیت در رژیم ضد بشری نا مشروع و هدیه ای که از سوی حاکمان کودتاگران ضد مردم به محرومان کرد کشورمان بعنوان عیدی داده شده است .

در پی شلیک نیروهای انتظامی به کولبران مرزی در شهر "نوسود"، یک نفر کشته و ۲ تن دیگر نیز زخمی شدند.بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بعد از ظهر روز سه‌شنبه دوم فروردین ماه‌، نیروهای نظامی و انتظامی در شهر نوسود واقع در ۴۵ کیلومتری شهر پاوه‌ و مرز عراق، به‌ سوی کولبران مرزی شلیک کردند.بر اثر این تیراندازی مستقیم یک جوان ۲۰ ساله‌ به نام "پورمند خسروی" کشته‌ و ۲ نفر دیگر زخمی شدند؛ حال یکی از زخمی شدگان که به‌ بیمارستان سپاه کرمانشاه منتقل شده‌، وخیم گزارش شده است.گفته می‌شود این اقدام نیروی انتظامی با واکنش و اعتراض شهروندان نوسودی روبرو شده‌ و درگیری‌هایی بین شهروندان و نیروهای انتظامی روی داده است.پ

انفجار در حوالی نارمک

جالب است که این خبر انفجار در پایتخت در روز سوم سال جدید بطریقی که از نظر امنیت مرتبط به خبر قبلی دارد در کشوری رخ داده است که مدعی امن ترین کشور جهانی می باشد؟

خبر آنلاین : حدود ساعت 5.25 دقیقه بامداد سوم فروردین 90، صدای انفجار مهیبی در نارمک تهران شنیده شدبه گزارش خبرآنلاین و به نقل از شاهدان محلی، این انفجار که حوالی خیابان سمنگان نارمک به وقوع پیوست، موجب قطع برق منطقه به مدت یک ساعت شدهنوز از علت این حادثه، خسارات و محل دقیق آن اطلاعی بدست نیامده است.

نماینده مجلس: برخی کارگران، یک سال است حقوق نگرفته اند

با این اعتراف می بایست وضعیت کار گران زحمتکش و محروم چه اندازه طاقت فرسا شده باشد که نماینده ی بازار مکاره این چنین اذعان کرده که کار گران یک سال است که حقوق نگرفته اند . اما ولی وقیح با کمال وقاحت در پیام نوروزی و سال جهاد اقتصادی نامیده ی خودمدعی پیشرفت علمی و ترقی و پیشرفت در کشور و خنثی شدن تحریم ها سخن گفته است تا که آشکارا نمک بر روی زخم محرومان به خصوص کارگران زحمت کش ببپاشد .

تابناک : وضعیت کارگزان بسیاری از واحدهای صنعتی در استان قزوین، وضعیت مطلوبی نیست، آن هم در شب عید که همه خانواده ها در تدارک برگزاری مراسم تحویل سال و مجبور به خریدهای شب عید هستند، این کارگران نزدیک به یک سال و حتی در مواردی بیش از یک سال است که حقوق دریافت نکرده اند.امیر طاهرخانی ضمن بیان مطلب فوق به تابناک، افزود: وقتی انسان فکر میکند که این افراد چگونه باید شب عید خود را بگذرانند، برایش قابل تحمل نیست. از این جهت سعی کردیم تا نظر مسئولین را به این امر جلب کنیم تا چاره ای بیندیشند تا در مقطع فعلی مشکل آنها لااقل حل شود.این نماینده مردم تاکستان در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اظهارات مسوولان اجرایی استان گفت: خود آقایان متولی امر کمتر از ۱۰ کارخانه را می شمارند اما آمار واقعی بیشتر از اینهاست. بسیاری از کارخانه ها هستند که واگذار شده اند و تکلیف کارگرانشان معلوم نیست.صاحبان این کارخانه از وام استفاده کرده اند اما وضعیت کارگرانشان تغییری نکرده است. برخی از کارخانه ها هم با بحران روبه رو هستند.خانه کارگر این رقم را حدود ۵۰ کارخانه اعلام کرده است. حالا اگر یک کارخانه هم با چنین وضعیتی روبه رو باشد، باز هم برای رفع مشکل کارگران باید تلاش شود.طاهرخانی با بیان اینکه سالهاست که کارگران استان با این قبیل مشکلات درگیرند و هنوز چنین مشکلی وجود دارد، افزود: من از وزیر محترم صنایع می پرسم که آیا شما با چنین مشکلی در شب عید روبه رو شده اید؟ آیا مسئولان می توانند این وضعیت را تصور کنند؟ چرا اقدامی برای حل این معضل صورت نمی گیرد؟این نماینده مجلس هشتم شورای اسلامی ضمن اینکه مهمترین عامل این مشکلات را سوء مدیریت خواند، افزود: برخی از مسئولان به فکر خودشان هستند و به فکر چاره ای برای حل مشکلات کارگران نیستند. من معتقدم مسئولان و تصمیم گیرندگان در جریان این مشکلات هستند و تا حدودی عمداً اقدامی نمی کنند. حمایت جریانات مشکوک هم به پیچیده شدن معضل کمک کرده که امیدواریم به خودشان بیایند. بخش دیگری از مشکلات هم به کمبود مواد اولیه بر می گردد که باعث شده چرخ کارخانه های استان متوقف شود.

