گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 7 آبان 90

رسوايي (گفت و شنود)

گفتم : مگر میشه شتر بر سر منار بر آورد فغان؟ گوید با امداد غیبی در رابطه ام،رسوایی کنه پنهان

گفت : چه عرض کنم چون این سربازجو ،داستانش شده مثل آن چوپان دروغگو

چون مرده بود، پرسیدند چیست ترا نام؟گفت دهقان فدکار مثل سربازجوی گمنام

گفت: تازه چه خبر؟!

.گفتم: اعتراف صريح هيلاري كلينتون به حمايت آمريكا از فتنه 88 بد جوري اعصاب سران فتنه را به هم ريخته است.
گفت: نيازي به اعتراف وزير خارجه آمريكا نبود. مگر اوباما با صراحت نگفته بود كه «حمايت از سران فتنه را هدف استراتژيك خود مي داند»؟ مگر شيمون پرز نگفته بود «اصلاح طلبان بزرگترين سرمايه اسرائيل در ايران هستند»؟ و مگر بسياري از عوامل اصلي فتنه به آمريكا و انگليس پناهنده نشده اند؟!
گفتم: هيلاري كلينتون اعتراف كرده كه «دولت آمريكا در حمايت از جنبش سبز(!) هر كاري كه از دستش برآمده، انجام داده است».
گفت: خب! ديگه چي؟
گفتم: بيشترين عصبانيت عوامل فتنه از آن است كه خانم كلينتون گفته است دولت آمريكا با سران فتنه در تماس بوده ولي قرار بود حمايت از آنها فاش نشود

گفت: «به سر مناره اشتر رود و فغان برآرد
كه نهان شدستم اينجا مكنيدم آشكارا»!
گفتم: چه عرض كنم؟! چوپان دروغگو مرده بود. ازش پرسيدند اسمت چيه؟ گفت؛ دهقان فداكار!

گفت : سربازجوی جنایتکار ، این وارونه گوی فریبکار

همچون گذشته با پشتکار ،اهداف خود را کرده آشکار

گفتم : مگر چیست این اهداف؟که آن آشکار کرده این حراف

گفت : سخنان هیلاری راکرده بهانه ،تارقیب وابسته کندبه دشمن بیگانه

گفتم : چرا سربازجو مثل اسب عصاری؟ موازی با یابوی بسته شده به گاری

هم بار بری میکنه هم باز تولید تکراری ،تا هدف دنبال کنه با فریب و مکاری

گفت : چون باید آماده کنه جوک طنز ،تا تواند پاچه گیرد از جنبش سبز

البته چاشنی میکنه گفتمان نغز ، تا گشوده نشود کلید این رمز

گفتم : لابدترس هست از فاش شدن زد وبند ،رسوا نشه لاس زدن با دشمن رو نشه این گند

چگونه 3 دهه با فریاد و شعار مرگ بر آمریکا؟ پشت پرده لابی ها با هم داشتند بر و بیا

گفت : بلی ترس است از فاش شدن شعار ضد آمریکایی ،پیش برده شده با ترور آمریکایی در هر مکان و جایی

چون بهانه بوده برای سرکوب هر منتقد و هر صدایی ،تا متهم به عامل آمریکا شوندعریان نگردد این رسوایی

خلاصه گروگان گیری از رقیب بوده است یه جورایی ،تا تسلیم شود از هر پیشنهادی، تن دهد به پذیرایی

گفتم : مگر میشه شتر بر سر منار بر آورد فغان؟ گوید با امداد غیبی در رابطه ام،رسوایی کنه پنهان

گفت : چه عرض کنم چون این سربازجو ،داستانش شده مثل آن چوپان دروغگو

چون مرده بود، پرسیدند چیست ترا نام؟گفت دهقان فدکار مثل سربازجوی گمنام