دروغ نامه ی کیهان شنبه 30 مرداد ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " فهرست آدرس هاي غلط "
" این چگونه رژیم مدعی مذهبی است که در 32 سال گذشته فقط کار و وظیفه اش تولید نیروها یا ستون پنجم یا پیاده نظام و پرورش جاسوس و فعالیت ارسال آدرس غلط دادن ها برای دشمن بوده است؟ "
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " فهرست آدرس هاي غلط "
" این چگونه رژیم مدعی مذهبی است که در 32 سال گذشته فقط کار و وظیفه اش تولید نیروها یا ستون پنجم یا پیاده نظام و پرورش جاسوس و فعالیت ارسال آدرس غلط دادن ها برای دشمن بوده است؟ "
این چگونه مذهب ابزاری شده و یا رژیم مدعی مذهبی است که در 32 سال گذشته فقط کار و وظیفه اش تولید نیروها یا ستون پنجم یا پیاده نظام در خدمت دشمن بیگانه بوده است ؟ یا اینکه در حال پرورش تولید جاسوس و فعالیت ارسال آدرس غلط دادن ها به دشمن میهن و مردم بوده است؟ معلوم نیست که چرا برای یکبار هم شده گفته نمی شود که آیا اشکال از حاکمان مدعی مذهبی است که دین را ابزار قدرت خود کرده اند،آنگونه که شامل کیفی ترین نیروهای خودی هم می شود؟ یا نه مشکل از خود مردم است که از نام اینان از سوی حاکمان مورد سوء استفاده واقع شده است. یا نه اینکه واقعیت این است که قبضه کنندگان قدرت که فرصت طلبانه و موج سوارانه بر اریکه ی قدرت نشسته و آن را در انحصار خود در آورده اند. چون این قدرت را پشتوانه ی قدرت سیاسی و اجرائی و انباشت کلان ثروت باد آورده ی خود کرده اند اینان هستند که پیوسته در حال آدرس غلط دادن و صورت مسئله پاک کردن می باشند. چونکه آنچنان اعتیاد مزمن بهر دوی قدرت و ثروت دارند که امکان ترک و دل کندن شان از این دو مقوله امکان پذیر نیست . به خصوص اینکه اشراف و آگاهی کا مل هم دارند که نه مورد حمایت مردم نمی باشند ، بلکه مورد تنفر و خشم وکینه شان هستند . بنابراین برای خفه و خاموش کردن صدای معترضان ناراضی و حذف رقبا می بایست دستگاه تبلیغاتی جنگ روانی اتهام سازی با فحاشی و توهین کردن شان مدام فعال باشد تا که بتوانند این دستگاه را موازی ماشین سر کوب و سانسور و خفقان و ضرب و شتم و بازداشت و شکنجه و اعتراف گیری و تجاوز و قتل و صدور احکام سنگین زندان واعدام نمایند . چونکه نیاز شدید به چنین تلاش مذبوحانه ای برای ادامه ی بقای ننگین شان دارند. بهمین دلیل است که در 32 سال گذشته لحظه ای دستگاه تولید گر دشمن ساز و کشف عوامل جاسوس شناسی اش از تولید باز نایستاده است . مهمتر اینکه در رأس دشمنان شیطان بزرگ آمریکای معجزه گر و حلال و مشل گشای آچار فرانسه وجود دارد . زیرا که این دشمن از همان اوایل انقلاب که سولیوان سفیر آمریکا در تهران بود که وی هم نوع مدل جمهوری اسلام سال 56 افغانستان را پیشنهاد داد. هم اینکه خمینی شیاد را نیز بعنوان رهبرش برسمیت شناخت و معرفی نمود تا 13 آبان سال 58 که سفارت آمریکا در تهران اشغال شد که منجر به سقوط دولت موقت بازرگان گردید . همچنین پس از این اشغال سفارت آمریکا سازمان های انقلابی و فعالین سیاسی با اهرم تبلیغاتی مبارزه با آمریکا مورد سرکوب واقع شده و از صحنه ی فعالیت سیاسی مسالمت آمیز حذف شدند . تا یورش و شبیخون بربر منشانه به دانشگاه ها و اشغال آن و تعطیل کردن 3 ساله اش در ار دیبهشت 59 تا بستر سازی جنگ خانمان بر انداز 8 ساله ی ایران و عراق چند ماه پس از این