دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 5 آبان ماه سال 1390

نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " اسلام سياسي بازگشته است "

"در این آشفته بازار حاکم مشخص است که اگر چنانچه یک انتخابات آزاد مشابه انتخابات اخیر تونس در ایران بر گزار شود. بدون شک اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران به حاکمان و این رژیم ضد بشری نه خواهند گفت . اما عجیب است که چگونه می توان باور کرد که ادعای مضحک وارونه ی چنین رژیمی با این پرونده ی ننگین و خونین و جنایتکارانه ای که دارد می تواند الگو برای ملت های منطقه باشد که با دیکتاتور ها مبارزه کردند تا آزاد شوند نه اینکه سیستمی جایگزین بکنند که خیلی خطر ناک وارتجاعی و مستبد تر از قبلی می باشد؟"

برای چه پیوسته تلاش می شود با قیچی سانسور وتیغ تیز جراحی دست به کتمان کردن حقایق زده و صورت مسأله پاک شود تا با شیوه ی مار کشیدن مار قالب شود و فضای رعب و وحشت گرگ ومیش ترسیم نمود .یا با گرد و خاک بر پاک کردن واقعیات محو گردد که بشود با شامورتی بازی اذهان عمومی منحرف کرد که وانمود شود واقعیت همانگونه است که عضو حزب الله یادداشت روز نویس سایت رجا نیوز و دروغ نامه ی کیهان به تصویر کشانیده و فراموش شده است که قبل از شعار مردم مصر علیه ی مبارک و معترضین وال استریت علیه دیکتاتوری د لار بقول مدعی، اما این مردم ایران نبودندکه پژواک مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح سر دادند واین تظاهرات برای 8 ماه ادامه نیافت که فقط با تشدید ضرب و شتم صدای اعتراضی کنترل شد تا تبدیل به آتش پنهان زیر خاکستر شود که مترصد روزنه یا باز شدن پنجره ای برای شعله ور شدنش است . اما همانگونه که گفته شد با سانسور عمدی کردن بیان واقعیت از سوی مدعی قلم بر دست تلاش کرده فرصت طلبانه ا ز موضع ضعف قدرت نمایی کند و تغییر وتحولات منطقه را به نفع رژیم ضد بشری و قرون وسطایی مصادره نمایدوادعا کند که الگوی و الهام بخشی اعتراضات و قیام های مردم در کشورهای منطقه از ایران بوده است. چون گرایش اسلامی دارد که بنا بر ادعای ولی وقیح منفور ونا مشروع و پادوهای تبلیغاتچی هایش تعبیر به بیداری اسلامی شده است و در این رابطه نه اجلاس ها در تهران بر گزار شد ، بلکه بطور همه جانبه آنچنان در این مورد مانور تبلیغات گسترده داده می شود که تبدیل به موضع اصلی ورد زبان وتکیه کلام رهبر و سایر مسئولان رژیم فاشیستی دینی ایران شده است . چونکه این موضوع نقش موازی سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشورهای همسایه و منطقه شده است . بهمین دلیل مدعی قلم زن یادداشت روز نویس برای اثبات رهبریت قیام های ضد دیکتاتوری منطقه از سوی ایران هدایت می شود و بقول وی تبدیل به دوقطبی – اسلام – سکولاریسم شده است را این چنین ترسیم و توصیف کرده است :

