هدفي جز رضاي خدا و ادامه راه شهدا نداشتم" ناگفتههای پالیزدار
http://www.fararu.com/vdcd9s0o.yt0nx6a22y.html
13 خرداد - 89
جالب است که اکنون در شرایط حساس که همزمانی با بر گزاری مراسم معرکه گیری سال گرد خمینی شیاد است و رژیم کودتاگر و نامشروع ضد بشری و تصمیم گرفته است که هر چه اراذل و اوباش و بسیجی و لباس شخصی دارد در کنار همه ی ساندیس خوران روستائی و جیره و مواجب بگیران حاشیه های شهر ستانی را بسیج و به تهران اعزام و در این معرکه گیری مراسم سال گرد خمینی شیاد گسیل شان کنند تا با بستن فضای رقیب مغلوب و در راستای نه فقط جنگ باندی و جناحی از قدرت و فعالیت سیاسی حذف شان کنند بلکه در بستر مسدود کردن روزنه ی آویزان شدن شان به امام زاده کور کن تا شفا ده خمینی شیاد اینان را وادار به تسلیم و ندامت و لبیک گوئی به رهبر لوطی جماران و پاسداران کو دتا گران از جمله تأئید کردن دولت نا مشروع دهم و رئیس جمهور نامشروع تر از آن نمایند اما از سوی دیگر عباس پالیز دار ورد میدان شده است تا که این قربانی بازی جنگ قدرت و ثروت که میان پاسدار گماشته احمدی نژاد و حامیانش در برابر رقیب مغلوب از یک سو و موی دماغ های مزاحم درون باندهای مافیائی مدعی اصول گرائی از سوی دیگر است . زیرا که بازی کردن با عباس پالیزدار هدف مقدمه سازی چگونه رئیس جمهور شدن دو باره پاسدار گماشته احمدی نژاد وحذف رقیب مزاحم از صحنه بود . البته اکنون با گفتگوئی که عباس پالیز دار با یک ورق پاره داشته فاش کرده است در ادامه افشای 44 دانه درشت های مفسدان اقتصادی و غارتگران و دزدان بیت المال و چوب حراج زنندگان بر ذخایر و منابع کشور که در دانشگاه همدان اعلام نمود . افزوده است که چگونه هم قسمان وی زیر پایش را خالی کردند و پساز کسب تبلیغات برای خودشان تا که وکیل الدوله ی بازار مکاره شوند وی رابه حال خودش رهایش نمودند آنگونه که در سفرهای وی برای سخنرانی در دانشگاه های اصفهان و شیراز و همدان بر خلاف قول های داده شده همراهی اش نکردند. همچنین فاش ساخته که چگونه باز جویان بد نام وزارت اطلاات با وی بازی کرده و گولش زده اند . یا اینکه اعتراف کرده است یک جرم دیگر وی این بوده است که چرا نام از برخی از مفسدان اقتصادی دیگر را نبرده است ؟ بالاخره توضیح داده است که چون نام برخی از اعضای دستگاه آلوده به فساد رشوه و تبعیض قضائیه در لیست اسامی اعلام و فاش شده در دانشگاه همدان بود بدلیل وحشت از گشوده شدن پرونده های این مفسدان اقتصادی از سوی قاتل سعید مرتضوی حکم بازداشت وی صادر شد. فراموش نشود همانگونه که اشاره شد داشته باشید این گفتگو همراه با ناگفته های عباس پالیز دار در چه زمان حساسی می باشد تا بهتر به جنگ قدرت و ثروت و بازی های پشت پرده پی برده شود؟