اقدام که بوقوع پیوست . خلاصه ادامه این چنین مبارزه که در نهایت منتهی به وابسته شدن به دشمن آمریکا رقیب مغلوب مدعی اصلاح طلبی با طراحی کودتای پاسداران شده است . اینگونه مهره های تولید شده از سوی دشمن آمریکا در درون رژیم ضد بشری ادامه داشته است . فراموش نشود که اینگونه تاکتیک و شیوه های ضد مردمی جایگزین پاسخ گوئی به مطالبات مردم وقول های دروغین مسئولین به مردم ایران شده است. بهر حال قلم بر دست یادداشت روز بر خلاف ادعائی که کرده که رقیب مغلوب و دشمن آمریکا دچار اشتباه بر داشت از ارسال آدرس غلط های دریافتی شده اند و این آدرس غلط های ارسالی برای دشمن را فرموله کرده است . ولی جالب است که خودش نیز دچار همین اشتباه برداشت غلط دادن آدرس شده است . چونکه این چنین آدرس وارونه پشتیبانی مردم از رژیم ضد بشری و رهبر ولی وقیح نا مشروع و متحد شدن در شرایط خطر از درون وبیرون داده است :
" اين اتفاقي است كه در سال 88 تمام و كمال رخ داد. دوستان داخلي آمريكايي ها كه درباره ميزان توان خود در پيش بردن پروژه تغيير شكل ساختاري نظام دچار سوء تفاهم بودند، غربي ها را هم كه هم به طمع افتاده بودند و هم در عين حال نمي توانستند بفهمند واقعا در ايران چه مي گذرد، دچار سوء تفاهم هايي بزرگ تركردند. نتيجه، آغاز دور جديدي از توطئه عليه ايران اسلامي بود كه اين بار هدفي جز تعقيب آدرس هايي كه از داخل ايران بيرون رفته بود نداشت. آمريكا تصميم گرفت به راهي برود كه دوستان داخلي اش پيشنهاد مي كردند چرا كه تصور مي كرد اين بار اتفاقي در ايران رخ داده كه پيش تر سابقه نداشته است.صف كشي خواص در مقابل يكديگر و مخصوصا اينكه كساني به خاطر بغض ناحقي كه از دولت به عنوان طرف پيروز در انتخابات در دل داشتند، جلوي اصل نظام ايستادند، دشمن را به اين نتيجه رساند كه آنچه در ايران خراب شده به آساني قابل بازسازي نخواهد بود. به طور طبيعي نتيجه اي كه دشمن از اين اوضاع گرفت اين بود كه به جاي تعامل با نظام بايد انرژي خود را صرف افزايش به هم ريختگي دروني آن بكند. اين آدرس فقط زماني كه غربي ها دريافتند (مثلا در مذاكرات هسته اي) اوضاع در ايران نه فقط از كنترل رهبري خارج نشده بلكه بيش از هر زمان ديگري تحت اختيار ايشان است، تا حدودي تصحيح شد. . طرف هاي غربي در چند ماه اول پس از انتخابات، با رصد برخي اظهارنظرهاي خاص از درون ايران كه مثلا پي درپي نسبت به مذاكره سطح بالا با آمريكا ابراز تمايل مي كرد يا تاكيد مي كرد كه فلان پرونده خاص حاضر است شروطي آسان گيرانه وضع كند، به اين نتيجه رسيدند كه ايران براي حل مشكلات داخلي خود موضع خود در خارج را نرم كرده و بسا حاضر است برخي خط قرمزها را تعديل كند يا حتي امتيازهايي بدهد.غافل از آن كه اين پيشنهادها در چارچوب تعريف شده نظام ارائه مي شد. مثلا مورد مربوط به پيشنهاد وين را در نظر بگيريد. چرا غربي ها تقاضاي اصلاح پيشنهاد وين از جانب ايران را به منزله رد آن تلقي كردند و گفتند كه ايران بايد عينا همان چيزي را كه از جانب غرب ارائه شده بپذيرد. اصلاحات مورد نظر ايران اصل مكانيسم مبادله را كه قلب پيشنهاد وين بود مي پذيرفت و فقط براي عملي شدن آن تضمين هايي مطالبه مي كرد. يك جواب براي اين سوال كه اطلاعات كنوني نشان مي دهد كاملا درست است اين است كه غربي ها با مشاهده وضعيت داخلي خاص ايران به اين تحليل رسيده بودند كه اگر سرسختي