روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 12 خرداد ماه سال 1389
نقد و بررسی : سرمقاله : روزی نامه ی حکومتی جمهوری "براي حفاظت از ميراث امام "
" روضه خوانی وارونه در وصف خمینی در راستای دعوت به وحدت باندهای مافیائی در جنگ قدرت و ثروت در سال مرگ خمینی شیاد"
اگر چنانچه نهضت ادعائی خمینی شیاد توان سر نگون کردن رژیم شاه را داشت در همان سال 42 این کارراکرده بود و لازم نبود که وی حمایت سرهنگ ساواک تا استانبول بدرقه شود و از آنجا به نجف بود تاپس از 15 سال سکوت و روضه خوانی کردن و از سالیان دراز دور بودن از مبارزه ای که جوانان انقلابی و روشنفکر و تحصیل کرده در زمان شاه شروع کردند . همینطور بدلیل فاش شدن ماهیت خانواده ی سلطنتن و آلودگی بیماری علاج نا پذیر سر طان خون شاه و جانشین مناسب که برای وی وجود نداشت . بعلاوه خواب دیدن برای منطقه خاورمیانه ی نفت خیز که می بایست جریان راست مذهبی قدرت می گرفت تا جبهه ای علیه ی امپراتوری شوروی سابق گشوده و تقویت شود . از سوی دیگر برای کنترل فضای انفجاری جامعه که رادیکال نشود و به سمت چپ سوق داده نشود تا که کمک به شوروی نشود . بنابراین نیاز بود تا که خمینی شیاد علم شود تا ادامه ی همان نقش را ایفا کند که ژنرال ضیا ء الحق با کودتا اعدام ذوالفقار علی بوتو در پاکستان اقدام کرد زیرا از سوی در سال 56 در پاکستان جمهوری اسلامی اعلام شد . لذا می بایست که در ایران هم حکومت مشابه جایگزین حکومت سلطنتی می شد تا که مکمل همدیگر شوند . برای همین خمینی شیاد پس از آنکه جنبش اعتراضی اجتماعی در سال 57 ایران شکل منسجمی به خود گرفت و همه گیر شد. نا گهان خمینی هوس مهاجرات از نجف کرد و بدون مشکلر اهی پاریس شد . آنگونه که شاه هم برایش پاسپورت ایرانی صادر نمود و از ژیسگاردستن رئیس جمهور وقت فرانسه خواست که میزبان خمینی شیاد باشد تا که زد و بند ها و قول و قرار هی پشت پرده گذاشته شود. زیرا که تأکید شده بود پس از بازگشت خمینی شیاد به ا یران آنهم در فضای حکومت نظامی که هیچگونه اتفاقی نیفتاد سریع پس از سقوط حکومت شاه و بدون تنظیم قانون اساسی نوع حکومت جمهوری اسلامی بدون یک کلمه کم و زیاد را در یک همه پررسی یا رفراندوم و شرایط احساسی تحمیل کرد که پس از 31 سال عملکردش آنگونه جنایت آمیز و ضد بشری می باشد که قابل توصیف نمی باشد . برای همین سر مقاله نویس برای دهان کجی کردن ونمک بر روی زخم و خاک بر توی چشمان مردم پاشیدن در ابتدای سرمقاله خود چنین ادعای کمدی و وارونه پیرامون خمینی شیاد کرده است :
گر نهضت امام خميني هيج نتيجهاي جز سرنگوني رژيم فاسد شاهنشاهي و استقرار نظام جمهوري اسلامي در ايران به بار نياورده بود، باز هم تاريخ ايران و آحاد مردم ايران از 1357 تا همهي نسلها بايد خود را مديون اين نهضت و شخص امام خميني بدانند كه توانست چنين كار بزرگي را انجام دهد"
سرمقاله نویس در ادامه ی سرمقاله ی وارونه ی خود که به مناسبت سال مرگ خمینی شیاد تنظیم کرده است گزیده هائی که از مبارزه و نهضت تغییر حکومت سلطنتی به فقاهتی خمینی شیاد و جانشین و پیروان وی را بیان کرده است که برخی از بند هایش دقیقاً وارونه می باشد . بهر حال اینگونه فرموله کرده است :
