دروغ نامه ی کیهان دو شنبه 30 خرداد 1390 ماه سال

نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " قرارگاه مقابل ناتوي فرهنگي "

"چرا هیچگونه توضیح یا اشاره ای داده نمی شود چگونه نتیجه 32 سال پیگیری سیستماتیک ادعای مبارزه با شیخون فرهنگی کردن وتهاجم به خاک ریز های فرهنگی دشمن در دانشگاه ها نمودن که همراه با بسیج آماده باش نیروی انتظامی بوده است تا که..."

این دیگر از ابداعات و شاهکار های نوبرانه ی دستگاه خلافت وقیحی است که سر ستیز با دنیای مدرن دارد که اکنون یکی از جارچیانش کشف نموده است که فرهنگ و جنگ دو روی یک سکه هستند. چونکه پسوند شبیخون فرهنگی را یدک می کشد. یعنی اینکه نهادهای فرهنگی می بایست زائده های پاسداران و پادگان های نظامی شوند . برای اینکه خمینی شیاد گفته بود جنگ نعمت است. برای همین مدعی قلم بر دست پادو وجارجی رژیم ضد بشر جنگ افروز فراموش کرده است که خمینی شیاد بر خلاف اینکه 8 سال جنگ با عراق را ادامه داد تا منتهی به سرکشی جام زهر شکست جنگ شد. در صورتی که هر گز از مبارزه ی قهر آمیز علیه ی شاه دفاع ننمود . اما اکنون پادوهای تبلیغاتی رژیم در بن بست و بحران فرو رفته ی رژیم ضد بشری کودتایی برای عبور از این شرایط بحرانی و منزوی بودن فتوای قرینه ی جنگ بودن فرهنگ صادر و تبلیغ کرده اند. البته هدف از اینگونه نقالی و رمالی و دجالی کردن منظور جا انداختن حرکت موج سوارانه روی قیام های ضد دیکتاتوری منطقه و اسلامی کردن محتوای آن است که الهام گرفته شده از ام القرای جهان اسلام در جماران می باشد که چنین از موضع ضد آمریکایی و دشمنی با سکولاریسم دنبال می شود.

فرهنگ» و «جنگ» همواره مقابل هم يا دست كم دور از هم ديده شده اند اما آيا عمق ماجرا نيز همين است كه در بادي امر مي نمايد؟ مگر بدون باورهاي متعالي و الهي مي توان پنجه در پنجه طاغوت هاي مسلط انداخت؟ اين انقلاب ها همان قدر كه اسلامي هستند، ضدآمريكايي اند. هم نفي طاغوت است و هم اعتلاي كلمه الله. اگر سخن از جنگ و تهاجم فرهنگي است، ابتدائا به اين معناست كه سلطه گران فهميده اند براي مهار ملت هاي سر به عصيان گذاشته، لاجرم بايد باورهاي عزت بخش و كرامت آفرين آنان را هدف گرفت. جبهه استكبار امروز در اعماق استراتژيك خود- در جزيره هاي ثبات- از ملت ها ضربه مي خورد و بنابراين مي كوشد براي تداوم غلبه و سيطره خويش، ضربه را در عمق استراتژيك طرف مقابل بزند. به تعبير رهبر فرزانه انقلاب، همه كشورهاي دنيا گستره تهاجم فرهنگي جبهه استكبار هستند اما مهم ترين هدف، جمهوري اسلامي است چرا كه 1-نظام اسلامي در مقابل نظام سلطه ايستاده 2-اثبات كرده در اين ايستادگي صادق است 3-توانايي مقابله و 4-توانايي پيشرفت را نيز دارد.بايد خواب ترين ذهن ها را هم بيدار كند. آنها به تعبير وزير دفاع اسبق آمريكا دنبال كندن ريشه ملت ايران و نظاير او هستند و اقتضاي مقابله با چنين شبيخوني، ذاتا آرايش دفاعي است، بپسنديم يا نپسنديم. اين البته كف ماجراست و فراتر از ضرورت دفاع، بايد عنايت داشت كه عدالت خواهي و حق طلبي و عزت خواهي ملت ايران، ذاتاً در تعارض با فزون خواهي و بهره كشي مستكبران است.هجوم دشمن در اين ميان از سر وحشت است و نه از موضع قدرت. آنچه گمان مي رفت رو به احتضار مي رود يا مرده است يا در راه مردن است، خوب يا بد، ظاهرا تجديد حيات كرده، برخاسته و برگشته و ديگران را به نگراني افكنده است. سكولاريسم كه قرار بود نسبت به اديان بي طرف باشد، اكنون تبديل به يك سكولاريسم ستيزه گر شده، يعني با پاره اي از اديان، رسما در مي آويزد و مي ستيزد و وجود اجتماعي آنان را تحمل نمي كند. از اين قرار، چيزي اتفاق افتاده كه در پيش بيني سكولارها نبوده است. تصور آنها اين بود كه جهان به طرفي مي رود كه دين در آن ضعيف و ضعيف تر خواهد شد... لذا آزادي مذهبي ديگر در دستور كار سكولارها نيست"

