دروغ نامه ی کیهان شنبه 28 خرداد ماه سال 1390

نقد و بررسی " (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " مخمصه راهبردي صهيونيسم در منطقه "

" قلم بر دست برای نشان دادن جایگاه قدرت رژیم ضد بشری و موفقیت پیشبرد اهداف هسته ای به دست آویز راز حرف هاي اخير مئير داگان اسراییلی شده است که در سپتامبر 2010- موساد را ترك كرد تا با نقل قول کردن از وی چنین نتیجه گیری کرده باشد که امريكا و اسراييل مقابل راهبردهاي هسته ای رژیم ضد بشری کودتایی ایران در منطقه سخت متحمل شکست شده اند "

چگونه است که مسئولان مدعی بر خور داری حمایت بیش از 40 میلیون آرای مردم یا 86% از جمعیت کشور می باشند . به جای اینکه این رژیم ظاهراً مردمی در خدمت مردم ایران و بر آورده کردن مطالبات شان باشند . ولی در عمل واقعیت این است که ادعای حاکمان رژیم ضد بشری کودتایی نا مشروع بطور معکوس و و ارونه ی دنبال شده است . طوری که با شتاب دادن به سیاست 32 ساله ی سرکوب و رعب و وحشت و سانسور که مترادف سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و با شدت بخشیدن به سیاست مداخله گری در امور داخل کشور های منطقه و همسایه می باشد. البته چسب محوری و کلیدی این سیاست مبارزه با آمریکا و دشمنی کردن با اسراییل و مخالفت جدی با رونده مذاکرات صلح میان فلسطین و اسراییل می باشد . صد البته گذشته از اینکه این سیاست تاریخچه بیش از 32 ساله دارد و چند سالی است که هدف اصلی هموار کردن اهداف پروژه ی هسته ای می باشد . بنابراین قلم بر دست عضو حزب الله و یادداشت روز نویس دروغ نامه ی کیهان محور پیگیری پروژه و اهداف هسته ای با ترسیم اینکه طرح تحریم های اقتصادی و توطئه ی فتنه ی 88 منتهی به شکست شده است . همچنین برای نشان دادن جایگاه قدرت رژیم ضد بشری کودتایی نا مشروع و اهداف هسته ای مدعی به دست آویز راز حرف هاي اخير مئير داگان اسراییلی شده است که در سپتامبر 2010- موساد را ترك كرد تا با نقل قول کردن از وی چنین نتیجه گیری کرده باشد که امريكا و اسراييل مقابل راهبردهاي هسته ای رژیم ضد بشری کودتایی ایران در منطقه سخت متحمل شکست شده اند :

