دروغ نامه ی کیهان دوشنبه 10اسفند ماه سال 1388

نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " ضرب شست 20"

"یادداشت روزنویس اعتراف کرده که سناریوی عبدالمالک ریگی برای مقابله با بحران ها بوده است"

آنانی که بیاد دارند که چگونه پس از اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان سال 58 جنگ روانی تبلیغاتی ضد آمریکائی شروع شد وچطوری هروز جلوی به حساب این لانه جاسوسی تجمع اعتراضی و حمایتی بر گزار می شد و یا چگونه هر شب در بخش خبری تلویزیونی خبری از سوی سخنگوی دانشجویان مسلمان اشغال کننده ی سفارت پیرو خمینی شیاداسناد و مدارک جدیدی ازسفارت آمریکا قرائت می شد و نام اسامی جدید بعنوان متهم یا در رابطه با سفارت آمریکا معرفی می شدند تا اینگونه رقیبان و مخالفان و منتقدان از صحنه ی رقابت حذف گردند . سپس این صحنه ی جنگ روانی تبلیغاتی پیرامون جنگ خانمان برانداز ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق شروعادامه یافت و شبانه روز از پیروزی جبهه های جنگ ونابودی دشمن صدام افلقی گزارش داده می شد تا اینکه پس از 8 سال به شکست جنگ با سر کشی جام زهر از سوی خمینی شیاد منتهی شد ولی برای کنترل فضای اعتراض جامعه و خانواده های عزادار وآواره فرمان جنایتکارانه وضد بشری از سوی خمینی شیاد فرمان قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان خونین سال 67 صادرشد . البته نمونه دیگر پخش اعتراف گیری از قربانیان زیر شکنجه های وحشیانه ی ضد انسانی شکسته شده تلویزیونی دهه ی سال60 فراموش نشده است که چگونه رهبران سازمان های سیاسی با متهم و وابسته کردن شان به دشمنان بیگانه از جمله آمریکا پخش می شد . چون وقتی خمینی شیاد افتخار به جمعیت 36 میلیون جاسوساوایل انقلاب می کرد و ازجنگ خانمان برانداز 8 ساله ی ایران و عراق نعت الهی یاد می نمود همان موقع بوضوح ترسیم کرد که اساس و شالوده ی رژیم عوامفریب و جنگ افروز و دین فروش موردنظرش برچه شالوده ای استوار است وچگونه بایدد دوام بی آورد؟

بنابراین اکنون که تضادو اختلافات درونی علنی شده است و جنگ قدرت و ثروت در بستر یک دست کردن رژیم کودتا بمرحله ی وحذف کامل رقیب رسیده که از طریق کودتاو تهدید و ضرب وشتم و بازداشت و اعتراف و حتی حذف فیزیکی اقدام و دنبال شده است . ولی چون فریاد اعتراضی دامنه دارمردم معترض و نا راضی بامرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه گوی خاموش شدنی نشده است. لذا طراحان کودتاگر که اشرف کامل دارند که نامشروع بودن رژیم ضد مردمی و کودتائی آشکار و برجسته شده است . هم اینکه می دانند که ابزار سرکوب و خفقان و سانسور و رعب و وحشت همچون گذشته کار برد ندارند . به خصوص بطور دقیق آگاهی دارند که بحران هسته ای بسیار جدی شده است . همانگونه که غافل نمی باشند و نگرانی و وحشت از مراسم بر گزاری جشن چهارشنبه سوری در پیش روی دارند . از سوی دیگر موضوع مهم انتخابات پارلمانی عراق هم نزدیک است که شکست این انتخابات می تواند دارای نتایج فاجعه آمیز جبران ناپذیری برای شان در بر داشته باشد . پس می بایست که برای عبور موقتی از بحران ها داستان سرائی و سناریو سازی جدید علم می شد تا ضمن منحرف کردن اذهان عمومی و تلاش برای کنترل فضای انفجاری جامعه شرایط زد و بندهای پشت پرده نیز فراهم شود .