پس از سفسطه گری ها و نقل قول کردن و گران فروشی کردن های قلم بر دست بی نام و نشان و بدون امضا ی وزارت بد نام اطلاعات یادداشت روز شده ی مخاطبان خودش درون حاکمیت یا در حقیقت درون دولت را چنین خطاب قرار داده است :


"نخبگاني كه در قرارگاه اصلي فرهنگي كشور (شوراي عالي انقلاب فرهنگي) جمع شده اند، همچنان كه به دفاع - بدون مجامله و انفعال- اهميت مي دهند، بايد به دو امر ديگر بها بدهند. يكي مهندسي فرهنگي كشور و تدوين نقشه آن، و ديگري نقشه تهاجم فعال. سرداري و فرماندهي در اين عرصه اقتضائاتي دارد. اين رزم پيچيده از آن قسم مسئوليت هايي است كه مجامله و انفعال و ابهام و سستي برنمي داردصيانت و تقويت مرزهاي فرهنگي از تعرض راهزنان و مهاجمان، با سياست زدگي هاي رايج احزاب و قبايل سياسي نمي سازد. اينجا صراحت و صداقت، و جدا شدن از انواع تعلقات دست و پاگير سياسي و انتخاباتي حرف اول را مي زند. در برابر تهاجم اولاً نبايد غافل و خواب بود و ثانياً سينه سپر كرد"

نا گفته نماند که این روز ها خیلی زیاد تبلیغ می شود که جریان فتنه ی 88 یا همان مدعیان کار گزاران و اصلاح طلبان مغلوب هستند ائتلاف با جربان انحرافی دولت کرده اند. چون طرحی مشترک برای ورود به بازار مکاره ی نهم دارند . بنابراین برای اینکه مأمور هم قلم وهم لهجه ی پاسدار سرباز جو شریعتمداری اینان را بی نصیب نگذاشته باشد . این چنین تیغ کشی علیه ی اینان کرده ومتهم به خیانت شان نموده است :

"اين خيانت و انحراف بزرگي بود كه اواخر دولت سازندگي و در كليت دوره اصلاحات در ميان برخي دولتمردان پديد آمد مبني بر اينكه شبيخون فرهنگي جبهه استكبار و تلفاتي را كه از افكار عمومي مي گرفت، نردبان صعود و بقاي خود در قدرت دانستند؛ نه تنها تكليف دفاع را به جا نياوردند و مرعوب هياهوي جارچيان دشمن شدند بلكه حتي در مقاطعي به توافق «پاس و آبشار» با مهاجمان و ميليشياي ناتوي فرهنگي رسيدند! منطقشان همان منطق ليبرالي حاكمان غرب شد: «رها كن تا بچرد و بياميزد و همّ او علفش باشد... تو فقط بدوش و به وقت ضرورت سرش را هم ببر»! افكار عمومي را ماشين بزرگ رأي كشي ديدن و فرهنگ عمومي را كنترات، دست راهزنان و مروجان هرزگي و تحميق سپردن، خيانت برخي دولتمردان در روزگار نه چندان دور كشور ما بوده و بايد مراقب باز توليد آن بود. اصالت سياست ورزي بومي و ديني، منوط به اهتمام صاحب منصبان براي پاسداشت فرهنگ عمومي است و ساير خدمات اقتصادي و عمراني و اجتماعي و سياسي در پرتو اين صيانت ارزش پيدا مي كند. به دوش هم انداختن رسالت بزرگ مجاهدت فرهنگي و طفره از بار مسئوليت، عقوبتي سخت درپي دارد و از آن نوع هشدارهايي است كه علي بن ابيطالب(ع) به ياران ناهمراه داد؛ «تكليف جهاد را به گردن يكديگر انداختيد و همديگر را خوار كرديد تا در نتيجه شبيخون و غارت، شما را متلاشي كردند» (خطبه 27 نهج البلاغه). ذات مجاهدت فرهنگي و طراحي ابعاد آن در قرارگاه اصلي فرهنگ كشور، نيازمند اهتمام و الفت و تمركز و انسجام با رويكرد حاكميتي است.به سان معتادي كه براي نشاندن نشئگي مرگبار خويش، بيچاره سوداگران مرگ مي شود. عادت زده اي چنين به نزديك ترين كسان خيانت خواهد كرد و سربار اطرافيان خواهد شد چون «اراده» و «شخصيت» خود را يكجا پيش فروش كرده و ريموت كنترل خود را به دشمن سپرده است. مقصد «ناتوي فرهنگي» انهدام و فروپاشي اجتماعي در عمق حريف از يك سو، و ايجاد فاصله روحي و ذهني ميان مطلوب ها (مطالبات) و سرمايه اجتماعي- سياسي موجود است تا از اين فاصله، شكاف اجتماعي و نارضايتي و درگيري در درون جبهه مقابل را تدارك كند"

