دروغ نامه ی کیهان دو شنبه 6 تیر ماه سال 1390
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " تركيه و ابهام در نقش آفريني منطقه اي آن "
"آیا غرب هنوز هم تصمیم دارد که به سیاست خائنانه ی مماشات گرایانه ی خود با حاکمان رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی کودتایی حاکم بر ایران ادامه دهد تا با تجربه ی سیاست مداخله گری در امور داخلی عراق و افغانستان ترکیه را نیزدچار آشوب و ناامنی و بی ثباتی نماید تا فضا برای فرصت طلبی و مانور جنگ روانی تبلیغاتی حاکمان ایران به وجود آید تا اوضاع را به نفع خود به چرخانند و تلاش مضاعف برای دست یابی به سلاح هسته ای اشان کنند؟ "
جالب است که ماه عسل خوری و هورا کشی برای نخست وزیر ترکیه که ادعا می شد از موضع ضد اسراییلی از حماس دفاع می کند به پایان رسیده است . آنچنان که جایش را سیاست موم خوری گرفته است . در این رابطه مأموریت به قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس داده شده است تا که دفاع از وضعیت بحرانی بشار اسد رئیس جمهور سوریه کندو ترکیه را متهم نماید که چرا بدلیل ارتکاب جنایات بیشماری که رئیس جمهور سوریه نسبت به معترضان سوری اعمال کرده است . آنگونه که ناراضیان سوری از ترس جان و عدم امنیت خانوادگی وتهدیدی که از سوی نظامیان سوری می شوند مجبور به عبور از نوار مرزی شده اند و درون خاک ترکیه اسکان داده شده اند. بنابراین قلم بر دست غیر ایرانی مجبور شده چرخش دهد و اعلام پایان دوران عسل خوری با ترکیه را هوار بزند و اردوغان را متهم کندکه با این اقدام ضد سوری پناه دادن به گریختگان سوری درون خاک ترکیه مرتکب خطای نا بخشودنی شده است . آنگونه که بر اساس سربازان گمنام امام زمانی بی نام و نشان که تحلیل اوضاع و تحولات منطقه داده اند وی مدعی شده است که اردوغان این چنین همسو با خواست اوباما و اسراییل و غرب حرکت می کند .
"رفتار تركيه و بخصوص دولت آن در ارتباط با تحولات منطقه عربي- اسلامي سؤالات و گمانه زني هاي زيادي را در ميان تحليلگران مسايل منطقه اي به وجود آورد. بعضي با استناد به هم خواني مواضع دولت هاي اوباما و اردوغان در اين تحولات، معتقدند دولت اردوغان در پازل و برنامه اي آمريكايي گرفتار شده است بعضي با استناد به مواضع ضد سوري تركيه- كه طي چند روز اخير كمي فرو نشسته است- معتقدند تركيه درصدد جلب نظر موافق آمريكا، اروپا و عربستان براي نقش آفريني در جايگاه «رهبري تحولات منطقه» است. بعضي با اشاره به اظهارات ملاطفت آميز اخير مقامات ارشد رژيم صهيونيستي نسبت به دولت تركيه معتقدند دولت آنكارا آرام- آرام به سمت غرب كشيده شده و اردوغان درصدد است، آنچه را كه غرب تاكنون از دولت او دريغ مي كرده- ورود به اتحاديه اروپا- به او بدهد. بعضي هم گفته اند عملكرد اخير تركيه و هماهنگي رفتار آن با غرب را بايد در حد «تاكتيك» مورد توجه قرار داد نه بعنوان يك استراتژي. در اين بين ملت هاي مسلمان مايلند حركت دولت تركيه را از اين منظر آخر نگاه كنند. پس از چندي تركيه بطور صريح تر از انقلابات اسلامي- عربي حمايت كرد. بعنوان مثال وقتي مصوبه شوراي امنيت سازمان ملل درباره ليبي، احتمال حمله به اين كشور اسلامي را جدي كرد، اردوغان اين اقدام را با شدت محكوم كرد ولي چند روزبعد در قالب ناتو 18 