روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 6 شهریور ماه سال 1389
نقد و بررسی : سر مقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " بالاتر از فاجعه سيل پاكستان"
" مشخص نیست که چرا سهم بی مسئولیتی و عدم کمک و امداد رسانی حاکمان همیشه طلبکار رژیم ضد بشری به سیل زدگان مسلمان پاکستانی از قلم افتاده و فراموش شده است؟! "
نقد و بررسی : سر مقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " بالاتر از فاجعه سيل پاكستان"
" مشخص نیست که چرا سهم بی مسئولیتی و عدم کمک و امداد رسانی حاکمان همیشه طلبکار رژیم ضد بشری به سیل زدگان مسلمان پاکستانی از قلم افتاده و فراموش شده است؟! "
سئوال است که کدام کشور است که خود را رهبر ام القرای کشور های اسلامی نا میده است؟ کدام کشور است زیر پرده ی دین و ابزاری کردن آن حکومت دینی تشکیل داده است و صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه ی خاور میانه را تبدیل به دیپلماسی رسمی خارجی خودش کرده است ؟ یا اینکه سخنگوی ملت های مسلمان و وکیل مدافع و نماینده شان در کشور های اسلامی شده و برا ی شان تعیین و تکلیف می کند؟ یا اینکه حضور علنی عراق و افغانستان و فلسطین ولبنان دارد و در امور داخلی شان مداخله گری آشکار می کند و ضمن فریاد زدن نابود باد اسرائیل، اشک تمساح بر ای فلسطینیان می ریزد ودشمنی با روند مذاکرات صلح خاور میانه می کند؟ مهمتر اینکه کدام کشور بوده است که در 32 سال گذشته ضمن دادن نفت مجانی و ارزان به سوریه و اهدای کمک های کلان به حماس و جهاد اسلامی فلسطین و حزب الله لبنان اهداف مشترک بحران آفرینی و جنگ افروزانه در خاور میانه را دنبال نموده است؟ اما عجیب است که اکنون با نا دیده گرفتن همه ادعا ها و اقدامات انجام شده اش که زیر پوشش رهبریت ام القرای جهان اسلام سیاست و اهداف خودش را تعقیب کرده است. ولی با آویزان شدن به سیاست شتر گاو پلنگی که ناشی ازآشکار شدن ضعف عملکرد سیاست تناقض آمیز ش می باشد . چونکه می بایست ضعف مفر ط عدم کمک و امداد رسانی به ملت مسلمان سیل زده ی کشور همسایه پاکستان از موضع اشک تمساح ریزی برای میلیون ها پاکستانی آواره وبی خانمان شده ی سیل اخیر در پاکستان جبران شود و این سیاست چاشنی تبلیغات تاکتیکی اش شود تا که بطور طلبکارانه رهبران کشور های مسلمان و کنفرانس اسلامی و سازمان ملل و سایر کشور های دیگر جهان ونهاد های بین المللی متهم شوند و مورد انتقاد واقع گردند تا که بتوان پیرامون سیل پاکستان سخن از نکته ی مهم بالا تر از فاجعه ی جامعه جهانی به ویژه کم کاری در جهان اسلام چنین گفته شود :
" شايد صورت روشن‌تر اين سئوال اين باشد كه جامعه جهاني نتوانسته بر اين سيل فائق آيد و يا نخواسته؟ اينكه سازمان كنفرانس اسلامي بعد از گذشت دو هفته از آغاز فاجعه به فكر تشكيل جلسه افتاد و اكنون كه نزديك به يكماه است مردم سيل زده پاكستان در آوارگي بسر مي‌برند و با مرگ دست و پنجه نرم مي‌كنند هنوز معجزه‌اي از اين سازمان عريض و طويل نديده اند، و اينكه سازمان ملل تاكنون فقط توانسته نيمي از بودجه‌اي كه خود تشخيص داده بايد به سيل زدگان پاكستاني اختصاص دهد را جمع‌آوري كرده ولي هنوز هيچ مرهمي بر زخم‌هاي آنان نگذاشته، و اينكه كمك‌هاي كشورهاي اسلامي به سيل زدگان پاكستاني بقدري ناچيز و همراه با تأخير بوده كه نمي‌تواند اقدام موثري در مقابله با اين فاجعه محسوب شود، اينها همه نشان مي‌دهند وجدان جامعه جهاني و حتي جهان اسلام آنگونه كه بايد و شايد بيدار نيست و اين فاجعه بالاتر از فاجعه سيل پاكستان است"
