دروغ نامه ی کیهان 6 شهریور ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " اشتباه عمدي ! "
"سربازجو حسین شریعتمداری وحدت خمینی شیاد و جانشین وی فقط پیرامون اسلام می باشد و آخوند صدیقی هم چون گفته باید سراغ كساني كه از نظام جدا شده اند برويم و ببينيم درد و مشكل كجاست اشتباه کرده وبا ید توبه کند
آنانی که قبل ا ز انقلاب فعالیت سیاسی داشتند خوب می دانند که مرکز ثقل اصلی مبارزه ی جدی با سیستم گذشته دانشگاه ها و بخش روشنفکری و ساز مان های انقلابی و سیاسی بودند که یا از دانشگاه ها بیرون آمده یا در رابطه با آن بودند و در محیط های حوزوی و یا منابر و تکایا جز روضه و نوحه خوانی و اکثراً در پایان مراسم دعا به جان اعلیحضرت پادشاه کردن حرکت چشم گیر دیگری که جنبه تأثیر گذاری در جامعه به خصوص نسل جوان داشته باشد دیده نمی شد . حال بماند که چگونه پس از اینکه سیاست فضای باز کارتریسم به شاه تحمیل شد و هرروز بر رساتر شدن صدا های اعتراضی در جامعه افزوده شد تا جائیکه صدای اعتراضی نمایند گان مجلس شورای ملی با گرایشات پان ایرانیستی هم بلند و بلندتر شد تا اینکه بمرور اینگونه صدا های اعتراضی فراگیر شد و موجب حرکت واکنشی در قم نسبت به مقاله ی رشیدی مطلق شد که پیرامون روز زن مورخ 17 دی در روزنامه ی اطلاعات چاپ شد که گویا از افکار زن ستیزانه ی خمینی بعنوان ارتجاع انتقادشده بود . البته این حرکت از سوی ساواک و نیروهای امنیتی سرکوب شد ولی در دنباله موجب ادامه ی مراسم چهلم آن در تبریز شد که سبب شد اینگونه حرکت ها به سایر حرکات اعتراضی دانشجوئی و اقشار دیگر جامعه گره بخورد و پس از آن بود که بطور جسته و گریخته نام خمینی شیاد مطرح شد تا که در موقع مناسب شکل گیری سمت و سو دار شدن حرکات اعتراضی جامعه وی هوس سفر از عراق به پاریس نمودد تا در زیر درخت سیب با زد و بند های پنهان پشت پرده آنتنی شود و از طریق شبکه ها و بلند گو های خبررسانی از جمله بنگاه خبر پراکنی بی بی سی دولت فخیمه ی انگلیس تبدیل به رهبر انقلاب شود . اما پس از بازگشت به ایران و قدرت گیری فرصت طلبانه و موج سوارانه وی و اطرا فیانش یواش یواش اسلام تبدیل به نام مستعارش شد . یعنی آنجائی که در سخنانش یادی از اسلام و نظام اسلامی می کرد منظور خودش بود . به خصوص آنجا که گفت هر زمان که احساس کنم که اسلام در خطر است دستور می دهم که نماز و حج و روزه تعطیل گردد. هدف خودش بود چون علائم جنگ نعمت الهی باشکست مواجه شدن هویدا شده بود و زمینه ی اعتراض نارضایتی عمومی احساس می شد . الغرض اکنون که سر بازجو حسین شریعتمداری نقل قول از دکتر کریم سنجانی رهبر جبهه ی ملی در اوایل انقلاب و دیدار وی با خمینی شیاد کرده است و گزینه ی خمینی شیاد که آن را اینگونه نقل قول کرده است :