از طرف دیگر پاسدار گماشته احمدی نژاد با هیئت همراه به دمشق با اعزام شد تا زمینه ی تبلیغات جنگ روانی علیه ی مذاکرات صلح با تهدید اسرائیل به نابودی فراهم شود.همچنین با فعال کردن رهبران حماس و حزب الله لبنان بستر سازی جنگی دیگر در خاورمیانه تدارک دیده شود که می تواند ادامه ی آن به تهران و ایران نیزکشانیده شود که نوید این جنگ را تازگی آقازاده ی حدا دعادل داده است .پس بی دلیل نیست که شاهدیم چگونه پس از سفر پاسدار گماشته احمدی نژاد به دمشق رهبران حماس و جریانات فلسطینی حامی رژیم کودتائی پاسداری به تهران فراخوانده شدند که در دیدارکه لوطی جماران با اینان داشت دردفاع تاکتیکی از فلسطین و شکست آمریکا روضه خوانی کند. پس بعنوان پیش مقدمه این نمایش با ربودن هوائی یا تحویل گرفتن عبدالمالک ریگی بر پا می شدو به مرکز ثقل تولید خبری با تهدید رقیبان داخلی و دشمنان بیرونی تبدیل می شد . البته بسیج تبلیغاتی محور این قهرمان بازی که بیش از گذشته منجر به فراموش کردن حق و حقوق مردم و مطالبات شان شده است نه نشان از عظمت و شوکت و قدرت نمی باشد که بر عکس ادعای پوشا لی است که بدلیل فرو رفتن در بحران عمیق وبن بست و بدون راه حل عبور از آن ضرورت داشت که کودتاگران حاکم به اینگونه شعبده بازی ومعرکه گردانی تبلیغاتی روی آورند .زیرا که به شدت نیازمندش هستند برای همین که قلم بر دست یادداشت روز نویس شکارچی هوائی شده ودر وصف این سناریوی شکار هوائی با با تشبیه سازی صید زنده ی کوسه به رفسنجانی نیش و طعنه زده است اینگونه داستان سرائی و قهرمان بازی مدل جیمز باندی نموده است:

"شكار در آسمان، مختصات و محدوديت هاي خود را دارد. چنين شكاري دشوار است و اغلب ممكن است تيربه خطا برود اما حتي اگربه هدف هم اصابت كند معمولا او را از پاي در مي آورد. شكار در آسمان به گونه اي كه صيد بي هيچ خراشي به زير كشيده شود، شاه شكار است، مثل اينكه كوسه اي را زنده صيد كنند و به ساحل بكشند. شكار اطلاعاتي و امنيتي جمهوري اسلامي ايران در بامداد سه شنبه گذشته از اين جنس است. شكار زنده در آسمان. بامداد سه شنبه گذشته وقتي عقاب هاي ايراني، هواپيماي گريزان و نافرمان مسير دبي- بيشكك را در بندرعباس بر زمين نشاندند، بمب خبري در دنيا تركيد. «ايران بن لادن ثاني را زنده و كتف بسته دستگير كرد». سركرده تروريست ها به خودي خود اهميتي نداشت. آنچه به ماجرا ابعاد جهاني مي بخشيد، اين بود كه سرويس هاي اطلاعاتي- دست كم- 6 كشور شامل آمريكا، انگليس، اسرائيل، عربستان، پاكستان و امارات، اين گروهك تروريستي و سركرده آن را از چند سال پيش تر و خشك مي كردند و ضمن حفاظت و مراقبت از او، به تجهيز مالي و نظامي و اطلاعاتي گروهك ريگي پرداخته بودند. آخرين اخبار منتشره قبل از شوك روز سه شنبه حاكي از آن بود كه پنتاگون و سيا از گروهك تروريستي منافقين خواسته اند به گروهك ريگي بپيوندد تا سرويس هاي اطلاعاتي سيا، ام آي6 و موساد بتوانند شبكه ترور عليه ايران را با مشاركت ضلع سوم تروريست ها- باند تندرو انجمن پادشاهي- تجديد سازمان كنند. ضلع چهارم و پنجم (پژاك و سلفي ها) نقش مكمل خود را در غرب ايران حفظ مي كردند"