بهرحال مدعی وارونه و هرزه و هذیان گوی بدون آنکه بگوید که شرایط کنونی حاصل کدام سیاست در 32 سال گذشته بوده که به اینجا منجر شده است و جنگ قدرت و ثروت ادامه دار چه نقشی دارد . ولی چون مدعی وارونه گوی مأمور است . لذا در پایان بازهم مسئولان را مورد خطاب خود قرار داده و اینان را از جنگ و نزاع ها و مجادلات بی حاصل حاشیه ای بر حذر کرده و توصیه نموده است که می بایست اینگونه بر شفاف کردن مرز های دوصف دشمنان و دوستان تأکید کنند وهشیار باشند تا از با نفوذ از جبهه ی خودی از سوی موریانه های نفوذ کرده رقیب مغلوب بیش از این تلفات نگیرد:

"سياست زدگي و روزمرگي مسئولان امر همان قدر قبيح است كه مشغول شدن به مجادلات بي حاصل درباره اولويت فرهنگ سازي يا برخورد فيزيكي. قبل از هر چيز بايد توجه صاحب منصبان- مرزبانان فرهنگ و سياست كشور- از هر دل مشغولي و مجادله ديگري به جانب «بنياد امنيت و پيشرفت كشور» معطوف شود و جنگ تمام عيار فرهنگي كه در جريان است، مسئله اول مسئولان گردد. اين مهم كه برآورده شد، سهم روشنگري و كار فرهنگي يا مقابله و برخورد فيزيكي، و پيشگيري يا مداوا، مرهم نهادن يا داغ زدن و جراحي مشخص خواهد شد. نه در «جنگ» بودن ماجرا مي توان ترديد كرد و نه در فرهنگي بودن آن. مهم اين است كه مرزهاي دو صف درحال جنگ روشن گردد و دشمن به دست دوستان، از جبهه خودي تلفات نگيرد يا با فرستادن اسب تروا، در عمق جبهه خودي وارد نشود. حاشيه سازي ها يا پيش كشيدن رويكردهاي انحرافي و التقاطي، كمك به اجراي نقشه دشمن است. جريان مهاجم نبايد فرصت ها يا امكانات شبيخون و قتل عام را- مانند دوره خيانت آلود اصلاحات- از بيت المال و درون حاكميت تأمين كند. فرهنگ عمومي، عقبه استراتژيك ملت- دولت جمهوري اسلامي است. موريانه هاي بي صدا را بايد پاييد و در برابر سوداگران انحطاط فرهنگي شدت عمل به خرج داد، هر هويتي كه داشته باشند. با امنيت و حيات و سرنوشت يك ملت نمي توان بازي كرد. جهاد و مجاهدت در اين عرصه، برخلاف پروژه هاي عمراني و اقتصادي، هم زمان بر است و هم شايد نتايج آن در نگاه اول به چشم نيايد اما به يقين جهاد فرهنگي، با فضيلت ترين جهادها و عمود قائم آنهاست."

در خاتمه اینکه حلقه ی مفقوده این است که چرا هیچگونه توضیح یا اشاره ای داده نمی شود چگونه نتیجه 32 سال پیگیری سیستماتیک ادعای مبارزه با شیخون فرهنگی کردن وتهاجم به خاک ریز های فرهنگی دشمن در دانشگاه ها نمودن که همراه با بسیج آماده باش نیروی انتظامی بوده است تا که از دیوار خانه های مردم بالا روند تا بشقاب های ماهواره ای را از بالای بام های خانه ها کنده و بر داشته شود . البته موازی با این اقدام طرح های ضربتی مبارزه با اراذل و اوباشان و بازداشت وتحقیر کردن جوانان و به چرخش در آوردن شان توی خیابان ها هم تعقیب شده است تا موجب عبرت دیگران شود . اما حاصل اینگونه عمل کرد های رژیم فاشیستی مذهبی ترورستی ایران منتهی شده است تا که روز روشن اراذل اوباشان خامنه ای رهبر ولی وقیح با حمایت و چراغ سبز نیروی انتظامی قمه بر دست از دیوار باغی در اطراف اصفهان بالا روند و با محبوس کردن مردان به 14 زن با اذیت و آزار تجاوز نمایند . مهمتر اینکه چند روز پس از این تجاوز ضد انسانی زن ستیزانه گزارش شد که ده ها نفر متجاوز در یک روستا در شهر ستان کاشمر مرتکب تجاوز به این نگون بخت روستایی شدند ؟

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900330/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان دو شنبه 30 خرداد 1390 ماه سال

قرارگاه مقابل ناتوي فرهنگي (يادداشت روز)