روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 25 مهر ماه سال 1388

نقد و بررسی سر مقاله " براي پايان دادن به ركود اقتصادي "

" به شتر گفته شد چرا گردنت کج است؟ گفت کجای حرکات من مثل همه کس است؟"

یکی می مرد ز درد بی نوائی ، یکی می گفت آیا زردک می خواهی؟ واقعاً عجیب اوضاع نا بسامان و شرایط بی در و پیکری حاکم شده است زیرا که بر اساس داستان هر که به فکر خویش است ، کوسه بفکر ریش است . یا فلسفه ی حوزوی – پاسداری سنگ مفت گنجشگ مفت، هر مدعی برای خودش برای شکار کردن گنجشگ مشغول سنگ پرانی شده است و هر گز هم توجهی نمی کند که رفیق یا رقیب و همکارش چگونه در حال سنگ پرانی می باشد و اهداف شکار نمودن خودش را دنبال می کند؟

حال چه زود سرمقاله نویس فراموش کرده است که معاون اول سابق اول رئیس جمهور دولت نهم مدعی شده بود که تولیدات گونا گون در دولت نهم بیش از 5 برابر دولت های گذشته می باشد . البته این ادعا در برابر گزارش رئیس بانک مرکزی بود که گزارش داد ضریب واردات 3 برابر صادرات می باشد .

همچنین رئیس جمهور پاسدار گماشته احمدی نژاد برای راه حل معضل تورم و مشکل بحران مالی هانی به خصوص در آمریکا در سال گذشته در جمع سخنرانی در میان بسیجیان که داشت و تلاش می کرد با کمک پاسدار بسیجی شکم بشکه ای فیروز آبادی اینان را برای حضور در صحنه ی رقابت و تلاش پر شور و همه جانبه در صنعت پیشرفته تقلب سازی که موازی و مکمل صنعت تواب سازی در زندان است .خودشان را برای نمایش خیمه شب بازی کودتائی – تقلباتی 22 خرداد آماده کند . چگونه رهنمود با نسخه ی صدور فرهنگ واقتصاد بسیج به جهان به ویژه آمریکا بعنوان راه حل و در مان را تجویز نمود . زیرا مکمل طرح پیشنهادی اصلاح تغییر سا ختار و مدیریت جهانی می باشد .

مهمتر اینکه پس از اینکه امسال سفر به آمریکا کرد و جمع یک پنجمی نمایند گان کشور های عضو ساز مان ملل حضور یافت و در این سالن بارو خوانی کردن علیه ی اسرائیل و در دفاع از فلسطین که منظور حماس است سخنرانی کرد و از این تر یبون به نام دیپلماسی عمومی جهانی بهره برد . همین چند روز پیش بود که وی در شبکه ی تلویزیونی متعلق به پاسدار ضرغامی حامی دولت نا مشروع دهم حضور یافت و در این گفتگو با عنوان " مهم نیست" از اشغال 80% تیتر های خبری دست اول شبکه های خبر رسانی جهانی خبر داد و یاد کرد که چگونه مشغول بازتاب دادن و ارزیابی و تجزیه و تحلیل سخنرانی وی در ساز مان می باشند . زیرا که در ازای اینکه دیگران چیزی برای گفتن نداشتند به جز وی که راهکار و رهنمود فطرت انسانی با عدالت جهانی نظر داده بود . ولی در عوض سر مقاله نویس در ابتدای سر مقاله ی خود و ادامه ی آن چنین مروری را تذکرداده و تشریح کرده است :