جنگنده خود را به ليبي گسيل كرد! در همين ايام مقامات تركيه سفرهايي را به بعضي از كشورهاي منطقه به قصد آشتي دادن نظام هاي در حال سقوط عربي با مخالفانشان داشتند. در عين حال رويه تركيه درباره سوريه به حمايت از مخالفان دولت بشار اسد نزديكتر بود. دولت تركيه اردوگاههايي را در شهرهاي همجوار با مرز سوريه نظير آنتاليا داير كرد و از مخالفان بشار اسد خواست به اين اردوگاه ها وارد شوند و چند روز پيش نيز تركيه در لحني غيردوستانه و غيرعادي و حتي آمرانه از بشار اسد خواست كه فرمانده نيروهاي نظامي سوريه را از مقام و شغل خود بركنار نمايد!رفتار تركيه در جريان مذاكرات دو طرف فلسطيني در قاهره نيز بر مبناي فشار بر حماس براي پذيرش اسرائيل در سرزمين هاي اشغالي 1948 استوار بود، اقدامات خاص و ويژه احمد داود اوغلو وزير خارجه تركيه كه مسئول پرونده رابطه تل آويو و قاهره نيز مي باشد، در اجلاس قاهره باعث ابهامات زيادي شد تا آنجا كه مقامات اسرائيل آن را نشانه چرخش تركيه قلمداد كردند.اما تركيه در عين اينكه يك ظرفيت بسيار خوب اسلام گرايي به حساب مي آيد به وضوح فاقد توانمندي هاي لازم براي ايفاي نقش كليدي مستقل در تحولات منطقه است.تركيه جزو اولين كشورهايي بود كه مردم آن در همان روزهاي آغازين پس از پيروزي انقلاب اسلامي به نداي حضرت امام خميني-قدس سره- پاسخ دادند و خيلي زود توانستند بر كودتاي نظاميان فايق آيند. بروز سياسي مسلمانان تركيه در اين دو دهه اخير بيانگر آن است كه يك روز «رجايي كوتان» رهبر حزب سلامت يك زمان اربكان رهبر حزب رفاه و يك روز اردوغان رهبر حزب عدالت و توسعه نماد مردم اسلام گرا به حساب آمده اند كه خود اين مسئله بيانگر آن است كه در خيزش اسلام گرايانه مردم تركيه، دولت ها و اشخاصي نظير رجايي كوتان و اردوغان موضوعيت ندارند.
قلم بر دست غیر ایرانی وامدار یادداشت روز نویس در ادامه ی مأموریت قلم زنی خود همچون سایر همتایان قلم زنانش در دروغ نامه ی کیهان و سایر مطبوعات وابسته به ولی وقیح و پاسداران کودتا گر اینهم سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و پیگیری سیاست مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه به ویژه ی کشورهای همسایه را دنبال نموده است و مثل رهبر ولی وقیح نامشروع ومنفور که مدعی رهبریت ام القرای جهان اسلام است نماینده و سخنگو ی ملت ترکیه شده است و از موضع مداخله گری در امور داخلی ترکیه با چاشنی ضدیت با آمریکا و دشمنی با عربستان، علیه ی دولت ترکیه موضع خصمانه اتخاذ کرده است و چنین برای حاکمان ترکیه خطوط ترسیم کرده و تعیین و تکلیف نموده است :
"واقعيت اين است كه مردم تركيه به دنبال اجراي شريعت اسلامي در تركيه اند در حاليكه دولت حاكم كنوني تاكنون تنها به «روكشي از اسلامگرايي» اكتفا كرده است مردم تركيه به هيچ وجه مواضع دولت اردوغان در ارتباط با آمريكا و رژيم صهيونيستي را نمي پسندند و تداوم اين رابطه را نوعي اهمال كاري به حساب مي آورندبراي ايفاي نقش رهبري جهان اسلام از موقعيت لازم محروم است. دين طي سالهاي 1302 كه آتاتورك سركار آمد تا همين دهه اخير بشدت در اين كشور سركوب شده، خط عربي از بين رفته، مراكز فقهي از ميان رفته اند، ميراث مسلمانان در اين كشور به تاراج رفته تا جايي كه از نظر مذهبي اسلامبول - مركز اسلام