روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 7 شهریور ماه سال 1389
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری "تكرار مواضع صهيونيستي در قاهره"
"توهین و پرخاشگری های تهدید آمیز همراه با اتهامات وارده به وزیر تولیدات جنگی سایر رهبران کشور مصر بدلیل روشنگری پیرامون تهدید خطر منطقه که ناشی از دست یابی رهبران رژیم ضد بشری به سلاح هسته ای می باشد "
عجیب که سیاست تهدید آمیز و دخالت گری رژیم ضد بشری بصورت یک رسم در آمد است آنگونه که اگر چنانچه هرگاه در مقابل 32 سال سیاست مداخله گری حاکمان رژیم ضد بشری ایران در امور داخلی سایر کشور های همسایه و منطقه که دنبال کرده اند. به خصوص در رابطه با مصر که این سیاست با فحاشی و توهین و اهانت رهبران این کشور همراه بوده است . اگر موضع انتقادی از سوی یک مقام مصری اتخاذ شود و اینگونه سیاست پر خاشگرانه غیر متعارف مورد انتقاد واقع شود. یا با روشنگری کردن محورش این سیاست محکوم گردد . آنگاه انگاری که منتقدان مرتکب آنگونه خطا و یا گناه کبیره و نا بخشودنی شده اند که مستوجب بد ترین اهانت و توهین های بد تر از گذشته هستند. بطور مثال اکنون که وزیر تولیدات جنگی مصر در مصاحبه خود به بلندپروازي‌هاي رژیم ضد بشری برایتلاش برای دستيابي به تسليحات نظامي اشاره کرده و از آزمایش موشک های دور برد و کوشش برای دسترسی به سلاح هسته ای نا مبرده و تأکید نموده است که اینگونه اقدام و تلاش ها موجب می شود تا كه بيشتر كشورهاي دنيا بويژه كشورهاي عربي را با رژیم ضد بشری دشمن شوند و باعث انزواي سياسي بيشتر ش گردد و افزوده در صورت دست یابی به سلاح هسته ای نه خطر برای اسرائیل است، چونکه این کشور خودش سلاح هسته ای دارد ، بلکه خطر جدی برای منطقه خواهد شد. بهمین دلیل به خاطر این روشنگری اهداف پلید رژیم ضد بشری از سوی وزیر مصر، موجب فاش شدن این واقعیت شده است که نه سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران رژیم ضد بشری کودتائی دیکتاتوری آنگونه تبدیل به دیپلماسی رسمی شده است که نه مورد انتقاد رهبران کشور های همسایه و منطقه واقع شده است ، بلکه در سال گذشته موجب شد تا که مردم ناراضی و خشمگین در تظاهرات های ضد حکومتی به خصوص در تظاهرات نمایشی و تا کتیکی روز قدس و 13 آبان برای اینکه پاسخ دندان شکن به سیاست دروغین اشک تمساح ریختن برای فلسطین و حزب الله لبنان حاکمان کودتائی داده باشند، فریاد شعار نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران سر دادند که عجیبب موجب کک بر توی تنبان عوامفریبان دین فروشان کودتائی حاکم شد چونکه سبب فاش شدن سیاستی شد که بیش از 3 دهه است زیر چتر اهداف پلید تروریستی در خاور میانه دنبال شده است . بنا براین اکنون مشخص است که چرا سر مقاله نویس می بایست به خاطر افشاگر ی وزیر تولیدات جنگی مصر، بر افروخته و پرخاشگر و عصبی و کف بر دهان آورده گردد و اینگونه رگبار اتها مات تو هین های تهدید آمیز را نصیب این وزیر و سایر مقامات مصری کرده است :