"در خاورميانه مردم عليه ديكتاتوري امثال مبارك شعار مي دادند و در سانفرانسيسكو و نيويورك عليه ديكتاتوري دلار مستقر در وال استريت. هر دو شعار عليه ديكتاتوري بود و هر دو ابرازخشم عليه آن نيروي واحدي كه پشت اين ديكتاتوري ها ايستاده است. گويي مردم در حال ادراك چيزي بودند كه تا پيش از اين هم جلوي چشم آنها بود اما جرئت نگريستن به آن را نداشتند و وقتي اين جرأت پيدا شد قصه به فهميدن و نگاه كردن محدود نماند بلكه به سرعت تبديل به نوعي الگوي عمل دستجمعي شد كه تلاش مي كرد با رساترين صداي ممكن بگويد حالا كه فهميده مشكل كجاست، تا آن را ريشه كن نكند از پاي نخواهد نشست. تيم امنيت ملي اوباما در راهبردي كه براي مهار انقلاب هاي منطقه تدوين كرد تمركز خود را روي 3 نقطه قرار داد: اول ، حمايت از اصلاحات و مخالفت با انقلاب؛ دوم، تلاش براي ارائه تفسيري يكسره سكولار از تحولات منطقه و سوم، جلوگيري از مدل شدن ايران به عنوان تنها كشوري كه از 30 سال پيش همان حرف هايي را مي زده كه امروز مردم خاورميانه در خيابان ها فرياد مي كنند.بهار عربي تقريبا در تمامي مناطق خاورميانه به شكل گيري دو قطبي اسلام-سكولاريسم انجاميد. سكولارها مدافع وضع موجود هستند و اسلام گرايان فرايند تغيير را مديريت مي كنند. تلاش آمريكا براي جايگزين كردن اين دو قطبي با دو قطبي هاي ديگري مانند شيعه-سني يا ايراني-عربي به هيچ نتيجه اي نرسيده است. هر جاي خاورميانه را كه نگاه مي كنيد اين اسلام گرايان و سكولارها هستند كه در مقابل هم صف كشيده اند. آيا اين چيزي است كه آمريكا و اروپا بخواهند بالاي آن پولي بپردازند؟!"

یادداشت روز نویس فراموش کرده است که عبدالجلیل ا ز وحشت فاش شدن نقش وی د ر پست وزیر دادگستری در حکومت قذافی که احکام اعدام صادر می کرده است که از شریعت اسلام گفت . ازسوی دیگر گفته می شود که در بنغازی حامیان القاعده قوی هستند و باید اینان را راضی می کرد که مجبور شد به در نظر گرفتن شریعت در قانون اساسی لیبی اشاره کند . مهمتر اینکه گزارش شده است که سیف الاسلام فر زند قذافی و رئیس پیشین سرویس اطلاعاتی که نام شان توی لیست پیگرد دادگاه بین المللی کیفری می باشد اعلام آمادگی کرده اند تا خودشان را معرفی کنند که در صورت وقوع این موضوع امکان دارد که به نا گفته هایی در داد گاه اشاره خواهند نمود که موجب تعجب همه بازیگران پشت پرده ی لیبی و شاید منطقه و ذوق زدگی مدعیان ایرانیزه کردن لیبی و تونس وتبدیل کردن شان همچون عراق شودکه اینگونه این مدعی یادداشت روز نویس زیادی ذوق زده شده وپیش بینی شرایط دلخواه حاکمان ایران در تونس و لیبی و منطقه را داده است :