گرايان تركيه- به قاهره وابسته شده است. امروزه قم، قاهره و مدينه بعنوان كانون فقهي مذاهب اسلامي شناخته مي شوند و در اين چرخه تركيه جايگاهي ندارد. خاطره تلخ مردم عرب از دوران امپراتوري عثماني نيز به ايفاي نقش مذهبي تركيه رضايت نمي دهد و به همين دليل هر نوع تحرك سياسي و مذهبي تركيه اگر در ائتلاف با ساير مسلمانان نباشد با شكست مواجه مي شود با اين وصف بسياري از تحليلگران سياسي از جمله تحليل گران تركيه با شروع تحولات عربي معتقد بودند ايران، مصر و تركيه با هم مي توانند سرنوشت بسياري از تحولات را رقم بزنند و هيچ تحليلگري براي تركيه جايگاه مستقلي قايل نبود.بسيار بعيد است مقامات تركيه آنقدر ساده لوح باشند كه تصور كنند با موافقت آمريكا و عربستان مي توانند تعيين كننده معادله اي در منطقه باشند از اين رو استنتاج آن دسته از تحليلگراني كه با نگاه به رفتار ضد سوري و تبليغات ضد ايراني كه در چند رسانه تركيه مشاهده شده، معتقدند آنكارا به تجديدنظر روي آورده است، چندان دقيق بنظر نمي رسد. رهبران تركيه در سطح جهان اسلام بعنوان الگوي رهبري شناخته نشده اند و اساساً گل و اردوغان كه بعنوان رهبران حزبي و از طريق سيستم انتخاباتي به قدرت رسيده اند و در موقعيت «كاريزما» - رهبري معنوي تحول ساز- قرار ندارند.
بالاخره اینکه مأمور قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس طاقت نیاورده و مجبور شده است که پس از مقدمه چینی کردن آشکارا مأموریت خود را رو نماید و مقامات ترکیه ای را تهدید کند که اگر چنانچه به موضع ضدیت با سوری ادامه دهند . یعنی اینکه به پناهند گان سوری درون خاک ترکیه پناه دهند. اینگونه اقدام کردن شان بمنزله فاصله گرفتن از رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی ایران و حکومت لرزان دیکتاتوری و سر کوبگر سوری و روی آوری به سوی اسراییل و غرب است که عاقبت این سیاست می تواند این منتهی به بهای ناامن و بی ثبات شدن ترکیه ختم شود :
" فاصله گرفتن از اسلام گرايي و ايفاي نقش در پازلي كه مردم آن را متعلق به آمريكا مي دانند و نيز ادامه نقش ضد سوري آنكارا، تركيه را با دو چالش پرقدرت داخلي و منطقه اي مواجه مي گرداند. 27 درصد جمعيت تركيه را ترك هاي شيعه تشكيل داده و جمعيت آنها - كه علوي خوانده شده اند- از 23 ميليون نفر هم فراتر مي رود. علوي هاي تركيه خواهان نزديك تر شدن رابطه تركيه با ايران و سوريه اند و كردها از اختلافات دولت آنكارا و بغداد كه چاشني اصلي آن مقابله خشن دولت و ارتش تركيه با كردهاست، ناراحتند. در عرصه منطقه اي اگر تركيه رويه خود را اصلاح نكند با مخالفت جدي ايران، عراق و سوريه مواجه مي شود و اين مسئله راه حركت تركيه در منطقه را سد مي نمايد اين در حالي است كه تركيه بشدت وابسته به همكاري هاي منطقه اي مي باشد.6- نكته آخر اين است كه مهمترين دشمن روابط صميمي ميان تركيه و منطقه و بخصوص روابط فعال تهران- آنكارا غرب و رژيم صهيونيستي است و از اين رو در كنار بروز بعضي از رفتارهاي غيرمنطقي در دولت تركيه، غرب با برجسته سازي بعضي از عبارات و سپس تمركز شديد روي آن ها تلاش مي كند تا تركيه را كه داراي ظرفيت مناسبي براي كمك به مسلمانان است به نقطه مقابل مسلمانان و عليه خيزش ديني آنان كشيده و جهان اسلام را تضعيف كند. وقتي غرب به نقش آفريني تركيه كمك مي كند در واقع از يك سو اعتراف جدي خود را نسبت به اسلام گرا بودن تحولات منطقه بروز مي دهد و از سوي ديگر از يك طرح توطئه آميز پرده برمي دارد كه اميدوار است دولت تركيه آن را دريافته باشند"
