روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دوشنبه 1 شهریور ماه سال 1389
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " سلطه طلبي زير نقاب مبارزه با تروريسم"
"مگر سخنرانی تهدید آمیز دشمنی آشکار ولی وقیح قبل از بر گزاری کنفرانس صلح آناپولیس خاور میانه در آمریکا در روز فطردر تهران فراموش شده که اکنون سر مقاله نویس با وارونه گوئی طلبکارانه کرده است؟"
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " سلطه طلبي زير نقاب مبارزه با تروريسم"
"مگر سخنرانی تهدید آمیز دشمنی آشکار ولی وقیح قبل از بر گزاری کنفرانس صلح آناپولیس خاور میانه در آمریکا در روز فطردر تهران فراموش شده که اکنون سر مقاله نویس با وارونه گوئی طلبکارانه کرده است؟"
سرمقاله نویس اکنون در ادامه ی دشمنی و مبارزه کردن با آمریکا بادفاع سنگر تاکتیکی لو رفته از فلسطین تلاش مذبوحانه کرده است تاکه ماهیت پدر خوانده بودن تروریست جهانی رژیم ضد بشری را دور بزند که اکنون از سوی وزارت امور خارجه ی آمریکا بعنوان حامی تروریسم زیر سئوال برده شده است. آنگونه که حاکمان رژیم ضد بشری برای سفید کردن پرونده شان با مشکل جدی رو برو شده اند . پس این قلم زن طلبکارانه انتقاد به موضع گیری وزارت امور خارجه ی آمریکا کرده و مدعی شده انتشاار آن در راستای اهداف خاص است که رژیم ضد بشری حامی تروریست شناخته شده است . پس برای توجیه کردن سر مقاله نویس ادعا کرده است چون آمریکا در شرف پیگیری کمپ دیوید دوم در منطقه ی خاور میانه است . بنا براین برای اینکه دستان تنها رژیم مدافع واقعی فلسطینیان را بر توی پوست گردو بگذارد پس از سوی وزارت امور خارجه ی آمریکا در انتشار گزارش جدید خود رژیم ضد بشری حامی تروریست جهانی معرفی شده است . البته سر مقاله نویس بطور عمد وارونه گوئی و کتمان حقایق کرده است . زیرا که فراموش کرده است که چگونه در سر مقالات گذشته ی خود با ا فتخار علیه ی آمریکا و اسرائیل و رهبران کشور های عربی و به ویژه محمود عباس رهبر حکومت خود مختار فلسطین قدرت نمائی می کرده است و سیاست خصمانه و توهین آمیز علیه شان اتخاذ می نموده است و در مقابل از قهر مان بازی های حزب الله لبنان و حماس، مگر کم دفاع و مانور جنگ تبلیغاتی گزارش داده است؟ خوب مگر هنوز شک و یا ابهامی وجود دارد که در تحریک و ترغیب راه اندازی جنگ 33 و 22 روزه با اسرائیل کدام کشور و ارگان نظامی اش فعال بود و چه نقش محوری داشت؟ یا اینکه از یاد رفته که هدف پشت پرده از بر پائی این دو جنگ چه بود؟