كنند و فشار بياوردند ايران پيشنهاد آنها را عينا خواهد پذيرفت و بر روي موضع خود پافشاري نخواهد كرد. آدرس غلط سوم اين بود كه غربي ها تصور كردند اجماع داخلي در ايران خصوصا پشتيباني مردم از هدف گذاري هاي استراتژيك نظام تضعيف شده و ايران ديگر از پشتوانه مردمي گذشته براي ايستادن روي مواضعش برخوردار نيست. علت اينكه طرف غربي درستي چنين آدرسي را پذيرفت جز اين نبود كه در ماليخولياي دوستان سبز پوشش در داخل ايران شريك شده بود و هيچ راهي هم براي ارزيابي مستقل ادعاهاي بي ربط آنها نداشت. در گذشته همواره اينگونه بوده است كه هرگونه فشار خارجي بلافاصله به كمرنگ و بلكه محو شدن مرزبندي هاي داخل ايران مي انجاميد و همه جناح ها و افراد صرف نظر از ميزان مخالفتشان با يكديگر در مقابل دشمن خارجي متحد مي شدند. دقيقا همين آدرس غلط بود كه آمريكايي ها را به سمت تلاش براي اعمال تحريم هاي جديد عليه ايران و تشديد تهديدهاي لفظي در مورد حمله نظامي به ايران سوق داد"
در خاتمه اینکه قلم بر دست یادداشت روز نویس طبق تجربه ی گذشته نارضایتی مردم و خشم و کینه ونفرت شان نسبت به حاکمان را که نتیجه ی عملکرد 32 ساله حاکمان رژیم ضد بشری می باشد را مترادف دشمن یا آمریکا قرار داده است که رقیب مغلوب با آدرس غلط دادن های شان به دشمن پس از 22 خرداد 88 مرتکب شدند . در صورتیکه همانگونه که گفته شد واکنش اعتراضی مردم ناراضی ایران پس از 22 خرداد 88 نتیجه ی عملکرد بیش از 3 دهه ی گذشته ی دولت مردان بود که فرصت یا روزنه ای که در22 خرداد 88 و پس از آن برای مردم ناراضی به وجود آمد خشم فرو خورده شده یا آتش زیر خاکستر مردم در پژواک اعتراضی فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح خودنمائی کرد و نمایان شد که موجب فتاده شدن طشت رسوائی عدم مشروعیت رژیم ضد بشری و کودتائی و رهبر ولی وقیح از بام بر زمین شد که اکنون با هذیان گوئی این رسوائی بمنزله ی آدرس غلط دادن ازسوی رقیب مغلوب از درون به دشمن آمریکا تعبیر و تفسیر شده است. چون با مقصر ومتهم کردن رقیب مغلوب و آویزان شدن به گفته ی ولی وقیح صورت مسئله ی ضریب نارضایتی و خشم مردم پاک وماستمالی شده است . در مقابل مشروعیت کاذب برای رهبر ولی وقیح تراشیده شده تا توجیه گر وحشتی شودکه اعتراف شده با ارسال آدرس هاي غلط به دشمن شرایط بسيار دشوارتر شده است . برای همین قلم بر دست یادداشت روز نویس برای راه حل توصیه نموده که كار بسيار مهمم اين است كه می بایست مسئولان و متوليان امور، يك بار بنشينند و محاسبه كنند كه اقدامات رقیب مغلوب چوب و پیاز خورده در يك سال گذشته چگونه موجب شدتا آدرس هايي به دشمن ارسال شود و بررسی شود که اين آدرس ها تا چه حد درست بوده است. سپس ارسال کنند گان آدرس از خود بپرسند آيا روا بوده است كه به دليل اختلافات داخلي، دشمني را كه اساساً فرقي ميان اين مسئولان نظام قائل نيست، به طمع بی اندازند؟ یعنی به زبان ساده لو داده است که رژیم ضد بشری با رهبر لوطی جماران ولی وقیح نا مشروع آنگونه بی اعتبار و آسیب پذیر شده است که اکنون که صحبت از تهاجم نظامی به تأسیسات هسته ای می شود و روز قدس هم در پیش روی هست و امکان تظاهرات ضد حکومتی رادیکال تر از سال گذشته در چنین روزی وجود دارد پس بقول رهبر ولی وقیح نیاز به تو بازگشت است تا که برای کاهش ضریب خطرات داخلی و بیرونی رقیب مغلوب سپر بلا شود .
