دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 22 خرداد ماه سال 1390

نقد و بررسی : ب! (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " بمب خنده و گاز اشك آور "

"رو کردن شگرد عوامفریبی و دین فروشی با وانمود و تظاهر به مذهبی بودن و اجرای جای مهر بر پیشانی داشتن که ناشی از اجرای نماز شبانه می باشد که چنین داغی نه فقط بر پیشانی پاسدار سردار جاسوس دو جانبه محمدرضا مدحی هست که بر پیشانی خیلی از مسئولان و حامیان رژیم ضد بشر جانی ناقض مستمر حقوق بشر دیده می شود"

در رژیم ضد بشری عوامفریب دین فروش و غارتگر و سر کوبگر که بشدت ارتجاعی و قرون و سطایی در گیر جنگ قدرت می باشد که مشخص نیست جبهه بندی و صف آرایی هایی که همسنگران چقدر ساده تبدیل به رقیب و منتقد و حتی دشمن و متهم به دستگاه جاسوسی بیگانه می شوند . تشخیص و ترسیم جایگاه دوست و دشمن که چگونه می باشد آسان نیست ؟ زیرا که خیلی سریع این صفوف در حال تغییر شکل می باشد . بطور مثال درگیری که منجر به شکاف و اختلاف جنگ قدرت و ثروت میان رهبر ولی وقیح نا مشروع با عنتر رئیس جمهورش شده است . ناشی از عزل و نصب آخوند طوطی صفت حیدر مصلحی وزیر بد نام اطلاعات بوده است . البته در لشکر کشی میان لوطی و عنتر سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری و قلم زنان همکار یادداشت روز نویسان دروغ نامه ی کیهان در سنگر لوطی علیه ی عنتر پاسدار گماشته احمدی نژاد قرار گرفتند . اما اکنون با فیل هوا کردن اینکه پاسدار موجی بیت رهبری محمد رضا مدحی که برای تجارت الماس مدتی به ما لزی رفته بود و و انمود نمود که مخالف است که به مخالفان حامی جنبش سبز پیوست . ولی اکنون برای منحرف کردن اذ هان عمومی در آستانه ی سال گرد کودتای 22 خرداد 88 سر وکله اش در شوی مشترک سازمان پشم شیشه پاسدار ضر غامی و و زارت بد نام اطلاعات و سازمان اطلاعات و امنیت پاسداران کودتا گر در شبکه ی اول تلویزیون با شوی فریب الماس پیدا شد و این شوی کمدی بیانگر چگونگی نفوذ و ضربه زدن به دولت در تبعید اپوزیسیون در برون مرز بوده که به نمایش گذاشته شد . اما شو آنگونه عجولانه و کمدی و مسخره بوده است که بر خلاف ادعای نفوذ وزارت بد نام اطلاعات درون اپوزیسیون عکس سناریو مطرح شده است . یعنی این پاسدار سردار سابق بیت رهبری متهم به نفوذی و عامل سازمان سیا آمریکا شده است . بهر حال اوضاع آنگونه خرت و خر و آشفته بازار شده است که قلم بر دست یادداشت روز نویس این شو را به انفجار بمب خنده تعبیر و تفسیر نموده است. آنگونه در ابتدای یادداشت روز خود برای پوشالی بودن این سناریو و اثبات بمب خنده چنین داستان فرضی را ترسیم و تشریح کرده است :

