" روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 5 اردیبهشت ماه سال 1389 "

نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری: نفت و گاز نيازمند همت مضاعف""

""اعتراف به ریشه مداخله گری وکارشکنی در تولید میزان 12 میلیون بشگه نفت روزانه در 6 سال آینده در عراق و اخلال گری بدلیل وحشت از تبدیل بقدرت نفتی و اقتصادی وتهدید شدنش برای حاکمان تهران "

پیرامون سیاست غارتگری و چوب حراج بر منابع و ذخایر طبیعی کشور زدن که بطور سیستماتیک 31 سال است ادامه دارد . اکنون سئوال است آخر زمانیکه 80 % جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی بسر می برند و هرروز وضعیت معیشتی شان بدتر می شود . از سوی دیگر جائیکه خباز وکیل الدوله ی بازار مکاره ی هشتم کمدی ودکوری و انتصابی تازگی از رئیس جمهور پاسدار گماشته احمدی نژاد سئوال کرده است که دولت نا مشروع چر ا با در آمد 370 میلیارد در آمد نفت حتی یک چهارم وظیفه ی خودش را انجام نداده است؟ همچنین گذشته از اینکه سلسله زنجیره ای تور سفر های داخلی و خارجی کلی هزینه ی سنگین در بر داشته است . در صورتیکه هر گز به مطالبات مردم و قول های داده شده به اینان پاسخ داده نمی شود . مهمتر اینکه روند رشد نرخ تورم و گرانی لجام گسیخته با فقر و بیکاری همچنان ادامه دارد . مشخص نیست که برای چه بر گزاری اجلاس و کنفرانس و سیمینار های گوناگون داخلی و خارجی در تهران یا جزیره ی کیش برپا می شود که کلی هزینه های تشریفاتی باج دادن صرف این مراسم تشریفاتی و تبلیغاتی می شود که در راستای کسب مشروعیت پوشالی کاذب است ؟ از جمله اجلاس خلع سلاح اتمی و کشتار جمعی در تهران تمام نشده خبر از نمایشگاه نفت و گاز و پتروشیمی با حضور 1350 شرکت داخلی و خارجی در تهران داده شده است که ادعا هم شده از اهمیت و حساسیت خاصی بر خور دار می باشد . زیرا که شرکت های داخلی یا مربوط به پاسداران و بسیج یا سایر ارگان های سر کوبگر و آقازاده های حکومتی شرکای شان می باشد . عجیب است که نمایشگاه قرار است در ایران بر گزار شود ولی با فلسفه از ریش بریدن و پیوندن سبیل کردن و در راستای مبارزه و دشمنی با آمریکا کردن اینگونه ادامه ی موضوع به عراق منتهی شده است که در آنجا سرمایه گذاری های خارجی نفتی جریان دارد:

"يكى از بزرگترين و پردامنه‏ترين اين برنامه‏ها در كشور عراق درحال وقوع است. واقعيت اين است كه با وجود تمام تلاشهايى كه مردم و مسئولان اين كشور در راستاى حفظ استقلال خود انجام مى‏دهند، حضور گسترده سرمايه‏گذاران جهانى از شرق و غرب جهان بر سر سفره گسترده نفت عراق امرى اجتناب‏ناپذير است؛ ناگزير از آن رو كه ممانعت از حضور اين سرمايه‏ها هم تا حدودى از اختيار عراق خارج است چرا كه اصولاً اين كشور با همين هدف اشغال شده و از طرف ديگر منابع مالى حاصل از اين سرمايه‏گذاريها براى بازسازى زيرساختهاى ويران عراق ضرورى است. محصول اين جبر و اختيار براى عراقی ‏ها هرچه باشد، براى ايران چيزى نيست جز محدوديت بيشتر در حوزه اقتصادى و به تبع آن بالا رفتن تهديدات امنيتى"

فراموش نشود سر مقاله نویس در دنباله ی مقاله ی خود هدف از اشاره داشتن به مسئله بزر گترین قرار داد ها و طرح های نفتی خارجی که در عراق منعقد شده آنگونه که قرار است با سر مایه گذاری های سنگین نفتی که در شرف تکوین و بهره بر داری د ر عراق است . این کشور در 6 سال آینده قادر خواهد بود ظرفیت میزان تولیدی نفت خود را تا 12 میلیون بشگه نفت در روز بالا ببرد و بالا تر از عربستان در مقام اول صادر کنندگان نفت در منطقه و سازمان اوپک قرار گیرد . اما اکنون اعتراف شده است که این اقدام برنامه ریزی نفتی در عراق موجب عوارض ضرر و زیان اقتصادی و نفتی فراوان و این چنین سبب تضعیف قدرت حاکمان تهران و ضربه پذیری شان خواهد شدبه خصوص در ایران به سرمایه گذاری 31 میلیارد دلار سالیانه برای صنعت گاز ونفت است که با بودن این رژیم از رأس تا ذیل آلوده به فساد و وجود شکاف و اختلاف در بالا و در گیر جنگ قدرت و ثروت امکان پذیر نیست. بهرحال لیست ضرر و زیان و عوارض ناشی از عراق قوی شده با سرمایه گذاری نفتی و تولید بالای روزانه ی نفت این چنین رتبه بندی شده است:

" برنامه‏ريزيهاى انجام شده از سوى اين همسايه 30 ميليون نفرى غربى ما حاكى از آن است كه دستيابى به توليد روزانه 12 ميليون بشكه براى 6 سال آينده هدفگذارى شده است؛ درصورت تحقق اين برنامه‏ها كه به عقيده بسيارى از كارشناسان و توجه به فعاليت 6 شركت بزرگ و معتبر بين‏المللى در ميادين و بلوكهاى نفتى عراق، دور از دسترس نخواهد بود، عراق ظرف 6 سال آينده، بزرگترين توليد كننده نفت جهان و جايگزين عربستان خواهد شد. اين اتفاق داراى پيامدهاى متعددى براى ايران خواهد بود. نخست اينكه هزينه تحريم احتمالى كشورمان را در خريد نفت براى كشورهاى استعمارگر به شدت كاهش مى‏دهد و امكان و احتمال همراهى ديگر كشورها، حتى شركاى اصلى ما را افزايش خواهد داد چرا كه عراق به عنوان بزرگترين و يا حداقل يكى از عمده‏ترين توليد كنندگان نفت كه داراى ساختارى كاملاً وابسته به غرب در حوزه انرژى خود است، مى‏تواند كمبود نفت ايران را در بازارهاى جهانى جبران كند. دوم اينكه با افزايش درآمدهاى نفتى عراق و افزايش رشد اقتصادى اين كشور، قطعاً الگوى تجارى و بازرگانى آن در رابطه با ايران تغيير مى‏كند و با وجود تمام سرمايه‏گذاريها و بسترسازيهايى كه در بخش دولتى و خصوصى براى استحكام پايه‏هاى حضور اقتصادى خود در عراق انجام داده، اين كشور تحت فشار سلطه‏جويان و برمبناى منطق اقتصادى، الگوهاى رفتارى ديگرى در رابطه با ايران در پيش خواهد گرفت كه نهايتاً به كاهش صادرات غيرنفتى، به عراق منجر خواهد شد. و سوم اينكه، درآمد حاصل از فروش نفت، امكان سرمايه‏گذاريهاى فراوان در حوزه صنايع پائين دستى و پتروشيمى را براى عراق فراهم مى‏آورد كه اين مسئله مى‏تواند بازارهاى صادراتى محصولات پتروشيمى ما را به خطر بيندازد. مسئولان و مديران كشورمان بايد درحال حاضر تسريع و تسهيل در طرح‏هاى نفت و گاز كشور را در اولويت اصلى قرار دهند و براى اين كار از هر روش معقول و ممكنى براى تأمين منابع مالى مورد نياز بهره ببرند. پيشى گرفتن قطر از ايران در برداشت از ميدان مشترك گازى پارس جنوبى، سرمايه‏گذارى‏هاى عمان در ميدان مشترك هنگام و خيز برداشتن عراق براى استخراج از 5 ميدان نفتى مشترك با ايران، همگى بر ضرورت همت مضاعف در حوزه جذب منابع مالى براى حوزه انرژى كشورمان تاكيد دارند. بنابر آمارهاى رسمى، تحقق اهداف برنامه پنجساله پنجم كشور در حوزه نفت و گاز نيازمند 25 تا 31 ميليارد دلار سرمايه‏گذارى سالانه در حوزه بالادستى نفت و حدود 40 ميليارد دلار در حوزه گاز است كه در شرايط فعلى كار چندان ساده‏اى به نظر مى‏رسد"


در خاتمه اینکه اینگونه که سر مقاله نویس بطور شفاف اعتراف کرده است که چگونه حاکمان تهران نه خواهان توسعه و پیشرفت عراق نمی باشند ، بلکه فاش نموده است که دلیل و اهداف مداخله گری در امور داخلی عراق چیست و برای چه پاسداران و عوامل نفوذی شان در عراق با اقدامات تروریستی و انتحاری و انفجاری در عراق موجب نا امنی و بی ثبات کردن این کشور عراق شده اند؟ به خصوص اینکه اکنون با این اعتراف مشخص شده است که سرنخ انفجار لوله انتقال نفت از عراق به ترکیه کجاست که دو روز پیش رخ داده شد و خبرش باز تاب داده شد؟ همینطور در راستای چه اهداف پلید و خائنانه ی پشت پرده می باشد؟ زیرا که اکنون دیگر جای ابهامی باقی نمانده است که چرا قبل از انتخابات پارلمان عراق سپاه پاسداران چاه نفت جزیره ی فاو در عراق را اشغال نظامی کرد؟ یا اینکه هدف اخلال گری و کارشکنی در این انتخابات پارلمانی عراق چیست؟ یا اینکه چرا حاکمان تهران و پاسداران کودتا گر با توطئه و دسیسه زور می زنند تا که نوری مالکی دست نشانده دوباره نخست وزیر عراق شود وعراق همچنان حیات خلوت برای حاکمان تهران باقی بماند؟ یا اینکه چرا تأکید می شود که نیروهای آمریکائی عراق می بایست از این کشور اخراج شوند ؟ برای اینکه حاکمان تهران می خواهند هم خودشان جای آمریکا را بگیرند ،هم اینکه اجازه ندهند تا عراق تضعیف شده و وابسته و غیر مستقل و بی ثبات تبدیل به یک کشورامن و با ثبات و مستقل شود که با همسایگان و جهان عرب و غرب و داشتن دولت سکولار دارای راوبط صلح آمیز باشد که اکنون در راستای آن اهداف آمادگی جذب سرمایه گذاری نفتی دارد. در نهایت اینگونه شرایط سبب افزایش تولید و موجب توسعه ی اقتصادی و گسترش امکانات خدماتی و ترمیم و بازسازی مناطق تخریب و ویران شده در عراق شود . زیرا که در صورت چنین اتفاقی بنا بر اعتراف سرمقاله نویس اگر عراق به اولین صادر کننده ی نفت و قدرت اقتصادی در منطقه تبدیل شود آنگاه موجب تهدید و به خطر انداختن صادرات جدی نفت و آسیب پذیری حکومت متزلزل حاکم بر ایران خواهت شد.

هوشنگ – بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1389/13890205/13890205_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html

" روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 5 اردیبهشت ماه سال 1389