روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 24 فروردین ماه سال 1389

نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " ديكته صهيونيستي به خط اوباما"

" درروند دفاع از اهداف پروژه ی هسته ای فحاشی و هتاکی و تهدید و تحقیر کردن رئیس جمهور آمریکا اوج گرفته است "

سرمقاله نویس مهاجم و هتاک بدون آنکه کلامی بگوید که چو نوع اقداماتی منجر شد که به جای عریضه نویسی های 18 صحفه ای پاسدار گماشته احمدی نژاد به بوش که بنا بر نظر آخوند احمد جنتی الهی نامه ای بود که هیچکس در جهان جرأت نوشتن چنین نامه ای را نداشت . یا اینکه از ارسال نامه ی تبریک این پاسدار به باراک او مابا ریاست جمهور آ مریکا بگوید که زمان زیادی از آن نمی گذرد که چشم به سیاست تغییر تبلیغاتی انتخاباتی ریاست جمهوری رئیس جمهور آمریکا دوخته شده بود که توقع بود این سیاست تغییر منتهی به چشم پوشی دسترسی به سلاح هسته ای شدن حاکمان تهران شود که چون این توقع به واقعیت نپیوسته است . بنابراین پس از فحاشی و بر خورد توهین لمپنی کردن پاسدار گماشته احمدی نژاد که به خاطر موضع گیری اخیر باراک اوبا ما می باشد .اکنون اینگونه نوبت تحلیل پاسخگوئی دادن از سوی سرمقاله نویس به اوباما رئیس جمهور آمریکا رسیده است:

"اقدام قابل تامل است لحن جديد واشنگتن در تقسيم بندي فضاي پيراموني است كه طي آن خاطرنشان شده است آمريكا غير از ايران و كره شمالي هيچ كشور ديگري را هدف حملات اتمي احتمالي خود قرار نمي دهد. به عبارت ديگر رئيس جمهور آمريكا ايران و كره شمالي را به صورت تلويحي مورد تهديد حمله اتمي قرار داده است . اين تهديد واشنگتن در مقايسه با سياستهاي گذشته آمريكا كاملا تازگي دارد و نشانگر آنست كه اوباما در عين ادعا براي در پيش گرفتن يك سياست جديد و تلاش براي تغيير دادن مناسبات آمريكا با فضاي پيراموني نه تنها حركتي در جهت بهبود چهره كريه سياستهاي ضد انساني واشنگتن در پيش نگرفته بلكه حتي وقيح تر از گذشته درصدد اعمال يك سياست جديد تهاجمي و تروريستي است تا با توسل به ارعاب در فضاي پيراموني زمينه هاي احياي سلطه جهنمي گذشته را فراهم سازد"

سرمقاله نویس مثل همیشه بدون اشاره به ریشه و عامل تهاجم نظامی افغانستان و عراق به پردازد که از سوی آمریکادر زمان بوش انجام شد . یا اینکه نقش حاکمان تهران به ویژه همکاری کردن شان در این اشغال گری را بیان کند. یا اینکه بگوید که اگر چنانچه این اشغال گری ها برای مردم منطقه و آمریکا ضرر و زیان مادی و انسانی در بر داشته است ولی برای حاکمان تهران منافع کلان در بر داشته است . همینطور بدون اینکه قلم زن مدعی اشاره ای به چگونه کشته شدن نظامیان آمریکائیان در این دو کشور افغانستان و عراق نماید و از سیاست دخالت گری پاسداران در این دوکشور اشغال شده کلامی بگوید. یا بگوید برای چه حاکمان تهران اصرار بر اخراج نظامیان آمریکا از این دو کشور می کنند . خلاصه از ارسال تسلحیات کشنده همچون بمب های کنار جاده ای برای منفجر نمودن خودر وها با کشته شدن نظامی از ایران به این دو کشور اشغال شده بگوید . همچنین بدون آنکه از دلیل حاد شدن بحران پرونده ی هسته ای چیزی بگوید. اما در عوض اینگونه از اهمیت حساسیت مردم آمریکا برای تحویل گرفتن اجساد بیشتر کشته شد گان آمریکائی با هزینه ی کلان مادی گفته است :

"آنچه در اين ميان اهميت بيشتري پيدا مي كند حساسيتي است كه بايد مردم آمريكا نسبت به رفتار و تصميمات غيرمنطقي رهبران خود نشان دهند. چرا كه در واقع اين مردم آمريكا هستند كه ناچارند هر روزه اجساد بيشتري را دريافت كنند بحران جدي تري را تحمل نمايند مشاغل خود را از دست بدهند ماليات بيشتري بپردازند ولي همچنان احساس ناامني كنند"