برداشتن غل و زنجيرهاي در اسارت طاغوتها بودن از دست و پا و فكر مردم ايران و تبديل كردن آنها به الگوي مبارزه عليه ستمگران. - منفور ساختن فرهنگ استبداد و استعمار نزد مردم ايران كه تا قبل از انقلاب اسلامي تلاش ميشد به عنوان يك فرهنگ مثبت ترويج شود. - خط بطلان كشيدن بر تز دروغين لنين و ساير سران ماركسيسم كه ميگفتند: "دين افيون توده هاست". -ابطال تز استعماري "جدائي دين از سياست" و اثبات اين واقعيت جاري شده بر زبان شهيد مدرس كه "ديانت ما عين سياست ما و سياست ما عين ديانت ماست". - توجه دادن مردم به قدرت دفاعي خود در برابر تهاجم دشمنان بگونهاي كه يك ملت تازه انقلاب كرده و فاقد نيروهاي نظامي منسجم و امكانات كافي براي مقابله با دشمن مهاجم، توانست در 8 سال جنگ تحميلي با قدرتي شگفتآور حماسههاي بزرگ بيافريند و توطئههاي ابرقدرت ها، كه با تمام توان نظامي و فني و مالي از متجاوز حمايت ميكردند، را خنثي كند و نام خود را به عنوان پيروز اين نبرد سنگين به ثبت برساند. - تشويق مردم به كارو تلاش و رساندن كشور به خودكفائي در بسياري از زمينههاي علمي، پزشكي، صنعتي و كشاورزي. - شكوفا نمودن استعدادهاي جوانان و هموار ساختن راه پيشرفت آنان در همهي رشتههاي علمي و فني و هنري. - دست يافتن كشور به عمران و آباداني سريع با زيرساختهاي مستحكم در زمينههاي مختلف - انتقال فرهنگ جهاد و مبارزه عليه استبداد و استعمار به ساير ملتها و گسترش نهضت بيداري اسلامي در جهان اسلام. - تبديل نهضت آزاديبخش ملي فلسطين به نهضت آزاديبخش اسلامي فلسطين و تزريق روح اميد به فلسطينيان و خارج ساختن آنان از حالت دفاعي و رساندن به حالت تهاجمي با نگاه اميدوارانه به پيروزي نهائي آرمان فلسطين و زوال رژيم غاصب صهيونيستي"
بالاخره سر مقاله نویس پس از تئوریزه کردن اقدامات انجام شده ناشی از نهضت خمینی شیاد از جمله شروع جنگ خانمان بر انداز ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله ایران و عراق است که فقط 1000 میلیارد خسارات اقتصادی و مادی در بر داشت و عاقبت منتهی به شکست و سر کشی جام زهر برای خمینی شیادشد . ولی چون این جنگ منجر به بقای رژیم ضد بشری شد بنابراین نعمت الهی نامیده شد . همچنین سرمقاله نویس به بخشی دیگر از میراث خمینی شیاد اشاره کرده است که تداعی کننده ی این جمله خمینی شیاد است که گفته بود هر گز عقد اخوت با کسی نبسته ام . چونکه در ادامه ی مبارزه ی جنگ قدرت و انحصاری کردن آن که همراه باانباشت ثروت و حذف رقیب است این رقابت موجب اختلافات و شکاف های گسترده شده است. برای همین سرمقاله نویس برای اینکه دفاع از رفسنجانی مکار کرده باشد تیغ علیه ی رقیب مغلوب کشیده و اینان را منحرف و ضد ولایت فقیه متهم کرده است که چرا شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای یران و جمهوری ایران را سر دادند . چونکه هدف این شعار ها پائین کشیدن کرکره ی دین فروشی و جنگ افروزی و تخطئه کردن سیاست صدور تروریزم به برون مرز است . از سوی دیگر کودتا گران حاکم دشمنان خمینی نفی کننده ی جمهوریت و حامیان ولایت طلبانی را نیز متهم به خیانت کنندگان اهداف خمینی کرده است و در پایان چنین پیام دعوت به وحدت به باند های مافیائی در حال جنگ در سال مرگ خمینی شیاد داده است :