قلم بر دست پس از دوختن زمین و آسمان و وصل کردن نارضایتی عمومی که ناشی از عملکرد 31 ساله دولت مردان و به ویژه اقدام طرح کودتای 22 خرداد است که واکنش اعتراضی مردم خشمگین ناراضی را به دنبال داشت که نزدیک 9 ماه است که این تظاهرات ضد حکومتی ادامه داشته است . بعلاوه سایراختلافات داخلی وبرنامه طراحی شده ی رقیب مغلوب از صحنه ی قدرت با سایر مشکلات اقتصادی و اجتماعی که وجود دارد . همینطور در گیری بحران هسته ای که با غرب به خصوص با آمریکا جریان دارد . به خصوص ضعف های اطلاعاتی و امنیتی به این موضوع عبدالمالک ریگی ربط داده شده است . آنگاه از شکار غافل گیرانه ی عبد المالک ریگی گفته است و در دنباله ریشه ی همه نارسائی ها ر ا مرتبط با این مسئله دانسته است .سپسادعای وارد کردن ضرب شصت اطلاعاتی به آمریکاوانگلیس و اسرائیل و پاکستان و عربستان و امارات گفته شده در نهایت نتیجه ی این دستگیری غافل گیرانه را چنین ارزیابی و تئوریزه کرده است.

"غافلگيري سركرده يكي از اصلي ترين گروهك هاي دخيل در پروژه جنايت و ترور و شكار رعدآساي وي در آسمان، مانند يك سيلي پرقدرت، برق از چشم سرويس هاي اطلاعاتي پدرخوانده پراند. اين شكار از آن رو اهميت پيدا مي كند كه ريگي از جزئيات و مختصات شبكه 6 ضلعي جاسوسي عليه ايران مطلع است، باراندازها و پايگاه ها و اتاق هاي امن اطلاعاتي را مي شناسد، از ساز و كار ارتباط سرويس هاي پدرخوانده با شبكه مزدوران باخبر است و ابعاد مهمي از نقشه جنگ اطلاعاتي و امنيتي عليه ايران را لو مي دهد. او طي سال هاي اخير از سوي برخي رسانه هاي عربي- عبري، آمريكايي- انگليسي و ضدانقلاب (نظير روزآن لاين) مدام تر و خشك شده و در اين زمينه نيز مي تواند اطلاعات با ارزشي را رو كند.اين دومين ضربه اطلاعاتي به دشمن پس از حوادث ماه هاي اخير است. ضرب شست اطلاعاتي ايران به رقباي استكباري و منطقه اي خود، كاملا تميز، نرم و بي عيب و نقص يا به عبارتي ضرب شست«20»بود، يك جراحي بزرگ بدون كوچك ترين جراحت و خونريزي. يك كار كاملا متشخص و با ديسيپلين و منطبق بر حقوق بين المللي. همچنان كه آتش جنايت در عراق زبانه مي كشد. اكنون اين تعبير به تدريج در محاورات رسانه اي جهاني تبديل به يك ضرب المثل مي شود كه آمريكا و ناتو دستگيري بن لادن را به سرويس امنيتي ايران بسپارند يا لااقل از ايران ياد بگيرند. همچنين رسانه ها اقدام اخير سرويس اطلاعاتي ايران را با جنايت تازه موساد در دوبي و به شهادت رساندن محمود عبدالرئوف المبحوح يكي از فرماندهان جنبش حماس مقايسه كردند. "

اما اینگونه که قلم بر دست این عمل تتروریستی را مقایسه با اقدام موساد در دوبی کرده است که یکی از رهبران حماس و ترور شد با تدارک طرح علیه ی یک قربانی عملکرد سربازان گمنام وزارت بد نام اطلاعات که دست پرورده ی رژیم کودتائی ضد مردمی کودتائی است که برای بازگرداندن و شکنجه کردن و در کنار برادرش اعدام نمودن را تعقیب و اجرا کرده اند این اقدام باز گو کننده عمق ماهیت ضد انسانی و تناقض گوئی آدم کشان حرفه ای حاکم بر ایران می باشد که ادعای دشمنی با اسرائیل و موساد می کنند . به خصوص اینکه در دنباله از موضع ضعف قدرت نمائی شده است و خطاب به آمریکا و اسرائیل و رسانه های غربی و داخلی و سکوت رقیب مغلوب در این مورد اینگونه اخطار داده شده است :