فرارو- عباس پالیزدار از کسانی که در ابتدا از او حمایت کردند و بعد او را تنها گذاشتند گلهمند است. وی اظهار کرد آنها گفتند مرا نميشناسند در حالي که اسناد ورود و خروجم به ... موجود است اما ميگويند که ما پاليزدار را نميشناسيم. وی معتقد است هیچ سندی برای اتهام زنی به خانواده آیتالله هاشمی ندارد، وی ادعا میکند مجلس و شخص رییس جمهور از کارش مطلع بودهاند. عباس پالیزدار نامی که همه میشناسند، کسی که فیلم سخنرانیهای افشاگرانهاش حتی در روستاهای دور افتاده هم دیده شد. چهرهای که در سال 87 بهبزرگان نظام و روحانیون شاخص اتهامات سنگینی وارد کرد، اتهام فساد مالی و اقتصادی. وی به خانواده رییس مجمع تشخیص و مجلس خبرگان رهبری حملات سنگینی را صورت داد تا که این حملات تاثیری عمیق برجا بگذارد. اتهاماتی که هیچگاه ثابت نشد و در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم خود نیز آنها را کذب دانست و از آیتالله هاشمی و خانوادهاش عذرخواهی و حلالیت طلبی کرد. پالیزدار کیست و چه کرد؟، این پرسشی است که وی امروز در گفت و گویی چهار ساعته با روزنامه سیاست روز به آن پاسخ میدهد. روایت پالیزدار از زبان خودش درباره سرگذشت دو سال اخیرش دارای نکاتی خواندنی است که میتواند پرده از نا گفتنیهای سالهای اخیر بردارد.پالیزدار از چگونهگی حضور در کمیته تحقیق و تفحص مجلس سخن میگوید و از ماجرای داغ دانه درشتهای اقتصادی دم میزند. وی سفره دل خود را باز کرده و حرفها برای گفتن دارد. باید منتظر واکنش به این اظهارت در آینده بود. گزیدههای اظهارات پالیزدار را در زیر میخوانید: پالیزدار و آغاز همکاری با مجلس - به دليل اين کهمجلس را خانه ملت ميدانم همواره تلاش کردم که با مجلس و نمايندگان همکاري داشته باشم و اين همکاري از مجلس چهارم آغاز شد. اوج اين همکاريها به مجلس هفتم برميگردد که با توجه به جو حاکم بر خانه ملت، اشتياق بيشتري براي همکاري با افراد و تيپهاي فکري مثل من وجود داشت. - در مجلس هفتم ابتدا براي تحقيق درباره مشکلات صنعت کشور با برخي از نمايندگان مانند خانم آجرلو و آقاي کاتوزيان همکاري و جلساتيداشتم ميدانستم که سرنخهايي از مفاسد اقتصادي در ميان پروندههاي قوه قضاييه وجود دارد و با جستوجو در ميان پروندههاي موجود در دستگاه قضايي، ميتوان به اطلاعات خوبي در اين زمينه دست يافت. لذا پيشنهاد انجام تحقيق و تفحص از قوه قضائيه را به اين نمايندگان ارائه دادم. - پس از تصويب اين طرح مجدداً نمايندگاني مانند خانم آجرلو و آقايان دهقان و کامران از من دعوت کرده و خودشان اعلام کردند که هيچ کس حاضر نيست دبيري اين مجموعه را برعهده گيرد. لذا پيشنهاد کردند که من اين کار را قبول کنم. ابتدا به دليل اينکه تخصص من اقتصاد است و از مسائل حقوقي اطلاع چنداني ندارم، امتناع کردم. لذا در همان جلسه اعلام کردم پالیزدار و فاطمه آجرلو - پس از آنکه به من حکم دادند به اتفاق خانم آجرلو و محمد دهقان که هم اکنون عضو هيئت رئيسه مجلس نيز هستند، دست روي قرآن گذاشتيم که تا آخر راه را ادامه دهيم و هم قسم شديم اگر يک روز جلوي ارائه گزارش تحقيق و تفحص گرفته شود، ما مطالب را منتشر کنيم. پالیزدار چه کاره بود؟ همچنين در طول کار با شخصي به نام آقاي .... که قبلاً سمت .... در دبيرخانه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادي را بر عهده داشت، آشناشده و ايشان هم کلاسه 123 پرونده را به من داد که پس از استعلام و دريافت پروندهها متوجه شديم که مربوط به دانه درشتهاي اقتصادي است. هنوز پروندهها را به طور کامل بررسي نکرده بوديم که با مشکلاتي در اين راه روبهرو شديم. به عنوان نمونه به ما اعلام کردند که دوره تحقيق و تفحص تمام