یا اینکه مگر پس از جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل پاسدار محسن رضائی در مصاحبه ی تلویزیونی خود اعتراف نکرد و نگفت که شیوه ی جنگ حزب الله لبنان علیه اسرائیل و جنگ 33 روزه بکار برده شد باضافه نیرو هائی که هم اکنون در عراق و افغانستان دارند علیه ی نیروهای نظامی آمریکا می جنگند از همان شیوه ای استفاده می کنند که فقط منحصر به سپاه پاسداران است که بی نظیر و رقییب و مشابه در جهان می باشد ؟ همچنین مگر همین پاسدار نیفزود که اینان هم در خط اول جبهه ی جنگ ایران و عراق حضور داشتند.هم در پادگان های نظامی پاسداران در ایران آموزش نظامی دیده بودند که نه هیچ جای توجیکاری برای اثبات حمایت از تروریست ها و آموزش نظامی دادن شان در ایران از سوی پاسداران که سرمقاله نویس مدعی مخالف آنست، باقی نمی گذارد ، بلکه کوشش کردن پیرامون این موضوع که رژیم ضد بشری حامی تروریست در منطقه و جهان نمی باشد نه شوخی بیمزه است ، بلکه داستان تف و تاق ریش می باشد . طوریکه هر چه بیشتراینگونه ادعا شود بیشترشباهت به چوب بازی کردن با چیز بد بو و بوی گند بیشتر در آوردن ومشام را آزار دادنش می باشد . همینطور اثبات دشمنی با روند مذاکرات صلح و وحشت از فعالیت هر گونه حرکت و اقدام مذاکرات صلح خاور میانه است . بهر حال سر مقاله نویس بدون آنکه بگوید که به سران فضول و از دست خود راضی رژیم ضد بشری غیر عرب و با مذهب شیعه ی جدا از مذهب تسنن چه ارتباطی دارد که نماینده مردم فلسطین و وکیل مدافع شان شوند و از موضع دایه مهربانتر از مادر برای شان دلسوزی خاله خرسه کنند ، در صورتیکه در ایران هرروز نسبت به روز قبل جنایت و فشار های همه جانبه با محرومیت ها به مردم ایران تحمیل و اعمال می کنند؟ همینطور چرا سرمقاله نویس بدون آنکه سخنی گفته باشد که چرا سران رژیم جنایتکار با خواهش و التماس از مقامات آمریکائی بطور آشکار و زد و بند های پشت پرده در خواست کرده اند تا که نام سازمان مخالف اصلی شان را بر توی لیست گروه و سازمان های تروریستی بگنجانند ولی اکنون به خاطر اینکه نام رژیم ضد بشری در گزارش منتشر شده ی از سوی وزارت امور خارجه ی آمریکا متهم به حامی تروریستم شده است برای پاک کردن صورت مسئله و تبرئه کردن پرونده تروریستی رژیم ضد بشری بدون آنکه کوچکترین اشاره به اقدامات تروریستی رژیم ضد بشری کند این چنین مجبور به تناقض گوئی آشکار شده است:
" وزارت خارجه آمريكا در گزارش سالانه خود، كه معمولاً به اتهام پراكني عليه كشورهاي مخالف سياستهاي يكجانبهگرايانه كاخ سفيد اختصاص دارد، ادعا كرد كه ايران همچنان بزرگترين حمايت كننده تروريسم در جهان است. در اين گزارش بار ديگر از جمهوري اسلامي ايران به عنوان فعالترين كشور حامي ترور ياد شده كه به دنبال منحرف كردن تلاشهاي صلح بين اسرائيل و فلسطينيان و بي ثباتي در عراق است. هر چند اين اولين بار نيست كه آمريكا در گزارشهاي سالانه خود، جمهوري اسلامي ايران را به اين القاب و الفاظ متهم ميكند، اما اين گزارش در زماني منتشر شده كه آمريكا به دنبال ايجاد كمپ ديويد دوم در ماجراي فلسطين و ذبح كردن آرمان ملت فلسطين در رسوائي سازش ميان اعراب و رژيم صهيونيستي از يكسو و خروج نمايشي بخشي از نيروهاي رزمي آمريكا از عراق تحت عنوان