دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 24 خرداد ماه سال 1390
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " قاي لدين ميكروفون را روشن كنيد ! "
"آدرس غلط دادن و ادعای وارونه گویی کردن یا با سیاست توبره و آخور خوری نمودن و یاصورت مسأله پاک کردن و نقدرا رها کردن و حواله به نسیه دادن و پیرامونش مانور تبلیغاتی چند هدفه دادن یعنی همین که بدون آنکه گفته شود فضای انفجاری داخل ایران کشور چگونه می باشد؟ یا اینکه چرا در سال گرد کودتای تقلباتی 22 خرداد 88 مجوز حتی حضور سکوت بدون شعار در پیاده رو ها داده نمی شود ؟"
آدرس غلط دادن و ادعای وارونه گویی کردن یا با سیاست توبره و آخور خوری نمودن و یاصورت مسأله پاک کردن و نقدرا رها کردن و حواله به نسیه دادن و پیرامونش مانور تبلیغاتی چند هدفه دادن یعنی همین که بدون آنکه گفته شود فضای انفجاری داخل ایران کشور چگونه می باشد؟ یا اینکه چرا در سال گرد کودتای تقلباتی 22 خرداد 88 مجوز حتی حضور سکوت بدون شعار در پیاده رو ها داده نمی شود ؟ بدتر از آنکه چرا قبل از فرا رسیدن سال گرد چنین روزی هاله سحابی زندانی سیاسی در مراسم دفن پدرش به قتل می رسد یا بطور همزمان در این روز رضا هدی صابر دگر زندانی سیاسی درون زندان به قتل می رسد . زیرا که رضا هدی صابر زندانی سیاسی که بدلیل اعتراض به قتل هاله سحابی با همرزمان و همسنگران زندانی اش دست به اعتصاب غذا می زند . ولی به خاطر وخیم شدن حالش به جای اینکه مورد رسیدگی و مداوا واقع شود ولی بهمان شیوه ی تهاجم به هاله سحابی مورد تهاجم .وحشیانه ی اراذل اوباشان دژخم زندانبان زندان مواجه می شود که در نهایت منتهی به سکته و ایست قلبی اش درون سیاه چال وجان باختنش می شود . اما بدلیل ضریب وحشت جانیان وآدمکشان حرفه ای حاکم رژیم ضد بشری از واکنش اعتراضی ناراضیان به حدی می باشد که اجساد این دو جان باخته تحویل خانواده های قربانیان داده نمی شود تا که مورد کالبد شکافی واقع شود . از سوی دیگر در روز 22 خرداد 90 حضور نیروهای انتظامی در خیابان های تهران به خصوص خیابان ولی عصر آنچنان پررنگ بوده است که به وضوح نشان از عدم مشروعیت رژیم کودتایی و وحشت از حضور مردم ناراضی و سر دادن فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح است و عریان و فاش شدن خبر دروغ پرداز کیهان است که نقل قول کرده است ولی وقیح نا مشروع مقتدر ترین رهبر جهان می باشد . همچنین در چنین روزی موج باز داشتی ها نیز بس فراوان بوده است. اما ا کنون از سوی قلم بر دست وارونه گوی یادداشت روز نویس دروغ نامه ی کیهان مدعی شده است که چون در دو سال پیش در روز نمایش خیمه شب بازی کودتای 22 خرداد تعداد 40 میلیون رأی به رژیم ضد بشری نا مشروع داده شد . سپس نه ادامه ی اعتراضات ادامه دار ضد حکومتی معترضان ایرانی که فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح سر دادند که نه در سراسر ایران و منطقه ، بلکه در جهان طنین انداز شد . طوری که این قیام مردم اعتراضی ایران که بیش از 18 ماه ادامه یافت الگوی قیام های اعتراضی ضد دیکتاتوری منطقه شد . ولی قلم بردست وارونه گوی یادداشت روز نویس بطور عمد این واقعیت