شده و به همين دليل بايد دفتر کارمان در سازمان بازرسي را تخليه کنيم. ابتدا حاضر به ترک سازمان بازرسي نبوديم اما بالاخره مجبور به ترکآنجا و انتقال پروندهها به مجلس شديم. - ميدانستم انتقال پرونده از سازمان بازرسي مشکلات خاص خود را دارد و زماني که ما اين پروندهها را بيرون بياوريم هر اتفاقي ممکن است براي اين بيفتد. به همين دليل براي اجراي اين توافق تعلل ميکردم و پروندهها را خارج نميکردم. تا اينکه آقاي دهقان با من تماس گرفت و گفت اگر بازهم براي ماندن در سازمان بازرسي کل کشور پافشاري کني، ديگر همکاري نميکنند و همين پروندهها را نيز از ما ميگيرند. به همين دليل نهايتاً پروندهها را با توافق مجلس و سازمان بازرسي به مجلس منتقل کرديم. - به دليل آنکه مکان مناسبي در اختيار نداشتيم، مجبور شديم با هماهنگي رئيس و اعضاي کميته تحقيق و تفحص از قوه قضاييه دفتري خارج از مجلس تهيه و در آنجا کار را دنبال کنيم. به هر حال کار را تا آنجا پيگيري کرديم که منجر به تهيه گزارش تحقيق و تفحص از قوه قضائيه شد و طبق روال گزارشي به رئيس مجلس و رئيس قوه قضاييه ارجاع داده شد. - از آنجا که نام تعدادي از مسئولان قوه قضائيه در گزارش آمده بود، منتظر پاسخ آيتالله هاشمي شاهرودي بوديم که پس از مدتي پاسخي از ايشان دريافت نکرديم. به همين دليل خانم آجرلو از من خواست که مجدداً از آقاي رئيسي خواهش کنم يکبار ديگر گزارش مجلس را شخصاً به آقاي شاهرودي تحويل دهد. در همان زمان آقاي .... به من گفت که پاليزدار بيا و بي خيال شو و اينها را جايي منعکس نکن و گزارش نده. اتفاق مهمي نيفتاده. من اول تصور کردم ايشان شوخي ميکند. چرا گزارش در مجلس قرائت نشد؟ - به اعضاي کميته تحقيق و تفحص مراجعه کرده و گفتم شما قول داديد و دست روي قرآن گذاشتيد تا آخر راه باهم باشيم. حالا بايد حمايت کرده و گزارش را از مجلس قرائت کنيد. اما آنها به نزديکي انتخابات مجلس هشتم اشاره کردند و گفتند الآن زمان براي اين کار مناسب نيست و بيشتر نمايندگان به دنبالهاي کارهاي انتخابات خود هستند. شما نگران نباشيد گزارش قطعاً در مجلس قرائت ميشود. فقط بايد تلاش کنيم نمايندگان عضو کميته تحقيق و تفحص در انتخابات بعدي هم رأي بياورند تا کار محکمتر پيش برود. 1- لذا من نيز در حد توانم تلاش کردم اين نمايندگان مجدداً در انتخابات رأي بياورند. به همين دليل در شهرستان ... به نفع خانم ...، در شهرستان .... براي آقاي ... و در ... براي خانم .... سخنراني انجام دادم. بعد از انتخابات و در حالي که هنوز دوره مجلس هفتم تمام نشده بود، از چند تن از نمايندگان خواستم که گزارش تحقيق و تفحص بر اساس وعدهاي که دادهاند در مجلس قرار شود. اين بار بهانه ديگري آوردند و گفتند فضاي کشور براي اين کار آماده نيست. ماجرای سخنرانی در دانشگاه بوعلی همدان - يک روز خانم ... با من تماس گرفت و گفت هماهنگي لازم براي سخنراني من در دانشگاه همدان انجام شده و فلان روز بايد بروي همدان. البته قرار بود که خود ايشان هم در مراسم حضور داشته باشد. حتي قرار شد من ابتدا به شهرستان ... رفته و به اتفاق ايشان به همدان برويم. وقتي رسيدم آنجا، گفت شما حرکت کنيد و من خودم ميآيم. حتي در طول راه چندبار با ايشان تماس