دروغ نامه ی کیهان دوشنبه 15 آذر ماه سال 1389
نقدو بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " در اين شليك نبايد شك كرد "
"ترور های اخیر دانشمندان هسته ای زیر نظر سازمان اطلاعاتی و امنیتی یا ساواک پاسداران است . برای اینکه محور حضور و تحریم مذاکرات هسته ای میان دولت و پاسداران کودتاگر و دروغ نامه ی کیهان با ولی وقیح اختلاف عمیق وجود دارد"
نقدو بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " در اين شليك نبايد شك كرد "
"ترور های اخیر دانشمندان هسته ای زیر نظر سازمان اطلاعاتی و امنیتی یا ساواک پاسداران است . برای اینکه محور حضور و تحریم مذاکرات هسته ای میان دولت و پاسداران کودتاگر و دروغ نامه ی کیهان با ولی وقیح اختلاف عمیق وجود دارد"
متمرکز شدن برروی ترور های اخیر اساتید هسته ای دانشگاهی در تهران و ربط دادن این ترور ها به مذاکرات هسته ای در ژنو و پیرامون آن جنگ روانی تبلیغاتی بر پا کردن و آمریکا و انگلیس و اسرائیل و مخالفین و رقیب مغلوب را متهم کردن که در این ترور ها دست داشته اند . آنگاه از دولت پرسش گری بازجویانه نمودن که برای چه می بایست در این مذاکره ی هسته ای شرکت نمود ؟ بالاخره تأکید بر عدم حضور و تحریم مذاکره ژنو به جای حضور کردن گواه این واقعیات انکارپذیر است که جای ابهامی نیست که طراحان ترور ها همانانی هستند که تأکید بر عد م حضور در مذاکرات هسته ای در ژنو و تحریم آن دارند . زیرا که دست به این ترور ها زده اند تا بهانه ی لازم برای مانور تبلیغاتی هسته ای علیه ی آمریکا وخنثی نمودن اسناد روشنگرایانه ی ویکی لیکس داشته باشند . همچنین اینگونه بستر سازی انتقام کشی و زیر سئوال بردن قطعنامه ی کمیته ی سوم نقض حقوق بشر سازمان ملل متحد وجود داشته باشد:
اما پيرامون ترور 2 دانشمند هسته اي كشورمان و زنده نگه داشتن و پيگيري مستمر و نتيجه بخش اين موضوع و همچنين اقدامات لازم و در خور شأن با آن، گفتني هايي هست؛1- ديپلماسي قضايي؛ ترور دكتر عباسي و دكتر شهرياري از سوي سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي در حالي بوقوع پيوست كه 10 روز قبل از آن- 28 آبان- آمريكا و رژيم جعلي صهيونيستي به همراه يكي، دو كشور غربي، بانيان اصلي صدور قطعنامه ضد ايراني در زمينه حقوق بشر بودند.در همين راستا، ستاد حقوق بشر قوه قضاييه در جلسه كميته سوم مجمع عمومي سازمان ملل به دفاعيات در اين زمينه پرداخت و با توجه به فرصت پيش آمده با دلايل و شواهد و مستندات غيرقابل خدشه از انگيزه سياسي و پشت پرده اين قطعنامه پرده برداشت.اما به نظر مي رسد آنچه از آن قطعنامه كه مصداق سوءاستفاده از موقعيت سازمان ملل بود و در پي آن عملياتي كردن ترور 2 دانشمند هسته اي كشورمان كه بايد آن را ظلمي آشكار به حقوق حقه ملت ايران خواند، مي بايست درس گرفت اين است كه در اينگونه موارد بايد فراتر از ديپلماسي رسمي در حوزه سياسي، «ديپلماسي قضايي» سرلوحه كار قرار بگيرد"
در ادامه قلم بر دست یادداشت روز نویس که وکیل تسخیری دروغ نامه ی کیهان می باشد از موضع فرار به جلو و با تلاش مذبوحانه برای پاک کردن صورت مسئله ی محور دو ترور اخیر که گویا نه این اقدام حذف فیزیکی نوعی تصیفه حساب درون باند های مافیائی کودتائی غالب نمی باشد، که مرتبط به بخشی از اهداف طراحی شده ی این ترور ها ست که اکنون با تأکید فاش شده است که باید دیپلماسی ترکیبی قضائی برون مرزی فعال شود تا که مکمل و چاشنی دیپلماسی صدور تروریسم و ارتجاع وبحران به برون مرز گردد آنگونه که بتوان گذشته از متهم کردن آمریکا و انگلیس و اسرائیل در این ترور ها این چنین دامنه ی این اتهام سازمان ملل وآژانس بین المللی انرژی اتمی را نیر در بر بگیرد :