"مرور سخنان و اظهارنظرهاي مسئولان و فعالان اقتصادي در حوزه هاي مختلف طي چند هفته اخير بيانگر اين واقعيت است كه شرايط در بسياري موارد به نقطه حساس و دغدغه برانگيزي رسيده كه اتخاذ سياستها و تصميمات صحيح را براي خروج از اين وضعيت با دشواري و در عين حال ابهاماتي مواجه مي كند. اگرچه اين پيچيدگي و ابهام را در بسياري از حوزه هاي اقتصادي صنعتي كشاورزي بازرگاني و اشتغال مي توان به وضوح مشاهده كرد اما به نظر مي رسد سير حركتي صنايع مولد و اشتغالزا با شتاب و هزينه بيشتري درحال رسيدن به نقطه بحراني و غيرقابل برگشت است. بر اين مسئله بايد سياستهاي پولي انبساطي سالهاي گذشته از جمله كاهش نرخ سود بانكي ادامه پرداخت تسهيلات تكليفي كسري بودجه دولت و استقراض از بانك مركزي تزريق درآمدهاي نفتي به اقتصاد ثبات نرخ ارز و پرداخت يارانه غيرمستقيم به وارد كنندگان و... را اضافه كرد. در اين ميان نبايد از تاثيرات مستقيم و غيرمستقيم بحران جهاني غافل شد كه برخلاف برخي خوش خيالي هاي ساده انگارانه مبني بر مصونيت اقتصاد ايران از اين بحران در ابعادي وسيع بر شئون مختلف اقتصاد ما تاثير منفي گذاشته است "..اما در چنين شرايطي دولت كه با انبوهي از مطالباتي اينگونه روبرو است دل نگرانيهاي اساسي و مهم ديگري نيز دارد كه باعث شده تاكنون و با گذشت نيمي از سال همچنان بر ادامه سياستهاي انقباضي سال گذشته در نظام بانكي ادامه دهد. دولت نگران اين است كه با تزريق نفدينگي به جامعه از طرق گوناگون مجددا شاهد افزايش نرخ تورخ باشد و نتيجه تلاشهاي يك سال گذشته خود را در كنترل نقدينگي و تورم كه به قيمت ركورد در بخشهاي مختلف به دست آمده برباد رفته ببيند .آما آيا تنها راه انتخاب يكي از اين دو (ركود و تورم ) است آيا كارشناسان اقتصادي راه سومي سراغ ندارند آيا جهان تا به حال چنين تجربه اي را از سر نگذرانده است و تجربه و دانش اقتصادي راه حل ديگري براي مسئولان كشور ما سراغ ندارد به نظر مي رسد دولت بايد در اقدامي مدبرانه و برخلاف دوره قبل به سراغ كارشناسان اقتصادي برود و در تشريك مساعي با آنان و استفاده از تجربيات موفق دنيا راه حلي كم هزينه در پيش بگيرد"

درخاتمه اکنون پرسش است که چگونه است که سر مقله نویس چشمان بصیرت خود را محور شکوفائی های اقتصادی داخلی دولت نهم و دهم بسته است و صدور فرهنگ و اقصاد جهانی بسیجی و رشد و اعتلای فطرت جهانی انسانی با عدالتی که پاسدار گماشته احمدی نژاد انجام داده است را نادیده گرفته و یا به آن توجه نکرده است و فقط رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و فقر و بیکاری و فزونی واردات با افزایش نقدینگی که عامل مهم تورم می باشد را دیده است که چگونه وضعیت ن بساما ن 80% جمعیت کشور را به خاک سیاه نشانده است که بر زیر خط فقر اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند ؟ اما برای برون رفت از بحران رکود اقتصادی طرح و رهنمود داده و سخن رانده است که آنهم پیوسته از سوی رئیس جمهور پاسدار نامشروع احمدی نژاد و پشتیبانش لوطی جماران انکار شده است؟ به خصوص اینکه سپاه پا سداران کودتائی در شرف اشغال و قبضه کردن مؤسسات و بنگاه ها و بانک ها و ... دولتی یا اموال عمومی است که تازگی صاحب 51% سهام مخابرات شده است که ظاهراً از طریق خرید بطور انحصاری فروش بورس اوراق بهادار و یا سهام کار خانجات و سایر مؤسسات صاحب آن شده است که نشان از رشد شکوفائی جالب و عجیب و غریب و صد البته وارونه ی اقتصادی در بخش خصوصی یا پاسداریزه کردن است . درنهایت اینکه به شتر گفته شد چرا گردنت کج است؟ گفت کجای حرکات من مثل همه کس است؟ که اکنون قرار باشد رهنمود برای برون از بحران رکود اقتصادی داده و مؤثر باشد آنهم در رژیم کودتائی پاسداری از رأس تا ذیلش آلوده به فساد و رشوه و غارتگری تبعیض است.

هوشنگ - بهداد

شنبه 25 مهر ماه سال 1388