روز نامه ی کیهان شنبه 2 آبان ماه سال 1388

نقد و بررسی " جاده خاكي " (يادداشت روز)

ضریب خشم و کینه و نفرت بیش از 30 ساله ی مردم ایران نادیده گرفتن وا اهانت و توهین به فهم و شعور شان کردن "

هرچه زمان از تاریخ طراحی کودتای پاسداری 22 خرداد و حذف کامل رقیب مغلوب دوم خردادی ها سپری می شود . بیشتر اعتراف به اهداف نهفته و طراحی شده در پشت صحنه ی این کود تا ی پاسداری طراحی شده عیان می گردد . از جمله اکنون نوبت اعتراف قلم بردست یادداشت روز نویس ورق پاره ی کیهان فر رسیده است که پیرامون دو هدف تاکتیکی در خدمت استراتژیک بسیار مهم در رژیم پاسداری کودتائی و فاشیستی مذهبی قلم فرسائی کند که وی بطور معکوس به این دو مورد اشاره کرده است . یکی از این دو سیاست تاکتیکی صدور تروریسم و بنیاد گرائی به برون مرز است که با سیاست مستمر مداخله گری در امور داخلی کشور های همجوار و خاور میانه در 30 سال گذشته دنبال شده است که دستآوردش بحران آفرینی و جنگ افروزی کردن منطقه بوده ، لبته و ناامنی و بی ثباتی منطقه را نیز بهمراه داشته است که پیگیری این سیاست تا کنون منجر به رمز بقای ننگین این رژیم ضد مردمی و جنگ افروز بوده است. البته ادامه ی همان دیدگاه خمینی شیاد است که گفته بود جنگ نعمت الهی است .

اما مورد دوم پیگیری طرح هدف استرتژیک است که ادامه ی تضمین بقای آینده ی رژیم کودتائی پاسداری است که مکمل ادامه تاکتیک قبلی صدور تروریسم و ارتجاع بر برون مرز است . یعنی تلاش بی وقفه و همه جانبه برای دسترسی به سلاح هسته است که اکنون از سوی قلم بر دست یادداشت روز نویس گرچه اعتراف وارونه به این دو مقوله ی مهم تاکتیکی و استراتژیکی شده است . ولی با زهم با وجود شیوه ی وارونه و هذیان گوئی کردن و شپیور را در گشادش نواختن که هدف منحرف کردن اذهان عمومی و پاک کردن صورت مسئله است . زیرا که تلاش نموده تا که رقیب مغلوب متهم شود و ضمن کاسه و کوزه بر سرش شکستن تبدیل به اهرم چماق و فشار در دست آمریکا کنندش، ه خصوص اینکه از مهار این دو پارامتر از سوی آمریکا و غرب یاد کرده است که ردانه در پوشش خنثی سازی ضعف دیپلماسی خارجه و ضربه و آسیب پذیر بودنش پوشش داده و تبیین کرده است .

چونکه با سفر نا گهانی منوچر متکی وزیر آدمربای امور خارجه یا د ستگاه جاسوسی به آمریکا آنهم یک شب هم قبل از نشست مذاکره ی هسته ای گروه 5+1 در ژنو بود . این سفر که مرتبط به سیاست گروگان گیری جهانی در بستر زد و بند های کثیف مماشات گریانه ی مذاکره و معامله ی تجارت خون و نفت و پایمال کردن حق و حقوق و حرمت بشری است فاش شد. زیرا که در این سفر انجام شده چند دیدار های پنهانی در پشت درب های بسته با بر خی از مقامات آمریکائی انجام گرفت که در ادامه منتهی به خط زنجیره ای عقب نشینی هائی در مذاکره هسته ای در ژنو همراه شد .

