دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 26 مرداد ماه سال 1388
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " نقد و نق ! "
" سربازجو شریعتمداری به پاسدار گماشته احمدی نژاد تعیین تکلیف کرده است که باید رحیم مشائی مشرک همگام با مخالفان و همسو با دشمنان تابلو دار را از کابینه ی خود اخراج کند تا بیش از این برایش هوراکشیده نشود "
در ادامه ی ماه عسل خوری ناشی از پیروزی باندهای مافیائی کودتائی غالب مدعی اصول گرائی وحذف رقیب مغلوب دوم خردادی ها از قدرت اجرائی شروع شد ولی به پایان خود رسیده است زیرا که اکنون درون باندهای غالب در گیر جنگ قدرت آنچنان در گیر شده اند که به جای عسل به موم خوری رسیده اند . یعنی آشکارا زیرآب شعار دروغین و وارونه ی عا شقان خدمت و نه شیفتگان قدرت زده شده است که بیش از 5 سال پیش همین سربازجو و دروغ نامه ی کیهان منادی و مدافع و مروج و مبلغش بود . برای اینکه در شرایط کنونی تبدیل به جنگ قدرت و حفظ آن بهر شیوه و بهانه ای شده است . بلی این جنگ قدرت و انحصاری کردن وتحمل نکردن کوچکترین انتقاد ات سازنده ی خودی ها آنچنان شده است که سربازجو حسین شریعتمداری که مدافع سر سخت دولت نامشروع و باند های مافیائی غالب بوده اکنون مجبور شده است که بطور سخت و جدی در گیر جنگ روانی تبلیغاتی علیه رحیم مشائی شود که رئیس دفتر پاسدار گماشته احمدی نژاد است که در حقیقت نفر دوم کابینه ی مدعی ساده زیست اصول گرای امام زمانی عاشق خدمتگزاری به مردم ایران می باشد که سربازجو حسین شریعتمداری فاش کرده است که بی خودی رحیم مشائی می گوید که حمله به وی حمله به دولت و پاسدار گماسته احمدی نژاد است .زیرا که موضع گیری و عملکرد رحیم مشائی همچون پیشنهاد دادن مکتب ایران به جای مکتب اسلام که مورد ذوق زدگی مخالفان داخلی و بیرونی و ضد انقلاب برون مرز و دشمنان تا بلو دار پاسدار گماشته احمدی نژاد واقع شده است به خصوص اینکه چنین عنصری دارای چندین پست های مهم و کلیدی درون دولت نامشروع مدعی اصول گرئی می باشد در صورتیکه وی اینگونه همگام مخالفان شده است : .
" مخالفان رئيس جمهور، چه برخي از جريانات داخلي و چه گروه هاي ضدانقلاب خارج نشين و دشمنان تابلودار "بيروني نه فقط با اظهارات آقاي مشايي مخالف نيستند، بلكه با ذوق زدگي از آن استقبال نيز كرده و مي كنند. براي دشمنان انقلاب چه امتيازي برجسته تر و چه خواسته اي طلايي تر از آن كه كسي در جايگاه رئيس دفتر رئيس جمهور كشورمان، آرزوهاي برزمين مانده آنان را بر زبان آورده و به عنوان ديدگاه و بينش و منش جمهوري اسلامي ايران از تريبون نظام جار بزند؟! مخصوصاً آن كه اين شخص- متاسفانه- نزديكتر از همه دولتمردان به رئيس جمهور معرفي شده باشد و علاوه بر رياست دفتر ايشان، پست هاي حساس ديگري نظير عضو كميسيون اقتصادي دولت، دبير كميسيون فرهنگي دولت، رياست شوراي هماهنگي مناطق آزاد، قائم مقامي رئيس جمهور در شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور و در يك كلمه همه كاره دولت تلقي شود! بنابراين برخلاف ادعاي آقاي مشايي، مخالفان رئيس جمهور از حاميان سينه چاك ايشان هستند و با مواضع و عملكردي كه آقاي مشايي بر كام و گام دارند، چرا نبايد مدافع ايشان باشند؟!"
