" علت تهاجم به اشرف وگروگان گرفتن36مجاهد وآزادکردن شان"

پس از 70 روز بسیار سخت و دشوار نفس گیر اعتصاب غذا و تحصن 36 مجاهدین اشرف که ربوده و اسیر و گروگان گرفته شدند . البته بعنوان همبستگی با این 36 مجاهد ربوده شده وتأکید بر آزادی نمودن شان کردن ، از سوی هوا داران مقاومت در اروپا و کا نا دا و آمریکا و استر الیا اعتصاب غذا و تحصن های شروع شد تا اینکه در نهایت روز گذشته چهار شنبه 15 مهر برابر با با 7 اکتبر 2009 اینان از زندان آزاد شدند .

گرچه این آزادی حاصل حماسه ی مقاومت و ایستادگی و مقاومت چشم گیر این 36 مجاهدین ربوده و گروگان گرفته شده است که با همبستگی سایر مجاهدین اعتصاب کنند گان در اشرف و حامیان شان برون از اشرف تعقیب و همراهی شد تا که در نهایت تلاش ادامه دار اعتصاب و تحصن اینان در کنار فعالیت انسان دو ستانه ی سایر حامیان خارجی مقاومت ببار نشست و منجر به آزادی اینان شد . ولی پیرامون این توطئه طراحی شده و حماسه ی انجام شده موضوع اساسی وجود دارد که نمی توان آن را نا دیده گرفت . زیرا که جای بحث دارد. چونگه سئوال است که مگر این رژیم کود تائی کم دشمن دارد؟ به خصوص اینکه مگر کم مدعی مخالف های گوناگون دارد ؟که جای پرسش است که چگونه است که از نظر رهبر و مسئولان رژیم فاشیستی و کودتائی تر وریستی نا مشروع حاکم بر ایران پیوسته مجاهدین در نوک پیکان توطئه گری و تهاجم بوده اند ؟ طوریکه همیشه مجاهدین اشرف مر کز ثقل و کانون خطر برای سران رژیم کودتائی و فاشیستی مذهبی حاکم بر ایران به خصوص ار گان فاشیستی – تر وریستی – پاسداری و وزارت بد نام اطلاعات بوده اند. عجیب است که مجاهدین اشرف پس از اشغال نظامی عراق که خلع سلاح شده و دیگر مسلح نمی باشند که نمی بایست زیاد بر ای حاکمان تهران و پاسداران کودتا گر نا مشروع و متزلزل خطر آفرین باشند .اما طراحی توطئه ها عکس این موضوع را ثابت می کند که جواب این معما می تواند این باشد که بقول خودمجاهدین، مجاهدین خلع سلاح شده از مجاهدین مسلح خطر ناک ترمی باشند؟

مهمتر اینکه چرا پس از بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتصابی – کودتائی 22 خرداد تهاجم چند منظوره ی وحشیانه از سوی نیروی انتظامی و ارتش زیر فر مان نوری المالکی نخست وزیر پاپت و دست نشانده ی لوطی جماران و پاسداران کود تا گر حاکم بر ایران در عراق واقع شدند که پس از شهید نمودن تعداد 11 مجاهد اشرف و مجروح کردن صد هامجاهد دیگر مهاجمان با شبیخون خود توانستند تعداد 36 مجاهد اشرف را ربوده و به گرو گان خود در آوردند. به این امید و اهی که اشرف را منحل خواهند کرد و صدا وکانون اصلی مقاومت و ایستادگی و اعتراضی مردم داخل کشور خاموش می گردد. از طرف دیگر موی دماغ و عامل مزاخم و مانع اصلی پیروزی عوامل رژیم کود تا گر حاکم بر ایران در انتخابات پار لمان عراق از سر راه بر داشته می شود . امابه یمن مقاومت و ایستادگی مجاهدین اشرف و پر داخت هزینه ی بسیاربالا این توطئه ی مشترک ار تجاع حاکم بر ایران و عراق و استعمارخارجی خنثی شد .