نامه سرگشاده مادر مهدی محمودیان برای مسئولین قضایی و امنیتی: من بی سواد هم فهمیدم که شما دین ندارید

این نامه عوامفریبان و دین فروشان و غارتگراان حاکم بر ایران فاش کرده است که پس از 32 سال اکنون از سوی یک مادر پیربی سواد که فرزندش دانشجو یش در بنداست مقامات رژیم ضد بشری و دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض قضائیه اش را خطاب قرار داده است و با شهامت تمام ترفند ابزار و سنگر تهاجمی و تدافعی کردن دین در 2 سال گذشته را بطور عریان ترسیم و عریان نموده است . یعنی اینکه بزبان ساده تشریح کرده است که چرا خمینی شیاد با تهدید همراه با عوامفریبی تأکید بر جمهوری اسلامی بدون یک کلمه کم و بیش کرد. زیرا که قبل از تشکیل مجلس مؤسسان و تصویب قانون اسلامی این مدل جمهوری اسلامی را در فضای التهابی و انقلابی ناشی از سقوط رژیم گذشته وبا الغا ء و حاکم کردن ترس ناشی از باز گشت سیستم گذشته آن را شیادانه در نظر پرسی به مردم خوشباور ایران تحمیل نمود . همچنین در خبرگان ولایت وقیح را نیز تحمیل کرد تا با پسوند اسلامی به مجلس شورای ملی زمینه برای خفقان و سانسوزر و حذف مخالفان و دگر اندیشان و منتقدان آماده شود که با چتر اسلام وتوجیه کردن اهداف پلید ضد انسانی و جنایت آمیز حاکمان تزه به دوران رسیده امکان پذیر گردد . چونکه ولی وقیح آنگونه در لفافه ی قداست و روحانیت و معنویت پوشانیده شد که نماینده ی خدا برروی زمین شد و مبرا از هرگونه پاسخگویی به ملت و مرجع قانونی و غیرو می باشد. ولی در مقابل دارای اختیارات نا محدود ماورای قانون اساسی می باشد و نتیجه آن شده است که از سوی این مادر درد و زر کشیده که کاسه ی صبرش لب ریز شده است . اکنون فریاد زده است که حاکمان نه دین ندارند بلکه به هیچ اعتقاد ندارند برای هر کاری می کنند فقط فریبکاری برای حفظ قدرت شان می باشد.....

