روزی نامه ی حکومتی جمهوری شنبه 17 مهر ماه سال 1389
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی جمهوری اسلامی " ما و شاخه جديد فراعنه"
" مورد انتقاد شدید قرار دادن اتخاذ سیاست تناقض آمیز دولت نامشروع رژیم ضد بشری مقابل مصر"
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی جمهوری اسلامی " ما و شاخه جديد فراعنه"
" مورد انتقاد شدید قرار دادن اتخاذ سیاست تناقض آمیز دولت نامشروع رژیم ضد بشری مقابل مصر"
همان شیوه ی مفت خوری و روضه خوانی حوزوی که مشتی آخوند بی سواد در مساجد و تکایا و خانه های شهر و روستاها بر سر منبر می رفتند و با مخ زنی کردن گریز به صحرای کربلا می زدند و پس از اشک گیری نمودن سپس با پند و اندرز دادن ها ، دعا و نفرین می کردند . تا که با اینگونه دین فروشی و نوحه خوانی نمودن برای دیگران برای خود شان دنیا بخرند. اکنون اینان بیش از 31 سال است که حاکم شده و این خصلت و تخصص سابق شان را تبدیل به سیاست حکومت مداری کرده اند . البته آخوند ها و شرکای پاسدار شان این روش حکومت مداری را مکمل با سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع و مداخله کردن در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه نموده اند و آن را بطور رسمی به دیپلماسی رژیم ضد بشری کرده اند. آنگونه که انگاری همه مخاطبان برون مرزی حاکمان رژیم ضد بشری همان پا منبریان از همه جا بی خبرو نا آگاه همچون پا منبریان روضه خوانی روستائیان بی سواد هستند که نیازمند راهنمائی حاکمان رژیم ضد بشری و جارچیان و مداحان رسانه ی خبر رسانی و قلم بر دستان مطبوعاتی شان می باشند که می بایست با اینان از موضع امر ونهی کردن و بر تری طلبی برخورد نمود . مسخره تراینکه اعتیاد مزمن ترک نا پذیر برای خود حق ویژه ی قائل می باشند که از موضع ام القرای جهان اسلام باید مداخله گری در امور داخلی سایر کشور ها کنند. چونکه عادت دارند تا که در جاده یک طرفه بتازند . اما وقتی با بن بست یا واکنش متقابل مواجه می شوند . آنگاه عنان از کف می دهند و همچون زنگیان مست تیغ بر دست و کف بر دهان آورده شروع به گفتمان مخصوص تهدید و فحاشی و اتهام زدن با اهانت خاص خودشان می کنند. بطور مثال اکنون در راستای سیاست شتر گاو پلنگی و تلاش مذبوحانه برای برون رفت از بحران ها، به خصوص بحران عدم مشروعیت و انزوای منطقه ای و جهانی که مکمل بحران های تحریم ها و هسته ای شده است . دولت نامشروع پاسدار گماشته احمدی نژاد تلاش کرده با فر اموش نمودن اتهامات زده شده ی تا کنونی به مصر که تاریخچه در بیش از 31 سال گذشته بدون وقفه ی ادامه دار داشته است . تا که تازگی حمید بقائی معاون رئیس سازمان جهانگردی راهی قاهره شد تا با خواهش و التماس مصر را قانع به بر قراری خط پرواز هوائی مسافری میان قاهره – تهران کند. ولی این اقدام زبونانه موجب انتقاد شدید برخی از جمله مقاله نویس واقع شده است . برای همین در سر مقاله ی خود پیرامون این اقدام بر قراری ربطه هوائی و پیش پرده و پیآمد های آن چنین گزارش و تحلیل داده است :
