روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 17 شهریور اه سال 1389
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه حکومتی جمهورری "رد پاي آمريكا در گزارش جديد آژانس"
"همچون انتقادات پوشالی و تناقض آمیز که در دوران محمد البرادعی می شد که وی دست نشانده ی آمریکا و انگلیس است ،اکنون در مورد آمانو زدن اینگونه اتهامات به ایشان تکرار شده است "
مشخص است برای حاکمان تهران و پیروان شان که جزو باور مندانی می باشند که به فلسفه ی دیگی که برای اینان نجوشد بهتر است که در آن کله ی سگ بجوشد سخت اعتقاد دارند . این موضوع جدیدی نیست که اکنون چند روز پس از اینکه گزارش دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی آمانو منتشر شده است دست به جنگ روانی تبلیغاتی علیه ی این گزارش و ایشان زده شود و از موضع ضد آمریکائی و یا مداخله گری و نفوذ آمریکا یا آلت دست آمریکا بودن اماتو تلاش برای بی اعتبار کردن این گزارش شود . چونکه اینگونه شیوه ی انتقاد کردن همراه با تناقض گوئی تاریخچه ی طولانی دارد . به خصوص اینکه اینگونه شیوه بازی در آوردن و سیاه سفید نمودن یا معکوس آن یک شگرد و سناریو سازی تبلیغاتی آزمون و مردود شده است که در راستای سیاست و اهداف مخالفت کردن مشابه ی دوران محمد البرادعی است که بازهم دنبال و تکرار شده است . بنابراین این یک ترفند نخ نما و لو رفته ی سیاست نق زدن برای وقت کشی کردن است که هر زمان که گزارش اآژانس جهانی اتمی مورد پذیرش حاکمان عوامفریب و دروغگوی رژیم ضد بشری نبوده است این شیوه سیاست اتهام زنی برای لوث کردن گزارش در پیش گرفته شده است . لذا می بایست که سرمقاله نویس برحسب تجربه ی گذشته ومأموریت و وظیفه محول شده به وی پیرامون گزارش ا خیر دبیر کل آژانس جهانی اتمی آمانو اینگونه از موضع نماینده و سخنگوی ملت موضع تند انتقادی واتهامی اتخاذ نماید که همچون گذشته این چنین است :
"اين گزارش كه سرشار از نكات غيرحقوقي و بي مبنا بوده و در چارچوب طرح عمليات رواني عليه جمهوري اسلامي ايران تنظيم شده، مملو از جملات منفي، كذب و كنايه آميز است درحاليكه درباره جنبه‌هاي مثبت همكاري ايران با آژانس تقريباً سكوت كامل در پيش گرفته است.اين گزارش كه عمداً تمامي موازين بين‌المللي و مقررات موجود ميان ايران و آژانس را زير پا گذاشته و تركيبي از اقدامات آقاي هاينونن و آمانو تحت سرپرستي و راهبرد آمريكا به حساب مي‌آيد، بر دو محور اساسي استوار شده است. محور نخست آنكه سعي كرده چنين القاء نمايد كه جمهوري اسلامي ايران با آژانس همكاري لازم را نكرده است درحاليكه تجربه تعامل سالهاي اخير با آژانس به ملت ايران ثابت كرده كه گزارش‌هاي آژانس بين المللي انرژي اتمي محصول مشترك وزارت خارجه آمريكا و سازمان "سيا"‌مي باشد و فقط با سر برگ آژانس و مهر و امضاي دبيركل آژانس منتشر مي‌شود. گزارش روز دوشنبه آقاي آمانو نيز از اين قاعده شوم خارج نيست به گونه‌اي كه گويا آقاي آمانو تحت ماموريتي صريح از آمريكا، مسئوليت خود را به عنوان مدير كل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي فراموش كرده و دقيقاً چيزهايي را در گزارش خود منعكس كرده كه براي پيشبرد اهداف شوم آمريكا در مقابله با ايران مفيد و مناسب است. در گزارش آمانو موضوع عدم پذيرش و مخالفت با دو تن از بازرسان آژانس به معناي مخالفت ايران با بازرسي و اخراج بازرسان از ايران دانسته شده درحاليكه اين گزارش هيچ اشاره‌اي به اينكه ايران دو بازرس جديد را پذيرفته، نكرده است. اين گونه شيطنت‌ها در گزارش نويسي آقاي آمانو فراوان است. آقاي مدير كل حتماً مي‌دانند كه حق رد يا تأييد بازرسان از حقوق مسلم همه كشورهاي عضو آژانس است و جمهوري اسلامي ايران نيز حق دارد برخي بازرساني را به دليل سوابق و عملكرد سوء آنان نپذيرد ولي اين حق كاملاً قانوني در اين گزارش به منظور ضربه زدن به ايران، ناديده گرفته شده است. در گزارش جديد مدير كل آژانس همچنين درباره آنچه به عنوان عدم مجوز بازرسي از راكتور آب سنگين اراك آمده بايد خاطرنشان كرد كه بازرسي از كارخانه آب سنگين اراك در چارچوب پادمان قرار ندارد، هر چند پيش از اين مجوزهايي براي بازديد به بازرسان آژانس داده شده ولي اين همراهي و دست و دلبازي به معناي ايجاد حق تلقي شده و آژانس عليرغم داشتن آگاهي‌هاي كامل از مسائل آب سنگين اراك از اين موضوع