در ادامه سرمقاله نویس از موضع خود زنی کردن بر سر شاخ نشسته و از بن بریده است . زیرا که در رژیم ضد بشری استبدادی تک صدائی که در آن ولی وقیح همکاره می باشد که مردم جز سیاهی لشکر و حضور شان در مراسم و نمایشات خیمه شب بازی ها انتخاباتی – انتصاباتی که جنبه ی تشریفاتی و مشروعیت بخشیدن به رژیم ضد بشری نا مشروع دارد نقش دیگری ندارند . ولی پس از 22 خرداد 88 که مردم معترض بر توی خیابان ها سرازیر شدند و فریاد مرگ بر یکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح سر دادند که بطور مشخص و برجسته مردم راه و مسیرشان را از راه حاکمان کودتاگر و مستبد جدا نمودند و آن را عیان کردند.اما جالب است که اکنون نا خواسته قلم بر دست مقاله نویس مجبور به اعتراف شده و اعتراف خودش را در ابعداد کلان برجسته کرده است و در پایان این چنین هشدار داده که حاکمان صاحب قدرت و منصب و ثروت و مال و منال از خصلت فرعونی و نمرودی خود در جهان باید دست از زیادیخواهی خود بر دارند :
"امروز، راه مردم در سراسر جهان از راه دولت‌ها جداست و درست به همين دليل است كه مشكلات فكري، اخلاقي، فرهنگي و معيشتي مردم هر روز بيشتر مي‌شود و البته فاصله ميان مردم با دولت‌ها نيز درحال افزايش است. در چنين وضعيتي، طبيعي است كه واقعه‌اي همچون سيل پاكستان هرچه بخواهد بر سر مردم بياورد و دولت‌ها حتي اگر بخواهند هم نتوانند كاري كنند و دست ملت‌ها هم از همه جا كوتاه است. اين، نشانه ضعف انسان در برابر طبيعت است. اين ضعف، به افراد معمولي كه امكاناتي و قدرتي در اختيار ندارند محدود نمي‌شود بلكه همه‌ي قدرتمندان و صاحب منصبان و حاكمان و دولتمردان و صاحبان مال و منال را نيز در بر مي‌گيرد. مفهوم روشن اين واقعيت اينست كه انسان امروز با انسان هزاران سال قبل تفاوتي نكرده و همانگونه كه فرعون و نمرود در برابر قدرت ديگري احساس عجز و درماندگي مي‌كردند، قدرتمندان و حاكمان امروز نيز همانقدر عاجز و درمانده‌اند هر چند امروزي‌ها امكاناتي در اختيار دارند كه نمرود و فرعون هرگز تصورش را هم نمي‌كردند. آيا همين واقعيت‌ها نبايد قدرتمندان را به تفكر وادارد و به آنها بفهماند كه بايد از زياده خواهي‌ها و سلطه طلبي‌ها كه محصول خود بزرگ بيني و بي توجهي به ضعف‌هاي واقعي انسان است دست بردارند و پا را از گليم خود بيرون نگذارند؟"
در خاتمه اینکه چه به خواهیم وچه نه خواهیم تغییرات و تحولاتی که در منطقه ی خاور میانه پس از قدرت گیری آخوند ها و پاسداران در ایران به وجود آمده است . چونکه این تغییرات موجب شد ه است تا که این منطقه دچار دستخوش تنش ها و جنگ های رخ داده شده ای شود که گذشته از خون ریزی های فراوان وتخریب گری های گسترده که در بر داشته است . مهمتر اینکه آثار وحشتناک تخریب و ضربه زدن بس سنگین محیط زیستی داشته است . زیرا که ضمن تشدید رقابت روی آوری به مدرن کردن قدرت تخریبی ساز کار تسلیحات نظامی که عجیب شتاب گرفته است ،آنچنان که همچنان تلاش برای مدرن کردن تسلیحات نظامی در منطقه ادامه دارد که پس از 8 سال جنگ ویرانگرایانه ی میان ایران و عراق و تلاش سران رژیم ضد بشری به دسترسی سلاح هسته ای شروع شده است. همچنین پس از استفاده نمودن تسلیحات گونا گون روس ها در افغانستان و سپس تهاجم نظامی آمر یکا در عراق و افغانستان و سلاح های مخربی که بکار برده شد . از سوی دیگر در گیری