روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دو شنبه 18 مهرماه سال 1390
نقد و بررسی : سر مقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " اوباما در باتلاق افغانستان "
" اشغال نظامی افغانستان وعراق خطا کارانه ی مقامات آمریکایی فقط به نفع حاکمان رژیم ضد بشری قرون وسطایی ایران تمام شده است . عجیب است که مشابه ی همین سیاست اشتباه مقامات آمریکایی در اشغال نظامی افغانستان وعراق در زمینه ی سیاسی و ... از طریق سیاست زد و بند پشت پرده پیگیری شده وادامه یافته است؟! "
چرا پیوسته شکسته نفسی می شود وبا لکنت زبان بخشی از واقعیت نقل قول می شود تا سنگر پوششی برای سانسور کردن بخش دیگر ی از واقعیت شود . برای اینکه آنگونه پس از 10 سال از اشغال نظامی افغانستان سر مقاله نویس از موضع یک جانبه نگری و طلبکارانه قلم فرسایی کرده است که گویا حاکمان رژیم ضد بشری قرون وسطایی در بر پایی و همکاری اشغال نظامی افغانستان هیچگونه نقشی نداشته اند . مهمتر اینکه این اشغال نظامی افغانستان پیش مقدمه ی اشغال نظامی عراق نشد ؟ آنچنان که اگر چه هردو کشور شخم زده وویران و با تلاق شدند و جنگ موجب تلفات انسانی بزرگی در این دو کشورشده است . همینطور هزینه ی بسیار سنگین مالی و اقتصادی تحمیل شده به این دو کشور همراه با تلفات اقتصادی ومالی آمریکای اشغال گر متحمل شده است . بعلاوه این دو اشغال گری نظامی بود که سبب ناامن وبی ثبات شدن منطقه شد . ولی کیست که نداند که برنده ای هم این جنگ اشغال گرایانه داشته است که همانا رژیم ضدبشری و قرون وسطایی حاکم بر ایران بوده است . چونکه نه این اشغال گری نظامی دو کشور افغانستان و عراق سبب سقوط دو دشمن حاکمان ایران شد . به خصوص در عراق نه اینکه مخالف مسلح و سازمان یافته شان مورد بمباران هوایی واقع شد سپس خلع سلاح شدند، بلکه این دو کشور موجب حضور و یکه تازی عوامل حاکمان ایران و پاسداران سپاه قدس و بستر سازی همکاری پاسداران با اعضای القاعده در عراق و طالبان در افغانستان شده است . به خصوص اینکه فضای مناسب برای باج گیری هسته ای و پیش برد اهداف هسته ای از طریق حیات خلوت کردن عراق وتبدیل کردنش به مرکز کانون صدور سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز به خصوص خاور میانه ومداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه شده است . بهر حال سر مقاله نویس با نقل قول کردن از موضع انتقادی ژنرال مک کریستال فرمانده سابق آمريكايي ناتو در افغانستان، سیاست ضد آمریکایی و ناتو در افغانستان را دنبال کرده است تا که نشان دهد آمریکا وناتو در افغانستان متحمل شکست شده اند . از سوی دیگر گفته چون هزینه های مالی و تلفات این جنگ شکست خورده رشد یافته است . بنابراین مورد اعتراض مردم آمریکا واقع شده است که موضوعی خوشآیند برای حزب دمکرات حاکم آمریکا به ویژه برای انتخابات ریاست جمهوری آینده ی اوبا ما خواهد بود که راهی جز این برای آمریکا ونا تو غیر از این متصور نمی باشد که باید برای حفظ جان نظامیان شان و جان مردم افغانستان هرچه زود تر افغانستان را ترک نمایند تا سیاست ضد آمریکایی که در عراق دنبال می شود مشابه ی الگوی این سیاست این چنین در مورد افغانستان پیگیری و پیشنهاد داده شود :
"ژنرال مك كريستال به مورد ديگري نيز در صحبتهاي خود اشاره ميكند كه در نوع خود، داراي اهميت است. وي جورج بوش، رئيسجمهور سابق آمريكا را نيز به دليل يورش به عراق مورد سرزنش قرار داده و تأكيد ميكند كه اين اقدام، ديدگاه جهان اسلام را نسبت به آمريكا به كلي تغيير داد و موجب اوجگيري تنفر از آمريكاييها گرديد. واقعيتي كه اين ژنرال آمريكايي از اعتراف به آن اكراه دارد اين است كه لشكركشي آمريكا به افغانستان و عراق از عوامل اصلي بروز بيداري در جهان اسلام و قيامهاي جاري در منطقه است و اين موضوع، بدون شك مهمترين بخش از تبعات اقدامات جنگافروزانه آمريكا در منطقه ميباشد. اوجگيري جنايات آمريكا در كشورهاي اسلامي به بهانههاي واهي، از جمله مبارزه با تروريسم، حمايتهاي بيچون و چرا از رژيم اشغالگر و جنايتكار اسرائيل، انباشته شدن خشم ملتهاي مسلمان را در پي داشت و در شكلگيري خيزشهاي عمومي اخير در منطقه نقش اساسي و غيرقابل انكار داشته است. در مورد افغانستان نيز آمريكاييها با دستاويز قرار دادن مبارزه با القاعده و طالبان و با وعده استقرار دمكراسي و تأمين امنيت و رفاه به اين كشور مسلمان يورش بردند كه اكنون با گذشت 10 سال، نه