آنانی که در اروپا سیاست مماشات را پیشه ی خود کردند، اکنون مقابل تهاجم گفتمانی لمپنی اتهامی و توهین آمیز سربازجو حسین شریعتمداری چه دارند تا بگویند؟
اکنون هر روز که سپری می شود موج اعتراضات جهانی پیرامون صدور حکم سنگسار کردن سکینه محمدی آشتیانی افزایش می یابد . از جمله یکی از این معترضان همسر رئیس جمهور فرانسه سار کوزی می باشد که بلافاصله از سوی حاکمان رژیم ضد بشری به خصوص سربازجو حسین شریعتمداری و ستون خبر ویژه دروغ نامه ی کیهان سخت مورد اتهام وتوهین و فحاشی و هتاکی واقع شده است . بهر حال چون مسئله حکم سنگسار سکینه محمد ی آشتیانی تبدیل به کمپین و موضوع جهانی شده است که هرروز ابعاد آن گسترش می یابد . بنابراین باید اذعان کرد که از طرف دیگر موجب شده است تا که دامنه ی فرهنگ تهاجمی لمپنی پاسداری – حوزوی اسلام ناب طالبانی رژیم ضد بشری به مسئولان اروپائی هم گسترش داده شود . طوریکه اکنون ترکش اینگونه اتهامات و فحاشی و تهدیدات به نمایندگان پارلمان ایتالیا اصابت نموده است . لذا جا دارد که سئوال شود آیا رهبران آن کشور هانی که بدلیل بهر ه های بس کلان که از سیاست ناشی چوب حراج بر منابع و ذخایر ایران زدن برای 32 سال نصیب شان شده هر گز بسوی خودشان تهاجم لمپنی را تصور می کردند؟ یا در حقیقت بر خلاف رأی مثبت تشریفاتی محکومیت مستمر نقض حقوق بشر در مجمع عمومی سازمان ملل که می دادند ، ولی برای خنثی کردنش از سوی دیگر تلاش نمودند تابا بستن چشمان خود بر واقعیات نقض ابتدائی ترین حقوق انسانی در ایران وانمود کنند که این یک موضوع داخلی ایران می باشد و ارتباطی به برون مرز یا اینان ندارد که باید سیاستی اتخاذ کنند که به منافع اقتصادی مان ضربه و ضرر وارد نماید. انتظار برخورد چنین گفتمانی را داشتند که اکنون خودشان مورد تهاجم گفتمان لمپنی فحاشانه و مکتبی اصول گرائی واقع شوند که ناشی از شیوه ی گفتمان ضد انسانی است که گفتمان غالب رسمی حکومتی 32 ساله حاکمان رژیم ضد بشری در ایران است که حال آشکارا به برون مرز صادر شده است. اکنون اینان مقابل عبور چنین گفتمان عبور کرده از مرز ایران که همراه با تهدید موشک های آزمایش شده ی دور برد چاشنی سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز شده و به اروپا رسیده است آنچنان که بطور مستقیم ومقامات و مسئولان رده بالای برخی از کشور های اروپائی را مورد تهاجم مستقیم خود قرار داده است چه دارند تا بگویند ؟
آیا آن زمانی که ژان شیراک رئیس جمهور سابق فرانسه در پشت پرده قرار داد و زد و بند ها در پشت درب های بسته ی کاخ الیزه در پاریس به دیدار با مأموران اطلاعاتی و اعزامی رژیم ضد بشری از ایران می رفت تا که قرار داد هائی را امضا کند تا که امتیاز نفتی و گازی برای کمپانی نفتی توتال و تولیدات مونتاژ برای کار خانه های تولیدی فرانسه در ایران با دریافت حق پورسانت برای خودش باشد. یا اینکه آن هنگام بنا بر پیشنهادات سفارشی ارسالی در یافتی از سوی مقامات اطلاعاتی و امنیتی تهران که موافقت نمود تا پلیس فاشیست فرانسه به خانه های مسکونی مخالفین پناهنده ی سیاسی مقیم فرانسه در پاریس و حومه ی آن شبیخون شبانه بزنند .