"درست همزمان با اظهارات مداخله گرانه و گستاخانه حسني مبارك رئيس رژيم مصر عليه ايران، خبرهائي از توافق ايران و مصر در زمينه توسعه گردشگري و برقراري خطوط پروازي ميان تهران و قاهره منتشر شد كه نشان دهنده آشفتگي در سياست خارجي كشورمان است. اظهارات گستاخانه و مداخله گرانه حسني مبارك در روزهاي اخير، بار ديگر نشان داد او نه تنها هيچ تغييري نكرده بلكه در سرسپردگي نسبت به آمريكا و رژيم صهيونيستي و دشمني با ملتهاي منطقه مصممتر شده است. وي در مصاحبه با نشريه "القوات المسلحة" بر ادامه هم پيماني با رژيم صهيونيستي تأكيد كرد و گفت: "ايران از ما ميخواهد قرارداد صلح با اسرائيل را لغو كنيم ولي ما به اين قرارداد پاي بند هستيم". وي گفت: مسائلي كه در روابط ايران و مصر قرار دارند بيش از نام يك خيابان يا نقاشي ديواري در تهران در تمجيد از قاتل رئيسجمهور سابق مصر است. بعضي از اين مسائل بعد امنيتي دارند و بعضي ديگر مربوط به سياستهاي ايران در زمينه مخالفت با صلح و ميزباني نيروهاي افراطي است... مشكل هم اكنون اينست كه روياروئي درباره برنامه هسته اي ايران، كل منطقه را به لبه پرتگاه ميبرد.رئيس رژيم مصر از يكطرف اتهامات آمريكا و صهيونيستها به ايران درخصوص تلاش براي دستيابي به سلاح هستهاي را قطعي دانسته و از طرف ديگر با كنار همديگر قرار دادن ايران و رژيم صهيونيستي درصدد القاء اين نكته برآمده كه با توجه به برنامههاي هستهاي ايران، طبيعي است كه رژيم صهيونيستي نيز از سلاح هستهاي برخوردار باشد. كاملاً پيداست كه حسني مبارك اين روزها به بلندگوهاي منطقهاي آمريكا و صهيونيستها عليه ايران تبديل شده و درحال انجام يك مأموريت حساب شده در چارچوب سياستهاي سلطه جويانه غرب در منطقه ميباشد. مأموريت حسني مبارك، علاوه بر تبليغات عليه ايران، شامل تحقق اهداف آمريكا در فلسطين اشغالي و حمايت همهجانبه از رژيم صهيونيستي نيز ميشود. رئيس رژيم مصر، در تازهترين سخنراني خود گفته است: "نهايت تلاش خود بكار ميبريم تا مذاكرات مستقيم ميان فلسطينيها و اسرائيليها به خاطر مسأله شهرك سازي نابود نشود". آنچه از اظهارات حسني مبارك در روزهاي اخير درباره ايران و فلسطين منتشر شده، نشان ميدهد وي بشدت در پي اجراي يك مأموريت ويژه است كه آمريكا و صهيونيستها به او محول كردهاند. پاداش انجام اين مأموريت نيز ظاهرا اينست كه آمريكا و صهيونيستها به حسني مبارك اجازه ميدهند بار ديگر در انتخابات رياست جمهوري مصر شركت كند و در اين مسند باقي بماند"
سرمقاله نویس در ادامه اعتراف به زدن آشکار زیرآب وزارت دکوری ترور و جاسوسی امور خارجه کرده است که ظاهراً منوچهر متکی آ دم ربا وزیر تشریفاتی آن می باشد که گفته می شود قرار است جایش را پاسدار عراقی بروجردی بگیرد که رئیس کمیسیون امنیت ملی و امور خارجه ی باز ار مکاره می باشد.البته این چنین موازی کاری همانگونه که اشاره شد مورد انتقاد سرمقاله نویس واقع شده است . چونکه حمید بقائی معاون پاسدار گماشته احمدی نژاد پا بر توی کفش منوچهر متکی وزیر آدم ربا نموده است که سرمقاله نویس توضیحی داده که همراه با سئوال مسئله بر انگیز است . برای اینکه گفته است که اقدام راه اندازی خط هوائی قاهره- تهران قرار است تا آمریکا ادامه یابد و در این مورد گفته که در نهایت به اسرائیل راه می برد که این چنین متضاد نظر خمینی شیاد است که خواهان ا نزوال و اضمحلال اسرائیل شده بود:
" اقتضاي عرف سياسي اينست كه از كنار همديگر قرار دادن موضع وزارت امور خارجه و سفر هيأت سازمان ميراث فرهنگي به مصر اينگونه نتيجه گيري شود كه وزارت امور خارجه از تحولاتي كه در مناسبات ميان ايران و مصر درحال رخ دادن است اطلاعي ندارد. چنين چيزي البته در شرايط فعلي كشورمان كه سياست خارجي در جاي ديگري پخت و پز ميشود، كاملاً قابل درك است، اما آنچه موجب تأسف و جاي سئوال است اينست كه با چه هزينه سنگيني قرار است سياست خارجي كشورمان در چنين مسيرهاي غيركارشناسانهاي حركت كند؟ چرا به گستاخيهاي حسني مبارك، پاسخي داده نميشود؟ رئيس رژيم قاهره، از بكار بردن تعبيرات "امنيتي" و "هستهاي" و "نيروهاي افراطي" خواستههائي از ايران دارد كه در مقالهاي ديگر به آنها خواهيم پرداخت. درباره خط هوائي تهران - قاهره نيز هر چند جزئيات قرارداد منتشر نشده ولي گفته ميشود اين خط قرار است از مصر تا آمريكا نيز ادامه يابد و مسير بازگشت نيز "آمريكا - مصر - ايران" باشد. درصورت صحت اين خبر، پاسخ اين سؤالها چه ميتواند باشد كه: آنچه محور خط پروازي "ايران - مصر - آمريكا" را تشكيل ميدهد چيست؟ مسافران اين خط پروازي چه كساني خواهند بود و در مصر چه هدفي را دنبال خواهند كرد؟ و بالاخره رابطه ميان چنين اقدامي با اظهارات اخير حسني مبارك كه گفته است به قرارداد با اسرائيل (مشخصاً يعني قرارداد كمپ ديويد) پاي بند هستيم با توجه به فرمان امام خميني كه دستور دادند ايران به خاطر همين قرارداد رابطه خود با رژيم صهيونيستي را قطع كند و همينطور مداخله رئيس رژيم مصر در مسائل داخلي ايران و متهم ساختن ايران به تلاش براي دستيابي به سلاح اتمي، چيست؟ موضع رسمي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي، زوال رژيم صهيونيستي است ولي روشي كه اكنون از طريق حمايت از فرعون مصر در پيش گرفته شده ما را به عقب نشيني از اين سياست متهم خواهد ساخت. راستي در شكل گيري شاخه جديد فراعنه در مصر موضع ما چيست؟"
در خاتمه اینکه برای اثبات غیر متعارف بودن رژیم ضد بشری و قرون وسطائی که نه هیچگونه نمونه ی تاریخی ندارد ، بلکه آنگونه سیاست دروغ و وارونه گوئی همراه با تکذیب کردن و فراموشکاری قول و قرار ها و اقدامات حاکمان با هم دیگر ترکیب و عجین شده که تبدیل به هویت واقعی رژیم ضد بشری شده است. طوریکه دیگر برای شناخت بیشتر آن با معمای پیچیده مواجه نمی باشیم . چونکه تناقضات آشکار عملکرد ها بسادگی قابل درک و فهم است که دیگر ابهامی وجود ندارد که چگونه حاکمان رژیم ضد بشری پای بند هیچ اصول و پرنسیبی نمی باشند . زیرا که سرمقاله نویس در همین مقاله به وضوح با برجسته کردن تناقضات روش تعامل چندگانه حاکمان رژیم ضد بشری با مصر ثابت کرده است که اویزان شدن به نام خمینی شیاد همچون اسلام و دین و ادعای مبارزه و دشمنی کردن با آمریکا و اسرائیل و مصر صرفاً ابزار و سیله ی تبلیغاتی در راستای حفظ قدرت و دفع خطر و حذف رقیب و مخالفان و دگر اندیشان از صحنه می باشد . به خصوص اینکه اکنون شگرد و ترفند های بیش از 31 سال استفاده شده لو رفته ونخ نما شده است،آنچنان که نه دیگر همچون گذشته کار برد ندارد ، بلکه تکرارش بیشتر موجب افشا شدن ماهیت حاکمان رژیم عوامفریب دین فروش نا مشروع خواهد شد که سخت در گیر جنگ قدرت و انباشت ثروت و انحصاری کردنش هستند.