"فرض كنيد با تعدادي از دوستان خود در اتاقي نشسته ايد كه شخصي وارد مي شود و خبر مي دهد، هم اكنون آسمان كوير لوت ابري است و باران شديدي در حال باريدن است و هيچ سند و شاهد ديگري غير از گفته خويش ارائه نمي كند. در اين حالت، فقط هنگامي خبر او را باور مي كنيد كه به راستگويي و دقت نظر وي اطمينان داشته باشيد، يعني او را «مخبر موثق» بدانيد. اما، در حالت دوم اگر شخصي به شما بگويد مايع درون اين ليوان، يك محلول اسيدي است و چند برگ كاغذ «تورنسل» هم در اختيار شما بگذارد، براي باور كردن سخن او نيازي نيست كه از راستگويي و دقت نظر وي مطمئن باشيد، زيرا با فرو كردن كاغذ تورنسل در محلول درون ليوان و مشاهده تغيير رنگ آن مي توانيد نسبت به اسيد بودن يا نبودن محلول مورد نظر اطمينان پيدا كنيد.موضوع يادداشت پيش روي، گفتني هايي است درباره نفوذ وزارت اطلاعات در چرخه عملياتي سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه كه اخيرا نمونه اي از آن فاش شد. گفتني هاي اين يادداشت براي همگان قابل فهم است و نيازي به اثبات جداگانه ندارد. چيزي شبيه «قضيه بديهي» كه به قول «اهل منطق»، «تصور» آن به تنهايي باعث «تصديق» خواهد بود. ممكن است شماري از دوستان اعتراض كنند كه برخي نكات اين يادداشت مي تواند هوشياري دشمن را در پي داشته باشد و از اين روي غيرضروري تلقي شود كه در پاسخ بايد به بيان چند سال قبل رهبر معظم انقلاب اشاره كرد. ايشان طي سخناني به چند نمونه از اشتباهات آمريكا در برخورد با جمهوري اسلامي ايران اشاره فرمودند و در ضمن به اين سؤال مقدر نيز پاسخ دادند كه اين اشتباهات از نوعي نيست كه دشمن قادر به تصحيح آن باشد و از تكرار نمونه هاي مشابه پيشگيري كند.يا بهتر است گفته شود از شكار يك فراري جذب شده به سرويس هاي مورد اشاره و تبديل او به «منبع اطلاعاتي» خود و بهره گيري از وي در «فريب عملياتي» و نهايتا فراخوان و بازگرداندن او به داخل كشور خبر داد. ما، در ايران اسلامي، مردم ضمن تقدير از عمليات هوشمندانه وزارت اطلاعات، نمي توانستند پوزخند خود به حماقت دشمن مخصوصاً سرويس اطلاعاتي موساد را پنهان كنند و از ژرفاي دل به سراسيمگي اپوزيسيون قهقهه نزنند. وزارت اطلاعات در ايران «بمب خنده» و در اسرائيل «گاز اشك آور» منفجر كرده بود!الف: حالت اول، هنگامي است كه عامل نفوذي از ميانه راه جذب شده باشد. يعني ابتدا به سرويس اطلاعاتي حريف پيوسته و به خدمت آن درآمده باشد ولي بعدها به هر علت- از جمله پشيماني و عذاب وجدان- نشانه هايي از آمادگي خود براي بازگشت نشان داده و سرويس اطلاعاتي خودي با دريافت هوشمندانه اين نشانه ها به سراغ وي رفته و او را جذب كرده باشد. در اين حالت عامل جذب شده با دريافت دستور العمل از سرويس خودي، به كسب اطلاعات بيشتر از ميدان فعاليت قبلي، نفوذ عميق تر به حياط خلوت حريف و اخلال در چرخه عملياتي دشمن مي پردازد.از آنجا كه مأموريت اين دسته از نفوذي ها- جذب شده در ميانه راه- به تدريج تغيير مي كند، احتمال شناسايي آنها از سوي سرويس حريف بالا مي رود و سرويس شكاركننده براي پيشگيري از شناسايي عامل نفوذي خود، بعد از كسب اطلاعات كافي از ميدان فعاليت وي و انجام عمليات فريب روي سرويس اطلاعاتي دشمن عامل نفوذي خود را از چرخه نفوذ بيرون مي كشد و روي سرنوشت او ريسك نمي كند.همين جا بايد به يكي از صدها نمونه حماقت و كم شعوري سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه در جذب و به كارگيري آقاي «مدحي» اشاره كرد. موساد به يقين مي دانست كه وي برخلاف آنچه ادعا كرده بود، يكي از «سرداران سپاه»! و يا «مسئولان اطلاعاتي نظام»! و يا «يك شخصيت با نفوذ در مراكز و كانون هاي حساس جمهوري اسلامي ايران» نبوده است و مي دانست كه وي بنا به دلايلي از كشور خارج شده و به كسب و كار تجاري مشغول بود. بنابراين چرا، سرويس هاي اطلاعاتي موساد، سيا و سپس MI6 انگليس آقاي مدحي را بعد از شكار در «بانكوك» و به فاصله چند ماه، از «فرش» به «عرش»! بردند؟! و به حياط خلوت گروههاي اپوزيسيون و پشت صحنه سرويس هاي اداره كننده اين گروهها، راه دادند؟"