اگر ايران به تسليحات هسته‌اي دست يابد خطر بزرگي براي منطقه خاورميانه محسوب مي‌شود. اگر واقعاً ايران موشكي داردكه برد آن 3 هزار كيلومتر است بايد همه كشورهاي اروپائي با يكديگر متحد شوند تا اين كشور از اقدامات خودش دست بكشد. اگر كسي نداند اين اظهارات مسموم و كينه توزانه از كيست و صرفاً براساس شواهد و قرائن بخواهد گمانه زني كند، قطعاً با در نظر گرفتن مواضع خصمانه صهيونيستها نسبت به ايران، تصور مي‌كند اين موضع متعلق به يكي از مقامات صهيونيستي باشد. چرا كه پيش از اين، فقط صهيونيستها بوده‌اند كه با سمپاشي عليه مواضع مستقل ايران درصدد تحريك اعراب و كشورهاي اروپائي برآمده و آنها را به موضع گيري عليه ايران فرا خوانده‌اند. با اينهمه، از مقامات رژيم كمپ ديويدي قاهره هم كه سرزمين بزرگ مصر را در اختيار صهيونيستها قرار داده‌اند، بيش از اين و غير از اين انتظاري نمي‌رود. لكن حتي اين اراجيف هم نمي‌تواند چيزي را به نفع صهيونيستها تغيير دهد. چرا كه ملتها در دنياي عرب به خوبي مي‌دانند كه ايران اسلامي نه تنها خطري براي آنها محسوب نمي‌شود بلكه پشتوانه، افتخار و اعتبار دنياي عرب و دنياي اسلام و پرچمدار احياي حقوق فلسطيني در مقطع كنوني است. به عبارت روشن‌تر قدرت گرفتن روزافزون چنين كشوري نه تنها خطري تلقي نمي‌شود بلكه دلگرمي و اعتماد بنفس كشورها و ملتهاي عرب را بيشتر مي‌سازد. بدين ترتيب رژيم مفلوك قاهره مأموريت دارد با تلاش در چارچوب طرحهاي صهيونيستي به "ايران هراسي" دامن بزند و چنين وانمود سازد كه نه تنها اعراب از ايران مي‌ترسند بلكه گويا با ايران دشمن هستند و ايران را خطري عليه خود مي‌دانند! اين براي رژيم كمپ ديويدي قاهره ننگ بزرگي است كه "بلندگوي صهيونيستها" شده و به تكرار اراجيفي سرگرم است كه پيش از اين فقط از زبان صهيونيست‌ها شنيده مي‌شد. موضوع مهمتر به تكرار ادعاي دخالت ايران در امور داخلي اعراب باز مي‌گردد. ادعاي دخالت ايران، دقيقاً در شرايطي مطرح مي‌شود كه عراق و فلسطين در اشغال آمريكا و صهيونيست‌ها هستند و ابعاد دخالت و جاسوسي و جنايات اسرائيل در لبنان همچون روز، روشن است ولي سران رژيم قاهره چشمان خود را بر اين حقايق بسته و حتي بر آن مهر تائيد مي‌زنند و با ادعاي دخالت ايران در امور اعراب سعي دارند نظرها را به سمت و سوي ديگر منحرف سازند و بر جنايات مشترك آمريكا و صهيونيستها سرپوش بگذارند. در اين ميان، ماهيت كمپ ديويدي رژيم قاهره را نبايستي ناديده گرفت چرا كه ماموريت دارد در مورد "خطر اسرائيل" سكوت كند و با ادعاهاي واهي از "خطر ايران" سخن به ميان آورد و نه تنها اعراب را بلكه اروپا را عليه ايران تحريك نمايد! اگر اين وزير مصري و رژيم قاهره براي انجام اين ماموريت و خوش خدمتي، چيزي از صهيونيستها نگرفته باشد، در واقع سرش كلاه رفته ولي شايد حتي صهيونيستها هم روي اين خوش خدمتي‌ها حساب نكنند چون رژيم قاهره فاقد اعتبار لازم براي جا انداختن اين اراجيف و ادعاهاي تكراري و بي ارزش است. ايكاش اين وزير مصري بجاي پرداختن به اين مسائل و تلاش براي بدنام‌تر ساختن رژيم قاهره براي ترميم چهره منفور اين رژيم كمپ ديويدي تلاش مي‌كرد و اربابانش را از همكاري با صهيونيستها در راه استمرار محاصره سه ساله عليه غزه برحذر مي‌داشت"
