دروغ نامه ی کیهان شنبه 23 مرداد ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان "تحريم ، روشي كه وجود نداشت! "
شتر در خواب بیند پنبه دانه ، گهی لف لف خورد گه دانه دانه
فقط به خاطر داشته باشید که از همان زمان 13 آبان سال 58 که سفارت آمریکا در تهران اشغال شد و خمینی شیاد ردانه گفت هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید چون آمریکا ام الفساد است . تا اینکه این جنگ زرگری چاشنی جنگ خانمان بر اندازانه ی موهبت الهی ایران و عراق نامیده شد. در نهایت به اشغال نظامی افغانستان و عراق انجامید تا امروز که منتهی به کودتای پاسداران و حذف رقیب مغلوب دوم خردادی ها از صحنه قدرت و رقابت شده است . صد البته که در شرایط کنونی که پیرامون بحران هسته ای و تحریم های اقتصادی این جنگ لفظی روانی تبلیغاتی با آمریکا حاد شده است . نه اینکه همه ی صداهای مخالفان ومعترضان و منتقدان و رقبا به اتهام آمریکائی بودن یا جاسوس و ستون پنجم و پیاده نظام دشمن حذف یا خاموش و متهم شده اند . بلکه موجب منحرف کردن اذهان عمومی و سر کار گذاشتن مردم با قول و وعده های سر خرمنی و نا کجا آبادی شده است.مهمتر اینکه برابر همین دوران حق و حقوق مردم پایمال شده و مطالبات شان به خصوص محرومان و تهی دستان نا دیده انگاشته شده است. در عوض همه منابر نمازجماعات و تریبون های دولتی و دستگاه و بلند گوهای خبر رسانی و مطبوعات از جمله یادداشت روز های همین دروغ نامه ی کیهان مختص روضه و رجز خوانی و مبارزه طلبی و تحریف و سفسطه گری حوزوی و پاسداری آشکار محور همین موضوع دفاع کردن از اهداف هسته ای و وانمود کردن بی اثر بودن تحریم ها و عدم گزینه ی نظامی از سوی آمریکا شده است.تازگی ها بازی و مانور دادن با این مقولات ذکر شده بصورت تاکتیکی و استراتژیکی بیان و دنبال می شود تا نشان داده شود تحلیل و تفسیر و ادعا ها دقیق و مستند و علمی و رسمی و حساب شده مورد ارزیابی کارشناسانه واقع شده اند. البته بدون شگرد نخ نما شده و لورفته ی هرا ز گاهی با سیاست باج و هدیه دادن هابه فلان رئیس قبیله و عشیره جزیره یا کشور گمنام در آفریقا و آمریکای لاتین یا اقیانوسیه به ایران کردن شان به دعوت تاکه با ولی وقیح رهبر لوطی جماران دیدار داشته باشد . به خصوص به مناسب های گوناگون همچون مراسم دهه ی زجر و امثالهم تاکه ثابت شود گویا رژیم ضد بشری در شرایط بحران عدم مشروعیت و انزوای بین المللی بسر نمی برد. به ویژه اینکه فشار تحریم ها هم اثری ندارد . اکنون بر اساس اینگونه تجر بیات و سیاست های اعمال شده نتیجه گیری شده است که پس از تصویب قطعنامه ی 1929 تحریم ها در شورای امنیت ساز مان ملل برای اینکه نشان داده شود که بمناسبت آستانه ی انتخابات نوامبر در آمریکا رئیس جمهور زیاد هم نا توان نیست.زیراکه این چنین نیاز به بلند گوهای تبلیغاتی در برون از آمریکا برای تبلیغات تحریم ها دارد :
" نیاز به اين گوشه و آن گوشه دنيا ميكروفوني می باشد تا که یافت شود که پشت سر هم مثلا با اشاره به اينكه فلان شركت خاص ديگر از اين به بعد اتومبيل هاي لوكس به ايران صادر نخواهد كرد، نتيجه بگيرند پس تحريم ها دارد اثر مي كند و بعد براي خود كفي بزنند و... اما همه اين سر و صداها شايد براي آن است كه كسي نپرسد واقعا چه اتفاقي در حال رخ دادن است"
مهمتر اینکه قلم بردست یادداشت روز نویس بدون آنکه به چگونگی کامل دور زدن فرار از تحریم شکنی ها اشاره کند. یا از مرغوب و نا مرغوب بودن کیفیت کالاهای مورد نیاز سخنی بگوید . فقط از شیوه ی جانشینی کالا و تنوع بازارهایش سخن گفته و د ر ادامه آنگونه که خود خواسته نتیجه گرفته است که سیاست چوب حراج بر منابع و ذخایر کشور چاشنی سیاست باج دادن ها می شود و در نهایت منجر به مانور دادن خرید کا لاها از منابع دیگر در بازار رقابت اقتصادی می شود . چون با یافتن راه فرار و دور زدن قانون تحریم ها سبب خواهد شد تا که دیگر مقوله ی تحریم ها کار بردی نداشته باشد یا بقول وی چنین پنبه اش زده شود .