" اين اتفاقي است كه در سال 88 تمام و كمال رخ داد. دوستان داخلي آمريكايي ها كه درباره ميزان توان خود در پيش بردن پروژه تغيير شكل ساختاري نظام دچار سوء تفاهم بودند، غربي ها را هم كه هم به طمع افتاده بودند و هم در عين حال نمي توانستند بفهمند واقعا در ايران چه مي گذرد، دچار سوء تفاهم هايي بزرگ تركردند. نتيجه، آغاز دور جديدي از توطئه عليه ايران اسلامي بود كه اين بار هدفي جز تعقيب آدرس هايي كه از داخل ايران بيرون رفته بود نداشت. آمريكا تصميم گرفت به راهي برود كه دوستان داخلي اش پيشنهاد مي كردند چرا كه تصور مي كرد اين بار اتفاقي در ايران رخ داده كه پيش تر سابقه نداشته است.صف كشي خواص در مقابل يكديگر و مخصوصا اينكه كساني به خاطر بغض ناحقي كه از دولت به عنوان طرف پيروز در انتخابات در دل داشتند، جلوي اصل نظام ايستادند، دشمن را به اين نتيجه رساند كه آنچه در ايران خراب شده به آساني قابل بازسازي نخواهد بود. به طور طبيعي نتيجه اي كه دشمن از اين اوضاع گرفت اين بود كه به جاي تعامل با نظام بايد انرژي خود را صرف افزايش به هم ريختگي دروني آن بكند. اين آدرس فقط زماني كه غربي ها دريافتند (مثلا در مذاكرات هسته اي) اوضاع در ايران نه فقط از كنترل رهبري خارج نشده بلكه بيش از هر زمان ديگري تحت اختيار ايشان است، تا حدودي تصحيح شد. . طرف هاي غربي در چند ماه اول پس از انتخابات، با رصد برخي اظهارنظرهاي خاص از درون ايران كه مثلا پي درپي نسبت به مذاكره سطح بالا با آمريكا ابراز تمايل مي كرد يا تاكيد مي كرد كه فلان پرونده خاص حاضر است شروطي آسان گيرانه وضع كند، به اين نتيجه رسيدند كه ايران براي حل مشكلات داخلي خود موضع خود در خارج را نرم كرده و بسا حاضر است برخي خط قرمزها را تعديل كند يا حتي امتيازهايي بدهد.غافل از آن كه اين پيشنهادها در چارچوب تعريف شده نظام ارائه مي شد. مثلا مورد مربوط به پيشنهاد وين را در نظر بگيريد. چرا غربي ها تقاضاي اصلاح پيشنهاد وين از جانب ايران را به منزله رد آن تلقي كردند و گفتند كه ايران بايد عينا همان چيزي را كه از جانب غرب ارائه شده بپذيرد. اصلاحات مورد نظر ايران اصل مكانيسم مبادله را كه قلب پيشنهاد وين بود مي پذيرفت و فقط براي عملي شدن آن تضمين هايي مطالبه مي كرد. يك جواب براي اين سوال كه اطلاعات كنوني نشان مي دهد كاملا درست است اين است كه غربي ها با مشاهده وضعيت داخلي خاص ايران به اين تحليل رسيده بودند كه اگر سرسختي كنند و فشار بياوردند ايران پيشنهاد آنها را عينا خواهد پذيرفت و بر روي موضع خود پافشاري نخواهد كرد. آدرس غلط سوم اين بود كه غربي ها تصور كردند اجماع داخلي در ايران خصوصا پشتيباني مردم از هدف گذاري هاي استراتژيك نظام تضعيف شده و ايران ديگر از پشتوانه مردمي گذشته براي ايستادن روي مواضعش برخوردار نيست. علت اينكه طرف غربي درستي چنين آدرسي را پذيرفت جز اين نبود كه در ماليخولياي دوستان سبز پوشش در داخل ايران شريك شده بود و هيچ راهي هم براي ارزيابي مستقل ادعاهاي بي ربط آنها نداشت. در گذشته همواره اينگونه بوده است كه هرگونه فشار خارجي بلافاصله به كمرنگ و بلكه محو شدن مرزبندي هاي داخل ايران مي انجاميد و همه جناح ها و افراد صرف نظر از ميزان مخالفتشان با يكديگر در مقابل دشمن خارجي متحد مي شدند. دقيقا همين آدرس غلط بود كه آمريكايي ها را به سمت تلاش براي اعمال تحريم هاي جديد عليه ايران و تشديد تهديدهاي لفظي در مورد حمله نظامي به ايران سوق داد"