"اول- بازگشت اسلام سياسي به خاورميانه. در اين ترديدي نيست كه اسلام سياسي به خاورميانه بازگشته است و اين يعني شكست تمام عيار پروژه 400 ساله سكولاريسم. غربي ها تا همين اواخر واقعا تصور مي كردند دين را براي هميشه از صحنه تصميم گيري هاي سياسي در تمام جهان حذف كرده اند و تنها سنگر فتح نشده ايران است كه آن هم خيلي دوام نخواهد آورد. اكنون آمريكايي ها به چشم مي بينند كه جبهه دينداران در حال گسترش است و هر روز خاكريزهاي جديد ساخته مي شود. ايران اكنون عمق استراتژيك اين جبهه است نه خط مقدم آن. در ليبي تنها جمله عبدالجليل كه مردم را آرام كرده و اجازه تداوم كار شوراي انتقالي را مي دهد همان است كه گفت قوانين ليبي بر مبناي شريعت اسلام نوشته خواهد شد و دولت آينده اسلامي خواهد بود. در تونس اسلام گرايان قاطعانه انتخابات را برده اند و در هر جاي ديگر خاورميانه هم كه صندوق هاي راي برپا شود خواهند برد. بدون هيچ ترديدي، به لحاظ استراتژيك خطري بزرگتر از بازگشت اسلام سياسي به صحنه منطقه براي آمريكا متصور نيست. اگر اسلام از مساجد و خانه ها خارج شود و به دورن اتاق هاي تصميم گيري وارد شود به زودي زماني خواهد رسيد كه ديگر هيچ جاي منطقه براي آمريكا امن نباشد و بين دو مفهوم منافع كشورهاي منطقه و منافع آمريكا تبايني عبور ناپذير برقرار خواهد شد.دوم- نتيجه مستقيم آنچه در بند اول گفتيم اين است كه آمريكايي ها بايد بار كنند و از منطقه بروند. خروج آمريكا از منطقه اكنون ديگر يك مفهوم نظامي يا امنيتي نيست بلكه امري است كه ژئوپلتيك جديد منطقه آن را به آمريكا تحميل خواهد كرد. آمريكا ديگر نه توان مالي اداره يك امپراتوري نظامي در سراسر جهان را دارد، نه توانايي نظامي و لجستيكي آن را و نه پشتوانه اجتماعي كه آن را حمايت كند. آمريكايي ها مجبورند دوراني از بازگشت به داخل را تجربه كنند و با بحران هايي كه هميشه از آنها گريخته اند روبرو شوند. اكنون آمريكا در حال خروج از افغانستان و عراق است. همه در كاخ سفيد مي دانند كه براي اين رفتن بازگشتي در كار نيست. مقطع فعلي در خاورميانه مقطعي است كه آمريكا در آن بيش از هر وقت ديگر نياز به حضور در قلب تحولات دارد اما طنز تاريخ اين است كه دقيقا در همين مقطع آمريكا توانايي خود براي حضور مستقيم در منطقه را بالكل از دست داده است و صرفا تلاش مي كند تا بتواند با تشديد فشار بر ايران، بر سر آينده سياسي منطقه با آن به تفاهمي برسد.سوم- و مهم تر از همه اينكه آمريكايي ها خوب مي دانند الگوي ايران به معناي قرار دادن دين در متن اداره جامعه و ايستادگي در مقابل سلطه غرب در حال تكثير است بي آنكه ضرورتي به در ميان بودن نام ايران باشد. وقتي ايران را به عنوان يك مدل در نظر بگيريم آنوقت از تمام ويژگي هاي محلي خود پيراسته شده و در هيئت يك امر ناب ظاهر مي شود.ايران در حال تبديل شدن به نوعي مدل است كه رونوشت هاي محلي از آن خود به خود تكثير مي شود. گذشته ايران در حال تبديل شدن به آينده كشورهاي منطقه است و انكار اين موضوع از سوي آمريكا در حالي كه ملت هاي منطقه راه خود را مي روند هيچ چيز را عوض نخواهد كرد.