جــرس: مادر مهدی محمودیان، روزنامه نگار زندانی و از افشاگرانِ اولیۀ بازداشتگاه کهریزک، طی نامه ای سرگشاده به مقامات قضایی و امنیتی کشور، ضمن ابراز تاسف از وضع موجود و اقدامات حاکمیت فعلی، گوشه ای فشارها و تهدیداتِ وارده از سوی حکومت علیه خانواده های زندانیان سیاسی را بازگو کرد.به گزارش منابع خبری جرس، فاطمه الوندی در نامه خود به مقامات ارشد قضایی و امنیتی کشور می نویسد :با سلام خدمت آقایانی که متاسفانه امروز مسئولیت قضا و امنیت کشور را بر عهده دارند.نمی دانم این حرفها را خطاب به چه کسی می گویم چون دیگر به هیچ کدامتان ایمان ندارم.شما ها در این مدت با من پیرزن بیسواد و فرزندم کاری کردید که بدون نیاز به درس و دانشگاه و سر درآوردن از سیاست فهمیدم که به هیچ چیز معتقد نیستید نه خدا،نه دین و نه پیغمبر و هر کاری می کنید برای فریب مردم و حفظ ریاست و حکومت خودتان است و برای حفظ این چیزها هر کاری می کنید.مثلا به مردم می گویید قران بخوانید و دور هم جمع شوید و هیئت راه بیندازید و این کارها خیلی ثواب دارد.اما وقتی من و چند مادر و همسری که عزیزشان اسیر دستهای شماست برای دلگرمی و آرامشان قلبمان دور هم جمع می شویم و قران می خوانیم ما را تهدید می کنید که این کار را نکنیم و الا ما را دستگیر می کنید.یا وقتی قرار شد این افراد منزل ما جمع شوند و با هم قران بخوانیم دیگر احترام به مهمان و اینکه پیامبر گفته اند که مهمان حبیب خداست را فراموش کردید و با تهدید من پیرزن را وادار کردید که شرمنده این مادر و همسران دلشکسته شوم و به آنها تلفن بزنم که به خانه من نیایید و الا به جرم خواندن قران دستگیرتان می کنند. آخ کاش می فهمیدید که چقدر خجالت کشیدم. بعد هم برای ترساندن بیشتر من پیرزن را به اطلاعاتتان احضار می کنید و البته با چرب زبانی سعی می کنید مرا بترسانید که مصاحبه نکنم و الا با من و پسر زندانی ام چه که نمی کنید.حالا فهمیدید چرا می گویم دین ندارید؟ به دلیل همین کارهایتان من بیسواد فهمیدم که اگر از قرآن و دین دم می زنید فقط برای سرگرم کردن مردم و راحتتر حکومت کردن خودتان است و اگر ذره ای شک کنید که شاید در این جلسه ها حرفی زده شود که به میل شما نباشد دیگر کاری به قرآن و چیز دیگرش ندارید و آنرا تعطیل می کنید.حالا تازه دارم به معنای حرفهای پسر قهرمان و انسان دوستم که اسیر دستهای شماست پی می برم. حرفهایی که او هر وقت میگفت ما قبول نمی کردیم و حالا با اسارتش و شکنجه هایی که تا امروز تحمل کرده چشم و گوش همه ما را باز کرد و همه فهمیدیم که مهدی راست می گفت و او خیلی زودتر از ما این چیزها را فهمیده بود.آقای دادستانی که وقتی از شما سئوال می کنم مگر بچه ندارید که حال مرا بفهمید؟ می گویید "بچه دارم، خوبشم دارم" و با کبر و غرور می گویی خواستی جلوی بچه ات را بگیری تا نه بچه ات به این روز بیفتد نه خودت. حالا من بدون کبر و غرور به شما می گویم که آقا این حرف را به کسی می گویند که بچه اش دزد و قاچاق چی و قاتل است نه بچه من و هزاران نفر بهتر از او که همه دکتر و مهندس و معلم و دانشجو و روزنامه نگار یا بقول ما بیسوادها همه آدم حسابی هستند. در ضمن آقای دادستان شما که خیلی اهل تربیت کردن هستید خبر دارید بعضی از زندانیان شما که دانشجو هستند و قرار شده بود طبق قانون درسشان را بخوانند و بروند امتحانشان را بدهند، جلوی این کارشان را شما یا دوستانتان گرفته اید؟ خبر دارید پسر من و بعضی دیگر از زندانیهای شما حتی کتاب و روزنامه هم ندارند؟ خب من و پدر کارگر و بیسواد مهدی و صدها پدر و مادر کارگر و بیسواد دیگر که با هر سختی که شده و بهر امید فرزندانمان را به مدرسه و دانشگاه فرستادیم بی عرضه بودیم آیا شما روش تربیتی تان این است که این بچه را از درس و مشق و کتاب و قلم جدا کنید؟ البته بعید میدانم اینطور باشد چون هر وقت به دادسرا آمدم و کاری داشتم می گفتند کارمندان تان -چه زن و چه مرد که چندان هم از من جوانتر نیستند- رفته اند دانشگاه یا امتحان دارند. خب شما که کارمندان میانسالتان را هر طور شده به دانشگاه می فرستید تا شاید حقوق بازنشستگیشان افزایش یابد، بعید است فکر تحصیل و درس و کتاب بچه های ما نباشید.مگر اینکه فکر کنید این جوانهایی که امروز در زندان شما هستند جای آنها را تنگ کرده بودند و برای رفع این مشکل فعلا جلوی درس و کتاب آنها را گرفته اید. حالا فهمیدید چرا می گویم نه به دین اعتقاد دارید نه قران، نه پیغمبر، چون اگر اینطور بود سفارش خدا و پیغمبرش برای کسب علم و دانش را زیر پا نمی گذاشتید و با این جوانها اینطور رفتار نمی کردید.آقایان اطلاعاتی و همه کسانی که بچه های ما اسیر زندانهای شما هستند و همه آنهایی که از تقلب و دروغ بیزارید از این دسته گل تازه تان در زندان رجایی شهر خبر دارید؟ می دانید وقتی بچه های ما حاضر به اعتراف به کار نکرده نمی شوند عوامل شما در یک فرصت مناسب یک موبایل با عکسها و فیلمهای غیراخلاقی در وسایل آنها می گذارند تا با این کار باعث بردن آبروی آنها و وادار کردن آنها به اعترافهای دروغین شوند؟ دیگر نمی گویم دین ندارید از شما می پرسم آیا عمروعاص را می شناسید؟خیلی حرف برای گفتن دارم اما گفتم شاید با همین حرفها سر عقل بیایید و کمی رفتارهایتان را اصلاح کنید و برای فرزند من و بقیه زندانیها که مادر پیر و زن جوان و فرزند کوچک دارند شرایطی فراهم کنید که بتوانند به سر خانه و زندگی شان برگردنند اما اگر باز هم به این روشهای غیر دینی و غیر اخلاقی خود در برخورد با پسر من و دیگر زندانیها ادامه دهید من باز هم از این نامه ها برایتان می نویسم. چون غیر از این دیگر کاری از دستم برنمی آید که برای پسرم که اسیر دستهای شماست انجام دهم.فاطمه الوندی: اول فروردین هزار و سیصد و نود