"در حادثه تروريستي اخير اين ديپلماسي قضايي بايد صورت بگيرد و آن مجمع يا شورايي كه اين وظيفه خطير و حساس را برعهده مي گيرد مي بايست با كشورهاي مختلف در اين زمينه به رايزني و گفت وگو بپردازد و با ارائه شواهد و اسناد ترور از سوي سرويس هاي اطلاعاتي غربي و صهيونيستي علاوه بر آنكه اجحاف حقوقي درباره ايران را تشريح نموده، رويكرد تروريستي و خوي جنايتكارانه كشورهاي مدعي حقوق بشر را براي افكار عمومي دنيا و كشورهاي آزاد و مستقل جهان به تصوير بكشاند.خلاصه كلام اينكه نبايد ديپلماسي قضايي تنها به قوه قضاييه آن هم در قالب ستاد حقوق بشر محدود شود بلكه بايد فراتر از اقدامات بخشي و جزيره اي هركدام از نهادها در كشور، اين اقدام و اتفاق مهم كه مي تواند خروجي بسيار استراتژيكي داشته باشد در قالب و ميزان يك مجموعه منسجم و قدرتمند كه اعضاي آن به مسايل ديپلماتيك و حقوق بين الملل و نظام قضايي ايران اشراف كامل دارند و از اختيارات ويژه برخوردارند انجام شود.در همين حادثه ترور 2 دانشمند هسته اي كشورمان قرائن و شواهد متقن حقوقي دلالت بر نقش موساد، سيا و MI6 دارد؛ بطوري كه: الف) چند هفته قبل از حوادث تروريستي اخير در ايران، جان ساورز رئيس MI6 در تشريح برنامه هاي غرب بر ضد برنامه هسته اي كشورمان صريحاً و گستاخانه گفته بود: «فعاليت هاي ديپلماتيك براي جلوگيري از دستيابي ايران به تجهيزات هسته اي كافي نيست» و بلافاصله افزوده بود: «عمليات اطلاعاتي امنيتي براي توقف فعاليت هاي هسته اي ايران حياتي است...»ب) در حالي كه طبق اساسنامه آژانس بين المللي انرژي اتمي، نبايد اطلاعات فني و اطلاعات دانشمندان هسته اي كشورها به بيرون درز پيدا كند متاسفانه در قطعنامه 1747سازمان ملل به صراحت از دكتر فريدون عباسي نام برده مي شود و بالاخره تروريست ها در راستاي حذف فيزيكي اين دانشمند هسته اي دست به كار مي شوند.ج) جالب اينجاست كه رسانه ها و مطبوعات مختلف خارجي نيز ناگزير بر اين مطلب گواهي مي دهند كه ترور 2 دانشمند هسته اي ايران كار سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي بوده است.آنچه كه اهميت دارد و حداقل فايده را به دنبال دارد اين است كه طرح اينگونه دعاوي خود يك ديپلماسي خزنده است و مي تواند كاركرد يك رسانه و تريبون بين المللي را داشته باشد "
در خاتمه اینکه اینگونه ترور ها ادامه ی سیاست 32ساله ی ترور و خفقان وسرکوب وسانسور و حذف مخالفان ودگر اندیشان و منتقدان و رقبا در ایران می باشد که پسوند سیاست بحران سازی و پاسخ دادن بحران با بحران و صدور آن به برون مرز به خصوص درخاورمیانه می باشد . همچنین مرتبط با تجربه و سیاست جنگ خانمان بر اندازانه ی ایران و عراق است که موهبت الهی نامیده شد و حاصل آن منتهی به کمک و بقای ننگین 8 سال عمر رژیم ضد بشری شد.همچنان که حاصل اشغال نظامی افغانستان وعراق منتهی هم منجر به این واقعیت انکارناپاذیر شد که نه اینکه دو حکومت همسایه ی مخالف رژیم ضدبشری سقوط کردند ، بلکه شرایط برای حضور پاسداران در این دو کشوربرای پیش بردسیاست ناامن کردن منطقه وباج گیری هسته ای از طریق سیاست وقت کشی هموار شد . به خصوص اینکه درحقیقت برنده ی نهائی این دوجنگ اشغال گرایانه ی افغانستان و عراق رژیم ضدبشری حاکم برایران بوده است . صد البته حضور پاسداران درعراق موجب شد تا که عراق تبدیل به حیات خلوت حاکمان و کانون صدورتروریسم به خاورمیانه شود .آنگونه که پاسداران ازطریق حزب الله لبنان وحماس هم هدف سیاست دشمنی حاکمان تهران باروند مذاکرات صلح خاورمیانه دنبال نمودند . هم با ایجاد جنگ33 و22روزه با اسرائیل شرایط عبورموقتی ومقطعی بحران هسته ای فراهم شد . مهمتر اینکه ادامه ی این سیاست پیگیری جدی ترور و حذف فیزیکی مخالفان و منتقدان و دگر اندیشان مکمل سیاست ترور ها یاقتل های زنجیره ای می باشد که همچون دوران خاتمی ابتدا با تبلیغات گسترده و گرد و خاک بر پا کردن مخالفین متهم می شدند . سپس خاتمی مجبور به اعتراف شد ومشخص گردید که بطور مستقیم مأموران و آدم کشان حرفه ای وزارت بد نام اطلاعات در اینگونه اقدامات جنایت آمیز ضد انسانی دست داشتند. بنابراین اکنون هم این ترور ها زیر نظر سازمان اطلاعاتی و امنیتی یا ساواک پاسداران انجام شده است . برای اینکه محور حضور و تحریم مذاکرات هسته ای میان دولت و پاسداران کودتاگر و دروغ نامه ی کیهان با ولی وقیح اختلاف عمیق وجود دارد.