تنها اين وعدهها محقق نشده بلكه نتيجه آن لشكركشي، قتل 10 هزار غيرنظامي، تشديد ناامني و گسترش فقر بوده است. مستأصل ماندن آمريكا و متحدانش در افغانستان موجب شد آنها ملتمسانه گروه شورشي و افراطي طالبان را به مذاكره و مصالحه فرا بخوانند ولي اين تدبير نيز هيچ دستاوردي نداشت و پس از قتل برهان الدين رباني رئيسجمهور سابق افغانستان به دست عواملي، كه گفته ميشود از طالبان بودند، عملاً متوقف گرديد. به اعتراف منابع افغاني و غربي، هم اكنون بخش بزرگي از خاك افغانستان از كنترل دولت مركزي و نيروهاي ناتو خارج و در اختيار شورشيان است. در اين ميان، روز به روز بر خشم مردم آمريكا از جنگ بيسرانجام و بدون پيروزي افغانستان افزوده ميشود. براساس نظرسنجي كه توسط شبكه "سي ان ان" انجام گرفته است اكثريت مردم آمريكا، جنگ افغانستان را بيهوده ميدانند و تأكيد ميكنند كه از اين جنگ و تلفات و هزينههاي سرسام آور آن خسته شدهاند. آنچنانكه اعلام شده است هزينه جنگ افغانستان درحال حاضر به 300 ميليارد دلار بالغ گرديده است. همچنين از آغاز لشكركشي آمريكا و متحدانش به افغانستان نزديك به 2700 نظامي غربي در اين كشور جان خود را از دست دادهاند. جنگ افغانستان، علاوه بر هزينههاي سنگين جاني و مالي براي آمريكا و متحدانش، ضربه حيثيتي شديدي نيز به آنها وارد كرده است. اكنون مردم دنيا مشاهده ميكنند كه لشكر پر هيمنه و مجهز ناتو پس از 10 سال جنگ در اين كشور، دستاورد قابل ملاحظهاي نداشته و در آستانه شكست كامل در افغانستان قرار دارد. واقعيت اين است كه دولتهاي غربي به سركردگي آمريكا بايد شكست در افغانستان را بپذيرند و از اين كشور خارج شوند و علاوه بر نجات جان نظاميان خود، ملت افغانستان را نيز از تبعات شرارت بار حضور خود رها سازند. ترديدي نيست كه اشغالگران هرچه بيشتر در افغانستان بمانند، بايد هزينه سنگينتري را متحمل شوند. اين، همان واقعيتي است كه مسئولان نظام جمهوري اسلامي در سال 1380 يعني در روزهاي اشغال افغانستان توسط ارتش آمريكا با صراحت آن را اعلام كردند و گفتند افغانستان به باتلاقي براي آمريكا تبديل خواهد شد كه نظاميان آمريكائي در آن فرو خواهند رفت. اين باتلاق اكنون آنچنان عميق شده كه رئيسجمهور و ساير دولتمردان آمريكائي را نيز در خود فرو برده است"
در خاتمه اینکه همانگونه که گفته شد اشغال نظامی افغانستان وعراق خطا کارانه ی مقامات آمریکایی فقط به نفع حاکمان رژیم ضد بشری قرون وسطایی ایران تمام شده است . عجیب است که مشابه ی همین سیاست اشتباه مقامات آمریکایی در اشغال نظامی افغانستان وعراق در زمینه ی سیاسی و ... از طریق سیاست زد و بند پشت پرده پیگیری شده وادامه یافته است . آنچنانکه آشکارا در دفاع از قاتلان و آدم کشان حاکم بر ایران که از تلاش هر چه بیشتر کشتن نظامیان آمریکاییان در عراق و افغانستان نه ابایی ندارند ، بلکه تأکید براخراج نظامیان آمریکا از عراق و افغانستان می کنند . ولی بازهم وزارت امور خارجه ی آمریکا بنا بر خواست حاکمان ایران و توصیه ی لابی های فعال مقیم آمریکا نام سازمان قربانی و متشکل چنین رژیم مهار و اصلاح نا پذیری را بر توی لیست سیاه تروریستی نگهداشته است که در مجموع نتیجه ی این سیاست نه موجب افزایش هزینه ی تلفات جانی ومالی آمریکا وهمراه با ناتو در افغانستان شده است ، بلکه باعث ویرانی بیشتر این دو کشور و افزایش ناامنی و بی ثباتی و فزونی مرگ بی گنا هان افغانی و عراقی شده است که همچنان هم ادامه دارد . مهمتر اینکه این سیاست ناامنی وبی ثباتی به سراسر منطقه بسط داده شده است که چشم انداز بسیارمبهمی در پیش روی می باشد . به ویژه از سوی دیگر ادامه ی این سیاست مسیر باج گیری حاکمان ایران برای پیش گیری اهداف هسته ای و تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای اش را شتاب داده است . بدتر اینکه اشغال نظامی افغانستان به خصوص عراق سبب شد تا سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع رژیم ضد بشری و قرون وسطایی ایران به برون مرز همراه با مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه با سرعت ومهار ناپذیر به پیش برده شود آنگونه که رهبر ولی وقیح منفور و نا مشروع ادعای رهبری جنبش بیداری اسلامی در منطقه می کند.
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1390/13900718/13900718_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دو شنبه 18 مهرماه سال 1390
اوباما در باتلاق افغانستان