تاریخی را وارونه کرده است تا که توانسته باشد بطور دربست زیرآب رقیب مغلوب و فراخوان تظاهرات سکوت شان در ر اهپیمایی پیاده روی خیابان ولی عصر در تران را زده و اینان را به تمسخر گرفته باشد . همچنین کینه و وحشت خود نسبت به مجاهدین و عملیات فروغ جاویدان را بر جسته نموده باشد . تا در نهایت با آویزان شدن به گفته ی ولی وقیح نا مشروع این چنین گزارش و تحلیل مضحکی را از موضع قدرت پوشالی رژیم ضد بشری کودتایی نا مشروع ارائه داده باشد :
"دو سال پيش در آن روز خوب خدا كه صندوق اعتبار جمهوري اسلامي لبريز از رأي اعتماد 40 ميليون ايراني وقت شناس شد، كمتر كسي تصور مي كرد ميوه اين حضور شيرين را بتوان به زودي در بهار انقلاب اسلامي منطقه و در قاهره و صنعا و منامه چيد. ملت هاي رنج كشيده منطقه كه ريشه داري ملت ايران را در فاصله اي 8 ماهه و از پاي صندوق رأي تا كف خيابان ديدند، سوداي جوانه زدن و گل كردن در سرشان افتاد. ديدند كه با وحدت و همدلي مي توان در برابر ابر قدرت ها ايستاد و پنجه رخنه كرده آنها در پيكر كشورها را شكست. ديدند كه جنگ نرم و سخت فقط در انحصار مستكبران نيست و مي توان به نام اسلام، تكي پيروزمند به راه انداخت. آميزه اكسيرگون 22 خرداد و 9 دي 1388، انفجار تازه نور و اميد و جرئت در خاورميانه بزرگ بود. پس اين ايام خدايي را بايد تا ابد بزرگ شمرد، فارغ از اين كه در اين رستاخيز شكوهمند و بهار پرثمر، درخت جان رجالي را خزان زد. با جا ماندن چند مسافر از حركت شتابان كارواني بزرگ كه در اصل سفر و ضرورت رسيدن به مقاصد متعالي ترديد نمي كنند.در طوفان ميليوني انقلاب هاي عربي منطقه، چند مجسمه تمام قد سفاهت از واشنگتن و پاريس، به فرماندهان متوهم عمليات «فروغ جاويدان» اقتدا كنند و چيزي به نام جنبش ميكروسكوپي سبز را جايي در سكوت پياده رو اطراف پارك ساعي و ميدان ونك جست وجو كنند، از آن پديده هاي غريبي است كه در هيچ لابراتوار سياسي و جامعه شناسي پيدا نمي شود. عنوان آكادميك «جنبش» را بدتر از اين نمي شد هجو كرد و مبتذل تر از اين نمي شد كاريكاتور جنبش كشيد. اگر تا ديروز در آكادمي ها تصور بر اين بود كه جنبش يعني خودنمايي انبوه توده هاي جنوب شهري، حالا معلوم شده بدون توده ها هم در پياده رو خياباني در بالاي شهر مي توان جنبش كرد!! كسي هم نيست دو خط توضيح دهد كه طول و عرض مسير قبلي (ميدان امام حسين(ع) تا انقلاب و آزادي) چرا اين قدر آب رفت؟ با اين حساب بايد منتظر بود جنبش در نوبت بعد، به سعدآباد و توچال و دركه واصل شود يا - برو بالاتر!- ارتفاعات سياهكل را در آن سوي البرز فتح كند! حكايت اين نوابغ، حكايت آن نشريه فكاهي است كه از بي مايگي به ورشكستگي رسيد اما در آستانه تعطيلي، براي شمارگان يكهزار تايي خود مي نوشت «تيراژ زير يك ميليون». طرف رفته واشنگتن، از آنجا به واسطه تلويزيون بي بي سي و راديو فردا دستور حمله به آسياب هاي بادي را صادر مي كند و بعد هم مي گويد «اگر من در خارج كشور هستم، براي اين ماموريت است كه آيينه جنبش داخل باشم و ايفاي وظيفه اي كه برعهده من است مستلزم وجود من در خارج كشور است... ما يك جنبش ملي هستيم. من به دليل حرفه اي بودن بي بي سي، آن را براي مصاحبه انتخاب كردم وگرنه هر دو قدرت آمريكا و انگليس بدهكار ملت ايران هستند». يكي مي گفت 15 سال است كه ترياك مي كشم اما شكر خدا تا اينجا كه معتاد نشده ام. لابد مردم ما هم بايد خيال كنند امثال اين آقا رفته اند بدهي هاي ملت ايران را وصول كنند! صد رحمت به كبك و آن قامت كشيده اش... زير برف! اين جماعت زنگ تفريحي و كمدين هاي اشتباهي را بايد در همين پرانتز گذاشت و گذشت.