سرمقاله نویس در ادامه رئیس جمهور فرانسه را یهودی زاده ی حقوق بگیر موساد دانسته است که چرا علیه ی پروژه ی هسته ای رژیم پاسداران کودتاگر نا مشروع موضع گیری کرده است . همینطور باراک اوباما را بدلیل موضع گیری مشابه کردن به آلت دست و بلند گوی صهیونیست ها بودن متهم نموده است و بالاخره با نماینده ی مردم فلسطین شدن این چنین باراک اواما را به سرنوشت بازی کردن جنون آمیز تهدید کرده است:

"پيش از آمريكا « نيكلاي ساركوزي » با ادبيات تقريبا مشابهي به تهديد اتمي ايران پرداخت . براي درك ريشه ها و خاستگاه مشترك اين تهديد لازم است نسبت به اين نكته حساسيت نشان دهيم كه ساركوزي هم يك يهودي زاده است و براي سالها حقوق بگير « موساد » بوده و چه بسا هنوز هم باشد! اين پديده نشانگر آنست كه صهيونيست ها تهديد اتمي آمريكا عليه ايران را يك امتياز براي خودشان ارزيابي مي كنند و از اين بابت خشنود به نظر مي آيند ولي چنين تهديدي قطعا براي آمريكا يك فرصت و يك امتياز نيست و در مقياس وسيعي عواقب آن شايد براي هميشه گريبانگير آمريكا و اتباعش خواهد بود. اين تهديد ماهيت واقعي آمريكا را آشكار ساخت و قويا ثابت نمود كه آمريكا به كلي غيرقابل اعتماد است و حتي رئيس جمهور اين كشور ديكته هاي صهيونيست ها را در زمينه سياست خارجي خطاطي مي كند. . موضوع مهم در اين ميان مواضع فريبكارانه اي است كه آمريكا در قبال ملت ايران اتخاذ كرده و مرتبا ادعا مي كند گويا دوست ملت ايران است و قلبش براي آن مي طپد! اين رسوائي تاريخي گريبانگير آمريكا شده كه تحت تاثير القائات صهيونيستي تلفيقي از بلاهت و شرارت را به عنوان خميرمايه ديپلماسي جهاني واشنگتن در معرض ديدگان حيرت زده دنياي معاصر قرار دهد و فضاي نفرت انگيزي را به وجود آورد كه فقط مشتي صهيونيست جنايتكار براي اوباما كف بزنند و به رقص و پايكوبي به خاطر اين تهديدات جنون آميز بپردازند. البته آمريكا با سرمايه گذاريهاي بدفرجام در جهت رضايت مشتي تروريست خون آشام در فلسطين اشغالي زيانهاي فراواني را متحمل شده و شايد از اين نكته همچنان غافل باشد كه به خاطر خوش خدمتي به صهيونيستها ناچار به پرداخت بهاي گزافي شده ولي با توسل به اين تهديدات جنون آميز وارد بازي خطرناكي شده كه شايد براي هميشه آمريكا واتباعش از عواقب آن هراسان خواهند شد بدون آنكه راه گريزي باشد.


در خاتمه اینکه هرچه زمان جلو می رود ضمن فاش شدن عوامفریبی و دروغگوئی و پنهان کردن اهداف پروژه ی هسته ای از سوی حاکمان تهران که در سالیان گذشته اعمال وادامه داشته مشخص می شود . از سوی دیگر با بر طرف شدن توهمات ادعای وارونه ی غیر نظامی بودن اهداف هسته ای که ناشی از سیاست مماشات گری و وقت کشی کردن بوده است . اکنون بطور شفاف ضریب نیاز حاکمان تهران به دسترسی به سلاح هسته ای نیز برجسته تر شده است. همچنین در روند جنگ دفاع از اهداف هسته ای منجر به افشا شدن نوع گفتمان لمپنی و تهدید آمیز توهین آمیز رژیم غیر متعارف شده است که چگونه هر زمان که غرب در برابرش نرمش و سازش و مماشات گری از خود نشان داده است . این سیاست منتهی به افزایش طلبکاری کردن توقعاتس شده است و هر موقع بر سیاست بر خورد غیر از این شده است از سوی حاکمان تهران و مطبوعات و رسانه های تبلیغاتی واکنش پرخاشگرانه و اهانت آمیز نشان داده شده است که بوضوح اثبات می کند شیوه ی اصولی تنظیم رابطه ی مشابه بر خورد حاکمان تهران می باشد . چونکه اینان تابع فلسفه زور هستند و زبان و گفتمان زور را می فهمند. مشروط بر اینکه اینگونه فحاشی و اهانت و تهدید کردن نه ناشی از قدرت که بر عکس از موضع ضعف و وحشت حاکمان تهران است که برای دفع خطر قدرت نمائی کاذب و پوشالی اتخاذ شده است.

هوشنگ – بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1389/13890124/index.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 24 فروردین ماه سال 1389