رو کردن شگرد عوامفریبی و دین فروشی با وانمود و تظاهر به مذهبی بودن و اجرای جای مهر بر پیشانی داشتن که ناشی از اجرای نماز شبانه می باشد که چنین داغی نه فقط بر پیشانی پاسدار سردار جاسوس دو جانبه محمدرضا مدحی هست که بر پیشانی خیلی از مسئولان و حامیان رژیم ضد بشر جانی ناقض مستمر حقوق بشر دیده می شود. در هر صورت بر اساس فرمول ترسیم شده که نمی بایست رقیب مغلوب کودتای 22 خرداد فراموش شود . بنابراین سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری با توهین و اهدانت به همکاران دستگاه های اطلاعاتی امنیتی کشور های دشمن بیگانه جذب کننده گان جاسوسان اعزامی برای ماستمالی کردن این پرونده ی چند هدفه و متهم کردن جریان فتنه 88 و جریان انحرافی درون دولت با آویزان شدن به رهبر لوطی جماران و دفاع از نصب و ابغای آخوند طوطی صفت وزیر بد نام اطلاعات حیدر مصلحی این چنین مداحی و ستایش از هوشیاری رهبر لوطی جماران را نموده و تحلیل و تفسیر داده است:

"اما، اگر عوامل سرويس هاي موساد و سيا و MI6 با دقت به چهره آقاي «مدحي» نگاه مي كردند، مي توانستند آثار «سجده» را بر پيشاني او ببينند. اثر سجده -در اكثر قريب به اتفاق موارد- نشانه دلبستگي شخص به اسلام و نماز و روزه است و بديهي است كه اينگونه افراد، اگر هم در مقطعي از زمان هويت ديني خود را فراموش كنند، احتمال بازگشت دوباره آنان به اصل خويش بسيار زياد است. افرادي با اين پيشينه چگونه مي توانند همنشيني با مشتي عرق خور، زن باره، بي شخصيت را تحمل كنند و با دشمنان تابلودار اسلام و مردم مسلمان وطن خويش هم پياله شوند؟!اشتباه نكنيد! آقاي مدحي را وزارت اطلاعات از ابتدا به عنوان عامل نفوذي نفرستاده بود بلكه در ميانه راه ايشان را جذب كرده است وگرنه سربازان گمنام امام زمان(عج)، بسيار هوشمندتر از آنند كه مامور نفوذي خود را با تابلو بفرستند حالا نگاه كنيد و ببينيد كه سرويس هاي اطلاعاتي حريف چه در و پيكر گشاد و چه دروازه بان هاي پخمه و كم شعوري دارند؟! مي گويند فلاني از زندان مرخصي گرفته و از طريق كوهستان و مرزهاي غيرقانوني خود را به آمريكا و اروپا رسانده است و همين اندازه براي اعتماد و اطمينان به دشمني وي با جمهوري اسلامي كافي است! يعني سيستم اطلاعاتي جمهوري اسلامي ايران با آن ويژگي و كارآمدي و تجربه منحصربفرد خود دست روي دست مي گذارد و بعد از مرخصي و فرار فلان مجرم، باز هم به مجرمان ديگر مرخصي مي دهد تا اين فرارهاي زنجيره اي ادامه داشته باشد؟! يعني به اندازه شما عقل و درك ندارد؟! نكته درخور توجه اينكه، بعد از پخش مستند «الماس فريب» نوچه هاي دست چندم سرويس هاي اطلاعاتي به دست و پا افتاده و بعضا به خاطر فريب خوردگي خويش عذر تقصير مي آورند و يا برخي از رسانه هاي وابسته به فتنه 88 در داخل كشور به طور تلويحي ابراز نگراني مي كنند و حال آن كه شكست واقعي متوجه سرويس هاي موساد و سيا و MI6 است و نوچه هاي دست چندم ياد شده براي پنهان كردن اين شكست بزرگ ماموريت جيليز و ويليز يافته اند. بالاخره؛ خداي مهربان سايه رهبر معظم انقلاب را بر سر ملت هاي مسلمان و مردم شريف ايران مستدام بدارد كه با نگاهي حكيمانه از اقدام مشكوك جريان انحرافي جلوگيري كردند و مانع از عزل آقاي مصلحي، وزير كارآمد اطلاعات شدند. و دست مريزاد به سربازان گمنام امام زمان -ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- كه به قول امام راحلمان(ره) با وجود «نام آوري»، نام و نشان در بي نشاني دارندفرض كنيد با تعدادي از دوستان خود در اتاقي نشسته ايد كه شخصي وارد مي شود و خبر مي دهد، هم اكنون آسمان كوير لوت ابري است و باران شديدي در حال باريدن است و هيچ سند و شاهد ديگري غير از گفته خويش ارائه نمي كند. در اين حالت، فقط هنگامي خبر او را باور مي كنيد كه به راستگويي و دقت نظر وي اطمينان داشته باشيد، يعني او را «مخبر موثق» بدانيد. اما، در حالت دوم اگر شخصي به شما بگويد مايع درون اين ليوان، يك محلول اسيدي است و چند برگ كاغذ «تورنسل» هم در اختيار شما بگذارد، براي باور كردن سخن او نيازي نيست كه از راستگويي و دقت نظر وي مطمئن باشيد، زيرا با فرو كردن كاغذ تورنسل در محلول درون ليوان و مشاهده تغيير رنگ آن مي توانيد نسبت به اسيد بودن يا نبودن محلول مورد نظر اطمينان پيدا كنيد.موضوع يادداشت پيش روي، گفتني هايي است درباره نفوذ وزارت اطلاعات در چرخه عملياتي سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه كه اخيرا نمونه اي از آن فاش شد. گفتني هاي اين يادداشت براي همگان قابل فهم است و نيازي به اثبات جداگانه ندارد. چيزي شبيه «قضيه بديهي» كه به قول «اهل منطق»، «تصور» آن به تنهايي باعث «تصديق» خواهد بود. ممكن است شماري از دوستان اعتراض كنند كه برخي نكات اين يادداشت مي تواند هوشياري دشمن را در پي داشته باشد و از اين روي غيرضروري تلقي شود كه در پاسخ بايد به بيان چند سال قبل رهبر معظم انقلاب اشاره كرد. ايشان طي سخناني به چند نمونه از اشتباهات آمريكا در برخورد با جمهوري اسلامي ايران اشاره فرمودند و در ضمن به اين سؤال مقدر نيز پاسخ دادند كه اين اشتباهات از نوعي نيست كه دشمن قادر به تصحيح آن باشد و از تكرار نمونه هاي مشابه پيشگيري كند