در عداوت آمريكا و اسرائيل كه ترديدي نيست. وجه تلخ ماجرا- چه در فتنه سبز و چه قبل و بعد از آن- يارگيري يا هم داستان و هم مسير شدن جماعتي از درون جبهه خودي با دشمنان قسم خورده ملت ايران بود؛ همان كه مقتداي شكيباي انقلاب درباره آنان و نظاير آنها فرمود «دل انسان غمگين مي شود و مي شكند به خاطر اينكه چرا كساني كه نان انقلاب را خوردند، نان اسلام را خوردند، نان امام زمان را خوردند، دم از امام زمان زدند، دم از ائمه معصومين زدند، حالا طوري مشي مي كنند كه اسرائيل و آمريكا و سيا و هر كسي كه در هر گوشه دنيا با اسلام دشمن است، برايشان كف بزنند. اين، انسان را غصه دار مي كند
در خاتمه اینکه اینگونه تحلیل های فرافکنانه ی پاسداری – بازجویی – حوزوی که از موضع ضد آمریکایی و خود گویی و خود خندی عجب مرد هنرمندی تهیه و تنظیم بیان و دنبال می شود ناشی از آخر خط رسیدگی رژیم ضد بشری کودتایی نا مشروع می باشد . به ویژه اینکه چون شیوه یعوامریبی وو ارونه گویی فاش شده است و دیگر همچون گذشته کاربرد ندارد . زیرا که بدلیل ادامه ی جنگ قدرت و ثروت و شکاف و اختلاف در رأس رژیم آلوده به فساد و رشوه و تبعیض و رانت خواری که سخت بالا گرفته است . به خصوص اینکه چون پس از کودتای 22 خرداد 88 که رژیم ضد بشری کودتایی نا مشروع یک پایه شد و رقیب مغلوب از صحنه ی قدرت حذف شد و دیگر سهمی از قدرت ندارد تا که همچون اجرای شوهای سابق اینان تبدیل به سپر بلا شوند تا که اینان به عامل و مقصر ضعف و شکست ها و نا رسایی ها و بد قولی متهم شوند وکاسه و کوزه بر سرشان خراب گردد. بنابراین منتهی به کشانیده شدن دامنه ی جنگ قدرت و ثروت به درون با ندهای مافیایی کشانیده شده است که منجر به نوعی صف آرایی لشکر کشی بین نیروهای متخاصم شده است . لذا برای کنترل رقیب که از این شرایط بحرانی کنونی به نفع خود استفاده ننماید و تلاش نکند تا به باز سازی برای دست یابی به بازگشت قدرت بزند . پس موج تهاجمات و اتهامات همراه با تهدید ها علیه شان فزونی گرفته است . از سوی دیگر به موازات این سیاست توطئه ی ادامه دار سرکوب و سانسور و خفقان اجتماعی هم شدت یافته است . پس برای مهار فضای جامعه ی انفجاری می بایست هرچه بیشتر از سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و به خصوص کشور های همسایه استفاده شود تا بتوان بطور وارونه مدعی شد که قیام های ضد دیکتاتوری منطقه الگو گرفته از مبارزات الهام بخش حاکمان رژیم فاشیستی مذهبی و تروریستی کودتایی حاکم بر ایران می باشد.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/900324/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 24 خرداد ماه سال 1390
قاي لدين ميكروفون را روشن كنيد ! (يادداشت روز)