های نظامی که میان افغانستان و پاکستان وجود داشته و ادامه دارد . همینطور در گیری های داخلی در پاکستان هم که مزیت بر علت شده است. یا اینکه تنش هائی که پیرامون کشمیر پاکستان با هندوستان وجود دارد . در صور تیکه هر دو کشور دارای زراد خانه های اتمی هستند . بعلاوه بحران جنگ افروزانه ای که در خاور میانه به وقوع پیوست و نوع سلاح هائی که اسرائیل در لبنان و نوار غزه بکار برد. مجموعه ی این جنگ ها و تخریب گری ها و آسیب رسانی های بشدت جبران نا پذیر محیط زیستی سبب تغییرات آب و هوائی شده است که یا خشکسالی و افزایش گرما در بر داشته است یا بارندگی های فصلی ادامه دار سیل آسا آنگونه که چندین هفته است در پاکستان رخ داده است که موجب مرگ بیشمار و آواره و بی خانمان شدن ده ها میلیون پاکستانی شده است. البته مشخص نیست چه بلیه های طبیعی زیان آور مالی و جانی بیشتری در پاکستان یا سایر کشور های همسایه همچون زلزله ی اخیر در روستای دامغان و سیل کرمان و یا در منطقه یا جاهای دیگر جهان همچون چین و کشور های آمریکای لاتین یا در آمریکا می تواند در پیش روی باشد.
" شايد صورت روشن‌تر اين سئوال اين باشد كه جامعه جهاني نتوانسته بر اين سيل فائق آيد و يا نخواسته؟ اينكه سازمان كنفرانس اسلامي بعد از گذشت دو هفته از آغاز فاجعه به فكر تشكيل جلسه افتاد و اكنون كه نزديك به يكماه است مردم سيل زده پاكستان در آوارگي بسر مي‌برند و با مرگ دست و پنجه نرم مي‌كنند هنوز معجزه‌اي از اين سازمان عريض و طويل نديده اند، و اينكه سازمان ملل تاكنون فقط توانسته نيمي از بودجه‌اي كه خود تشخيص داده بايد به سيل زدگان پاكستاني اختصاص دهد را جمع‌آوري كرده ولي هنوز هيچ مرهمي بر زخم‌هاي آنان نگذاشته، و اينكه كمك‌هاي كشورهاي اسلامي به سيل زدگان پاكستاني بقدري ناچيز و همراه با تأخير بوده كه نمي‌تواند اقدام موثري در مقابله با اين فاجعه محسوب شود، اينها همه نشان مي‌دهند وجدان جامعه جهاني و حتي جهان اسلام آنگونه كه بايد و شايد بيدار نيست و اين فاجعه بالاتر از فاجعه سيل پاكستان است"
در ادامه سرمقاله نویس از موضع خود زنی کردن بر سر شاخ نشسته و از بن بریده است . زیرا که در رژیم ضد بشری استبدادی تک صدائی که در آن ولی وقیح همکاره می باشد که مردم جز سیاهی لشکر و حضور شان در مراسم و نمایشات خیمه شب بازی ها انتخاباتی – انتصاباتی که جنبه ی تشریفاتی و مشروعیت بخشیدن به رژیم ضد بشری نا مشروع دارد نقش دیگری ندارند . ولی پس از 22 خرداد 88 که مردم معترض بر توی خیابان ها سرازیر شدند و فریاد مرگ بر یکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح سر دادند که بطور مشخص و برجسته مردم راه و مسیرشان را از راه حاکمان کودتاگر و مستبد جدا نمودند و آن را عیان کردند.اما جالب است که اکنون نا خواسته قلم بر دست مقاله نویس مجبور به اعتراف شده و اعتراف خودش را در ابعداد کلان برجسته کرده است و در پایان این چنین هشدار داده که حاکمان صاحب قدرت و منصب و ثروت و مال و منال از خصلت فرعونی و نمرودی خود در جهان باید دست از زیادیخواهی خود بر دارند :