گرفتم و گفت که در راه هستم و مثلاً دو ساعت ديگر ميرسم اما يک دفعه تلفن ايشان از دسترس خارج شد. به همين دليل تنهايي در دانشگاه همدان سخنراني کردم که اتفاقاً فضاي بسيار خوبي بود و بچههاي پاي کار، انقلابي و سرزنده بودند. - دعوت نامه براي مجلس به صورت رسمي از سوي جامعه اسلامي دانشگاهيان ارسال شده بود و مدارک آن را به دادگاه ارائه کردم. بعد از سخنراني در همدان با هماهنگي آقاي ... از اعضاي کميته تحقيق و تفحص در دانشگاه اصفهان نيز سخنراني کردم. چند سخنراني ديگر هم داشتم تا سخنراني دانشگاه شيراز. در شيراز ديدم فضا تغيير کرده و يک نوع ترس در بين دانشجويان وجود دارد. ميگفتند برخي به دانشجويان گفتهاند که اگر پاليزدار تند صحبت کند با شما برخورد ميکنيم. چند وقت بعد مجدداً دانشجويان دانشگاه همدان از من دعوت کردند که با توجه به فضاي دانشگاه شيراز گفتم تنها نميآيم و بايد همراه من نمايندگان مجلس هم باشند. دوباره تماس گرفتند و گفتند که خانم ... و خانم ... هم ميآيند اما همان قصه قبلي تکرار شد. من رفتم به شهرستان ... که به اتفاق خانم ... به همدان برويم. کلي معطل شدم که ايشان نيامد. ايشان يک ساعت بعد با شماره ديگري تماس گرفت و گفت تو برو من از مسير ديگري دارم ميروم همدان و در راه هستم. به همدان که رسيدم دانشجويان گفتند چند بار با خانم ... و خانم ... تماس گرفتند و آنها در راه هستند، اما مانند دفعه قبل هر چه صبر کرديم نيامدند و من مجبور شدمتنهايي سخنراني کنم. ماجرای دستگیری - تمام اين مدت تصور ميکردم کار ما با اطلاع مجلس و حتي شخص دکتر احمدينژاد انجام ميشود و هدف هم آماده کردن فضا براي قرائت گزارش تحقيق و تفحص و در نهايت مبارزه با فساد اقتصادي است. اما بعد از سخنراني دوم در همدان از وزارت اطلاعات با من تماس گرفتند و گفتند بيا ميخواهيم با تو صحبت کنيم. دو روز قبل از دستگيري، وزارت اطلاعات با من تماس گرفت. اما قبل از تماس از وزارت اطلاعات يک اتفاقي افتاد که شايد در تحليل شرايط و علت دستگيري من مهم باشد. ماجرا از اين قرار بود که آقاي محسن خزعلي يکي از پسرهاي آيتالله خزعلي با من تماس گرفت و پرسيد چرا عليه آيتالله خزعلي حرف زدهام؟ با تعجب اين موضوع را رد کردم. چرا که در سخنرانيها از سلامت اقتصادي ايشان تعريف کرده بودم.28- آقاي محسن خزعلي گفت که .... از مدير مسئول ... تماس گرفته و اين طور گفته است. همان شب با ... و .... مدير مسئول و سردبير ... تماس گرفتم که ... بدون مقدمه گفت چرا همه مفسدان اقتصادي را معرفي نکردي؟ مثلاً چرا از تخلفات آقاي .... و يا آقاي .... يا .... حرفي نزدي؟ گفتم من از اينها سند نداشتم و اگر داشتم با کسي تعارف ندارم و ميگفتم- ... گفت سندها را ما در اختيارت ميگذاريم. گفتم شما خودتان روزنامه داريد چرا سندها را خودتان منتشر نميکنيد؟ جواب داد که شرايط پذيرش حرفهاي تو در جامعه خوب است. بعد پيشنهاد داد ديگر جايي سخنراني نکنم و به جاي آن بيا با ما مصاحبه کن. چون مصاحبه با ... در حقيقت تأييد خودت ميشود. من گفتم حرفي ندارم ولي اگر اين کار را انجام دهم يکي از خلافهايي که ميگويم ماجراي ....