سربازجو حسین شریعتمداری در ادامه نقد یا کیفرخواست علیه ی رحیم مشائی خود را چنین جزو دوستان اندک دوستدار واقعی رئیس جمهور و منتقد رحیم مشائی قلمداد کرده است :
" از سوي ديگر، اعتراض كنندگان و منتقدان بينش و منش آقاي مشايي - صرفنظر از عده اي اندك و كم شمار- دوستداران واقعي رئيس جمهور محترم هستند كه حضور آقاي مشايي در كنار ايشان را- با دست گسترده اي كه در دولت دارد- آفتي خطرناك براي دولت اصولگرا و شخص رياست محترم جمهوري مي دانند و براي اين نگراني خود دلايل منطقي و شواهد مستحكمي نيز دارند"
همچنین سربازجو حسین شریعتمداری برای اینکه هم زیرآب رحیم مشائی را زده باشد . هم اینکه آنگونه نقد از رحیم مشائی کرده باشد که با وجود تیغ بر زیر دم پاسدار گماشته احمدی نژاد گذاشته باشد. یعنی با روش گردو بر توی دامانش انداختن و سنگ بر توی سرش زده باشد به وی تفهیم کرده است که اگر چنانچه رئیس جمهور شدی و تحمل می شوی که مدعی اصول گرا ونه بر پا کننده ی آن هستی . بهر حال تأکید بر برکناری بدون درنگ رحیم مشائی از دولت نا مشروع کرده و این چنین نسبت به کاهش ساعات کار دولتی در ماه رمضان برادر عزیزش پاسدار گماشته احمدی نژاد را تمسخر کرده است :
" برادر عزيزمان دكتر احمدي نژاد «برآمده از اصولگرايي» است و نه «برپاكننده آن» بنابراين بديهي است كه از يك سو مورد حمايت گسترده اصولگرايان- بخوانيد توده هاي عظيم ملت- باشد و از سوي ديگر با دشمني هاي پيوسته دشمنان ملت روبرو باشد كه چنين بوده و هست. و اما رئيس جمهور محبوب و فداكارمان مخصوصا با توجه به بار سنگيني كه بر دوش دارد و بي اغراق بايد گفت به خوبي از عهده آن برآمده است، به طور طبيعي مصون از لغزش و خطا نيست و دقيقاً در همين نقطه است كه مي تواند مورد انتقاد دلسوزانه و خيرخواهانه دوستان اصولگرا نيز باشد. انتقاداتي كه انگيزه و مقصود از آن، تصحيح خطا و كمك به رئيس جمهور براي پيمودن بهتر و باصلابت تر راه پيش روي ايشان است. بنابراين، كسي حق ندارد و نمي تواند نقدهاي دوستانه و دلسوزانه را به حساب مخالفت و يا- خداي نخواسته- دشمني با رئيس جمهور تلقي كند. آقاي مشايي با توجه به افكار انحرافي ايشان و دست باز و گسترده اي كه در چرخه امور دولت دارد به يك وصله ناجور در ساختار دولت آقاي احمدي نژاد تبديل شده و حذف آن ضامن سلامت دولت است و در مقابل بايد گفت متاسفانه دلايلي كه رياست محترم جمهوري براي ضرورت ابقاي آقاي مشايي در كنار خود ارائه مي كند، از استحكام لازم برخوردار نيست. بنابراين اگر جناب آقاي دكتر احمدي نژاد براي سلامت و محبوبيت دولت خويش اهميت قائلند- كه به يقين قائلند- نبايد در بركناري آقاي مشايي كمترين ترديدي به خود راه بدهند و انتقاد دلسوزانه دوستان را با كينه توزي كساني كه به جاي «نقد» پيوسته «نق» مي زنند، در يك كفه قرار داده و همسان تلقي كنند. اشاره به اين نكته خالي از لطف نيست كه ديروز يكي از دوستان به مزاح از قول گروه «نق»زن نوشته بود؛«اي احمدي نژاد! خدا بگويم تو را چكار كند! اين چه وضعيتي است كه براي ما پيش آورده اي؟ در دولت خاتمي هم روزه مي گرفتيم و ساعت 5 بعدازظهر افطار مي كرديم اما در دولت تو، ساعت هشت و نيم بعدازظهر هم به زور مغرب مي شود و افطار مي كنيم!!»"
سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری که همچون خمینی شیاد و جانشین وی که رهبر ام القرای جهان اسلام خودش را نامیده است . زیرا که دشمن ملت و ملی گرائی هستند .و همانگونه که خمینی شیاد در 25 خرداد سال 60 از طریق رادیو پیام اخطار آمیز به نهضت ملی و جبهه ملی داد که اگر چنانچه اطلاعیه تظاهرات خود را پس نگیرید و اعلام منحل شدن گردهمآئی تظاهرات اعتراضی پایمال شدن آزادی و بی اعتبار شدن قانون اساسی خودتان را پس نگیرید فتوا می دهم که مرتد هستید که این اقدام ادامه کینه ورزانه و دشمنی با سالگرد زند یاد دکتر مصدق بود که آن را تجمع برای مشتی استخوان پوسیده نامید . سپس پسوند ملی را نیز از مجلس حذف و اسلامی را جایگزین آن نمود . اکنون نیز سر بازجو حسین شریعتمداری از موضع بازجوئی همینگونه با دشمن جدی و اصلی مجاهدین بر خورد نموده و برای اینکه پرونده ی رحیم مشائی را سنگین تر کند . این چنین وی را متهم به دیدگاه شرک آلود ملی گرائی استعمار پسند و همبازی با فتنه 88 سال نموده است :
"اظهارات آقاي رحيم مشايي اگرچه تكرار بي كم و كاست همان ديدگاه هاي شرك آلود و استعمارپسند گروهك هاي حقيري نظير منافقين و سلطنت طلب ها و... است ولي سخن درباره ديدگاه و نظرات آقاي مشايي نيست، چرا كه افراد ديگري- از جمله برخي هواداران گروهك هاي يادشده- نيز با همان ديدگاه هاي آقاي مشايي در جامعه حضور دارند و هيچكس هم از حضور آنها كمترين احساس خطري نمي كند. اما، آقاي مشايي در حالي كه زبان همان دشمنان را در كام دارد، در جايگاه قائم مقام رئيس جمهور محترم كشورمان ظاهر مي شود و از تريبون رسمي نظام، خواسته هاي 31 سال برزمين مانده و آرزوهاي بربادرفته آمريكا و متحدانش را به عنوان ديدگاه و نظر جمهوري اسلامي ايران بر زبان مي آورد. و سؤال اين است كه چه كسي و با كدام توضيح قانوني و يا توجيه منطقي به ايشان چنين اجازه اي داده است؟!شايد اين برداشت را تعجب آور و غيرمنصفانه تلقي كنيد ولي شواهد و قرائن فراواني از صحت آن حكايت مي كند و آن، اين كه آقاي اسفنديار رحيم مشايي- انشاءالله بي آن كه خود بخواهد يا بداند- به قطعه اي از «پازل فتنه 88» تبديل شده است و آگاهانه يا ناخودآگاه آب به آسياب فتنه گران و دشمنان نظام مي ريزد. و البته در هر دو حالت، نتيجه يكسان است.آقاي مشايي تاكيد مي كند كه «از مكتب اسلام» دريافت هاي متنوعي وجود دارد. اما دريافت ما از حقيقت ايران و حقيقت اسلام، «مكتب ايران» است و ما بايد از اين به بعد مكتب ايران را به دنيا معرفي كنيم!آيا اصلي ترين مانع قدرت هاي استكباري براي سلطه دوباره بر ايران اسلامي، عبور از «اسلام» نبوده و نيست؟"
در ادامه بندهای تنظیم شده ی کیفر خواست علیه ی رحیم مشائی سرباز جو حسین شر یعتمداری رحیم مشائی را مقابل نظر خمینی شیاد محور اسرائیل قرار داده است و برای پنهانکاری که گویا اینگونه انتقاد تند و تیز کردن از رحیم مشائی که متهم به همسوئی با دشمنان تابلو دار است نشان از صداقت وی و دوستدار پاسدار گماشته احمدی نژاد و یک دست بودن مدعیان اصول گرایان است ونه بارز کردن اختلاف درون آن که افزوده گرچه رقیب مغلوب و مخالفان دولت اینگونه انتقاد کردن سازنده را نشان از اختلاف درون باند های مافیائی می دانند ، دلیل نمی شود که برای پاسدار گماشته احمدی نژاد تعیین تکلیف نشود که اینگونه تأکید کرده که وی می بایست هرچه زودتر رحیم مشائی این وصله ی ناهمگون را از کابینه اخراج نماید تا جلوی نطق های وی و هورا کشیدن مخالفان برای وی گرفته شود:
"آقاي مشايي چند سال قبل از «ملت اسرائيل»! سخن گفت و بر دوستي با آنان اصرار ورزيد. و هنگامي كه با اعتراض روبرو شد، كه ساكنان فلسطين اشغالي، صهيونيست هاي مهاجر هستند و امكان سكونت آنان در سرزمين اشغال شده فلسطين به بهاي آوارگي مردم آن مرز و بوم و قتل عام همه روزه زنان و مردان و كودكان فلسطيني فراهم شده است، اعلام كرد كه نظر من! همان نظر امام(ره) است!! اما در جريان همايش اخير بار ديگر با صراحت بيشتري بر نظر پيشين اصرار ورزيده و گفت: «انديشه آقاي احمدي نژاد حذف رژيم صهيونيستي از نقشه جغرافيايي نيست»! ايشان ضمن آن كه آشكارا و بي پرده نظر مبارك و منطقي و حقوقي حضرت امام راحل(ره) را نفي مي كند، شعار ديكته شده وزارت خارجه اسرائيل به سران فتنه يعني شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران» را نيز تكرار مي كند!