روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 28 خرداد ماه سال 1390
بازگشت به متن
دزد چو با چراغ آید گزیده تر برد کالا یا اینکه گفته می شود دزد که از دزد به زند شاه دزد است
آنقدر اوضاع درهم برهم وخرت وخرت و آشفته بازار شده است و باندهای مافیایی در نهاد های حکومتی و مطبوعاتی در گیر جنگ قدرت و ثروت و سهم خواهی بیشتر در غارتگری می باشند . همچنین رقبا و حریفان هم مترصد مچ گیری از هم دیگر هستند تا که با بهانه ی لازم برای دراز ومتهم کردن همدیگر از آن استفاده کنند و دست به جنگ روانی تبلیغاتی بزنند . خلاصه اینکه آنچنان سفت و سخت در گیر این رقابت فشردهه ستند که هر موضوع و سئوال و طرح و لایحه ای می تواند تبدیل به بهانه ی مناست برای پیگیری طرح سئوال و پرسش کردن شود . از جمله ی پیشنهاد معرفی وزیر ورزش از سوی رئیس جمهور پاسدار گماشته احمدی نژاد در بازار مکاره است که تبدیل به سوژه ی جدید قبر ستان کهنه شکافتن های گذشته شده است . به خصوص اینکه در این میان سر مقاله نویس هم از موضع دزد چو با چراغ آید گزیده تر برد کالا یا اینکه گفته می شود دزد که از دزد به زند شاه دزد است وارد معرکه بازار شده است و طرفین متخاصم در گیر جنگ قدرت و ثروت را سئوال پیچ نموده است . آنچنانکه که فاش ساخته است که چگونه باند های متخاصم در گیر جنگ قدرت و ثروت از یاد برده اند که مشغول لگد کوب کردن دو پایی و مضاعف بر گور خمینی شیاد هستند که شرایط بد اقتصادی و اوضاع طاقت فرسا و نا بسمان اقتصادی محرومان و تهی دستان را فراموش کرده اند که خمینی شیاد وعده ی حکومت آینده به مستضعفان و پا بر هنگان به اینان را داده بود و تأکید نمود که جنگ نعمت الهی می باشد که اکنون زیرآب این دو ادعای وارونه و مضحک و خانمان بر اندازانه ی خمینی شیاد را با نقل قول کردن از وضعیت اسفبار یک مادر 5 جانباز در تهران زده است و با مقایسه کردن شرایط کنونی نسبت به 3 دهه پیش و دفاع کردن از آن مسئولان را چنین مخاطب قرار دادن است:
"در آستانه سالروز ولادت مولاي متقيان حضرت علي عليه السلام و درست همان روز كه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي بر سر نامه نگاري غيرمتعارف رئيسجمهور براي معرفي وزير ورزش و جوانان درحال جدال بودند، خبري همراه با تصاويري نگران كننده به رسانهها راه يافت كه از وضعيت اسفناك زندگي مادر 5 جانباز در همين تهران، مركز نظام جمهوري اسلامي و بيخ گوش مجلس شوراي اسلامي و نهاد رياست جمهوري، حكايت داشت. خبر اين بود: "آقاي مسئول، آيا تا به حال با تور سياحتي پابرهنگان اين مملكت، كه به صدقه سر آنها شما امروز رئيس شده ايد، به گردش رفته ايد؟ بيائيد يكبار هم شده از آن صندلي مخملتان پائين آمده و با اتوبوس فقرا همراه شويد و ببينيد كجا ميبردتان.ببينيد آن مادراني كه هزاران شهيد و جانباز را در دامان خود پرورش دادهاند در كدامين دخمه زندگي ميكنند... فرخ اميني صالح پور، يكي از هزاران مادر شهيدي است كه با آنكه 5 جانباز تقديم انقلاب كرده امروز با جسم بيمارش مجبور است به دليل مشكلات مالي در زيرزمين كثيف و محقر خانهاي در محله شادآباد زندگي كند. اين مادر 77 ساله به مدت سه سال است كه در اين مكان استيجاري زندگي ميكند و به دليل كمبود اكسيژن موجود در فضاي زيرزمين چندين بار بيهوش شده است. نكته تأسف بار ديگر اينست كه بارها از طرف شهرداري تهران براي ايشان اخطاريه صادر شده است كه اين مكان انباري بوده و مجوز مسكوني ندارد. اما سؤالي كه اينجا مطرح ميگردد اينست كه وظيفه كدام ارگان است به خانوادههاي شهدا و جانبازان رسيدگي نمايد؟ آيا بايد برويم سراغ سازمانهاي هوانوردي و تربيت بدني كه كسي جوابگو باشد؟ و چه خوش گفت مولاي متقيان كه: تو را اين درد بس است كه شب با شكم سير بخوابي و در اطراف تو گرسنگاني در آرزوي پوست بزغالهاي باشند." عدهاي رئيسجمهور را به تشنج آفريني متهم كردند و گفتند با اين اقدامات درصدد پنهان ساختن تخلفات خود از قانون است و بعضي از نمايندگان نيز همين اتهام را متوجه ديگر نمايندگان مجلس كردند كه چرا بر سر نامه رئيسجمهور جنجال بپا كرده و موضوع را بيش از حد بزرگ جلوه دادهاند. با قطع نظر از اين هر دو ادعا و اينكه كداميك درست است و كداميك نادرست، آنچه در اين ميان واقعيت دارد و نميتوان آنرا ناديده گرفت، مشغول بودن مسئولان كشور به امور حاشيهاي و غفلت آنها از متن است. اينكه سوت اين بازي را چه كسي به صدا