است. که ... گفت پس بعداً خبرت ميکنيم. - چند روز پس از اين اتفاق بود که از وزارت اطلاعات با من تماس گرفتند و گفتند بيا ميخواهيم با شما صحبت کنيم. جواب دادم چون ... در جريان ماجراست بهتر است با ايشان صحبت کنيد که گفتند ما با ايشان هماهنگ هستيم و فقط ميخواهيم با تو صحبت کنيم. بلافاصله با ... تماس گرفتم و ماجرا را مطرح کردم. .... گفت مهم نيست برو و با آنها صحبت کن. من هم گفتم حالا که مهم نيستپس جلسه در دفتر شما باشد که قبول کرد. بنابراين جلسه اول در دفتر ايشان يعني در دفتر .... انجام شد. -جلسه دوم در وزارت اطلاعات برگزار شد که چند نفر از مسئولان اين وزارتخانه هم حاضر بودند. به من گفتند که ما درباره تو تحقيق کرديم و همه سوابقت را ميدانيم. ميدانيم نيت خير داري اما راهي که در پيش گرفتي صحيح نيست و اشتباه ميروي. انسان اگر نيت خير هم داشته باشد، باز هم بايد مصالح را در نظر گرفته و راه صحيح راانتخاب کند. بنابراين چند توصيه به تو ميکنيم که اگر انجام ندهي به هدف مقدسي که در نظر داري دست نخواهي يافت. در آن جلسه توصيه كردند كه ديگر سخنراني و يا مصاحبه نكرده و حتي به تلفنهايم پاسخ ندهم.- واقعاً ميخواستم اين کار را انجام دهم اما فرداي آن روز با من تماسي گرفته شد و دوستم تصور کرد از وزارت است و گوشي را به من داد که متوجه شدم آقاي مرتضوي دادستان تهران است و مرا احضار کرد. پس از آن بود که دستگير شدم. البته قبل از اين که به دادستاني بروم با اعضاي کميته تحقيق و تفحص تماس گرفتم با خانم ... تماس گرفتم که ناگهان داد زد، پاليزدار اين حرفها چي بود که زدي؟ با تعجب گفتم يعني چي؟ مگر قرارمان همين نبود؟ به آقاي ... هم زنگ زدم. تا گوشي را برداشت گفت پاليزدار مثل اين که دلت آب خنک ميخواد؟ گفتم شما نبودي که نميگفتي 13 سال زندان صدام بودم و از کسي ترس و واهمه ندارم. حالا چرا از من حمايت نميکنيد.گلایه پالیزدار . متأسفانه برخياز اعضاي کميته تحقيق و تفحص مانند خانمها ... و ... و آقايان ... و ... از حرفهاي من به عنوان ابزار تبليغاتي در انتخابات استفاده کردند. متأسفم از اين که برخي از سخنرانيها من تنهابراي جلب آراي مردم در انتخابات استفاده کردند. امروز از خودم سوال ميکنم چرا متوجه اين موضوع نشدم. - ازکساني که از من تنها براي منافع خودشان به صورت مقطعي حمايت کردند نميگذرم و در روز موعود گريبان اينها را ميگيرم و سوال ميکنم چرا با شعار مبارزه با فساد وارد شدند ولي در عمل کاري نکردند؟ از اين بابت پشيمانم که چرا بازيچه دست ديگران شدم اما تأکيد ميکنم که شخصاً ادامه راه شهدا را در نظر داشتم و فقط ميخواستم به کشور خدمت کنم. عذر خواهی از هاشمی در اين مدت خيلي چيزها به من ثابت شد. مثلاًحرفهايي عليه آقاي هاشمي مطرح کردم که هيچ سند و مدرکي در اينباره نداشتم. آقاي هاشمي از من شکايت نکرده بود و من تنها براي حلاليت طلبيدن پيش ايشان رفتم. - وقتي رفتم خدمت آقاي ناطق نوري و با ايشان صحبت کردم متوجه شدم که ايشان تنها يک دوره عضو هيئت امناي بنياد بوده و هيچ مسئوليت اجرايي هم در بنياد نداشته است. آقاي ناطق ثابت کرد اطلاعي از ماشينها نداشته است. يا مطلبي ديگري درباره آقاي ناطق نوري تنها با استناد به اظهارات يک نفر که هرگز ثابت نشده است، گفته بودم که از بيان اين حرفها پشيمانهستم.