هنگام اقامت حضرت امام(ره) در پاريس و در ماههاي پرجوش و خروش قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، چند تن از اعضاي جبهه ملي، از جمله كريم سنجابي دبير كل وقت اين جبهه به ديدار ايشان مي روند. روز بعد، يكي از خبرنگاران اروپايي با اشاره به اين ملاقات، از حضرت امام مي پرسد؛ آيا صحت دارد كه حضرتعالي براي رسيدن به وحدت با جبهه ملي و جلب همكاري آنها، در برخي از نظرات خود تخفيف هايي داده ايد؟ حضرت امام(ره) در پاسخ مي فرمايند؛ اين خبر صحت ندارد. نظراتي كه ما مطرح مي كنيم، متعلق به خودمان نيست كه در آن تخفيف بدهيم. اينها نظر اسلام است و قابل تخفيف و تغيير نيست
بلی باید بازهم افزود که منظور از اسلام مورد نظر خمینی شیاد همان نام مستعار خودش بود . زیرا که اکنون دیگر نمی باید که شک و ابهامی برای کسی باقیمانده باشد که چگونه 32 سال است که اسلام ودین تبدیل به ابزار قدرت و ثروت و سرکوب و خفقان و سانسور و حذف کا مل منتقدان و دگر اندیشان و مخالفان از صحنه وحتی رقبای سابق سهیم در قدرت شده است؟ البته همانگونه که گفته می شود هیچ گرانی بی حکمت و هیچ ارزانی بی علت نیست . یا اینکه گفته می شود که هیچ گربه ای حاضر نیست تا که برای رضایت خدا موش بگیرد . بنا براین نقل قول کردن این گفته ی خمینی شیاد از سوی سربازجوی حسین شریعتمداری در راستای اهداف و دراز کردن مخاطبان خاص و بستن دهان حتی خودی های نزدیک می باشد . به خصوص اینکه این عنصر از سابقه ی تاریخچه ی 32 سال کار اطلاعاتی و امنیتی و تهیه و تنظیم کنی بولتن خبری در بخش اطلعات پاسداران کودتا گر بر خور دار است . همچنین تخصص و خبره در بازجوئی و شکنجه و تحریف گری و اعتراف گیری و کیفر خواست صادر کنی درون زندان ها دارد که این تجربیات مکمل تجربیات روزنامه نگاری شده است که دیگر مو درزش نمی رود که هدف گزینه بر داری از گفته ی خمینی شیاد مرتبط با چه هدف یا توطئه ی طراحی شده ای می باشد . به خصوص اینکه از ریش بریدن و پیوند سبیل کرده است . یعنی گزینه ی وحدت خمینی شیاد با گفته رهبر ولی وقیح جانشین وی محور وحدت ترکیب و تلفیق شده است و تبدیل به چماقی شده و بر فرق آخوند صدیقی امام جمعه ی موقت تهران وارده شده است . خلاصه نقل قول اینگونه گزینه های پیرامون وحدت خمینی شیاد و جانشین وی چنین منجر به دو قبضه مانور دادن تبلیغاتی علیه ی نظر آشتی جویانه ی آخوند صدیقی و دعوت به وحدت وی و علیه ی امکان قدرت گیری رفسنجانی مکار و رهبران رقیب مغلوب و رسانه ها و بلندگوهای حامی شان شده است :
" مروري گذرا بر سخنان، نوشته ها، نامه ها و مجموعه آثار گرانقدري كه از امام راحل(ره) برجاي مانده و در دسترس همگان است، به وضوح نشان مي دهد كه توصيه هاي آن حضرت به «وحدت» و نگراني ايشان از تفرقه، يكي از اصلي ترين و پرتكرارترين آموزه هاي مورد تأكيد حضرت امام بوده است و تقريباً كمتر سخنراني و يا نامه و نوشته و دستورالعملي از امام راحل(ره) را مي توان يافت كه در آن بر ضرورت «وحدت» تأكيد نشده باشد.