آيا هنوز هم مي توان ادعا كرد كه اظهارات مشايي فقط يك «لغزش زبان» و از نوع «سهوالبيان» بوده است؟!... و ده ها نمونه ديگر از اين دست كه بيرون از حوصله اين نوشته محدود است و در آينده به آن خواهيم پرداخت. به عنوان مشتي از خروارها اشاره شد- كه نشان مي دهد آقاي مشايي بيرون از حلقه اصولگرايان و وصله اي ناهمگون با دولت آقاي احمدي نژاد است. اكنون كساني كه اين تلقي را نمي پذيرند بايد براي اثبات ادعاي خود دليل بياورند. اميد آن كه برادر عزيز و رئيس جمهور اصول گرا و فداكارمان، در اين ماجرا انديشه كنند و از رخنه نامحرمان در دولت اصولگرا برحذر باشند.و بالاخره ما نيز معتقديم مسئله مشايي در حدي نيست كه به يكي از مسائل پررنگ رسانه اي تبديل شود اما وقتي اظهارات وي و هورا كشيدن دشمنان براي او را مي بينيم، ورود به ماجرا را ضروري تلقي مي كنيم و اين نكته نيز گفتني است كه مديران بيروني فتنه و دنباله هاي داخلي آنان نبايد اينگونه انتقادات دلسوزانه را نشانه اختلاف در ميان اصولگرايان تلقي كنند! و مطمئن باشند كه اصولگرايان با شناخت دقيق و مستندي كه ازهويت وابسته و ستون پنجمي فتنه گران دارند، محال است رئيس جمهور محبوب خود را تنها بگذارند"
در خاتمه اینکه با تجربه ای که سر بازجو حسین شریعتمداری در بولتن نویسی و اطلاعات سپاه پاسداران داشته است . البته از این تجربیات در بازجوئی و اعتراف گیری وتواب سازی ها در زندان ها دنبال و استفاده نمود . آنگاه ترکیب و تلفیق این تحربیات را زیرچتر پوششی قلم زنی در دروغ نامه ی کیهان پیگیری کرده است که بموازات آن رابطه ی تنگاتنگ با وزارت بد نام اطلاعات همچون سعید امامی و اطلاعات پاسداران داشته و آن را نیز مکمل تجربیات خود کرده است ، تا آنجا که ضمن حضور در زندان و بازجوئی کردن درعملیات برون مرزی تعقیب مخالفان در کنار سعید امامی و امثالهم بوده است . مشروط بر اینکه نماینده ی ویژه ی ولی وقیح در دروغ نامه ی کیهان هم هست که نقش اساسی در طراحی و پرونده سازی و توطئه گری علیه ی دولت مدعیان اصلاح طلبان و به شکست و سقوط کشانیدن شان را در دروغ نامه ی کیهان بر عهده داشت . آنگونه که در ستون گفت و شنود ورق نامه ی کیهان مجلس ششم را تشبیه به گا وداری نمود و انتقاد به شورای نگهبان کرد که چرا صلاحیت این گاوها برای ورود به گاو داری تأئید کرد؟ در دنباله اخطار به آخوند جنتی کرد که یا این گاوداری را تعطیل ومنحل کند و دربش را ببندد .یا اینکه قول دهد که تلافی می کند و اینان را برای ورود به بازار مکاره و چوبدران مجلس هفتم مجدداً مورد تأئید صلاحیت قرار نمی دهد . البته آخوند جنتی این اخطار را پذیرفت و به آن لبیک و این فارش را برجای آورد . بالاخره نقش و تلاش وی برای بر کرسی قدرت نشاندن مدعیان اصول گرایان هر گز فراموش شدنی نمی باشد . بنابراین اکنون که چنین عنصری علیه ی رئیس دفتر رئیس جمهور تیغ کشی کرده و انتقاد نموده است . نه از موضع مخالف که منتقد دلسوز دولت نا مشروع دهم می باشد . ولی آنچه مهم است علنی شدن انتقاد وی است . یعنی آزمون شدن هر دوجناح مدعیان اصلاح طلب و اصول گرا است که هر دو جناح فقط درگیرجنگ و اختلاف شان محور قبض ی قدرت و انحصاری کردنش بوده و می باشند. طوریکه هیچگونه ابهامی در این زمینه وجود ندارد جز اینکه بیشترفاش شده است که جنگ ادامه دار وحشتناک قدرت بمرحله ای رسیده است که فراموش شدن کامل مردم و پاسخگوئی به مطالبات شدن دیگر پنهان شدنی نمی باشد . چونکه آزمون ثبت و اثبات شده ی شکست هر دو جناح مدعی بمنزله ی به پایان رسیدن عمر مفید و ماندگاری رژیم ضد بشری می باشد که از22 خرداد 88 به بعد صدایش بر هر بوم و برزن وبام وتریبونی از صبح تا شام بعینه طنین انداز شده و شنیده می شود.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890526/2.htm#other201
دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 26 مرداد ماه سال 1388
نقد و نق ! (يادداشت روز)