اینجا را خوانده بود که چگونه زیر پوشش رابطه ی گفتمان فرهنگ تمدن های خاتمی شیاد موجب تقویت گفتمان لمپنی فحاشی و هتاکی در ایران می شود که با بدترین واژه های اتهامی بانوی اول فرانسه مورد تهاجم و اتهام واقع خواهد شد؟ یا اینکه آیا آن مسئولان قضائی و اجرائی دولت فرانسه که همین مدتی پیش بود که قاتل شاپور بختیار آخرین نخست وزیر شاه از زندان پاریس را آزاد و روانه ی تهران نمودند قادر به پیش بینی این شرایط کنونی بودند که اکنون می بایست اینگونه پاداش و دست مر یزاد دریافت کنند؟
یا اینکه آنانی که در ایتالیا دلال و جاسوس تسلیحاتی و مأمور اطلاعاتی اعزامی از ایران که زیر پوشش خبر نگار صدا و سیمای رژیم ضد بشری در رم پایتخت ایتا لیا که فعالیت گزار ش خبر رسانی می کردند وپس از شناسائی و برای زمان طولانی زیر نظر و کنترل قرار گرفتند ،طوریکه با ضبط صدا و جمع آوری اطلاعات مستند باز داشت شدند. ولی مدتی بعد با زد و بند های انجام شده پشت پرده آزادش شدند. اینان می توانستند فکر کنند که نتیجه ی این خدمت تسلیم و سازش منجر به چنین تلافی وجبران خواهد شد که شاهد چنین خیانت همراه با بدترین فرهنگ لمپنی توهین آمیز باشند که ابتدا نثار یک شهر وند ایتالیائی شد که همسر رئیس جمهور فرانسه می باشد ودر ادامه نخست وزیر و نمایندگان پار لمان ایتالیا در نوبت های بعدی مورد تهاجم چنین گفتمانی واقع شده اند؟
در خاتمه اینکه آنانی که ترور نا جوانمردانه محمد حسین نقدی نماینده ی شورای ملی مقاومت در رم را فراموش کردند و تلاش و پیگیری استرداد قاتل محمد حسین نقدی در رم را رها نمودند تا شامل مرور زمان شود . آیا فکر نمی کنند در کنار سایر اهل سیاست مماشت گران اروپائی چه میزان در اینگونه رشد و ترویج فرهنگ گفتمان لمپنی و توهین آمیز دروغ نامه ی کیهان سهیم می باشند که اکنون این همکار سابق سعید امامی نماینده ی ویژه ی ولی وقیح در این دروغ نامه می باشد که بس آسان گفتمان لمپنی فحاشانه ی تهدید آمیز خود را به برون مرز صادر می کند، طوریکه مقامات مهم حکومتی و نمایندگان پارلمان را مورد تهاجم خود قرار داده است؟
آیا آن زمانی که ژان شیراک رئیس جمهور سابق فرانسه در پشت پرده قرار داد و زد و بند ها در پشت درب های بسته ی کاخ الیزه در پاریس به دیدار با مأموران اطلاعاتی و اعزامی رژیم ضد بشری از ایران می رفت تا که قرار داد هائی را امضا کند تا که امتیاز نفتی و گازی برای کمپانی نفتی توتال و تولیدات مونتاژ برای کار خانه های تولیدی فرانسه در ایران با دریافت حق پورسانت برای خودش باشد. یا اینکه آن هنگام بنا بر پیشنهادات سفارشی ارسالی در یافتی از سوی مقامات اطلاعاتی و امنیتی تهران که موافقت نمود تا پلیس فاشیست فرانسه به خانه های مسکونی مخالفین پناهنده ی سیاسی مقیم فرانسه در پاریس و حومه ی آن شبیخون شبانه بزنند .اینجا را خوانده بود که چگونه زیر پوشش رابطه ی گفتمان فرهنگ تمدن های خاتمی شیاد موجب تقویت گفتمان لمپنی فحاشی و هتاکی در ایران می شود که با بدترین واژه های اتهامی بانوی اول فرانسه مورد تهاجم و اتهام واقع خواهد شد؟ یا اینکه آیا آن مسئولان قضائی و اجرائی دولت فرانسه که همین مدتی پیش بود که قاتل شاپور بختیار آخرین نخست وزیر شاه از زندان پاریس را آزاد و روانه ی تهران نمودند قادر به پیش بینی این شرایط کنونی بودند که اکنون می بایست اینگونه پاداش و دست مر یزاد دریافت کنند؟