رهبر معظم انقلاب نيز در ديدار اخير كارگزاران نظام با ايشان، آنجا كه سخن از ضرورت وحدت و همدلي به ميان مي آيد، مي فرمايند؛«ما عرض كرديم جذب حداكثري، دفع حداقلي. البته معيار و ميزان، اصول و ارزشهاست. انسانها از لحاظ ايمان در يك حد نيستند. ما در بين خودمان آدمهايي داريم ضعيف الايمان، آدمهايي داريم كه ايمانشان قوي تر است. بايد راه بيائيم. نمي شود ضعيف الايمان را دفع كرد، نمي شود فقط به كساني چشم دوخت كه قوي الايمانند؛ نه، ضعفا را هم بايد در نظر داشت. كساني كه خودشان را قوي مي دانند، آن كساني را كه ضعيف مي دانند، ملاحظه كنند، مراعات كنند، دفع نكنند. آن كساني كه جزو مجموعه هستند، ليكن براثر اشتباه و غفلت كنار افتادند، جدا افتادند، اينها را به خود بياورند؛ اينها را نصيحت كنند، دلالت كنند، راه را به آنها نشان بدهند، آنها را برگردانند. اينها مسائل اساسي است.»همانگونه كه ملاحظه مي شود، ايشان نيز، روي اصول و ارزشها به عنوان معيار و ميزان وحدت تأكيد مي ورزند و چند روز بعد، در پي فضاسازي مشترك دشمنان خارجي و داخلي، دانشجوياني كه به محضر رهبر معظم انقلاب رسيده بودند در همين زمينه پرسشي را مطرح مي كنند و آقا در پاسخ مي فرمايند؛وحدت هم كه ما گفتيم- كه بعد سوالات ديگري هم در اين زمينه شده- منظور من اتحاد بر مبناي اصول است. بنابراين وحدت با كيست؟ با آن كسي كه اين اصول را قبول دارد. به همان اندازه اي كه اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصليم؛ اين مي شود ولايت بين مومنين. آن كسي كه اصول را قبول ندارد، نشان مي دهد كه اصول را قبول ندارد يا تصريح مي كند كه اصول را قبول ندارد، او قهراً از اين دائره خارج است. بعد از سفارش اخير رهبر معظم انقلاب بر حفظ وحدت و پرهيز از تفرقه كه توصيه هميشگي ايشان و حضرت امام(ره) بوده و هست، حجت الاسلام والمسلمين جناب آقاي صديقي در خطبه نماز جمعه تهران - 92/5/98- با اشاره به اين توصيه و از نگاهي دلسوزانه و خيرخواهانه گفت: «در ماه رمضان ميهمان خدا هستيم و اوست كه ما را دعوت كرده و در را نبسته است، لذا سراغ كساني كه از نظام جدا شده اند برويم و ببينيم درد و مشكل كجاست.اين بخش از سخنان خطيب محترم جمعه در فاصله اندكي پس از انتشار با سوءاستفاده مديران بيروني فتنه و عوامل داخلي آن روبرو شد كه اظهارات ايشان را نشانه تلاش جمهوري اسلامي ايران براي بازگرداندن عوامل فتنه به عرصه سياست و دلجويي!! از آنان تفسير كرده بودند، تا آنجا كه يكي از سران فتنه با ذوق زدگي بيانيه اي صادر كرده و اين -به زعم خود- تصميم نظام را نشانه موفقيت كودتاي سبز ناميده و از حذف مرز ميان خودي و غيرخودي! با عنوان يكي از دستاوردهاي جنبش سبز!! - بخوانيد فتنه آمريكايي اسرائيلي 88- ياد كرد!بي بي سي با استناد به سخنان حجت الاسلام والمسلمين صديقي و چند اظهارنظر مشابه از سوي دو شخصيت روحاني ديگر، اين اظهارات را نشانه عقب نشيني نظام از مواضع خود معرفي كرد و با تلويحي نزديك به تصريح نتيجه گرفت كه ناكامي جمهوري اسلامي ايران در مهار رخدادهاي پس از انتخابات رياست جمهوري دهم، باعث شده است كه «آيت الله خامنه اي به دنبال وحدت با اصلاح طلبان» باشد! اين شبكه راديو تلويزيوني كه از سوي وزارت خارجه انگليس اداره مي شود در پايان گزارش خود با لحني طلبكارانه اعلام كرد؛ رهبران جنبش سبز! هنوز به اين درخواست پاسخي نداده اند! و افزود؛ رهبران جنبش(!!) خواستار آن شده اند كه حكومت، خسارت هاي وارد شده به آسيب ديدگان اعتراضات پس از انتخابات را جبران و عاملان برخورد خشونت بار با معترضان را مجازات كند!!