تغيير استراتژي آمريكا و تغيير نوع اشغال عراق است. اين همزماني به خودي خود ميتواند روشنگر ماهيت اين گزارش و برملا كننده اهداف پشت پرده آن باشد. بي علت نيست كه درست همزمان با توطئه رسواي آمريكا براي به سازش كشاندن اعراب و دولت خودگردان فلسطين و اجراي طرح دوم كمپ ديويد از طريق انجام مذاكرات مستقيم سازش در واشنگتن و دقيقاً در همان روزي كه شبانه بخشي از نيروهاي نظامي آمريكا بدون آنكه ملت عراق خبردار شوند از مرز كويت متواري شد و نام آنرا خروج نيروهاي عملياتي و جنگي آمريكا گذاشتند، درحاليكه همچنان 56 هزار نظامي آمريكايي كشور عراق را در اشغال دارند اين گزارش اتهامي عليه جمهوري اسلامي ايران منتشر ميشود. بي سبب نيست كه در مسير اجراي اين دو توطئه و ايجاد انحراف در افكار عمومي، وزارتخارجه آمريكا در گزارش خود، جمهوري اسلامي ايران را به ايجاد مانع بر سر راه صلح خاورميانه و تحريك در فعاليتهاي ضداسرائيلي و همچنين ايفاي نقش بي ثبات كننده در عراق متهم ميكند. از برجستهترين مصاديق تروريسم سياسي كه در سالهاي اخير به شكل كاملاً رسوا اجرا ميشود، گزارش سالانه وزارتخارجه آمريكا درباره تروريسم است زيرا در آن تلاش ميشود برخي وقايع با ظاهري گزارش گونه، برجسته جلوه داده شود و به طور وارونهاي در خدمت منافع و اهداف شوم سياسي دولت آمريكا قرار گيرد و در نهايت به شمشيري آخته بر ضد كشورهايي تبديل شود كه راه مخالفت با خواستههاي نامشروع كاخ سفيد را در پيش گرفتهاند، بويژه كشورهايي كه از حقوق مشروع ملت فلسطين حمايت ميكنند. امروز آنچه در عراق و افغانستان اتفاق افتاده نه تنها مهار تروريسم نيست بلكه در واقع دامن زدن و اشاعه آن از طريق سياستهاي دوگانه است. آمريكا با حمايت آشكار و پنهان از تروريستهاي لجام گسيخته همچون رژيم صهيونيستي، طالبان، القاعده و... آنچنان چهره سياه و منفوري از خود به نمايش گذاشته كه حتي ساده لوحترين افراد نيز فريب اين سياه بازيهاي تبليغاتي را نميخورند زيرا ادعاي مبارزه با تروريسم فقط بهانه و پوششي براي اشاعه تروريسم و دخالتهاي نامشروع بينالمللي است. عملكرد آمريكا نشان ميدهد كه كاخ سفيد بزرگترين حامي تروريسم طي دهههاي اخير بوده و با فرافكني و اتهامهاي واهي عليه ساير كشورها تلاش ميكند بر اقدامات خود سرپوش بگذارد. بدين ترتيب، گزارش سالانه وزارتخارجه آمريكا عليه جمهوري اسلامي ايران و ديگر كشورهاي مستقل جهان را بايد صرفاً در راستاي فرافكني و فريب افكار عمومي جهانيان از توطئههايي دانست كه شخص رئيسجمهور آمريكا براي فرار از بن بستهاي سياسي داخلي و خارجي تدارك ديده است. هرگز اين گونه عوامفريبيها و تصويرسازيها در شرايط ضعف اوباما از آمريكاي جنايتكار و تروريستپرور پذيرفته نيست و تنها چيزي كه ميتواند مورد پذيرش واقع شود، تغيير ريشهاي در سياستهاي مداخله جويانه آمريكا و ريشه كن كردن نمادهاي استكباري و سلطه طلبي آن است.