به خصوص اینکه در ادامه باز هم فاش شد که چندین دیدار پنهانی میان مقامات هسته ای اسرائیل و رژیم پاسداری و کودتائی وجود داشته است. مهمتر اینکه فرار شهرام امیری مسئول سایت دوم غنی سازی اورانیوم در نزدیکی شهر مذهبی قم به عربستان و سپس به فرانسه دست مسئولان هسته ای رژیم پاسداری کودتائی در پوست گردو گذاشته شد . بطوریکه راه هرگونه تکذیب و انکار کردنش نه بسته شد، بلکه لو رفتنش منجر به تن دادن بازدید البرادعی از مکان این سایت شد تا که سپس بعنوان دلال واسطه ایفای نقش کند.

فراموش نشود که پذیرش وزیر آدمربا در پست وزارت خارجه در دولت کودتائی و نا مشروع تحمیل شده است. زیرا که قرار بود این پست از سوی پاسداران کودتا گر اشغال می شد تا که نقش نفوذی رقیب مدعی اصول گر همچون پاسدار انگلیسی علی لاریجانی و حتی همشهری و هم منقلی و مشاور امور بین المللی لوطی جماران علی اکبر ولایتی در اطلاعات هسته ای و زد وبندهیپشت پرده سد شود.

بهر حال اماهمانگونه که گفته شد هدف دراز و متهم کردن رقیب مغلوب و آمریکا می باشد . بنابراین پاسدار قلم بر دست یادداشت روز نویس برای پوشش ضعف پاسداران کودتاگرو درز رفتن لو رفتن زد و بند های پشت پرده این چنین نقل قول و نتیجه گیری با سئوال کردن را دنبال و بیان نموده است:

"هيلاري كلينتون وزير خارجه امريكا در يكي از روزهايي كه ناآرامي هاي تهران در اوج خود قرار داشت در پاسخ به پرسش هاي خبرنگاراني كه از او مي پرسيدند امريكا براي حمايت از معترضان در ايران چه كرده است، احتياط مرسوم دولتمردان كاخ سفيد در به زبان آوردن سخنان حمايتگرانه از دوستان خود در داخل ايران را شكست و گفت اقدامات پنهاني زيادي انجام شده و دليلي ندارد امريكا هر كاري كرد بلافاصله براي تبليغ آن كنفرانس مطبوعاتي بگذارد. اينكه امريكا براي حمايت از دوستان داخلي خود چه كارهايي كرده موضوع اين نوشته نيست، اگرچه ابعاد اين موضوع به لطف بي احتياطي غربي ها در به خيابان آوردن سرمايه هاي پنهان خود، اكنون بيش از هر زمان ديگري براي دستگاه هاي مسئول در كشور آشكار شده است. سوال اين است: چرا امريكا آنطور به سرعت به طمع افتاد و بي احتياطي كرد؟

این دیگر اوج دجال گری و قورباغه رنگ کردن وفولکس واگن جا زدن با تصویر مار کشیدن و مار نشان دادن است که حاصل بیش از 30 سال سیاست جنایت و خیانت و جنگ افروزی و غار تگری و ضر ب و شتم و زندان و شکنجه و تجاوز وشلاق وبر پائی دار و سنگسار و قطع اندام و اعدام و رشد پدیده ی آقازاده پروری و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی و تورم و گرانی و تن فروشی و اعتیاد و... که با دین فروش و ابزاری کرن دین از سوی حاکمان دنبال شده است که منجر به باز شدن فنر فشرده خشم و کینه ی نهفته و انباشت مطالبات پرداخت نا شده ی مردم ایران است که پس از کودتای ننگین تقلباتی پاسداری نمایش خیمه شب بازی 22 خرداد که شد . نا گهان حاکمان کودتاگر با حضور اعتراضی میلیونی ردم مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و احمدی نژاد فریاد زن مواجه شدند که برای مهار کردنش مرتکب اعمال و جنایات ضد بشری علیه ی اقشار گوناگون مردم معترض و ناراضی ایرانی به خصوص جوانان و دانشجویان شدند . عجیب است که اکنون با هذیان ووارونه گوئی وتوهین به فهم ودرک و شعور و تجربیات بیش از 30 ساله ی مردم ایران کردن این چنین تظاهرات مردم ایران را «شانس آخر براي مهار ايران» از سوی آمریکا خطاب کرده است . همچنین در دنباله با وصل کردن توطئه ی مشترک آمریکا و اسرائیل با عوامل داخلی شان که منظور همان رقیب مغلوب دوم خردادی ها می باشد . اینگونه طرح مشترک شان را به 3 قسمت ن تقسیم بندی کرده است :