در خاتمه اینکه پس ا ز 33 سال ادامه ی سیاست حراج به منابع و ذخایر کشور زدن و دروغ گفتن ونیرنگ و حیله نمودن وعوامفریبی و دین فروشی وجنگ افروزی کردن که همراه با وعده ها و ادعا های وارونه بوده است به خصوص در شرایط کنونی که جنگ قدرت و ثروت و اختلاف و رقابت آنگونه بالا زده که مهار نا پذیر شده است که نه اینکه رقبا از صحنه حذف شدند و مورد بد ترین اتهام واقع شده اند ، بلکه رهبران شان در حصر خانگی قرار گرفته اند. از سوی دیگر دامنه ی اختلاف و شکاف میان رئیس جمهور پاسدار گماشته احمدی نژاد با ولی وقیح منفور و نا مشروع آنگونه حاد وجدی شده است که ولی وقیح منفور و نا مشروع مجبور شده است که اعتراف کند که طرح دارد تا پست ریاست جمهوری را حذف نماید که در اصل محو کردن جمهوریت است که هدف اصلی طرح کودتا گران است . زیرا پس از اینکه رفسنجانی در سوم تیر 84 از صحنه حذف شد. در ادامه آیت الله تمساح به مشهد سفر کرد و در سخنرانی خود در جمع حزب الله هایی های مشهد که پاسدار بسیجی محمد رضا نقدی هم حضور داشت گفت در دوره 16 ساله رفسنجانی و خاتمی اینان به اسلام و انقلاب خیانت کردند و همان زمان صحبت از حاکمیت اسلامی مقابل جمهوری اسلامی شد . در بستر پیشبرد این هدف طرح کودتای 22 خرداد 88 اجرا شد و رقیب مغلوب از صحنه قدرت حذف کامل شد. برای کنترل فضای انفجاری جامعه اجرای گوناگون طرح های ضربتی مبارزه با بی حجابی و اراذل اوباش و قاچاقچیان مواد مخدر و معتادین و جمع آوری بشقاب های ما هواره ای شدت گرفت و طرح تفکیک جنسیتی دانشگاه هم دنبال گردید . موازی آن کنترل شدید مطبوعات و رسانه های خبری و شبکه ی اینترنتی و فیلتر گزاری با چک ایمیل ها و جاسوسی گفت و شنود خطوط تلفنی ومتهم کردن رقیب به فتنه گر آمریکایی و جریان انحرافی خواندن مشاوران و معاونان و رئیس دفتر رئیس جمهور پیگیری شده است . در صورتی که جریان انحرافی درون دولت جزو باندهای مافیایی اصول گرایان کودتایی به رهبریت پاسداران و پشتیبانی ولی وقیح منفور ونا مشروع بوده اند . البته در این آشفته بازار حاکم ، مشخص است که اگر چنانچه یک انتخابات آزاد مشابه انتخابات اخیر تونس در ایران بر گزار شود. بدون شک اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران به حاکمان و این رژیم ضد بشری نه خواهند گفت . اما عجیب است که چگونه می توان باور کرد که ادعای مضحک وارونه ی چنین رژیمی با این پرونده ی ننگین و خونین و جنایتکارانه ای که دارد می تواند الگو برای ملت های منطقه باشد که با دیکتاتور ها مبارزه کردند تا آزاد شوند نه اینکه سیستمی جایگزین بکنند که خیلی خطر ناک وارتجاعی و مستبد تر از قبلی می باشد؟ اما دلیل دیگر پرت و پلا و هذیان ووارونه گویی حاکمان ایران این است که تلاش مذبوحانه شده است تا از طریق نفوذی های درون شبکه ی خبر پراکنی تلویزیونی فارسی بی بی سی و صدای آمریکا فعال شوند و به احتمال زیاد با پیشنهاد و مشورت لابی های بیرون مرز رژیم ضد بشری و قرون وسطایی مقیم انگلیس و آمریکا تر تیب حضور خانم کلینتون در این دو رسانه فارسی زبان داده شود . در اصل یک دام برای خانم کلینتون از سوی این رسانه ی فارسی زبان صدای آمریکا و بی بی سی ترتیب داده شد تا مهره های حامی رژیم ضدبشری قرون وسطایی از داخل و خارج با صدا وتصویر ضبط شده و پیام و سئوالات خاص جهت دار باپوشش صورت برخی تا حالت امنیتی داده وعادی سازی شود که اینان نه موافق که گویا جزو مخالفین هستند. در صورتی که محتوای پیام ها همان ادعاهای حاکمان ایران و لابی های برون مرزی شان است که شامل تحریم ها و پروژه ی هسته ای باضافه طرح فاش شدن ترور سفیر عربستان می شودتا که واقعیت بطور وارونه جلوه داده شود . حتی نیما اکبری در برنامه نوبت شما پیام هایی که می گفت گزیده ای از پیام های فیس بوک و ایمیل های دریافتی و وبلاگ ها و تماس مجدد با تماس گیرندگان است درست به سبک پیام های جعلی و ساختگی ستون کیهان وخوانندگان دروغ نامه ی کیهان سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری می باشد که مکمل پیام ها یا سئوالات گفتاری و تصویری از خانم کلینتون شد که ثابت می کند هم طرح ترور سفیر عربستان در واشنگتن واقعیت دارد . هم اهداف نظامی بودن پروژه ی هسته ای جدی است . هم حاکمان ایران از واکنش بین المللی این دو موضوع بشدت وحشت زده شده اند که برای کاهش ضریب خطر یا دفع آن این سناریوی جدید روی صحنه آمد که گفته شد هدف گسترانیدن دام برای خانم کلینتون بود که زیر پوشش گفتگو با مردم ایران در برنامه ی نوبت شما شبکه ی خبر پراکنی دولت فخیمه ی انگلیس و گفتگوی صدای آمریکا اجراشد تا سئوالات انحرافی آنگونه مطرح تا موجب انحراف اذهان عمومی شود . از سوی دیگر رهبران رژیم ضد بشری از زیر تیغ اتهام بیرون آورده شوند . هم اینکه داستان طرح ترور فاش شده سفیر عربستان لوث شود . مهمتر اینکه فرصت برای مانور دادن اکبر گنجی در این شبکه ی بی بی سی فراهم شود که در این سناریو همبستر وهمسو شود.

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900805/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان 5 شنبه 5 آبان ماه سال 1390

اسلام سياسي بازگشته است (يادداشت روز)