"واقعيت اين است و همه كيس هاي قبلي تحريم در يك دهه گذشته هم نشان داده كه اقتصاد جهاني شده فقط منطق سود را مي شناسد و وقتي دو عنصر خريدار و پول وجود داشته باشد، حتما طرف ديگر معادله يعني فروشنده و كالا هم پيدا خواهد شد و معامله شكل خواهد گرفت. اين فرايند اساسا دستوري عمل نمي كند و منتظر اجازه و خرده فرمايش هيچ كشوري هم نيست.ايران در 20 سال گذشته به خوبي اين موضوع را درك كرده كه جهاني شدن اقتصاد لااقل 3 امكان منحصربفرد بوجود آورده است كه باعث مي شود تحريم- آن هم تحريم كشوري مانند ايران- چيزي بيش از يك گزينه تبليغاتي نباشد كه به درد حفظ آبروي غرب مي خورد اما تاثيري بر رفتار كشور هدف نخواهد داشت. امكان نخست «تنوع فروشندگان» است. امكان دوم «تنوع در روش هاي مبادله» است.. تحريم ماهيتا چيزي نيست جز تحميل قواعدي به اقتصاد جهاني كه با ذات و مباني آن ناسازگار است و درست به همين دليل است كه جامعه اقتصادي كشورهاي مختلف حتي خود آمريكا همواره با آن از سر بي ميلي و رفع تكليف مواجه مي شوند و هرگز ديده نشده است كه آمريكا قادر باشد يك بلوك اقتصادي را وادار به اجراي جدي و پي گير تحريم ها بكند. سومين امكان «تنوع كالا»ست. بر فرض محال اگر واقعا غربي ها قادر باشند يك كالاي خاص را به طور صد در صد از دسترس ايران خارج كنند، تازه نوبت به انتخاب كالاهاي جايگزين خواهد رسيد كه باز هم تجربه نشان داده در همه موارد، موجود و قابل دسترسي است. در اثر به كار گيري اين امكان هاي جديد، تنها اتفاقي كه با برقراري تحريم ها -تازه به شرط اينكه اجرا شوند- خواهد افتاد اين است كه قيمت، كيفيت و زمان دسترسي ايران به كالا و خدمات مورد نياز خود اندكي جابجا شود والا هيچ نوعي از تحريم نمي تواند اساس مبادله را متوقف كند. . اينگونه است كه يك تناقض در بطن سياست تحريم شكل مي گيرد و غربي ها ناچار خواهند بود با صرف نظر كردن از مجازات اين شركت ها به دست خود همه آنچه را كه رشته اند پنبه كنند"
در خاتمه اینکه سیاست باج دهی که ناشی از سیاست فرصت سوزی هسته ای می باشد .با وجود اینکه این سیاست لو رفته و سوخته شده است . طوریکه تا کنون بدلیل پیمان شکنی روی و چینی ها و مغبون شدگی چندین بار هم مورد انتقاد شدید مطبوعات و مقامات رژیم ضد بشری واقع شده است . ولی از روی نا چاری همچنان بطور خوشباورانه به سیاست تجارت پیشگی فرصت طلبانه ی روسیه و چین به بازار غارتگری ایران به خصوص در زمینه ی فروش بنزین چشم دوخته شده است که بلی شرکت های وابسته با اینان حاضر ند با اغماض گری به اجرای سیاست تحریم های غربی تن ندهند . همچنین شرکت های دیگری هم وجود دارند که درون خاک آمریکا حضور و فعالیت اقتصادی ندارند که خارج از کنترل آمریکا می باشند که شرکت های جایگزین شرکت های غربی می شوند. بالاخره همانگونه که اشاره شد مردم و مطالبات شان نه مهم که موضوعی فراموش شده می باشند . به خاطر همین هیچگاه نه از یاد از مطاللبات شان می شود . نه نامی از موضع و نظرات شان برده می شود. در مقابل بر خلاف آزمون چندین بار آزمون شر یط بندی شده برروی اسب شل که منتهی به شکست شده است . ولی بازهم از اجراي تناقض آمیز بودن اقدام و اعمال سیاست روسی و چيني ها و تحریم شکنی شركت هاي وابسته به آنها سخن بمیان آمده است وادعا شده اگر چنانچه به خاطر ادامه ی تحریم شکنی شان مورد مجازات واقع شوند .مجازات کردن اين شركت ها باعث تيره شدن روابط با مسكو و پكن با غرب خواهد شد . گو اینکه منافع اقتصادی چین و روس ها با رژیم ضد بشری مهمتر است و ارجحیت دارد تا روابط اقتصادی که این دو با غرب و آمریکا دارند که علاقمند هستند قانون تحریم شکنی های خود با رژیم ضد بشری را ادامه دهند. بهر حال نتیجه گیری شده که ادامه ی چنین تناقضات موجب می شودکه سياست تحريم ها از سوی غربی ها منجر به صرف نظر كردن از مجازات اين شركت ها به خواهد شد و غربی ها به دست خود همه آنچه را كه رشته اند پنبه می كنند. یعنی امید به سیاست شتری بسته شده است که در خواب بیند پنبه دانه ، گهی لف لف خورد گه دانه دانه که ناشی از سیاست عدم موافقت با غنی سازی اورانیوم و نیاز به ادامه ی آن است که به وضوح نشان از جدی بودن تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای حاکمان تهران می باشد که به استقبال همگونه ریسک و خطر ها می روند.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890523/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان شنبه 23 مرداد ماه سال 1389
تحريم ، روشي كه وجود نداشت! (يادداشت روز)