بالاخره اینکه سر مقاله نویس در پایان با نماینده مردم مصر شدن اینگونه ادامه پرخاشگری و فحاشی و توهین کردن به رهبران مصر به خصوص وزیر تولیدات جنگی مصر را ادامه داده است :
"ملت بزرگ مصر حق دارد آزاد باشد و به عزت و اقتدار و شرافت دوران مبارزه با اشغالگران صهيونيست باز گردد. اين براي مصر افتخاري محسوب نمي‌شود كه وزير كابينه‌اش بلندگوي صهيونيستهاو بازگو كننده خواسته‌ هاي اسرائيل باشد. مصر عزيز و قهرمان، زماني احساس عزت و سربلندي مي‌كند كه در كلام و رفتار و مواضع دولتمردانش نشانه‌هاي عزت و اقتدار موج بزند و دوستان ملت مصر را خشنود و دشمنان كينه توز ملت بزرگ مصر را مايوس كند. افسوس كه در كلام و موضع اين وزير مصري كمترين نشانه‌اي كه باعث شادماني و سربلندي ملت سلحشور مصر باشد، يافت نمي‌شود و هيچكس، حتي خود اين وزير مصري نمي‌تواند از چنين مواضعي احساس شرمساري نكند"
در خاتمه اینکه چرا هیچگاه گفته نمی شود که برای چه بدون اینکه یک نظر سنجی آزاد بیطرفانه در ایران بر گزار شود تاکه مردم ایران آزادانه بتوانند نظرشان را بطور رسا بیان و اعلام کنند تا که معلوم شود چه نظری نسبت به رژیم ضد بشری و حاکمان شان دارند تا آنگاه مشخص شود که جایگاه امثال اینگونه قلمزنان پر مدعی وارونه گوی مقاله نویس کجاست و به نمایندگی از سوی کدام ملت و قشر جامعه وی قلمزنی و ادعا می کند که می تواند به خود حق دهد ماورای ادعای نماینده مردم ایران داشتن ، نماینده سایر کشورهای همسایه و منطقه هم به شود که اکنون سر مقاله نویس از موضع فر افکنی و طلبکارانه نماینده ی مردم مصر شده است و برای شان تعیین تکلیف نموده است که می بایست علیه ی حاکمان مصر بشورند و به جای حمایت کردن از تلاش حاکمان مصر برای مذاکرات صلح در خاورمیانه بسوی ائتلاف با رژیم ضدبشری اقدام کنند که عامل اصلی بی ثباتی و نا امنی و بحران آفرینی و جنگ افروزی و دشمنی با صلح در خاور میانه می باشد . در صورتیکه رژیم ضد بشری نه عرب ونه سنی می باشد. ولی سر مقاله نویس با دسته گل به خودش دادن از موضع افتخاز آمیز به سیاست سیستماتیک در امور داخلی کشور های عربی مسلمان اهل تسنن بالیده ودر امور داخلی مصر آشکارا مداخله گری فضولانه کرده است و برای مردمش خط و خطوط ولی وقیح گونه ترسیم کرده است . آیا هنوز برای غرب و رهبران کشور های همسایه و منطقه شک و ابهامی وجود دارد که ندانند عامل بی ثباتی و ناامنی و خشونت گرائی و بحران آفرینی وجنگ افروزی کدام کشور می باشد تا که برای حل معضل می بایست به سیاست مماشات گری با رژیم ضد بشری پایان دهند و در مقابل از مقاومت ومبارزات مردم ایران برای تغییرات دمکراتیک در ایران حمایت و پشتیبانی نمایند. به خصوص اینکه وزارت امور خارجه باید هرچه زودتر به سیاست خائنانه ی نگهداری نام مجاهدین در توی لیست گروه و ساز مان های تروریستی مجاهدین پایان دهد.
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890607/13890607_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 7 شهریور ماه سال 1389
تكرار مواضع صهيونيستي در قاهره