در خاتمه اینکه معلوم نیست که برای چه سرمقاله نویس فراموش کرده است که چگونه رهبر ولی وقیح در چند سال پیش در خطبه ی نماز عید فطرخود که مر تبط با بر گزاری کنفرانس صلح آنا پولیس در آمریکا بود بطور علنی رهبران کشورهای عربی منطقه را تهدید نمود تا که در این کنفرانس صلح مذاکرات صلح در آمریکا شرکت نکنند، در غیر اینصورت در کشور های خود مواجه با نا آرامی و آشوب و نا آرامی از سوی ملت های مسلمان شان خواهند شد؟ همچنین مگر شاهد نبودیم که چگونه پس از این تهدید رهبر ولی وقیح بود که افزایش اقدامات تروریستی در عراق و تهدید حماس و حزب الله لبنان به موشک پرانی بدرون خاک اسرائیل و ایجاد آشوب در خیابان های بحرین شروع شد؟ بعلاوه اکنون کدام کشوری است که مداخله گری همه جانبه در امور داخلی عراق می کند و پس از سپری شدن 5 ماه از انتخابات پارلمانی در عراق اجاز نداده است تاکه ایاد علاوی بر نده ی این انتخابات نخست وزیر عراق شود چونکه از نوری مالکی نخست وزیر دست نشانده و غیر قانونی حمایت می کند و با اقدامات تروریستی و انفجاری و انتحاری و آدم ربائی و ترور در عراق کوشش نموده است تا با نا آرام و بی ثبات نمودن عراق هر طوری شده نوری مالکی دوباره نخست وزیر عراق شود؟ برای اینکه نیاز شدید به حیات خلوت بودن عراق برای چانه زنی مذاکرات هسته ای و سکوی صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به خاورمیانه دارد تا که بتواند سیاست دشمنی اش با روند مذاکرات صلح خاور میانه را دنبال نماید. البته این سیاست جدا از بحران هسته ای و دسترسی به سلاح هسته ای و به خصوص تلاش برای عبور از بحران هسته ای اش و خنثی کردن تحریم ها نمی باشد.
یا اینکه مگر پس از جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل پاسدار محسن رضائی در مصاحبه ی تلویزیونی خود اعتراف نکرد و نگفت که شیوه ی جنگ حزب الله لبنان علیه اسرائیل و جنگ 33 روزه بکار برده شد باضافه نیرو هائی که هم اکنون در عراق و افغانستان دارند علیه ی نیروهای نظامی آمریکا می جنگند از همان شیوه ای استفاده می کنند که فقط منحصر به سپاه پاسداران است که بی نظیر و رقییب و مشابه در جهان می باشد ؟ همچنین مگر همین پاسدار نیفزود که اینان هم در خط اول جبهه ی جنگ ایران و عراق حضور داشتند.هم در پادگان های نظامی پاسداران در ایران آموزش نظامی دیده بودند که نه هیچ جای توجیکاری برای اثبات حمایت از تروریست ها و آموزش نظامی دادن شان در ایران از سوی پاسداران که سرمقاله نویس مدعی مخالف آنست، باقی نمی گذارد ، بلکه کوشش کردن پیرامون این موضوع که رژیم ضد بشری حامی تروریست در منطقه و جهان نمی باشد نه شوخی بیمزه است ، بلکه داستان تف و تاق ریش می باشد . طوریکه هر چه بیشتراینگونه ادعا شود بیشترشباهت به چوب بازی کردن با چیز بد بو و بوی گند بیشتر در آوردن ومشام را آزار دادنش می باشد . همینطور اثبات دشمنی با روند مذاکرات صلح و وحشت از فعالیت هر گونه حرکت و اقدام مذاکرات صلح خاور میانه است . بهر حال سر مقاله نویس بدون آنکه بگوید که به سران فضول و از دست خود راضی رژیم ضد بشری غیر عرب و با مذهب شیعه ی جدا از مذهب تسنن چه ارتباطی دارد که نماینده مردم فلسطین و وکیل مدافع شان شوند و از موضع دایه مهربانتر از مادر برای شان دلسوزی خاله خرسه کنند ، در صورتیکه در ایران هرروز نسبت به روز قبل جنایت و فشار های همه جانبه با محرومیت ها به مردم ایران تحمیل و اعمال می کنند؟ همینطور چرا سرمقاله نویس بدون آنکه سخنی گفته باشد که چرا سران رژیم جنایتکار با خواهش و التماس از مقامات آمریکائی بطور آشکار و زد و بند های پشت پرده در خواست کرده اند تا که نام سازمان مخالف اصلی شان را بر توی لیست گروه و سازمان های تروریستی بگنجانند ولی اکنون به خاطر اینکه نام رژیم ضد بشری در گزارش منتشر شده ی از سوی وزارت امور خارجه ی آمریکا متهم به حامی تروریستم شده است برای پاک کردن صورت مسئله و تبرئه کردن پرونده تروریستی رژیم ضد بشری بدون آنکه کوچکترین اشاره به اقدامات تروریستی رژیم ضد بشری کند این چنین مجبور به تناقض گوئی آشکار شده است:
" وزارت خارجه آمريكا در گزارش سالانه خود، كه معمولاً به اتهام پراكني عليه كشورهاي مخالف سياستهاي يكجانبهگرايانه كاخ سفيد اختصاص دارد، ادعا كرد كه ايران همچنان بزرگترين حمايت كننده تروريسم در جهان است. در اين گزارش بار ديگر از جمهوري اسلامي ايران به عنوان فعالترين كشور حامي ترور ياد شده كه به دنبال منحرف كردن تلاشهاي صلح بين اسرائيل و فلسطينيان و بي ثباتي در عراق است. هر چند اين اولين بار نيست كه آمريكا در گزارشهاي سالانه خود، جمهوري اسلامي ايران را به اين القاب و الفاظ متهم ميكند، اما اين گزارش در زماني منتشر شده كه آمريكا به دنبال ايجاد كمپ ديويد دوم در ماجراي فلسطين و ذبح كردن آرمان ملت فلسطين در رسوائي سازش ميان اعراب و رژيم صهيونيستي از يكسو و خروج نمايشي بخشي از نيروهاي رزمي آمريكا از عراق تحت عنوان تغيير استراتژي آمريكا و تغيير نوع اشغال عراق است. اين همزماني به خودي خود ميتواند روشنگر ماهيت اين گزارش و برملا كننده اهداف پشت پرده آن باشد. بي علت نيست كه درست همزمان با توطئه رسواي آمريكا براي به سازش كشاندن اعراب و دولت خودگردان فلسطين و اجراي طرح دوم كمپ ديويد از طريق انجام مذاكرات مستقيم سازش در واشنگتن و دقيقاً در همان روزي كه شبانه بخشي از نيروهاي نظامي آمريكا بدون آنكه ملت عراق خبردار شوند از مرز كويت متواري شد و نام آنرا خروج نيروهاي عملياتي و جنگي آمريكا گذاشتند، درحاليكه همچنان 56 هزار نظامي آمريكايي كشور عراق را در اشغال دارند اين گزارش اتهامي عليه جمهوري اسلامي ايران منتشر ميشود. بي سبب نيست كه در مسير اجراي اين دو توطئه و ايجاد انحراف در افكار عمومي، وزارتخارجه آمريكا در گزارش خود، جمهوري اسلامي ايران را به ايجاد مانع بر سر راه صلح خاورميانه و تحريك در فعاليتهاي ضداسرائيلي و همچنين ايفاي نقش بي ثبات كننده در عراق متهم ميكند. از برجستهترين مصاديق تروريسم سياسي كه در سالهاي اخير به شكل كاملاً رسوا اجرا ميشود، گزارش سالانه وزارتخارجه آمريكا درباره تروريسم است زيرا در آن تلاش ميشود برخي وقايع با ظاهري گزارش گونه، برجسته جلوه داده شود و به طور وارونهاي در خدمت منافع و اهداف شوم سياسي دولت آمريكا قرار گيرد و در نهايت به شمشيري آخته بر ضد كشورهايي تبديل شود كه راه مخالفت با خواستههاي نامشروع كاخ سفيد را در پيش گرفتهاند، بويژه كشورهايي كه از حقوق مشروع ملت فلسطين حمايت ميكنند. امروز آنچه در عراق و افغانستان اتفاق افتاده نه تنها مهار تروريسم نيست بلكه در واقع دامن زدن و اشاعه