راديو فردا و چند گروه ضدانقلاب ديگر ادعا كردند كه جمهوري اسلامي ايران در نهايت به راه حل هاي ارائه شده از سوي آيت الله هاشمي رفسنجاني در نمازجمعه 62تيرماه 88 رسيده است!!...اما با عرض پوزش از محضر جناب آقاي صديقي بايد اذعان كرد كه ايشان - احتمالا به دليل كمبود وقت- كافي نبوده است ، از مقصود مورد نظر خويش تعريف جامع و مانعي ارائه نفرموده اند. اگرچه دشمنان بيروني و داخلي در پي بهانه جويي بوده و هستند و در بهره گيري و سوءاستفاده از بيانات جناب صديقي عزيز و بزرگوار دچار اشتباه نشده! بلكه عمداً اشتباه كرده اند! با اين حال شايد بهتر آن بود كه امام جمعه موقت تهران حساب دشمنان تابلو دار اسلام و انقلاب كه در جريان فتنه 88 آشكارا در نقش ستون پنجم مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس ظاهر شده بودند را با صراحت بيشتري از حساب فريب خوردگان و خطاكاراني كه در پي آب به سوي سراب رفته بودند، جدا مي كردند، زيرا در ميان كساني كه به قول جناب صديقي «از نظام جدا شده اند» و يا آزرده خاطر شده و «رميده اند» علاوه بر فريب خوردگان و شماري از راه گم كردگان، افرادي نظير سران و عوامل اصلي فتنه نيز حضور داشته اند كه به قول شيمون پرز «به نمايندگي از اسرائيل با جمهوري اسلامي ايران مخالفت مي كنند» و به گفته نتانياهو «بزرگترين سرمايه اسرائيل و آمريكا در ايران هستند» و به اذعان صريح اوباما «اهداف آمريكا را در جمهوري اسلامي ايران دنبال مي كنند» و به تصريح جرج بوش «خط مقدم جبهه آمريكا عليه اسلام و امام در داخل خاك ايران هستند». دشمنان مردم را به دخالت در امور داخلي ايران دعوت كرده اند، مطابق اسناد موجود ميلياردها دلار از كشورهاي خارجي كمك مالي دريافت داشته اند، براي مقابله با اسلام و انقلاب، به حضرت امام حسين عليه السلام اهانت كرده اند، وجود مبارك حضرت صاحب (عج) را نفي كرده اند، بدترين توهين ها را نسبت به ساحت امام راحل(ره) روا داشته اند، مسجد را به آتش كشيده اند، آشكارا و بي پرده در خدمت آمريكا و اسرائيل بوده اند، خون هاي پاك مردم مسلمان را به زمين ريخته اند و....اما، وقتي سخن از وحدت در ميان است، مرزبندي با دشمنان يكي از «بايد»هاي ضروري آن است. اين مرزبندي يك اصل عقلايي و منطقي است و بدون آن وحدت معني ندارد و اين پرسش پيش مي آيد كه وحدت روي چه محور و براساس كدام معيار؟ بنابراين، برخلاف تظاهر سالوسانه سران فتنه به ذوق زدگي، نه فقط مرز ميان خودي و غيرخودي برداشته نشده است، بلكه وحدت به مفهوم و معناي هرچه پررنگ تر شدن اين مرزهاست و صد البته، مجرمان و خيانتكاران نيز مي توانند توبه كنند ولي توبه آنان به رابطه ميان آنها و خداي عزوجل مربوط است و مانع از مجازات و مكافات آنان به جرم جناياتي كه مرتكب شده اند نيست و بديهي است كه فريب خوردگان حساب جداگانه اي دارند"