اما پيرامون ترور 2 دانشمند هسته اي كشورمان و زنده نگه داشتن و پيگيري مستمر و نتيجه بخش اين موضوع و همچنين اقدامات لازم و در خور شأن با آن، گفتني هايي هست؛1- ديپلماسي قضايي؛ ترور دكتر عباسي و دكتر شهرياري از سوي سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي در حالي بوقوع پيوست كه 10 روز قبل از آن- 28 آبان- آمريكا و رژيم جعلي صهيونيستي به همراه يكي، دو كشور غربي، بانيان اصلي صدور قطعنامه ضد ايراني در زمينه حقوق بشر بودند.در همين راستا، ستاد حقوق بشر قوه قضاييه در جلسه كميته سوم مجمع عمومي سازمان ملل به دفاعيات در اين زمينه پرداخت و با توجه به فرصت پيش آمده با دلايل و شواهد و مستندات غيرقابل خدشه از انگيزه سياسي و پشت پرده اين قطعنامه پرده برداشت.اما به نظر مي رسد آنچه از آن قطعنامه كه مصداق سوءاستفاده از موقعيت سازمان ملل بود و در پي آن عملياتي كردن ترور 2 دانشمند هسته اي كشورمان كه بايد آن را ظلمي آشكار به حقوق حقه ملت ايران خواند، مي بايست درس گرفت اين است كه در اينگونه موارد بايد فراتر از ديپلماسي رسمي در حوزه سياسي، «ديپلماسي قضايي» سرلوحه كار قرار بگيرد"
در ادامه قلم بر دست یادداشت روز نویس که وکیل تسخیری دروغ نامه ی کیهان می باشد از موضع فرار به جلو و با تلاش مذبوحانه برای پاک کردن صورت مسئله ی محور دو ترور اخیر که گویا نه این اقدام حذف فیزیکی نوعی تصیفه حساب درون باند های مافیائی کودتائی غالب نمی باشد، که مرتبط به بخشی از اهداف طراحی شده ی این ترور ها ست که اکنون با تأکید فاش شده است که باید دیپلماسی ترکیبی قضائی برون مرزی فعال شود تا که مکمل و چاشنی دیپلماسی صدور تروریسم و ارتجاع وبحران به برون مرز گردد آنگونه که بتوان گذشته از متهم کردن آمریکا و انگلیس و اسرائیل در این ترور ها این چنین دامنه ی این اتهام سازمان ملل وآژانس بین المللی انرژی اتمی را نیر در بر بگیرد :
"در حادثه تروريستي اخير اين ديپلماسي قضايي بايد صورت بگيرد و آن مجمع يا شورايي كه اين وظيفه خطير و حساس را برعهده مي گيرد مي بايست با كشورهاي مختلف در اين زمينه به رايزني و گفت وگو بپردازد و با ارائه شواهد و اسناد ترور از سوي سرويس هاي اطلاعاتي غربي و صهيونيستي علاوه بر آنكه اجحاف حقوقي درباره ايران را تشريح نموده، رويكرد تروريستي و خوي جنايتكارانه كشورهاي مدعي حقوق بشر را براي افكار عمومي دنيا و كشورهاي آزاد و مستقل جهان به تصوير بكشاند.خلاصه كلام اينكه نبايد ديپلماسي قضايي تنها به قوه قضاييه آن هم در قالب ستاد حقوق بشر محدود شود بلكه بايد فراتر از اقدامات بخشي و جزيره اي هركدام از نهادها در كشور، اين اقدام و اتفاق مهم كه مي تواند خروجي بسيار استراتژيكي داشته باشد در قالب و ميزان يك مجموعه منسجم و قدرتمند كه اعضاي آن به مسايل ديپلماتيك و حقوق بين الملل و نظام قضايي ايران اشراف كامل دارند و از اختيارات ويژه برخوردارند انجام شود.در همين حادثه ترور 2 دانشمند هسته اي كشورمان قرائن و شواهد متقن حقوقي دلالت بر نقش موساد، سيا و MI6 دارد؛ بطوري كه: الف) چند هفته قبل از حوادث تروريستي اخير در ايران، جان ساورز رئيس MI6 در تشريح برنامه هاي غرب بر ضد برنامه هسته اي كشورمان صريحاً و گستاخانه گفته بود: «فعاليت هاي ديپلماتيك براي جلوگيري از دستيابي ايران به تجهيزات هسته اي كافي نيست» و بلافاصله افزوده بود: «عمليات اطلاعاتي امنيتي براي توقف فعاليت هاي هسته اي ايران حياتي است...»