" تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل "
در کجای دینا یک باز جوی شکنجه گر پرونده ساز و اعتراف گیر و تواب ساز می تواند با توابان و نادمان همکارش روزنامه شود و با همان شیوه ی تجربه شده ی بازجوئی در زندان ها مشغول تحریف گری و تهدید کردن و خاموش نمودن صدای معترضان و منتقدان و دگراندیشان شود ؟ تازه هرگاه که خود از سوی شاکیان در مظان اتهام قرار می گیرد و می بایست در داد گاه نمایشی حضور داشته و محاکمه شود با عوض کردن جای شاکی و متهم ، شاکیان را جای متهم می نشاند و با ردیف کردن لیست بالا و بلند، اتهامات اینان محاکمه و محکوم می کند . البته اتهامات وارده مطرح و نسبت داده شده بر اساس استناد و مدارک گرد آوری شده ی پرونده سازی های در دروغ نامه ی خودش می باشد. مهمتر اینکه بدون توجه به دریافت جوایز گوناگون سینمائی برون مرزی به امثال سینما گرانی همچون عباس کیارستمی که اعطای جوائز به اینان بیشتر جنبه اهداف سیاست مماشات گری دارد تا که هنری باشد . با این وجود نه اینکه دریافت اینگونه جوائز ایراد و اشکالی ندارد، بلکه بسیار خوب و مناسب هم هست . چون زیر چتر آن می شود مانورتبلیغاتی داد و مشروعیت برون مرزی کسب نمود. ولی اگر چنانچه جایزه در مورد صلح نوبل باشد. به خصوص اگر مربوط به زن همچون خانم شرین عبادی باشد. آنگاه نه اینکه اینگونه جوائزایجاد مشکل می کند ، بلکه موجب درد سر برایدریافت کنند و سبب تناقض گوئی آشکار برای منتقدش می شود. برای اینکه اکنون چون سر بازجوی متهم به جای اینکه می بایست پاسخگوی اتهاماتی باشد که در دروغ نامه ی کیهان به خانم شیرین عبادی دارنده صلح نوبل وارد شده است. ولی با کمال تعجب این متهم لیست بالا بلندی از اتهامات ردیف شده ی علیه ی شاکی تنظیم نموده است . یعنی همان اتهامات که موجب شکایت علیه وی شده است با تکرار مجددش هم تبلیغات تدافعی و هم بندهای کیفر خواست علیه شاکی خود کرده است .
مهمتر اینکه وکلای مدافع ایشان هم بیش از خانم شیرین عبادی شاکی از سوی متهم مورد اهانت و وابستگی به بیگانگان همچون آمریکا و اسرائیل و صهیونیست ها واقع شده اند. حال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل که وقتی با دارنده ی جایزه ی صلح نوبل شاکی و وکلای مدافع ایشان اینگونه بر خورد می شود چگونه با سایر متهمان سیاسی و حقوق بشر و مطبوعاتی و داشجوئی و زنان و کار گری منتقد و ناراضی دگر اندیش در زندان و بیداد گاه ها ب خورد می شود؟
آخر کجای دنیا سابقه دا رد یا حتی درحکوت های دیکتاتوری و کودتائی و استبدادی یا مرسوم بوده است که اینگونه رفتار شود که در حاکمیت فاشیستی مذهبی کودتائی نامشروع پاسداران در ایران اعمال می شود ؟ اسفناک تر اینکه جائیکه سنگ بسته وسگ رها شده باشد . می بایست هنگامی که سیاست پیگیرایجاد رعب و وحشت و اختناق و سر کوب در جامعه گسترده ترمی شود و فضا منقبض تر می گردد و بموازات آن هرروز مطبوعات بیشتری بر زیر تیغ سانسور برده می شود و توقیف و تعطیل می شوندو قلم ها شکسته و خبر نگار و روزنامه نگاران بیشتری باز داشت می شوند طوریکه حاکم ایران متهم به قصاب مطبوعات در جهان شده اند . در چنین شرایطی چرا نمی باید یک پاسدار سر بازجوی حرفه ای اتهام زن و پرونده ساز در دروغ نامه خود کیهان که ارگان تبلیغاتی پاسداران کودتا گر است . همچنین نماینده ی رهبر لوطی جماران می باشد . از موضع ، نه شاکی که قاضی و رئیس بیداد گا نمایشی فر مایشی نشود و کیفر خواست علیه ی شاکیان خود و وکلای مدافع شان تنظیم و حکم محکومیت برای شان صادر نکند؟
در خاتمه اینکه چرا جهان متمدن به خصوص غرب در مورد اینگونه اقدامات ضد بشری و تعویض کردن جای شاکی و متهم یا قربانی و جلاد سکوت کرده اند؟ به ویژه اینکه مسئولان جوائز دهندگان صلح نوبل که مورد اتهام و وابستگی به صهیونیستم واقع شده اند حد اقل در دفاع از حق خودشان واکنش اعتراضی نشان نمی دهند و چرا از حرمت انسانی و رعایت و احترام به حقوق بشر و دفاع از آزادی قلم وبیان نمی کنند و حاکمان ضد زن و دشمن آزادی و قلم و بیان در ایران با سربازجو حسین شریعتمداری را محکوم نمی کنند؟
هوشنگ - بهداد
http://www.kayhannews.ir/890130/2.htm#other201
دروغ نامه ی کیهان دوشنبه 30فروردن ماه سال 1389
حسين شريعتمداري فاش كرد
اسناد تكان دهنده وابستگي شيرين عبادي در دادگاه كيهان