در ميآورد و چه كساني با شنيدن صداي آن وارد صحنه ميشوند مهم نيست، مهم اينست كه چنين صحنهاي برپا ميشود و همه را به خود مشغول و از كارهاي اساسي غافل ميكند. با اين ديد وقتي به گذر زمان و سپري شدن اوقات نگاه كنيم با اين واقعيت تأسف بار مواجه خواهيم شد كه بخش قابل توجهي از فرصتهاي مسئولان به تبليغات سوء و بدگوئي از اين و آن به ويژه مسئولان گذشته ميگذرد، يك بخش عمده ديگر صرف مشاجرات سياسي ميشود و در اين چند سال اخير بخش قابل توجهي نيز با سرگرم كردن مردم به كرامات ادعائي و جادوگري و رمالي و خرافات و معجزه هزاره سوم و مالك اشتر علي دانستن يك مسئول اجرائي و اطاعت از او را اطاعت از خدا و انتقاد از او را با انكار همه اصول و فروع و افتادن در دام شيطان همسان كردن گذشت و البته حالا كه ورق برگشته مردم ناچارند از زبان همان تقديس كنندگان سابق بشنوند كه پاي علي محمد باب در ميان است و فراماسونها نفوذ كردهاند و همه چيز در معرض شديدترين خطر تاريخ قرار دارد! متأسفانه كاروان علم و پيشرفت جهان بيتاب امروز به سرعت در حركت است و ما هنوز نتوانستهايم خود را از قيد و بند اين افراط و تفريطها نجات بدهيم و برهانيم و به افقهاي بالاتر نگاه كنيم. از آغاز استخراج نفت و ورود پول نفت به خزانه دولت ايران تاكنون 106 سال ميگذرد و پول نفتي كه در اين شش سال اخير عايد دولت شده برابر است با كل پول نفت 100 سال قبل از آن و تحويل گيرندگان اين پول هنگفت افتخار ميكنند كه فلان راه را ساختهايم و فلان پل را قرار است بسازيم. خدا قوت كه اينها را با نفت بشكهاي 120 دلار ساخته ايد، اما چرا يك مقايسه ميان خودتان با آنها كه 8 سال جنگ را و 8 سال ساختن كشور جنگ زده را با نفت بشكهاي 7 دلار پشت سر گذاشتند و خم به ابرو نياوردند و بدون آنكه از مديريت امام زمان خرج كنند كشور را با زيرساختهاي آماده تحويل شما دادند نميكنيد و به جاي آنكه يك خدا قوت به آنها بگوئيد آنها را به چپاول بيت المال متهم ميكنيد؟ مجلس اگر در رأس امور است به جاي سرگرم شدن به حاشيه پردازيهائي از قبيل نامه غيرمتعارف رئيسجمهور براي معرفي وزير ورزش و جوانان، دنبال پولهاي گم شدهاي بگردد كه هرچه زمان ميگذرد حجمش بيشتر ميشود و چاهش عميق تر! گرسنگاني درحال جان كندن هستند كه مادر آن 5 جانباز فقط يكي از آنهاست! آيا اين وضعيت، مسئولان ما را به ياد فرمايش مولا نمياندازد كه: تو را اين درد بس است كه شب با شكم سير بخوابي و در اطراف تو گرسنگاني در آرزوي پوست بزغالهاي باشند؟"
در خاتمه اینکه نا خواسته با وجود ترسیم وتوصیف شکاف عمیق طبقاتی نهادینه شده در جامعه شده است . همینطور با وجود اینکه سر مقاله نویس از وضعیت اسفبار مادر 5 جانباز جنگ ضد ملی و ضد میهنی خانمان بر انداانه ی ایران و عراق نقل قول کرده است که خمینی شیاد این جنگ را نعمت الهی نا مید . همچنین از علی فاکت آوردن و مدافع محرومان شدن به خصوص از در آمد 6 سال اخیر نفت گفتن که معادل 100 سال در آمد نفت در گذشته بوده است . سپس میانگین 120 دلار قیمت هر بشگه نفت را مقایسه با قیمت نفت هر بشگه 7 دلاری 8 سال دوران جنگ کردن در ادامه از این دوره با و دوران سازندگی رفسنجانی دفاع کردن نشان از آن می دهد که چنین اشک تمساح ریزی و دلسوزی برای محرومان وتهی دستان جامعه کردن صرفاً درر ابطه با ادامه ی جنگ قدرت و ثروت و تلاش برای حذف رقبا و انحصاری کردن قدرت و انباشت هر چه بیشترر ثروت می باشد. بهمین دلیل است که چون مردم مخاطب سرمقاله نویس نیستند . بنابراین در پایان به همه مسئولان رژیم ضد بشری کودتایی نا مشروع توصیه کرده است که همگی وظيفه مندند تا ديرتر نشده از حاشيه به متن برگردند و به عمل به وظايف قانوني و شرعي كه برعهده دارند براي برقراري عدالت كه محور حكومت علوي است اقدام نمایند و دست بکار تلاش استفاده حداكثري از عقل، بهره بردن حداكثري از نيروهاي انساني لايق و آزادانديش و مستقل بزنند. یعنی کوشش برای جذب شرکای سابق از قدرت حذف شده شود . متقابلاً باپرهيز حداكثري از بيراهه رفتنها و حاشيهپردازيها و بكارگيري عناصر كم ظرفيت و اختلاف افكن کوشش شود تا سرانجام منتهی به حركت بيكم و كاست در متن همراه با اعتراف به اشتباهات و جبران مافات. گذشته شود .
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1390/13900328/13900328_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 28 خرداد ماه سال 1390
بازگشت به متن