گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 16 شهریور -89
تيرآهن (گفت و شنود)
گفتم: چگونه است نمی داند سربازجوی کودن جنایتکار؟
تف و تاق و ریش شده هجو گوئی های هی شده تکرار
گفت : چون گفته خاطر بدی دارداز قهوه خانه
آنگونه که موجی شده ، بایدمدام گیرد بهانه
چون دوستش بهش گفت تیرآهن از کامیون افتاد
بر خورد کرد باسر پدرت، بیچاره در جا جان داد
سپس به دوستش جواب داده بود این مأمور
چه خوب تیرآهن نخورد به چشمش نشد کور
چون آن موقع باید می شدم عصای زیربغل
عمل خودسازی چندبرابر می شد پای منقل
گفت: يك سايت ضد انقلابي با اشاره به فتنه 88 نوشت، نبايد خودمان را بيشتر از اين گول بزنيم! بايد بپذيريم كه شكست سختي خورده ايم.
گفتم: ديگه چي؟!
گفت: خطاب به سران فتنه نوشته؛ مشكل آنها اين است كه هم مي خواهند به عنوان مسلمان شناخته شوند و هم با اپوزيسيون كه اساساً به دين اعتقادي ندارد، پيوند داشته باشند.
گفتم: خب! ديگه چي؟!
گفت: نوشته است، فعاليت گروه هاي اپوزيسيون هم به سوژه اخبار ويژه كيهان تبديل شده و زمينه تمسخر و استهزاء از سوي حاكميت را فراهم مي آورد.
گفتم: خب! ديگه چي؟!
گفت: همين سايت با اشاره به سالگرد انتخابات 22 خرداد و روز قدس امسال نتيجه گرفته كه جنبش سبز مرده است و نبايد به موسوي و كروبي و... دل خوش كرد.گفتم: يارو با عجله وارد قهوه خانه شد و در حالي كه گريه مي كرد به دوستش گفت؛ تيرآهن از روي كاميون افتاد روي سر پدرت و فوت كرد. دوستش گفت؛ چقدر خوب شد كه تيرآهن به چشم پدرم نخورد وگرنه كور مي شد!!
گفت: سربازجوئی که سابق می زد جیب
سابقه دارد خنجر از پشت زدن به حبیب
کنون سوزنش بدجوری گیر کرده روی رقیب
چون یک ریز به اینان هی نق می زندونهیب
گفتم : اعتیاد گیردادن سربازجوی از روی غرض است
چون گفته می شو دکه ترک عادت موجب مرض است
حال برگوی که چگونه از رقیب مغلوب وی کرده مچ گیری؟
با چه بهانه و ترفندی علیه شان کرده است معرکه گیری؟
گفت:نقل قول کرده از سایت ضد انقلابی بی نام و نشان
انتقاد به سران فتنه کرده برای شان کشیده خط ونشان
گفته است از کودتاگران پاسدار فرو رفته در بن بست
در سال گذشته از اینان ما خوردیم سخت شکست
چون مشکل مان اینست که گوئیم هستیم مسلمان
هم با غیر مسلمان هم کاسه شده ایم ، هم مهمان
غافلیم از عاملان جنایات تابستان سال 67 دشت خاور
چگونه دینفروشان سوء استفاده می کنند از دین و باور؟
تازه سر بازجو شریعتمداری مسئول دروغ نامه کیهان
همان سربازجوی اوین ِ سناریو ی ساز آشکار و پنهان
هم توهین ،هم تهدید می کند، هم مدام می زند اتهام
هم رابطه بارهبر داره و رئیس جمهور، هم بانقدی والهام
برای اینکه فاتحه ی رقیب خواند، هم کارش را کند تمام
پس پیرو مصباح هست ،هم گوید از امام زمان گیرد الهام
خلاصه مأمور شده است تا پس از کودتای 22 خرداد
نسق گیری کند از آنان که مرگ بر دیکتاتور زدند فریاد
سایه به سایه تعقیب می کندخاتمی و کروبی و موسوی
آنگونه که لمپن وهذیان گوئی کرده است بیش از مثنوی
گفتم: چگونه است نمی داند سربازجوی کودن جنایتکار؟
تف و تاق و ریش شده هجو گوئی های هی شده تکرار
گفت : چون گفته خاطر بدی دارد از قهوه خانه
آنگونه که موجی شده، بایدمدام گیرد بهانه
چون دوستش بهش گفت تیرآهن از کامیون افتاد
بر خورد کرد باسر پدرت، بیچاره در جا جان داد
سپس به دوستش جواب داده بود این مأمور
چه خوب تیرآهن نخورد به چشمش نشد کور
چون آن موقع باید می شدم عصای زیربغل
عمل خودسازی چندبرابر می شد پای منقل