"وقتي به آمريكا و اسرائيل گفته مي شد اگر دست از پا خطا كنيد، عمق تل آويو در آتش قهر ايران خواهد سوخت يا ناوهاي جنگي آمريكا به قعر خليج فارس كشيده خواهد شد و پايگاه هاي نظامي و نيروهاي آمريكا در منطقه هيچ امنيتي نخواهد داشت، خيلي ها اين هشدار را جدي مي گرفتند اما كساني هم از سياستمداران و ژنرال هاي جبهه استكبار پيدا مي شدند كه خيال كنند ايران بلوف مي زند. 4-طيف هايي از رسانه هاي استكباري و شاخه هاي گروهكي آنها براي كوچك جلوه دادن قدرت نمايي و ضرب شست اخير ايران مدعي شده اند پاكستان ريگي را دستگير كرده و تحويل داده يا آمريكا معامله كرده و ريگي را به ايران فروخته است. البته سران فتنه هم برخلاف شادماني عمومي ملت ايران، در بهت و سكوتي سنگين فرو رفته اند. شركت هواپيمايي قرقيزستان در اين ميان اذعان كرد كه ايران هواپيماي قرقيزي را نشانده و ريگي و همراه وي را در بندرعباس دستگير كرده است. اما مي ماند دو نكته ديگر، يكي سكوت سنگين سران فتنه كه گويي مانند مقامات آمريكا و انگليس و اسرائيل روي ميخ نشسته اند و برخلاف قاطبه ملت ايران نمي توانند شادمان و مفتخر و مبتهج باشند. آيا ريگي به كفش يا ميخي بر تن آنها نيست؟! آنها نيز مانند سركرده تروريست ها، مظنون و سوژه سيستم امنيتي و اطلاعاتي جمهوري اسلامي هستند و وقتي بخشي از شبكه وابسته به آمريكا ضربه مي خورد، ارتعاش هاي اين ضربه طبيعتا اين حضرات را نيز مرتعش مي كند. نكته دوم، هراس وسيع گروهك هاي رنگ به رنگ ضدانقلاب است كه پس از فتنه سبز، جان گرفته بودند اما اكنون دوباره نيمه جان و هراسان شده اند. اگر سري به رسانه هاي آنها بزنيد، به صراحت از اشراف اطلاعاتي جمهوري اسلامي ايران حتي در عمق اروپا ابراز وحشت مي كنند. آنها هم ريگي به كفش دارند و همزمان ريگ هاي ديگري به كفش آمريكا هستند. آنها خائنند و حق دارند هراسان باشند كه گفته اند الخائن خائف"

در خاتمه اینکه چرا مدعی قلم بر دست یادداشت روز نویس خالی بند و سناریو ساز که همه را متهم و تهدید نموده است که چرا داستان سرائی دروغ سر هم بندی شده آدم ربائی هوائی را قبول نکرده اند ؟ مشخص نیست که این مدعی چرا نگفته است که چگونه و کجا سر شماری آماری نموده که متوجه شده است که قاطبه ی مردم ایران خوشحال از این اقدام آدم ربائی هوائی یا تحویل گرفتن عبد المالک ریگی از طریق زد و بندهای پشت پرده و باج دادن به دولت پاکستان می باشند که وی به عنوان برگ برنده وبا دسته گل بی لام دادن به پاسداران اطلاعاتی ادعایش را کرده است .در مقابل رقیب مغلوب را متهم و تهدید کرده است که چرا به به و چه چه برای این سناریوسازان نزده است ؟ البته باید افزود که این ادعای کمدی هم که دسته کمی از ادعای 25 میلیون رأی دادن به پاسدارگماشته احمدی نژاد در 22 خرداد یا کودتای تقلباتی ندارد که دروغ از این بزرگتر در تظاهرات نمایشی ساندویجی ساندیسی 9 دی تکرارشد.سپس از این دو دروغ بزرگتر در نمایش حکومتی 22 بهمن با ادعای مضحک 50 میلیون ساندیس خوران باز هم تکرارشد . اکنون برای رفع ابهام سناریو سازان صید وشکارچیان هوائی بدون خطا سئوال سئوال است که اگر چنانچه صداقت و شهامت دارند چرا تلاش نمی کنند برای اثبات ادعای خود و کسب سر شماری نظر آزاد قاطبه ی مردم ایران فراخوان یا مجوز یک در یک رفراندوم آزاد را به مردم ایران بدهند؟ یا حد اقل اجازه آزادانه به مردم محروم سر زمین سوخته و نفرین شده استان سیستان و بلوچستان بدهند تا اینان وارد خیابان شوند تا که مشخص شود که اینان چه می گویند البته اگر قبول دارند که مردم محروم این استان جزوقاطبه ی مردم ایران محسوب می شوند وهمچون برادران ریگی نیستند که مستحق اعدام شدن باشند؟

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/881210/2.htm#other201


دروغ نامه ی کیهان دوشنبه 10اسفند ماه سال 1388