- داگان به عنوان اولين حضور رسانه اي خود در دانشگاه عبري بيت المقدس حاضر شد و در عين ناباوري به مخاطبانش گفت در تمام عمرش جمله اي احمقانه تر از اين نشنيده كه اسراييل بايد به ايران حمله كند. شاهكار سوم هم كه دو هفته پيش پديدار شد. داگان به دانشگاه تل آويو رفت و در آنجا گفت آغاز هرگونه درگيري با ايران به جنگي منطقه اي منجر مي شود كه اسراييل قادر به بيرون كشيدن خود از آن نخواهد بود.این توضيح اگر چه بسيار ساده است ولي واقعا منطقي است كه فكر كنيم درست هم هست. از صهيونيست هايي كه سال ها روي سرزمين غصبي مردماني زندگي كرده اند كه هنوز كليد خانه هاي خراب شده شان در جيب هاشان است و در اين مدت هم كسب و پيشه اي جز جنايت نداشته اند، آيا بعيد است كه براي رسيدن به قدرت با توسل به هر ابزار ممكن روي سر هم سوار شوند؟! براي يافتن پاسخ بايد دركي اجمالي از راهبرد مشترك امريكا و اسراييل كه هدف آن تغيير دادن محاسبات استراتژيك ايران است به دست آورد. اين راهبرد، كه پس از حوادث سال 88 در ايران در دستور كار قرار گرفت اساسا مبتني بر دو پيش فرض بود. پيش فرض اول اينكه هيچ راهبرد تك گزينه اي عليه ايران كارآمد نيست و هر راهبردي كه هدف خود را تغيير محاسبات (و در نتيجه تغيير رفتار ايران) قرار داده باشد ضرورتا بايد مجموعه اهرم هاي فشار را به نحوي با يكديگر تلفيق كند كه يكديگر را تقويت كنند و در بلند مدت قابل اعمال باشد. به همين دليل بود كه امريكايي ها پس از سال 88 تصميم گرفتند مجموعه 6 گزينه مذاكره، تحريم، ايجاد تهديد معتبر نظامي، عمليات اطلاعاتي، حمايت از جريان فتنه در داخل ايران و عمليات رواني و رسانه اي را به يكديگر تلفيق كنند. ايران تنها در صورتي كوتاه خواهد آمد كه دورنماي جنگ را ببيند و باور كند و اگر اين اتفاق نيفتد با هيچ نوعي از تحريم هر چقدر هم شديد باشد نمي توان ايران را به كوتاه آمدن وادار كرد. به همين دليل در شرايطي كه باراك اوباما تصميم گرفته بود ميدان دار ادبيات مذاكره در مقابل ايران باشد، اسراييل بازي مكملي را در پيش گرفت آن هم اين بود كه دائما تهديد كند اگر تلاش هاي امريكا نتيجه ندهد آن وقت خود مستقلا وارد عمل خواهد شد.

در خاتمه اینکه چگونه است که در این رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی نا مشروع هیچ مسئولی یافت نمی شود تا که به مردم ایران و مخاطبان شان پاسخگوی باشد که چرا به مرور که حاکمانحمایت مردم ایران را از دست داد ه و فاصله از آنان گرفته اند اما برای کنترل و خاموش کردن صدای اعتراضی شان مقابل شان ایستاده اندو از از ابزار های گوناگون سرکوب با دین ابزار قدرت و ثروت و خفقان و سانسور شده استفاده نموده اند تا که این چنین توانسته باشند خلاء از دست دادن مردم راجبرا ن و پر کرده باشند؟ از جمله ابزاری که سر نوشت و بقای رژیم ضد بشری به آن گره خورده است آویزان شدن به پروژه و اهداف هسته ای یعنی دسترسی به سلاح هسته ای می باشد . بهمین دلیل است که مطرح کردن پروژه ی هسته ای و پیگیری اهداف آن که به سیاست مبارزه با آمریکا و دشمنی با اسراییل و پیوند زده شده آنقدر مهم است که می بایست در همه تریبون های حکومتی و خبر رسانی و مطبوعاتی این سیاست با شدت دنبال شود . جالب و مضحک و خنده دار اینکه در این نبرد هم پیوسته این رژیم ضد بشری کودتایی بوده است که پیروز میدان مبارزه بوده است . طوری که طبق ادعای قلم زن عضو حزب الله چماقدار یادداشت روز نویس نه تحریم های اقتصادی تأثیر گذار و کار ساز نبوده است ، بلکه بطور وارونه عمل کرده است . فراموش نشود همانگونه که اشاره شد چون مردم ایران نه این رژیم ضد بشری را بر سمیت می شناسد ونه حاکمان رژیم ضد بشر در گیر جنگ قدرت و ثروت و حذف رقیب و منتقدان و ناراضیان از منظر اینان مردم ایران محلی از اعراب دارند . برای همین حاکمان ایران زحمت بر گزاری یک همه پرسی آزاد از مردم ایران پیرامون پروژه ی هسته ای و اهداف آ ن را به خود نمی دهند.

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900328/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان شنبه 28 خرداد ماه سال 1390

مخمصه راهبردي صهيونيسم در منطقه (يادداشت روز)