روزنامه ی جمهوری اسلامی دو شنبه 19 مهر ماه سال 1388

نقد و بررسی سرمقاله " نوبل سياسي تر از هميشه "

"اتهامات گوناگون اوباما بدلیل اعطای جایزه صلح نوبل خود به ندا سنبل مقاومت مردم ایران"

بر خلاف عنوان سر مقاله ی ورق پاره ی جمهوری اسلامی که مدعی شده جایزه ی صلح نوبل سیاسی تر از همیشه شده است که مورد نقد های کینه ورزانه سیاسی هد ف دار در مطبوعات رژیم کودتائی واقع شده است . البته فقط در این ورق پاره اینگونه بر خورد نشده است ، بلکه تذکر داده شد در مطبوعات وابسته به کودتا گران حاکم این چنین موضع گیری خصمانه ای علیه ی اوباما ودر یافت جایزه صلح نوبلش بر خورد و نقد شده است .

اما اکنون جای سئوال دارد که آیا اگر جا یزه ی صلح نوبل به لوطی جماران نا مشروع و منفوراهداء می شد که این روزها از سوی اقشار گونا گونی جامعه مرگ بر دیکتاتور نثارش می شود. یا اینکه اگر چنانچه به رفسنجانی مکار و بساز و بفروش و غارتگر و یا هر مهره ی دیگر رژیم کودتائی و تر وریستی و ضد مردمی این جا یزی صلح نوبل واگذار می شد. آیا باز هم شاهد بود یم که آنگونه که اکنون لغزخوانی ها علیه اوباما رئیس جمهور آمریکا شروع شده که چرا جا یزه صلح نو بل به وی داده شده است که 9 ماه و کمتر یک سال است که رئیس جمهوری شده است . آن زمان چنین موضع هیستریک دشمنی می شد یانه ؟

آیا اینان هم از دریافت جا یزه ی صلح نوبل دچار شک و شبهه می شدند. یا نه آن را حق مسلم خویش می دانستند و ضمن قدر دانی کردن طلبکاری می کردند که چرا با تأخیر این جایزه ی صلح نوبل به اینان اعطاء شده است؟ زیرا که چندین سال است که بطور پنهانی تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای صلح آمیز می کنند! همانگونه که بیش از 30 سال است صدور تر وریسم و بنیاد گرائی به برون مرز همراه با بحران آفرینی و جنگ افروزی و بی ثباتی و ناامن سازی صلح آمیز منطقه کرده اند.

البته دلیل و منطق برای ادعای شان هم مشخص است . زیرا که مدعی خواهند شد فعالیت بیش از 3 دهه تلاش و فعالیت خستگی ناپذیر صلح طلبی شان بیش از دوران 9 ماهه رئیس جمهور شدن باراک اوباما ارزش و اعتبار دارد و سزاوار و شایسته در یافت جایزه ی صلح نوبل می باشند.

سپس سر مقاله نویس در دنباله افزوده است که اوباما قبل از رئیس جمهور شدن فردی گمنام بوده است که هیچگونه فعالیتی هم برای صلح نداشته است . مشروط بر اینکه گفته در ست است که وی در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری با سیاست تغییر وارد کاخ سفید شد . ولی پس از آن چهره ی خشنی از خود بر جای گذاشته است که سرمقاله نویس این چهره ی اوباما و نهاد بین المللی صلح دوستی نوبل را چنین ترسیم کرده و نمایش داده است :

علاوه بر اين اوباما در همين مدت كوتاه مرتكب اقداماتي شده كه از او يك چهره خشن ترسيم مي كند نه يك مرد صلح . آنچه تعلق گرفتن جايزه صلح نوبل به اوباما را به يك طنز تبديل كرده همين نكته است البته طنزي تلخ كه نشان مي دهد حتي بنيادهاي بين المللي مدعي انسان دوستي نيز ته مانده اعتبار خود را از دست داده اند و خود بشدت درحال خرج شدن براي اهداف ضدانساني قدرت هاي سلطه گر هستند"

آنگاه سر مقاله نویس در ادامه ی سر مقاله ی خود با فراموش کردن نقش حضور تروریستی رژیم کودتائی تر وریستی حاکم بر ایران در عراق و افغانستان و فلسطین و لبنان و تلاش راه اندازی جنگ افروزی با حماس با اسرائیل که اکنون بطور وارونه این پرونده ی سیاه و ننگین تروریستی کودتا گران پاسدار لوطی جماران نا مشروع را بسته وآن را اینگونه بر سر اوباما خراب کرده است :

. اوباما هرچند با شعار تغيير به كاخ رياست جمهوري آمريكا راه يافت ولي از همان اولين روزهاي انتخاب شدن و قبل از آنكه زمام امور آمريكا را دردست بگيرد به جان حقوق بشر افتاد و شريك جرم و جنايات آدمكشان بين المللي شد. در همان دوران بود كه صهيونيست ها به غزه لشكركشي كردند و خانه ها و بيمارستان ها و مساجد و معابد را بر سر مردم بي پناه غزه ويران كردند و هزاران زن و كودك را به خاك و خون كشيدند و 22 روز بطور مستمر بمب بر سر مردم ريختند و آقاي « باراك اوباما » يعني همين برنده جايزه صلح ! نوبل با خونسردي تمام شاهد ساكت اين جنايت بود و در روزهاي پاياني اين جنگ ظالمانه از صهيونيست ها طرفداري كرد و هفته گذشته نيز با نخست وزير رژيم صهيونيستي و محمود عباس پايمال كننده حقوق مردم فلسطين و مهره دست نشانده مثلث شوم صهيونيسم و آمريكا و انگليس جلسه مشترك تشكيل داد تا راه هاي جديد به فراموشي سپردن جنايات صهيونيست ها در جنگ 22 روزه غزه را بررسي كند. عملكرد اوباما در افغانستان از اينهم بدتر و رسواتر است . در آغاز رياست جمهوري او خواستار افزودن 35 هزار نظامي بر نظاميان اشغالگر در افغانستان شد. اشغال عراق نيز قرار بود به سرعت توسط اوباما پايان داده شود ولي نه تنها چنين وعده اي محقق نشد. بلكه دخالت هاي آشكار و پنهان آمريكا در اين كشور نيز افزايش يافته است. اين تحركات نشان مي دهد دولت اوباما نه تنها درصدد برقراري صلح در جهان نيست بلكه درحال گسترش خوي استكباري است

در خاتمه اینکه گذشته از آنچه سر مقاله نویس بطور وارونه و از موضع فرار به جلو تلاش کرده است تا که پرونده ی سیاه و ننگین رژیم کودتائی پا سداران را ببنند . در عوض کوشش کرده تا که جرم های محرز مر تکب شده ی رژیم نا مشروع کودتائی را ضمیمه ی جرائم گشوده شده ی پرونده بارک اوباما کند. همینطور ضمن دفاع کردن از پروژه ی هسته ای رژیم نا مشروع کودتائی پاسداری اما نهاد بین المللی جایزه ی صلح نوبل بر زیر سئوال برده است . ولی به جرم بزرگ و نا بخشودنی اوباما بطور علنی اشاره نکرده است که گفته می شود اوباما جایزه ی صلح نوبل خودش را به هدیه به ندا کرده است که تبدیل به سنبل مقاومت ناراضیان معترض و افشای ماهیت جنایتکاران کود تاگرحاکم بر ایران شده است.بهمین دلیلسرمقاله نویس بر افروخته شده و تأکید کرده نوبل سیاسی تر از همیشه شده است.

هوشنگ – بهداد

دو شنبه 19 مهر ماه سال 1388