در خاتمه اینکه همانگونه که اشاره شد 32 است که اسلام و دین تبدیل به ابزار قدرت و ثروت و جنایت و خیانت و جنگ افروزی و غارتگری و اتهام زنی و سنگسار نمودن و دست و پا قطع کردن و به دختران باکره قبل از تیرباران تجاوز کردن و زنان بار دار را اعدام نمودن و خلاصه توجیگر سرکوب و خفقان و سانسور و ترویج خرافات شده است و هر گز محال بوده است که در این مدت بدون استفاده ابزاری کردن از دین امکان داشت مرتکب چنین جنایات ضد بشری شد که حاکمان جنایتکار تاریخچه ی ننگین ادامه دار 32 ساله دارند . برای همین است که اکنون یکی از بد نام ومنفور ترین پاسداران شکنجه گر و اعتراف گیر و پرونده ساز زندان چون احساس خطر کرده است که بد لیل اینکه رژیم ضد بشری کودتائی در بن بست فر ورفته است و در بحران و ایزولگی منطقه ای و جهانی قرار گرفته است، آنگونه که برای راه برون رفت از این شرایط مرگبار آخوند صدیقی امام جمعه موقت تهران نا چار شد که کد آشتی جویانه برای رقیب مغلوب ارسال کند و بگوید بایدا سراغ كساني كه از نظام جدا شده اند برويم و ببينيم درد و مشكل كجاست و در دنباله ولی وقیح بر گردان گفته ی آخوند صد یقی را تعمیم داد و در دیدار دانشجویان چماقدار بسیجی گفت با هرکس بهر میزان اصول را قبول داشته باشد تعامل می شود. اکنون بلافاصله سر بازجو حسین شریعتمداری که به نظر می رسد همچون پاسداران کودتا گر و شکنجه گر وحشت زده شده از خواندن رنج نامه ی 5 صحفه ای پاسدار مشاور ویژه ی رفسنجانی مکار حمزه ی کرمی شده است که گزارشی عجیب و وحشتناک از سیاه چال ها ست که در رفسنجانی مکار حضور رهبر ولی وقیح تا پایانش خوانده و دست آخر از وی سئوال کرده است که آیا بازهم می گوئی که شکنجه وجود ندارد . برای اینکه جلوی اینگونه درز شدن اطلاعات درون شکنجگاه ها به بیرون گرفته شود که از سوی پاسداران بازجو همکارش اعمال شده است که می تواند منتهی به تسلیم شدن ولی وقیح شود و موجب قدرت و دور گیری رفسنجانی مکار شود و وضعیت پاسداران کودتا گر متزلزل گردد که در صورت چنین اتفاقی سربازجو حسین شریعتمداری می بایست در کنار سایر دژخیمان بازجو وشکنجه گر سیاه چال های رژیم ضد بشری پاسخگوی اعمال جنایات و شکنجه های مرتکب شده ضد انسانی خود باشند که حتی نسبت به پا سداران همکار خود هم اعمال نموده اند . پس بی جهت نیست که چنین سراسیمه بی خیال شیمی در مانی شده ومورد معرکه شده است و با علم کردن گزینه ای از خمینی شیاد که کسی حق ندارد بدون رعایت اصول اسلام با کسی وحدت کند و حتی با چماق کردن گفته ی ولی وقیح و تبدیل به شمشیر داموکلس کردن و پس گردن وی و آخوند صد یقی گذاشتن که می بایست گفته اش را تصحیح کند و با توبه کردن اعتراف نماید که در مورد نظرش بدلیل کمبود وقت در خطبه ی نماز جمعه ی تهران دچال اشتباه شده است . در نهایت اینکه 32 سال است که ثابت شده است که این رژیم ضد بشری نا مشروع نه اصلاح و نه تغییر پذیر شدنی می باشد و راه حل اصولی و نهائی نفی تمام عیار این رژیم ضد بشری و تلاش گسترده و همه جانبه ی مبارزه برای تغییرات دمکراتیک در ایران با جدائی دین از حکومت می باشد.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890606/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان شنبه 6 شهریور ماه سال 1389
(يادداشت روز) " اشتباه عمدي !