1- نظام جمهوري اسلامي دراثر اين بحران ها حتي اگر فرونپاشد آنچنان ضعيف خواهد شد كه ديگر نمي تواند از موضع يك قدرت منطقه اي به مذاكرات با غرب وارد شود.2- اختلافات دروني ايران مانع از آن خواهد شد كه ايراني ها بتوانند در مورد مسائل كلان امنيت ملي خود تصميم اجماعي بگيرند. هيلاري كلينتون روز 2 مرداد 1388 در مصاحبه اي با بي بي سي به صراحت به اين نكته اشاره كرد: «در حال حاضر ايران اين توان را ندارد كه تصميمي درباره روابط خود با جهان خارج اتخاذ كند». 3- امريكايي ها گمان مي كردند با وجود اعتراض ها و ناآرامي هاي داخلي، ضربه پذيري ايران در مقابل فشارهاي بيروني خصوصا تحريم و تهديد به درگيري نظامي بيشتر و توان مقاومت آن كمتر خواهد شد. فقط به عنوان يك نمونه تام داكت روز 24 تير 1388 در گزارشي از واشنگتن براي خبرگزاري رويترز نوشت: «اكنون اگر تحريمي اعمال شود فشار داخلي بسيار بيشتري بر حكومت ايران وارد خواهد شد». و بر همين اساس بود كه بنا به گزارش هاي منابع اسراييلي ، بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم غاصب رژيم صهيونيستي اوايل شهريور ماه براي امريكايي ها پيغام فرستاد: «اگر الان وقت تحريم ايران نيست، پس كي وقت تحريم ايران خواهد بود»؟!

در بخش پایانی پاسدار یادداشت روز نویس بدون آنکه اشاره ای به زد و بند های پشت پرده با شیطان بزرگ کند و یا سخنی از لورفتن سایت غنی سازی قم نمایند.یا اینکه از موافقت اورانیوم غنی سازی به روسیه که چند سال پیش با این پیشنهاد مخالفت شد . ولی اکنون در نشست و مذاکره ی ژنو مجبور به عقب نشینی و موافقت تاکتیکی پذیرش اش شده است . در عوض اینگونه از موضع قدرت و پیروزی رجز خوانی کرده است . البته نتیجه ی سیاست کثیف مماشات گری مذاکره ی هسته ای تجارت خون ونفت غرب است:

"ايران پس از انتخابات لااقل در چند مقطع پي در پي به غربي ها نشان داد كه چنين توهماتي تا چه حد با واقعيت آنچه در ايران مي گذرد تفاوت دارد. مقطع اول زماني بود كه غربي ها به چشم خود ديدند حمايت هاي مردمي از جريان فتنه گر در ايران چگونه دود شد و به هوا رفت و دريافتند توهمات آنها درباره به راه افتادن خيزش انقلابي در ايران تاچه حد مضحك بوده است. يك هفته نامه امريكايي كه عموما از ديدگاهي مستقل تر تحولات ايران را تعقيب مي كند اخيرا در اين باره نوشته است: «امريكايي ها تازه فهميدند كه در پيش بيني آنچه در ايران مي گذرد خيلي عجله كرده اند. وقتي كسي به خيابان آمد، فهميد كه اشتباه كرده و به خانه اش برگشت تقريبا غير ممكن است كه دوباره به خيابان برگردد». مقطع دوم پيش از مذاكرات اكتبر رخ داد يعني زماني كه ايران اطلاعات مربوط به دومين تاسيسات غني سازي خود را آشكار كرد و غربي ها در يافتند ايران نه تنها بناي كوتاه آمدن ندارد بلكه سرعت و عمق كار خود را بيشتر هم كرده است. مقطع بعدي زماني بود كه جدي كردن بحث هاي مربوط به اعمال تحريم بنزين عليه ايران نه تنها منجر به هيچ شوكي داخل ايران نشد بلكه به پيدا شدن فروشندگاني كاملا جديد انجاميد كه ايران تا امروز هيچ حسابي براي تامين بنزين از آنها نكرده بود. از زماني كه كنگره امريكا موضوع بنزين ايران را در دستور كار خود قرار داده بيش از 10 شركت جديد با ايران وارد مذاكره شده اند. و آخرين مقطع مذاكرات وين بود. ايران در اين مذاكرات مقتدرانه فرانسه را از گزينه هاي احتمالي فروشنده سوخت راكتور تهران حذف كرد. مهم تر از اين غربي ها كه يكي دو هفته پيش با ذوق زدگي تصور مي كردند ايران حاضر خواهد شد ذخيره استراتژيك مواد كم غني شده خود را در ازاي مشتي وعده آن هم به صورت «يك جا» تحويل آنها بدهد حالا دارند كم كم متوجه مي شوند كه ايران به هيچ وجه بناي چنين كاري را ندارد. در واقع به خلاصه ترين بيان ممكن، گزينه هاي استرتژيك در مذاكرات وين از ديد ايران تحويل مواد هسته اي و دريافت سوخت نيست چرا كه اساسا حتي به قدر ذره اي نمي توان به طرف غربي براي پاي بند ماندن به تعهداتش در اين باره اطمينان كرد بلكه گزينه هاي استراتژيك خريد سوخت يا غني سازي 20 درصد درون ايران است و غربي ها بايد از ميان اين دو يكي را انتخاب كنند.اين وضعيت باعث شده غربي ها دوباره خود را با آن سوال مواجه ببينند: با ايران چه بايد كرد؟ خانم كلينتون ديروز به نيويورك تايمز گفته است ما مي دانيم برنامه ايران صلح آميز است "

درخاتمه اینکه گذشته از اعمال سیاست خسته کننده ی ماراتونی مذاکرات هسته ای غرب که به حساب سیاست مهار هسته ای بوده ا ست که نه تا کنون نتیجه ی معکوس بر جای گذاشته است ، بلکه منجر به کودتای پاسداری و افزایش سرکوب و خفقان در ایران شده است . اما از طرف دیگر بانقل قول کردن این موضوع از سوی قلم بر دست یادداشت روز نویس که گفته می شود درک و فهم و تجربه یآمریکائیان پس از تظاهرات در ایران چنین شده است .« وقتي كسي به خيابان آمد، فهميد كه اشتباه كرده و به خانه اش برگشت تقريبا غير ممكن است كه دوباره به خيابان برگردد». اکنون مشخص می شود که چرا دژخیمان و لباس شخصی ها و بسیجیان چماقدار و پاسداران آدمکش حرفه ای و اطلاعاتی های شکنجه گر و بزجویان و مداحان لمپن با نیروی انتظامی با چوب و چماق و اسلحه و پرتاب کپسول گاز اشک آور ففل و آتش گشودن باسلاح به جان معترضان افتادند و آنان را مورد ضرب و شتم و یورش و کشته و مجروح کردن ربودن و و تجاوز و سوازنیدن جسدشن قرار دادند و بازداشتشدگان را با شکنجه کردن با آنان تجاوز کردند و اعتراف گرفتند و بیدادگاه های نمایشی و فر مایشی تلویزیونی تر تیب دادند و احکام سنگین زندان و اعدام صادر کردند و رهبران رقیب مغلوب را متهم به براندازی کودتای مخملین کردند وفضای حکومت نظامی و ارعاب ووحشت و خفقان و سانسور حاکم کردند برای چه بوده است؟زیرا که اکنون اعترافشده که به این امید این اعمال و جنایات ضد بشری شد تا که مردم معترض از وارد صحنه ی حضور اعتراضیشدن به پرهیزند و دست به فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و احمدی نژاد گفتن نزنند .

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/880801/2.htm#other200

شنبه 2 آبان ماه سال1388