در خاتمه اینکه قلم بر دست یادداشت روز نویس طبق تجربه ی گذشته نارضایتی مردم و خشم و کینه ونفرت شان نسبت به حاکمان را که نتیجه ی عملکرد 32 ساله حاکمان رژیم ضد بشری می باشد را مترادف دشمن یا آمریکا قرار داده است که رقیب مغلوب با آدرس غلط دادن های شان به دشمن پس از 22 خرداد 88 مرتکب شدند . در صورتیکه همانگونه که گفته شد واکنش اعتراضی مردم ناراضی ایران پس از 22 خرداد 88 نتیجه ی عملکرد بیش از 3 دهه ی گذشته ی دولت مردان بود که فرصت یا روزنه ای که در22 خرداد 88 و پس از آن برای مردم ناراضی به وجود آمد خشم فرو خورده شده یا آتش زیر خاکستر مردم در پژواک اعتراضی فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح خودنمائی کرد و نمایان شد که موجب فتاده شدن طشت رسوائی عدم مشروعیت رژیم ضد بشری و کودتائی و رهبر ولی وقیح از بام بر زمین شد که اکنون با هذیان گوئی این رسوائی بمنزله ی آدرس غلط دادن ازسوی رقیب مغلوب از درون به دشمن آمریکا تعبیر و تفسیر شده است. چون با مقصر ومتهم کردن رقیب مغلوب و آویزان شدن به گفته ی ولی وقیح صورت مسئله ی ضریب نارضایتی و خشم مردم پاک وماستمالی شده است . در مقابل مشروعیت کاذب برای رهبر ولی وقیح تراشیده شده تا توجیه گر وحشتی شودکه اعتراف شده با ارسال آدرس هاي غلط به دشمن شرایط بسيار دشوارتر شده است . برای همین قلم بر دست یادداشت روز نویس برای راه حل توصیه نموده که كار بسيار مهمم اين است كه می بایست مسئولان و متوليان امور، يك بار بنشينند و محاسبه كنند كه اقدامات رقیب مغلوب چوب و پیاز خورده در يك سال گذشته چگونه موجب شدتا آدرس هايي به دشمن ارسال شود و بررسی شود که اين آدرس ها تا چه حد درست بوده است. سپس ارسال کنند گان آدرس از خود بپرسند آيا روا بوده است كه به دليل اختلافات داخلي، دشمني را كه اساساً فرقي ميان اين مسئولان نظام قائل نيست، به طمع بی اندازند؟ یعنی به زبان ساده لو داده است که رژیم ضد بشری با رهبر لوطی جماران ولی وقیح نا مشروع آنگونه بی اعتبار و آسیب پذیر شده است که اکنون که صحبت از تهاجم نظامی به تأسیسات هسته ای می شود و روز قدس هم در پیش روی هست و امکان تظاهرات ضد حکومتی رادیکال تر از سال گذشته در چنین روزی وجود دارد پس بقول رهبر ولی وقیح نیاز به تو بازگشت است تا که برای کاهش ضریب خطرات داخلی و بیرونی رقیب مغلوب سپر بلا شود .
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890530/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان شنبه 30 مرداد ماه سال 1389
فهرست آدرس هاي غلط (يادداشت روز)
http://www.kayhannews.ir/890530/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان شنبه 30 مرداد ماه سال 1389
فهرست آدرس هاي غلط (يادداشت روز)