درخاتمه اینکه همانگونه که در نقد و بررسی سرمقاله ی امروز روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی اشاره شد که سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و همسایه که با چاشنی ادعای مبارزه با آمریکا و پسوند اسراییل دنبال می شود تبدیل به یک فرمول ثابت یا قانون نانوشته ای شده است که قلم زنان رسانه های حکومتی موظف هستند این سیاست را بطور سیستماتیک پیگیری نمایند . زیرا که این سیاست نه جایگزین فرار از پاسخگویی مطالبات مردم و تلاش برای منحرف کردن اذهان عمومی از مسائل مهم داخلی و بیرونی می باشد ،بلکه بستگی به ترفند نخ نما شده ای است که پیوند تنگاتنگ به بقای رژیم ضد بشری فاشیستی مذهبی تروریستی کودتایی حاکم بر ایران دارد . به خصوص اینکه پس از کودتای 22 خرداد 88 و موج تظاهرات های ضد حکومتی که در ایران بالا گرفت . طوریکه مردم معترض و خشمگین آشکارا توی خیابان هاپژواک فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح را سر دادند ونا مشروع بودنش را بطور رسمی عیان کرده و به نمایش گذاشتند . از سوی دیگر همین تظاهرات های ضد حکومتی 2 سال پیش ایران بود که خبرش در منطقه و جهان طنین انداز شد . آنگونه که پیآمد آن موجب جرقه ی قیام های ضد دیکتاتوری در منطقه گردید . طوری که ترکش آن به سوریه و عراق هم سرایت کرده است وولی وقیح نا مشروع و پاسداران کودتا گر و سایر ارگان های اطلاعاتی و امنیتی سرکوب گر مجبور شده اند که نمایش خیمه شب بازی اجلاس بین المللی مبارزه با تروریست جهانی بر گزار کنند و از موضع فرار به جلو وفرافکنی دست به سفید سازی برای رژیم پدر خوانده ی تروریست جهانی بزنند . همچنین چون بشدت نگران بحرانی شدن موقعیت رئیس جمهور سوریه شده اند زیرا که نگران سرنوشت تنها کشور هم پیمانش در منطقه هستند. زیرا که می دانند سقوط بشار اسد بلافاصله سقوط نوری مالکی دست نشانده نخست وزیر عراق را بدنبال دارد و در نهایت منجر به هموار شدن تند تر شدن شیب فروپاشی رژیم ضد بشری قرون وسطایی کودتایی خواهد شد. بهمین دلیل است که قلم بر دست ضد ایرانی بطور آشکارا مقامات ترکیه را تهدید کرده است که چرا به جای حمایت از دیکتاتور سوریه بشار اسد به گریختگان سوری در خاک ترکیه پناه داده اند؟ اکنون پرسش است آیا غرب هنوز هم تصمیم دارد که به سیاست خائنانه ی مماشات گرایانه ی خود با حاکمان رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی کودتایی حاکم بر ایران ادامه دهد تا با تجربه ی سیاست مداخله گری در امور داخلی عراق و افغانستان ترکیه را نیزدچار آشوب و ناامنی و بی ثباتی نماید تا فضا برای فرصت طلبی و مانور جنگ روانی تبلیغاتی حاکمان ایران به وجود آید تا اوضاع را به نفع خود به چرخانند و تلاش مضاعف برای دست یابی به سلاح هسته ای اشان کنند؟
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/900406/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان دو شنبه 6 تیر ماه سال 1390
تركيه و ابهام در نقش آفريني منطقه اي آن (يادداشت روز)