در خاتمه اینکه همانگونه که در ابتدا اشاره شد دوستی و دشمنی ها حول حوش جنگ قدرت و ثروت و حذف های رقبا و منتقدان و دگراندیشان و انحصاری کردن قدرت و حفظ آن به هر بها و بهانه و ترفندی ادامه دارد . چونکه کودتاگران حاکم پیروان خمینی شیاد هستند که گفته بود هر گز با کسی عقد اخوت نبسته ام و هر زمان که احساس خطر کنم فرمان می دهم نماز و روزه و حج نیز تعطیل شود . بنابراین در شرایطی که جنگ قدرت و ثروت میان لوطی و عنتر ابعاد تازه تری به خود گرفته است . طوری که اکنون جنگ اطلاعاتی و امنیتی هم ضمیمه جنگ قدرت و ثروت اینان شده است که از طریق ابزاری کرن دین که توجیه گر هر جنایتی شده است دنبال می شود . آنگونه که برای متخاصمان در گیر جنگ قدرت و ثروت برای شان مهم نیست که چرا برای منحرف کردن اذهان عمومی و زهر چشم گرفتن از مخالفان بهر شیوه ای باید سرکوب شوند. زیرا که حاکمان کودتایی بشدت وحشت از قیام عمومی دارند . بنابراین درر وز روشن طرح جنایت ضد انسانی از دیوار باغ در خمینی شهر به نام اراذل و اوباشان قمه بر دست با حمایت نیروی انتظامی تجاوز گروهی انجام می شود . و اصلاً ارتکاب این جنایت ضد انسانی جمعی نه برای متخاصمان در گیر جنگ قدرت و ثروت مهم نمی باشد ، بلکه با بد حجاب و مقصر کردن قربانیان مورد تجاوز واقع شده دوبار حق و حقوق شان پایمال شده است . فراموش نشود که این جنایت بخش دیگری از دستآورد دین ابزاری شده در ر وند جنگ قدرت و ثروت می باشد.

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900322/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 22 خرداد ماه سال 1390

بمب خنده و گاز اشك آور ! (يادداشت روز)