البته به جز بخش معلوم این معادله ی شوم ار تجاعی – استعماری که اشاره شد. این معادله بخش مجهولی هم دارد که همانانا وحشت تمام نا شدنی رژیم کودتائی و متزلزل در بحران ففرو رفته و در بن بست قرا گرفته ی حاکم بر ایران از مجاهدین ساکن اشرف می باشد .

بنا براین برای کنترل فضای انفجاری جامعه و پیشبردن طرح کودتا برای حذف کامل رقیب دوم خردادی ها می بایست که طراحان کود تا گران پیش بینی های لازم علیه مکان و کانون تولید کننده ی عامل ومحرک و تهدید داخلی و برون مرزی می کردند. به خصوص اینکه قبل از این تهاجم و بر گزاری نمایش خیمه شب بازی 22 خرداد در محیط های دانشجوئی فریاد های اعتراضی شنیده می شد که بر خلاف تلاش 4 سال گذشته پادگانی و گورستانی کردنشکه طرح های زنجیره ای ستاره دار و اخراج و باز داشت دانشجویان که دنبال و اجرا شد. ولی عاقبت دانشجویان معترض فریاد های اعتراضی بلند کردند که مرگ بر دکیتاتور و ما زن و مرد جنگیم ، بجنگ تابجنگیم و... بود که نوعی علائم همبستگی و پیوستگی با مخالفان برون مرز از جمله ی مجاهدین اشرف بود که این خبر خوشآیند برای حاکمان ایران نبود. لذا قبل از اینکه این پیوند تبدیل به تاکتیک مشترک رزم و نبرد گسترده و همه گیر شود که بمرور در اثر را دیکال شدن شعار و فریادهای اعتراضی دانشجوئی و جنبش اجتماعی دیگر قابل کنترل و خاموش و خفه کردن صدا های اعتراضی نباشد. پس می بایست هر چه زود تر اقدام پیش گیرانه می شد . به ویژه اینکه پس از بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی – تقلباتی و کودتائی 22 خرداد که اتفاق افتاد که با حضور پر حجم خیابانی معترضان و فریاد های مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای لرزه بر اندام کودتا گران زبون و ترسیده و وحشت زده انداخت . بنابراین برای منحرف کردن اذهان عمومی و دفع خطر و کاهش دادن موج فشار و خطر معترضان خیابانی، اقدام به کنترل مرکز تحریک و تقویت و ترغیب کننده ی معترضان برون مرز طراحی شد تا که مجاهدین از حالت تهاجمی چرخش به سوی حالت تدافعی دهند و در گیر مسائل داخلی شوند .

بهمین دلیل تهاجم به اشرف طراحی و اجرا شد و تبدیل به موضوع اصلی مجاهدین اشرف و حامیانش در برون مرز شد تا که اینان در گیر شوند که چگونه می توانند با تلاش و مبارزه ی بی امان توطئه های مشترک ار تجاع حاکم بر ایران و عراق و هم کاری استعمار خارجی علیه ی اشرف را دفع و خنثی کنند . بالاخره چگونه موفق می شوند تعداد 36 ربوده شدگان مجاهدین گرو گان گرفته شده را آزاد نمایند ؟ یعنی اینکه با این اقدام وحشیانه ی تهاجم ضد بشری به اشرف فرصت مناسب برای کودتا گران حاکم به وجود آمد تا که ضمن حذف رقیب مغلوب دوم خردادی ها از صحنه بطور گسترده طرح سر کوبگری ای و حشیانه و ضد بشری علیه ی معترضان خیابانی نا راضی به خصوص دانشجویان و مطبوعات و خبر نگاران و روز نامه نگاران و فعالین سیاسی و حقوق بشری و اجتماعی را با قدرت تمام دنبال و اجرا کنند .