به عنوان سوژه براي دامن زدن به زياده خواهي‌هاي بي مبناي غرب عليه ايران استفاده كرده است. بنابر اين بايد به مدير كل جديد آژانس تفهيم كرد كه نبايد انتظار داشته باشد جمهوري اسلامي ايران فراتر از مقررات آژانس و پادمان عمل كرده و در مقابل باج خواهي‌هاي آمريكا تسليم شود. محور دوم اين گزارش، كه ايرادي ساختاري و سياسي به آن وارد است، اتكاء‌ به گزارشهايي است كه كاملاً ادعايي و مجهول ارائه شده و منابع آن آمريكايي‌ها هستند. اين قبيل آرايه‌ها در گزارش مدير كل آژانس نشان مي‌دهد كه آمريكا بيش از پيش به دروغگويي و عوامفريبي عليه برنامه‌هاي هسته‌اي ايران روي آورده و آژانس نيز با آمدن آقاي آمانو با شدت بيشتري تحت تاثير را هبردهاي آمريكا قرار گرفته و آنچه را كه آمريكا در دستور كار مديركل آژانس قرار مي‌دهد، چشم و گوش بسته در خلال گزارشهاي خود منعكس مي‌كند. بدين ترتيب آنچه در گزارش 9 صفحه‌اي مدير كل جديد آژانس منعكس شده، مغرضانه و با ادبياتي كاملاً آمريكايي و ضدايراني است و شايد بتوان دليل آنرا خوش خدمتي آمانو به آمريكا و اظهار قدرداني از حمايتهايي دانست كه كاخ سفيد براي روي كار آمدن وي انجام داده و همچنين شغل جديدي است كه آقاي "اولي هاينونن" معاون آمانو قرار است پس از پايان قريب الوقوع مأموريتش در آژانس، در دولت آمريكا به وي داده شود كه طبعاً مي‌توان اين گزارش را هزينه مشاغل جديد اين دو تلقي كرد"
در خاتمه اینکه همانگونه که اشاره شد اینگونه موضع گیری سرمقاله نویس جدید نیست ، زیرا که تاریخچه بیش از یک دهه دارد که ادامه ی همان سیاست تهدید وترغیب و باج دادن های کلانی است که ناشی از سیاست چوب حراج وتاراج بر منابع و ذخایر طبیعی و ارزی کشور زدن می باشد که مرتبط با پیگیری ساست فرصت سوزی یا وقت کشی هسته ای است . برای اینکه هدف تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای می باشد . البته مکمل این سیاست شتر گاو پلنگی بوده است که برای پیشبرد سیاست هدف از صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه ی خاور میانه استفاده شده است . آنگونه که عراق به باتلاق تبدیل شده است و عمق ضریب مداخله گری آنگونه در این کشور بگونه ای است که پس از چندین ماه که از انتخابات پارلمانی عراق گذشته است هنوز اجازه داده نشده است تا که نخست وزیر جدید عراق تعیین شود . چون حاکمان تهران کوشش می کنند تا نوری مالکی دست نشانده دوباره نخست وزیر عراق شود و این کشور همچنان برای حاکمان تهران حیات خلوت باقی بماند تا بعنوان باج گیری برای چانه زنی سیاست مذاکرات وقت کشی هسته ای با آمریکابکار برده شود . همینطور سیاست مذاخله گری در امور داخلی افغانستان و لبنان و فلسطین و دشمنی کردن با روند مذاکرات صلح خاور میانه وبی ثبات وناامن کردن خاورمیانه ادامه ی سیاست مداخله گری در امور داخلی عراق است چونکه مشابه ی همان اهداف هسته ای دنبال می شود. بنابراین جای شک ی انکار کردن وجود ندارد که شرایط حاکم در ایران و منطقه ادامه ی سیاست مماشات گرایانه ی غرب بوده است . همانگونه که ابهامی هم وجود ندارد که تلاش حاکمان تهران برای دسترسی به سلاح هسته ای جدی می باشد. لذا اگر غرب تصمیم گیری جدی نکند و سیاست مهار متقضی و مناسب اتخاذ نکند به زودی که حاکمان تهران صاحب بمب اتمی خواهند شد که غزب خود جزو بازندگان اصلی خواهند بود و بر خلاف گذشته که نفع کلان از سیاست چوب تاراج بر منابع و ذخایر ایران زدن نصیب شان شده است می بایست در فضای دلهره و وحشت از ناامنی و به خطر افتادن صلح و امنیت شان بسر برند. پس راه چاره برای گریز از چنین شرایط مرگ بار در پیش روی، این است که می بایست سیاست راه حل سوم نه جنگ نه مماشات و سازش بلکه تلاش و پشتیبانی از تغییرات دمکراتیک در ایران نصب العین شود. به خصوص اینکه اسرایل می بایست مسئول و با آمادگی کامل موضوع مذاکرات صلح عادلانه شر افتمندانه با فلسطین را دنبال کند و وزارت امور خارجه هم نام مجاهدین را از توی لیست گروه و سازمان های تروریستی خارج کند تا سیاست تغییرات دمکراتیک در ایران شتاب گیرد و به این وضعیت استخوان لای زخم موجود خاورمیانه پایان داده شود.
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890617/13890617_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 17 شهریور اه سال 1389
رد پاي آمريكا در گزارش جديد آژانس