روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 26 مرداد ماه سال 1389
نقد و بررسی : سر مقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " باز آئين محبت تازه كن "
" توجیه سکوت رهبر ولی وقیح و سایر مسئولان رژیم ضد بشری پیرامون فاجعه ی سیل در پاکستان با طلبکاری کردن دیگران متهم ومحکوم شده اند "
هنوز فراموش نشده است که چگونه پاسداران اطلاعاتی با حمایت و همآهنگی رهبر ام القرای جهان اسلام چه میزان باج به دولت پاکستان دادند تا که توانستند عبد المالک ریگی را با توطئه و زد و بند از دولت پاکستان تحویل بگیرند تا پس از شکنجه کردنش با برادرش عبد الحمید بر دارش کشند . گرچه هزینه ی واکنش انتقامی این اقدام را پاسداران تجمع کرده در مسجد جامع زاهدان دردو مر حله ی عملیات انتحاری پرداختند . ولی طبق زد و بند های توافق پشت پرده قرار داد چندین میلیارد دلاری لوله ی انتقال گاز از ایران با پاکستان منعقد گردید تا که هدیه و پاداش و حق الزحمه ی تحویل دادن عبدالمالک ریگی به دولت پاکستان با شد . اکنون معلوم نیست که داعیه داران رهبریت جهان اسلام که یک ریز کمک های مالی کلان به شیخ حسن نصر الله رهبر حزب الله لبنان و رهبران حماس می کنند تا در منطقه بحران آفرینی و جنگ افروزی کنند و دشمنی با روند مذاکرات صلح نمایند .چرا اکنون که دو هفته از بارندگی و سیل ویرانگر در پاکستان می گذرد کهه موجب جان باختن تعداد کثیری از شهروندان مسلمان پاکستان و بیش از 20 میلیون نفر بی خانمان و آواره ناشی از سیل شده است . رگ گردن رهبریت مسلمانان جهان اسلام ولی وقیح و بقیه حاکمان تهران برجسته و تحریک نمی شود و احساس مسئولیت و همدردی ودلسوزی وکمک به نیازمندان مسلمانان سیل زدگان پاکستانی نمی کنند؟ اما عجیب و جالب است که سر مقاله نویس بدون آنکه از عدم سکوت رهبر ولی وقیح و سایر مسولان رژیم ضد بشری محور فاجعه ی انسانی در پاکستان کوچکترین سخنی بگوید . ولی همچون همیشه ازغرب و سازمان ملل گرفته تا سایر رهبران کشور های عربی و مسلمان و سازمان ها و کنفرانس کشور های اسلامی را مورد مخاطب انتقادی خود قرار داده و اینگونه علت سکوت را از اینان پرسش کرده است :
"دو هفته است كه در پاكستان، بارانهاي شديد موسمي قطع نشده و آبي كه مي‌بايست طي 4 ماه مي‌باريد، بر اثر فعاليتهاي تخريبي انسانهاي غني و بي درد شمال كره زمين در محيط زيست، بر سر مردم اين سرزمين پاك و بي آلايش و فقير باريدن گرفته و بدترين سيلاب قرن را براي اين كشور رقم زده است. دو هفته از آغاز سيل مي‌گذرد و هنوز باران ادامه دارد. سيل،‌دار و ندار و هستي مردم فقير ايالت‌هاي پنجاب و خيبر و كشمير را با خود برده و ميليونها نفر با مرگ دست و پنجه نرم مي‌كنند. سازمانهاي بين‌المللي مي‌گويند وخامت اوضاع در مناطق سيلزده قابل توصيف نيست زيرا درصورت قطع بارندگي و فروكشي كردن سيلاب هم نمي‌توان فاجعه را تمام شده دانست زيرا گل و لاي ناشي از سيل مدتها مردم مصيبت زده را به كام وضعيت باتلاقي خواهد كشيد و مدتها بعد از آن، بايد اثرات جانبي اين فاجعه انساني را تحمل كرد. . بدين ترتيب بايد گفت زنگ خطر فاجعه انساني در پاكستان به صدا درآمده بطوري كه صداي آن حتي به گوش سنگين دبيركل سازمان ملل نيز رسيده و او در سفر به پاكستان و اظهار همدردي با بازماندگان اين فاجعه از جامعه جهاني خواسته است كه پاكستان را در اين مصيبت ويرانگر نگذارند. در چنين وضعيت سخت و استثنائي، جهان اسلام و كشورهاي اسلامي كه از ذخاير عظيم نفتي و مالي برخوردارند و شيوخ آنها پول‌ها و درآمدهاي حاصل از بيت‌المال را در بانكهاي سوئيس و برج‌هاي نيويورك سرمايه گذاري مي‌كنند، منفعل‌تر از هميشه و بي تفاوت‌تر از قبل به عيش و عشرت مشغولند و صدايي از آنها در حد همدردي و حتي در حدي كه از سازمانهاي غربي بين‌المللي برآمده از آنها برنمي خيزد؟ علت چيست و چرا كشورهاي اسلامي و رهبران آن اينچنين درمانده شده‌اند كه بايد بنشيند و در فاجعه‌اي كه يك كشور اسلامي را در مخاطره قرار داده، نظاره گر يكديگر باشند و اجازه دهند غربي‌ها در صف اول تبليغاتي قرار بگيرند؟ تا چه وقت كشورهاي بي نياز و ثروتمند اسلامي بايد تماشاچي بمانند و مصائبي از اين قبيل بر مسلمانان جهان وارد شود؟ تا چه وقت مسلمانان بايد دست گدايي به سوي كشورهاي غربي دراز كنند و به هنگام حادثه در ا نتظار كمك‌هاي پرمنت ولي به اصطلاح انسان دوستانه آنها بمانند؟ آيا كنفرانس اسلامي به نمايندگي از بيش از 50 كشور اسلامي نبايد با تشكيل صندوقهاي ويژه، قبل از همه به كمك حادثه ديدگان بشتابد و زخمي بر مرهم مسلمانان باشد؟ آيا كساني كه از جانب مسلمانان بر كرسي نمايندگي آنها تكيه زده اند، نبايد در چنين مواقعي احساس مسئوليت كرده و حس مسلماني و نوعدوستي آنها برانگيخته شود؟! به جرأت و با تأسف بايد پذيرفت كه بي عملي، انفعال و غفلت كشورها و سازمانهاي اسلامي در چنين مواقعي بيش ار هر زمان ديگري آشكار مي‌شود و تشتت رسوايي آنها در اين روزها از بام بلند پرادعائي هايشان به زمين مي‌افتد"
بدتر اینکه سرمقاله نویس برای اینکه بی عملی حاکمان تهران دراین مورد را توجیه کند و نقش مفت خوران و انگلان غیر مولد زیر چتر مراجع تقلید را جا اندازد . پس با سیاست توبره و آخور خوری با موضع گیری کردن علیه دولت ها و سازمان های اسلامی اینگونه در پایان مردم مسلمان را مورد مخاطب خود قرار داده است که تأکید نموده می بایست از طریق مراجع تقلید کمک های خودشان را به مردم مسلمان پاکستان برسانند:
"اكنون كه دولت‌ها و سازمان‌هاي اسلامي آنچنان كه بايد وشايد به وظيفه خود در قبال فاجعه سيل پاكستان عمل نمي‌كنند، وظيفه عموم مسلمانان است كه دعوت مراجع تقليد و بزرگان دين را اجابت نموده و با هر وسيله ممكن به كمك مسلمانان سيل زده پاكستان بشتابند و به وظيفه اسلامي و انساني خود عمل كنند. ما مسلمانان بايد با همت خويش شيرازه دفتر ورق ورق شده مسلماني را محكم نمائيم، همانگونه كه اقبال لاهوري،‌ متفكر و شاعر بلند آوازه پاكستاني گفته است"
در خاتمه اینکه همانگونه که گفته شد سر مقاله نویس بدون آنکه توضیح دهد که چرا رهبر ولی وقیح و سایر مسئولان رژیم ضدبشری دین فروش خاموش می باشند؟ مگر ایران یکی از کشورها همسایه کشور پاکستان مسلمان نیست؟ مگر رهبر لوطی جماران ولی وقیح خودش را رهبر ام القرای جهان اسلام ننامیده است؟ مگر پاسدارگماشته احمدی نژاد کف بر دهان و این زنگی مست تیغ بر دست مدعی نشده است که به خاطر دفاع و حمایت از فلسطین می خواهد اسرائیل را نا بود سازد؟ مگر نامه های آنچنانی برای رؤسای جمهور آمریکا و سایر مقامات برخی از کشور های دیگر ننوشت و آنان را به یکتا پرستی فرا نخواند ؟ مگر ادعای تغییر ساختار و اصلاح جهان و در اختیار گرفتن مدیریت جهان را ندارد؟ مگر 32 سال نمی باشد که نفت مجانی و ارزان به سوریه داده می شود تا که جزو هم پیمان رژیم ضد بشری در خاور میانه باشد تا که بشود سیاست صدور ترویسم و بحران و ارتجاع به منطقه صادرشود؟ مگر کمک های مالی هنگفت به حزب الله لبنان و حماس نشده است تا که در خدمت اهداف دشمنی کردن با روند مذاکرات صلح خاورمیانه فعال باشند؟ مهمتر امگر زلزله ی ویرانگر شهر تاریخی بم فراموش شده است که چگونه سیل کمک های نقدی و کالائی و داروئی و خدماتی و بهداشتی و خوراکی و پوشاکی از سوی رهبران کشور های منطقه و جهان و به خصوص مردم ایران بسوی باز ماند گان زلزله ی بمب سرازیر شد که مطبوعات در آن زمان نوشتند که این امکانات ارسالی و دریافت شده می تواند چند بار شهر تخریب شده ی تاریخی بم از نو ساخته وبنا شود . مگر همین روزی نامه ی حکومتی چندین بار گزارش نداد که رهبر لوطی جماران ولی وقیح بصورت علنی و پنهانی به شهر زلزله زده و ویران شده ی بمب سفر کرد و بطور ناشناس با مردم زلزله زده توی خیابان دیدار و گفتگو کرد ؟ چرا پس از جمع آوری کنمک های نقدی و غیر نقدی وی و پاسداران شریک دزدش در این شهر تا این تاریخ هیچگونه اقدام مثبتی برای بازماندگان فراموش شدگان زلزله ی بمب نشده است که اکنون سرمقاله نویس براساس و مبنای این تجربه باز رهنمود مشابه کمک کردن مسلمانان داده است تا که کمک های خود شان به سیل زدگان مردم پاکستان را از طریق مراجع تقلید همچون رهبر لوطی جماران ولی وقیح بدهند؟
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890526/13890526_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 26 مرداد ماه سال 1389
باز آئين محبت تازه كن