از سوی دیگر بطور همزمان سیاست صدور تر وریسم و ار تجاع و دخالت گری در امورد اخلی کشور های همسایه و خاورمیانه را دنبال کردند که در راستای اهداف مشخص همچون پروژه ی هسته ای می باشد تاکه فضا برای زد و بند های پشت پرده ی مذاکرات هسته ای میسر شود . زیرا که شاهد بودیم که چگونه یک روز قبل از بر گزاری جلسه ی گروه 5+1 در ژنو وزیر آدمربای امور خارجه ی منوچهر متکی بطور ضرب العجل به آمریکا سفر کرد و دیدار و ملاقات های خصوصی با بر خی از مقامت آمریکائی از جمله دو نماینده ی گنگره ی آمریکا داشت که خلاف ادعای ترسیم شده ی گذشته ی توقف غنی سازی شرط مذاکره از سوی آمریکا می باشد . در حقیقت اینگونه تلاش های مذبو حانه در شرایط کنونی برای ضعیف کردن یا ملغی نمودن طرح تحریم گروه 5+1 و تلاش برای ایجاد اختلاف میان گروه 5+ 1 با دادن بر خی قول های تا کتیکی دروغین می باشد تا موانع دسترسی برای سلاح هسته ای بر طرف گردد . البته ی اینگونه سیاست نتیجه حاصل فعالیت لابی های رژیم کودتائی در آمریکا می باشد که در 30 سال گذشته فعال بوده اند و اجازه نداده اند که وزارت امور خارجه ی آمریکا تصمیم اصولی و قاطع در مورد رژیم تروریستی ضد بشری حاکم بر ایران اعمال کند .

بهر حال اکنون که این مذاکره ی هسته ای که ادامه ی سیاست خائنانه و کثیف مماشات گرایانه ی تجارت خون و نفت می باشد که در ژنو بر گزار شد . آنهم بدون آنکه کوچکترین اشاره ای به نقض حقوق بشر سیستماتیک در ایران شود . یا اینکه سخنی در این مورد گفته شود . بنا براین پس از طی شدن این پروسه که اشاره شد . چون شرایط جسمانی 36 مجاهدین ربوده شده و زندانی در حال اعتصاب خشک، بسیار حاد و خطری شده بود. قبل از اینکه به فاجعه بی انجامد که دامن وریش همه مد عیان ظاهری مدافع حقوق بشر و عدالت و آزادی جهانی را آلوده نماید . بدلیل ایستاد گی و مقاومت 36 مجاهدین ربوده و گروگان و سایر اعتصاب و تحصن مجاهدین و حامیان شان منتهی به آزادی شان شد که این پیروزی که اثبات گر مقاومت و اراده ی انسان ما فوق همه ارزش ها می باشد جای تبریک گفتن به مجاهدین اشرف و حامیان مقاومت در سراسر جهان و داخل کشور دارد .

در خاتمه اینکه البته درست است که در این نبرد طاقت فرسا و مار تون اعتصاب غذا و تحصن 70 روزه مجاهدین قهر مان بدلیل مقاومت و ایستادگی بی نظیر تاریخی شان موفق شدند که شاخ ارتجاع حاکم بر ایران و عراق را بشکنند و فراز و برگ زرین دیگر ی از تاریخ حماسه ی مبارزه در برابرا رتجاع هار حاکم و استعمار حامی اش بر جای گذارند. به ویژه اینکه مشت حامیان زد و بند چیان استعمار گر خارجی بند باز و مماشات گرا و عهد و پیمان شکن باز و رسوا نمودند . ولی باید اذعان نمود که این پیروزی پایان کار و مبارزه نیست و می بایست با هوشیاری کامل تر از گذشته آمادگی خنثی کردن توطئه های مشترک دیگر در پیش روی علیه ی مجاهدین شد تا که دشمن هشیار و مکار نتواند با طراحی توطئه ی خائنانه ی دیگر مجاهدین را مشغول مسائل داخلی خود کند و در پشت پرده بتواند اهداف پلید و خائنانه ی مشترک علیه ی مجاهدین و مردم ایران و منطقه را دنبال نمایند.
هوشنگ – بهداد
مهر ماه16 سال 1388