یا اینکه آنانی که در ایتالیا دلال و جاسوس تسلیحاتی و مأمور اطلاعاتی اعزامی از ایران که زیر پوشش خبر نگار صدا و سیمای رژیم ضد بشری در رم پایتخت ایتا لیا که فعالیت گزار ش خبر رسانی می کردند وپس از شناسائی و برای زمان طولانی زیر نظر و کنترل قرار گرفتند ،طوریکه با ضبط صدا و جمع آوری اطلاعات مستند باز داشت شدند. ولی مدتی بعد با زد و بند های انجام شده پشت پرده آزادش شدند. اینان می توانستند فکر کنند که نتیجه ی این خدمت تسلیم و سازش منجر به چنین تلافی وجبران خواهد شد که شاهد چنین خیانت همراه با بدترین فرهنگ لمپنی توهین آمیز باشند که ابتدا نثار یک شهر وند ایتالیائی شد که همسر رئیس جمهور فرانسه می باشد ودر ادامه نخست وزیر و نمایندگان پار لمان ایتالیا در نوبت های بعدی مورد تهاجم چنین گفتمانی واقع شده اند؟
در خاتمه اینکه آنانی که ترور نا جوانمردانه محمد حسین نقدی نماینده ی شورای ملی مقاومت در رم را فراموش کردند و تلاش و پیگیری استرداد قاتل محمد حسین نقدی در رم را رها نمودند تا شامل مرور زمان شود . آیا فکر نمی کنند در کنار سایر اهل سیاست مماشت گران اروپائی چه میزان در اینگونه رشد و ترویج فرهنگ گفتمان لمپنی و توهین آمیز دروغ نامه ی کیهان سهیم می باشند که اکنون این همکار سابق سعید امامی نماینده ی ویژه ی ولی وقیح در این دروغ نامه می باشد که بس آسان گفتمان لمپنی فحاشانه ی تهدید آمیز خود را به برون مرز صادر می کند، طوریکه مقامات مهم حکومتی و نمایندگان پارلمان را مورد تهاجم خود قرار داده است؟
هوشنگ بهداد
چهارتن از زنان عضو كابينه برلوسكوني به تبعيت از نخست وزير ايتاليا اعلام كردند از يك زن خيانتكار در ايران كه
همسر خود را نيز با سبعيت تمام به قتل رسانده حمايت مي كنند.مارا كارفانيا، ماريا استلا جلميني، جورجا ملوني و استفانيا پرستيجا كومو در مصاحبه با يك نشريه ايتاليايي ضمن حمله به كيهان به خاطر روشنگري درباره سوابق انحطاط سياسي و خيانت هاي اخلاقي كساني چون كارلا بروني (همسر ساركوزي رئيس جمهور فرانسه) و برلوسكوني، گفته اند ما همه سكينه ]م...[ هستيم و از تندروهاي تهران نمي هراسيم.برلوسكوني اغلب اين مخدرات را صرفاً از سربيماري جنسي و اختلالات حاد اخلاقي به كابينه خوانده و در واقع نوعي حرمسراي دموكراتيك!؟ وسط كابينه ايتاليا دست و پا كرده است.مارا كارفانيا وزير فرصت هاي برابر! در كابينه برلوسكوني ضمن آويختن عكس سكينه-م بر سر ساختمان وزارتخانه مزبور مي گويد من موضع سياسي مشتركي با كارلا بروني در فرانسه ندارم اما امروز؛ زير يك پرچم براي حمايت از ]س-م[ ايستاده ايم و براي همين اعلام مي كنيم همه ما يك ]س[ و يك كارلا بروني هستيم......!