"امروز، راه مردم در سراسر جهان از راه دولت‌ها جداست و درست به همين دليل است كه مشكلات فكري، اخلاقي، فرهنگي و معيشتي مردم هر روز بيشتر مي‌شود و البته فاصله ميان مردم با دولت‌ها نيز درحال افزايش است. در چنين وضعيتي، طبيعي است كه واقعه‌اي همچون سيل پاكستان هرچه بخواهد بر سر مردم بياورد و دولت‌ها حتي اگر بخواهند هم نتوانند كاري كنند و دست ملت‌ها هم از همه جا كوتاه است. اين، نشانه ضعف انسان در برابر طبيعت است. اين ضعف، به افراد معمولي كه امكاناتي و قدرتي در اختيار ندارند محدود نمي‌شود بلكه همه‌ي قدرتمندان و صاحب منصبان و حاكمان و دولتمردان و صاحبان مال و منال را نيز در بر مي‌گيرد. مفهوم روشن اين واقعيت اينست كه انسان امروز با انسان هزاران سال قبل تفاوتي نكرده و همانگونه كه فرعون و نمرود در برابر قدرت ديگري احساس عجز و درماندگي مي‌كردند، قدرتمندان و حاكمان امروز نيز همانقدر عاجز و درمانده‌اند هر چند امروزي‌ها امكاناتي در اختيار دارند كه نمرود و فرعون هرگز تصورش را هم نمي‌كردند. آيا همين واقعيت‌ها نبايد قدرتمندان را به تفكر وادارد و به آنها بفهماند كه بايد از زياده خواهي‌ها و سلطه طلبي‌ها كه محصول خود بزرگ بيني و بي توجهي به ضعف‌هاي واقعي انسان است دست بردارند و پا را از گليم خود بيرون نگذارند؟"
در خاتمه اینکه چه به خواهیم وچه نه خواهیم تغییرات و تحولاتی که در منطقه ی خاور میانه پس از قدرت گیری آخوند ها و پاسداران در ایران به وجود آمده است . چونکه این تغییرات موجب شد ه است تا که این منطقه دچار دستخوش تنش ها و جنگ های رخ داده شده ای شود که گذشته از خون ریزی های فراوان وتخریب گری های گسترده که در بر داشته است . مهمتر اینکه آثار وحشتناک تخریب و ضربه زدن بس سنگین محیط زیستی داشته است . زیرا که ضمن تشدید رقابت روی آوری به مدرن کردن قدرت تخریبی ساز کار تسلیحات نظامی که عجیب شتاب گرفته است ،آنچنان که همچنان تلاش برای مدرن کردن تسلیحات نظامی در منطقه ادامه دارد که پس از 8 سال جنگ ویرانگرایانه ی میان ایران و عراق و تلاش سران رژیم ضد بشری به دسترسی سلاح هسته ای شروع شده است. همچنین پس از استفاده نمودن تسلیحات گونا گون روس ها در افغانستان و سپس تهاجم نظامی آمر یکا در عراق و افغانستان و سلاح های مخربی که بکار برده شد . از سوی دیگر در گیری های نظامی که میان افغانستان و پاکستان وجود داشته و ادامه دارد . همینطور در گیری های داخلی در پاکستان هم که مزیت بر علت شده است. یا اینکه تنش هائی که پیرامون کشمیر پاکستان با هندوستان وجود دارد . در صور تیکه هر دو کشور دارای زراد خانه های اتمی هستند . بعلاوه بحران جنگ افروزانه ای که در خاور میانه به وقوع پیوست و نوع سلاح هائی که اسرائیل در لبنان و نوار غزه بکار برد. مجموعه ی این جنگ ها و تخریب گری ها و آسیب رسانی های بشدت جبران نا پذیر محیط زیستی سبب تغییرات آب و هوائی شده است که یا خشکسالی و افزایش گرما در بر داشته است یا بارندگی های فصلی ادامه دار سیل آسا آنگونه که چندین هفته است در پاکستان رخ داده است که موجب مرگ بیشمار و آواره و بی خانمان شدن ده ها میلیون پاکستانی شده است. البته مشخص نیست چه بلیه های طبیعی زیان آور مالی و جانی بیشتری در پاکستان یا سایر کشور های همسایه همچون زلزله ی اخیر در روستای دامغان و سیل کرمان و یا در منطقه یا جاهای دیگر جهان همچون چین و کشور های آمریکای لاتین یا در آمریکا می تواند در پیش روی باشد.
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890606/13890606_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 6 شهریور ماه سال1389
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890606/13890606_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 6 شهریور ماه سال1389
بالاتر از فاجعه سيل پاكستان