آن از طريق سياستهاي دوگانه است. آمريكا با حمايت آشكار و پنهان از تروريستهاي لجام گسيخته همچون رژيم صهيونيستي، طالبان، القاعده و... آنچنان چهره سياه و منفوري از خود به نمايش گذاشته كه حتي ساده لوحترين افراد نيز فريب اين سياه بازيهاي تبليغاتي را نميخورند زيرا ادعاي مبارزه با تروريسم فقط بهانه و پوششي براي اشاعه تروريسم و دخالتهاي نامشروع بينالمللي است. عملكرد آمريكا نشان ميدهد كه كاخ سفيد بزرگترين حامي تروريسم طي دهههاي اخير بوده و با فرافكني و اتهامهاي واهي عليه ساير كشورها تلاش ميكند بر اقدامات خود سرپوش بگذارد. بدين ترتيب، گزارش سالانه وزارتخارجه آمريكا عليه جمهوري اسلامي ايران و ديگر كشورهاي مستقل جهان را بايد صرفاً در راستاي فرافكني و فريب افكار عمومي جهانيان از توطئههايي دانست كه شخص رئيسجمهور آمريكا براي فرار از بن بستهاي سياسي داخلي و خارجي تدارك ديده است. هرگز اين گونه عوامفريبيها و تصويرسازيها در شرايط ضعف اوباما از آمريكاي جنايتكار و تروريستپرور پذيرفته نيست و تنها چيزي كه ميتواند مورد پذيرش واقع شود، تغيير ريشهاي در سياستهاي مداخله جويانه آمريكا و ريشه كن كردن نمادهاي استكباري و سلطه طلبي آن است.
در خاتمه اینکه معلوم نیست که برای چه سرمقاله نویس فراموش کرده است که چگونه رهبر ولی وقیح در چند سال پیش در خطبه ی نماز عید فطرخود که مر تبط با بر گزاری کنفرانس صلح آنا پولیس در آمریکا بود بطور علنی رهبران کشورهای عربی منطقه را تهدید نمود تا که در این کنفرانس صلح مذاکرات صلح در آمریکا شرکت نکنند، در غیر اینصورت در کشور های خود مواجه با نا آرامی و آشوب و نا آرامی از سوی ملت های مسلمان شان خواهند شد؟ همچنین مگر شاهد نبودیم که چگونه پس از این تهدید رهبر ولی وقیح بود که افزایش اقدامات تروریستی در عراق و تهدید حماس و حزب الله لبنان به موشک پرانی بدرون خاک اسرائیل و ایجاد آشوب در خیابان های بحرین شروع شد؟ بعلاوه اکنون کدام کشوری است که مداخله گری همه جانبه در امور داخلی عراق می کند و پس از سپری شدن 5 ماه از انتخابات پارلمانی در عراق اجاز نداده است تاکه ایاد علاوی بر نده ی این انتخابات نخست وزیر عراق شود چونکه از نوری مالکی نخست وزیر دست نشانده و غیر قانونی حمایت می کند و با اقدامات تروریستی و انفجاری و انتحاری و آدم ربائی و ترور در عراق کوشش نموده است تا با نا آرام و بی ثبات نمودن عراق هر طوری شده نوری مالکی دوباره نخست وزیر عراق شود؟ برای اینکه نیاز شدید به حیات خلوت بودن عراق برای چانه زنی مذاکرات هسته ای و سکوی صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به خاورمیانه دارد تا که بتواند سیاست دشمنی اش با روند مذاکرات صلح خاور میانه را دنبال نماید. البته این سیاست جدا از بحران هسته ای و دسترسی به سلاح هسته ای و به خصوص تلاش برای عبور از بحران هسته ای اش و خنثی کردن تحریم ها نمی باشد.
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890601/13890601_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دوشنبه 1 شهریور ماه سال 1389
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890601/13890601_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دوشنبه 1 شهریور ماه سال 1389
سلطه طلبي زير نقاب مبارزه با تروريسم