"در ماههاي اخير، انحرافهائي از مسير امام خميني توسط اين دو طايفه مشاهده شد. عدهاي با طرح شعارهاي انحرافي "نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران" و "جمهوري ايراني" و ضديت با "اصل ولايت فقيه" به ميراث گرانبهاي امام خميني خيانت كردند و عدهاي نيز باتوسل به حربه دروغ و تهمت و رمي و طرد و ضرب و شتم و داغ و درفش و هتك حرمت ها، از راه امام خميني فاصله گرفتند و به آرمانها و اصول و ارزشهاي انقلاب و نظام اسلامي پشت كردند. اين هر دو طايفه، با منطق دين خدا بيگانه هستند و به ميراث گرانبهاي امام خميني ضربه ميزنند. سالگرد رحلت امام خميني، ميتواند همهي وفاداران به بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي را متوجه اين واقعيت انكارناپذير كه نياز امروز ما براي حفاظت از ميراث امام، وحدت كلمه و پرهيز از تفرقه است نمايد و هركس به تناسب مقدورات خود براي تحقق اين مهم بكوشد"
در خاتمه اینکه اکنون شرا یط آنگونه است که هنوز امواج های نوسانی طنین انداز شدن فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای اصل ولایت فقیه و شعار نه غزه نه لبنان و استقلال و آزادی جمهوری ایرانی در فضای شنیدنی است و با وجود نزدیک یک سال که از این فریاد های اعتراضی گذشته است . ولی پژواک آن در دانشگاه ها پرتو افکن می شود. زیرا که ادامه ی شرایطی است که تا قبل از 22 خرداد 88 تظاهرات هات نماشی حکومتی که در بست در اختیار حاکمان و اهداف ترسیم شده شان بود. بر ضدخودش و حکومت تبدیل شد . چونکه بطور آشکارنه قداست و ابهت که اعتبار ولی فقیه و عمود خیمه ی نظام شکسته و بی اعتبار شد . بنابراین در شرایطی که رهبر لوطی جماران بی اعتبار شده و معترضان ناراضی فریاد زده اند که دیگر خواهان حکومت مذهبی نیستند ، بلکه تلاش می کنند تا که تغییرات به سوی جایگزینی حکومت دمکراتیک در ایران سوق داده شود . طوریکه کودتا گران حاکم ضد بشری فقط با افزایش هر چه بیشتر سرکوب و ارعاب و وحشت و خفقان و سانسور و شکنجه و تجاوز و قتل و اعدام و جنایت و تهدید وپرونده سازی ومتهم کردن کوشش می کنند تا خواست و هدف مردم معترض نار اضی را به تعویق بی اندازند و اینان را وادار به پیش گیری صبر و انتظار کنند تا که منتظر فرصت برای حضور اعتراضی ضد حکومتی باشند که از هر روزنه ای که برای شان به وجود می آید سریع وارد صحنه شوند و دست به اعتراض ضد حکومتی بزنند. بنابراین آویزان شدن به نام خمینی شیاد و برایش مراسم سال مرگ از سوی بسیج کردن ساندیس خوران روستائی بر پا کردن تا از مردم معترض زهر چشم گیری شود و رقیب مغلوب وادار کردن به تسلیم و خاموش شدن شود، این ترفند هیچ مشکلی را حل خواهد کرد ، بلکه موجب بیشتر شکاف و اختلافات درونی حاکمان کودتاگر و عمیق تر شدن تضاد با رقیب مغلوب می شود .مشرو ط بر اینکه موجب افزایش عمق تنفر و خشم مردم ناراضی خواهد شد که شعله وری آن در 22 خرداد سال گرد کودتای تقلبات پاسداران در 22 خرداد نمودار خواهد شد .
هوشنگ – بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890312/13890312_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 12 خرداد ماه سال 1389