"درست همزمان با اظهارات مداخله گرانه و گستاخانه حسني مبارك رئيس رژيم مصر عليه ايران، خبرهائي از توافق ايران و مصر در زمينه توسعه گردشگري و برقراري خطوط پروازي ميان تهران و قاهره منتشر شد كه نشان دهنده آشفتگي در سياست خارجي كشورمان است. اظهارات گستاخانه و مداخله گرانه حسني مبارك در روزهاي اخير، بار ديگر نشان داد او نه تنها هيچ تغييري نكرده بلكه در سرسپردگي نسبت به آمريكا و رژيم صهيونيستي و دشمني با ملتهاي منطقه مصممتر شده است. وي در مصاحبه با نشريه "القوات المسلحة" بر ادامه هم پيماني با رژيم صهيونيستي تأكيد كرد و گفت: "ايران از ما ميخواهد قرارداد صلح با اسرائيل را لغو كنيم ولي ما به اين قرارداد پاي بند هستيم". وي گفت: مسائلي كه در روابط ايران و مصر قرار دارند بيش از نام يك خيابان يا نقاشي ديواري در تهران در تمجيد از قاتل رئيسجمهور سابق مصر است. بعضي از اين مسائل بعد امنيتي دارند و بعضي ديگر مربوط به سياستهاي ايران در زمينه مخالفت با صلح و ميزباني نيروهاي افراطي است... مشكل هم اكنون اينست كه روياروئي درباره برنامه هسته اي ايران، كل منطقه را به لبه پرتگاه ميبرد.رئيس رژيم مصر از يكطرف اتهامات آمريكا و صهيونيستها به ايران درخصوص تلاش براي دستيابي به سلاح هستهاي را قطعي دانسته و از طرف ديگر با كنار همديگر قرار دادن ايران و رژيم صهيونيستي درصدد القاء اين نكته برآمده كه با توجه به برنامههاي هستهاي ايران، طبيعي است كه رژيم صهيونيستي نيز از سلاح هستهاي برخوردار باشد. كاملاً پيداست كه حسني مبارك اين روزها به بلندگوهاي منطقهاي آمريكا و صهيونيستها عليه ايران تبديل شده و درحال انجام يك مأموريت حساب شده در چارچوب سياستهاي سلطه جويانه غرب در منطقه ميباشد. مأموريت حسني مبارك، علاوه بر تبليغات عليه ايران، شامل تحقق اهداف آمريكا در فلسطين اشغالي و حمايت همهجانبه از رژيم صهيونيستي نيز ميشود. رئيس رژيم مصر، در تازهترين سخنراني خود گفته است: "نهايت تلاش خود بكار ميبريم تا مذاكرات مستقيم ميان فلسطينيها و اسرائيليها به خاطر مسأله شهرك سازي نابود نشود". آنچه از اظهارات حسني مبارك در روزهاي اخير درباره ايران و فلسطين منتشر شده، نشان ميدهد وي بشدت در پي اجراي يك مأموريت ويژه است كه آمريكا و صهيونيستها به او محول كردهاند. پاداش انجام اين مأموريت نيز ظاهرا اينست كه آمريكا و صهيونيستها به حسني مبارك اجازه ميدهند بار ديگر در انتخابات رياست جمهوري مصر شركت كند و در اين مسند باقي بماند"
سرمقاله نویس در ادامه اعتراف به زدن آشکار زیرآب وزارت دکوری ترور و جاسوسی امور خارجه کرده است که ظاهراً منوچهر متکی آ دم ربا وزیر تشریفاتی آن می باشد که گفته می شود قرار است جایش را پاسدار عراقی بروجردی بگیرد که رئیس کمیسیون امنیت ملی و امور خارجه ی باز ار مکاره می باشد.البته این چنین موازی کاری همانگونه که اشاره شد مورد انتقاد سرمقاله نویس واقع شده است . چونکه حمید بقائی معاون پاسدار گماشته احمدی نژاد پا بر توی کفش منوچهر متکی وزیر آدم ربا نموده است که سرمقاله نویس توضیحی داده که همراه با سئوال مسئله بر انگیز است . برای اینکه گفته است که اقدام راه اندازی خط هوائی قاهره- تهران قرار است تا آمریکا ادامه یابد و در این مورد گفته که در نهایت به اسرائیل راه می برد که این چنین متضاد نظر خمینی شیاد است که خواهان ا نزوال و اضمحلال اسرائیل شده بود:
" اقتضاي عرف سياسي اينست كه از كنار همديگر قرار دادن موضع وزارت امور خارجه و سفر هيأت سازمان ميراث فرهنگي به مصر اينگونه نتيجه گيري شود كه وزارت امور خارجه از تحولاتي كه در مناسبات ميان ايران و مصر درحال رخ دادن است اطلاعي ندارد. چنين چيزي البته در شرايط فعلي كشورمان كه سياست خارجي در جاي ديگري پخت و پز ميشود، كاملاً قابل درك است، اما آنچه موجب تأسف و جاي سئوال است اينست كه با چه هزينه سنگيني قرار است سياست خارجي كشورمان در چنين مسيرهاي غيركارشناسانهاي حركت كند؟ چرا به گستاخيهاي حسني مبارك، پاسخي داده نميشود؟ رئيس رژيم قاهره، از بكار بردن تعبيرات "امنيتي" و "هستهاي" و "نيروهاي افراطي" خواستههائي از ايران دارد كه در مقالهاي ديگر به آنها خواهيم پرداخت. درباره خط هوائي تهران - قاهره نيز هر چند جزئيات قرارداد منتشر نشده ولي گفته ميشود اين خط قرار است از مصر تا آمريكا نيز ادامه يابد و مسير بازگشت نيز "آمريكا - مصر - ايران" باشد. درصورت صحت اين خبر، پاسخ اين سؤالها چه ميتواند باشد كه: آنچه محور خط پروازي "ايران - مصر - آمريكا" را تشكيل ميدهد چيست؟ مسافران اين خط پروازي چه كساني خواهند بود و در مصر چه هدفي را دنبال خواهند كرد؟ و بالاخره رابطه ميان چنين اقدامي با اظهارات اخير حسني مبارك كه گفته است به قرارداد با اسرائيل (مشخصاً يعني قرارداد كمپ ديويد) پاي بند هستيم با توجه به فرمان امام خميني كه دستور دادند ايران به خاطر همين قرارداد رابطه خود با رژيم صهيونيستي را قطع كند و همينطور مداخله رئيس رژيم مصر در مسائل داخلي ايران و متهم ساختن ايران به تلاش براي دستيابي به سلاح اتمي، چيست؟ موضع رسمي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي، زوال رژيم صهيونيستي است ولي روشي كه اكنون از طريق حمايت از فرعون مصر در پيش گرفته شده ما را به عقب نشيني از اين سياست متهم خواهد ساخت. راستي در شكل گيري شاخه جديد فراعنه در مصر موضع ما چيست؟"
در خاتمه اینکه برای اثبات غیر متعارف بودن رژیم ضد بشری و قرون وسطائی که نه هیچگونه نمونه ی تاریخی ندارد ، بلکه آنگونه سیاست دروغ و وارونه گوئی همراه با تکذیب کردن و فراموشکاری قول و قرار ها و اقدامات حاکمان با هم دیگر ترکیب و عجین شده که تبدیل به هویت واقعی رژیم ضد بشری شده است. طوریکه دیگر برای شناخت بیشتر آن با معمای پیچیده مواجه نمی باشیم . چونکه تناقضات آشکار عملکرد ها بسادگی قابل درک و فهم است که دیگر ابهامی وجود ندارد که چگونه حاکمان رژیم ضد بشری پای بند هیچ اصول و پرنسیبی نمی باشند . زیرا که سرمقاله نویس در همین مقاله به وضوح با برجسته کردن تناقضات روش تعامل چندگانه حاکمان رژیم ضد بشری با مصر ثابت کرده است که اویزان شدن به نام خمینی شیاد همچون اسلام و دین و ادعای مبارزه و دشمنی کردن با آمریکا و اسرائیل و مصر صرفاً ابزار و سیله ی تبلیغاتی در راستای حفظ قدرت و دفع خطر و حذف رقیب و مخالفان و دگر اندیشان از صحنه می باشد . به خصوص اینکه اکنون شگرد و ترفند های بیش از 31 سال استفاده شده لو رفته ونخ نما شده است،آنچنان که نه دیگر همچون گذشته کار برد ندارد ، بلکه تکرارش بیشتر موجب افشا شدن ماهیت حاکمان رژیم عوامفریب دین فروش نا مشروع خواهد شد که سخت در گیر جنگ قدرت و انباشت ثروت و انحصاری کردنش هستند.
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890717/13890717_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری شنبه 17 مهر ماه سال 1389
ما و شاخه جديد فراعن
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890717/13890717_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری شنبه 17 مهر ماه سال 1389
ما و شاخه جديد فراعن