ب) در حالي كه طبق اساسنامه آژانس بين المللي انرژي اتمي، نبايد اطلاعات فني و اطلاعات دانشمندان هسته اي كشورها به بيرون درز پيدا كند متاسفانه در قطعنامه 1747سازمان ملل به صراحت از دكتر فريدون عباسي نام برده مي شود و بالاخره تروريست ها در راستاي حذف فيزيكي اين دانشمند هسته اي دست به كار مي شوند.ج) جالب اينجاست كه رسانه ها و مطبوعات مختلف خارجي نيز ناگزير بر اين مطلب گواهي مي دهند كه ترور 2 دانشمند هسته اي ايران كار سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي بوده است.آنچه كه اهميت دارد و حداقل فايده را به دنبال دارد اين است كه طرح اينگونه دعاوي خود يك ديپلماسي خزنده است و مي تواند كاركرد يك رسانه و تريبون بين المللي را داشته باشد "
در خاتمه اینکه اینگونه ترور ها ادامه ی سیاست 32ساله ی ترور و خفقان وسرکوب وسانسور و حذف مخالفان ودگر اندیشان و منتقدان و رقبا در ایران می باشد که پسوند سیاست بحران سازی و پاسخ دادن بحران با بحران و صدور آن به برون مرز به خصوص درخاورمیانه می باشد . همچنین مرتبط با تجربه و سیاست جنگ خانمان بر اندازانه ی ایران و عراق است که موهبت الهی نامیده شد و حاصل آن منتهی به کمک و بقای ننگین 8 سال عمر رژیم ضد بشری شد.همچنان که حاصل اشغال نظامی افغانستان وعراق منتهی هم منجر به این واقعیت انکارناپاذیر شد که نه اینکه دو حکومت همسایه ی مخالف رژیم ضدبشری سقوط کردند ، بلکه شرایط برای حضور پاسداران در این دو کشوربرای پیش بردسیاست ناامن کردن منطقه وباج گیری هسته ای از طریق سیاست وقت کشی هموار شد . به خصوص اینکه درحقیقت برنده ی نهائی این دوجنگ اشغال گرایانه ی افغانستان و عراق رژیم ضدبشری حاکم برایران بوده است . صد البته حضور پاسداران درعراق موجب شد تا که عراق تبدیل به حیات خلوت حاکمان و کانون صدورتروریسم به خاورمیانه شود .آنگونه که پاسداران ازطریق حزب الله لبنان وحماس هم هدف سیاست دشمنی حاکمان تهران باروند مذاکرات صلح خاورمیانه دنبال نمودند . هم با ایجاد جنگ33 و22روزه با اسرائیل شرایط عبورموقتی ومقطعی بحران هسته ای فراهم شد . مهمتر اینکه ادامه ی این سیاست پیگیری جدی ترور و حذف فیزیکی مخالفان و منتقدان و دگر اندیشان مکمل سیاست ترور ها یاقتل های زنجیره ای می باشد که همچون دوران خاتمی ابتدا با تبلیغات گسترده و گرد و خاک بر پا کردن مخالفین متهم می شدند . سپس خاتمی مجبور به اعتراف شد ومشخص گردید که بطور مستقیم مأموران و آدم کشان حرفه ای وزارت بد نام اطلاعات در اینگونه اقدامات جنایت آمیز ضد انسانی دست داشتند. بنابراین اکنون هم این ترور ها زیر نظر سازمان اطلاعاتی و امنیتی یا ساواک پاسداران انجام شده است . برای اینکه محور حضور و تحریم مذاکرات هسته ای میان دولت و پاسداران کودتاگر و دروغ نامه ی کیهان با ولی وقیح اختلاف عمیق وجود دارد.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890915/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان دوشنبه 15 آذر ماه سال 1389
در اين شليك نبايد شك كرد (يادداشت روز)
http://www.kayhannews.ir/890915/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان دوشنبه 15 آذر ماه سال 1389
در اين شليك نبايد شك كرد (يادداشت روز)