دروغ نامه ی کیهان شبنبه 21 خرداد ماه سال 1390
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " پشت پرده راهبرد عمليات اطلاعات پايه "
تلاش شده است که سناریوی بد نام وزارت اطلاعات و پاسداران کودتا گر طوری تنظیم شودکه اجرای این شو همزمانی با سال گردد22 خرداد داشته باشد تا موجب دلهره و بد بینی و یأس درون جبهه ی مدعیان جنبش سبز برون کشور شود و زهر چشم از معترضان ناراضی گرفته شود که در چنین روزی اقدام به بر پایی تجمعات اعتراضی نکنند.
اعتراف به کنترل و خنثی و منحرف کردن آن تعداد از مهره های رقیب مغلوب که پس از کودتای 22 خرداد 88 از چنگ پاسداران کودتا گر وولی وقیح به برون گریخته بودند که از طریق اعزام پاسدار بیت جماران محمد رضا مدحی به برون مرز و نفوذ دادنش درون این جماعت که از طریق نوره زاده امکان پذیر شد . اکنون بعنوان برگ برند ه در سال گرد کودتای 22 خر داد 88 رو شده است و با اجرای شوی اعتراف گیذرسی تلویزیونی الماس فریب جنگ روانی تبلیغاتی علیه ی رقیب مغلوب و حامیان برون مرزی اش از موضع ضد آمریکایی داده شده است . زیرا هدف بستر سازی منحرف کردن اذهان عمومی از پیآمدهای جنگ قدرت و ثروت و شکاف و اختلاف میان لوطی جماران و عنترش می باشد.
"اين بود كه تقريبا به طور ناگهاني اپوزيسيون خارج از كشور سعي كرد به عنوان يك «كل واحد» و «مجموعه يكپارچه» ظاهر شود و به عنوان «ضلع خارجي فتنه سبز» به ايفاي نقش هماهنگ بپردازد. براي آنها كه در يكي دو دهه گذشته مجموعه رفتار اپوزيسيون فراري را رصد كرده اند كاملا آشكار است كه اين جريان نه يك مجموعه واحد، بلكه طيفي بسيار پراكنده، به هم ريخته و شلخته از گروه ها و گروهك هايي است كه سه ويژگي مهم همواره درباره آن صدق مي كرده است. ويژگي اول تكثر و يا شايد بهتر باشد بگوييم بي سر و ساماني تمام نشدني و سرگيجه آور جريان ضد انقلاب است. از 30 سال پيش به اين طرف، تقريبا به طور مستمر، هر چند ماه يك بار يك گروه يا گروهك جديد با ادعاهاي عجيب و غريب در يك كشور غربي ظهور و ادعا كرده بنا دارد فصلي جديد در تاريخ مبارزه عليه جمهوري اسلامي بگشايد و بعد از چند هفته پر گويي و سر و صدا به خيل آن ده ها گروه ديگري پيوسته است كه در ماه هاي قبل از آن همين ادعاها را داشته اند. ويژگي دوم، وجود اختلافات حاد ميان جريان اپوزيسيون بوده كه در بسياري از موارد تا مرز پدركشتگي و تصفيه هاي خونين (حتي درون گروهي) هم پيش رفته است. اگر مجموعه ضد انقلاب خارج نشين را يك طيف در نظر بگيريم كه از منتها اليه چپ (توده و ...) آغاز مي شود، نفاق در ميانه آن قرار دارد و تا منتها اليه راست (سلطنت طلبان، و ...) گسترش مي يابد، گروه هاي توزيع شده روي اين طيف، تقريبا هيچ وقت چشم ديدن همديگر را نداشته اند و يكي از مشغوليت هاي دائمي آنها -كه البته اسباب تفريح دوستداران انقلاب هم بوده- بد و بيراه گفتن به گروه هاي رقيب و متهم كردن آنها به انواعي از اشتباهات و خطاها بوده است آن هم عمدتا با اين هدف كه خود را پيش چشم سرويس هاي اطلاعاتي غربي (كه افسار همه اين گروه ها را در دست دارند) بزرگ تر و با ارزش تر جلوه بدهند و نهايتا مواجب بيشتري دريافت كنند. دقيقا به همين دليل، در سال هاي پس از انقلاب و تا پيش از فتنه 88 چيزي به نام همكاري بين گروه هاي ضد انقلاب و انجام پروژه هاي مشترك همواره بيشتر به شوخي شبيه بوده است تا اينكه بيان كننده يك واقعيت باشد. و ويژگي سوم هم كه تقريبا در بين همه اين گروه ها مشترك است، بي خاصيتي محض و ناتواني آنها از طراحي و اجراي مستقل حتي يك عمليات ساده عليه جمهوري اسلامي بوده است به گونه اي كه مجموعه مستندات موجودنشان مي دهد حتي يك مورد هم وجود ندارد كه در آن اين گروهك ها بدون كمك، پشتيباني و تغذيه مستقيم سرويس هاي غربي قادر به انجام يك عمليات پيش پا افتاده بوده باشند."
مگر امکان دارد که در تحلیل های سربازجو پاسدار شکنجه گر حسین شریعتمداری وهم لهجه وهم قلم و همکارانش در دروغ نامه ی کیهان از موضع تجربیات باز جویی و تحریف گری و پرونده سازی و اتهام زنی و وارونه گویی کیفر خواست تهیه و تنظیم می شود . به خصوص آنجا که به مخالفین و منتقدین و رقبا پرداخته می شود که بدون استثناء می بایست به اتهام پو کلیدی متهم به رابطه داشتن با دستگاه اطلاعاتی و جاسوسیی آمریکا و انگلیس و اسراییل شوند . یا اینکه مجاهدین دشمن اصلی از قلم افتاده نشود . به ویژه در شرایط کنونی که دامنه ی دشمنی مجاهدین و تلاش برای حذف فیزیکی کردن شان به عراق و اشرف کشیده شده است . البته از سوی دیگر یک سر دیگر این مبارزه تا به وزارت امور خارجه ی آمریکا امتداد یافته است . چونکه مجاهدین تلاش می کنند تا نام شان را از توی لیست سیاه گروه و سازمان های تروریستی خارج کنند و متقابلاً سران رژیم ضد بشری و دستگاه بد نام اطلاعات و رسانه های مطبوعاتی و مهره های اعزامی اش به برون مرز به خصوص آمریکا که تبدیل به لابی های فشار علیه ی اپوزیسیون به خصوص مجاهدین کرده اند . اینان هم کوشش می کنند تا همچنان این نام در تو لیست سیاه وزارت امور خارجه ی آمریکا باقی بماند. بنا براین در راستای پیگیری این هدف کیف و خبیث ضد انسانی می باش . آنگونه که موجب توطئه ی مشترک خامنه ای و نوری مالکی تهاجم جنگی به مجاهدین اشرف شده است که یک سند انکار ناپذیر جنایت علیه ی بشریت می باشد . زیرا که توطئه ی جنگی همچنان قربانی از مجروحان مجاهدین اشرف می ستاند"
"بر اين مبنا پروژه«اپوزيسيون واحد» در بيرون كشور و با مشاركت مجموعه سرويس هاي اطلاعاتي كشورهاي غربي -كه حالا ديگر اتاق هاي عمليات مستقل خود عليه ايران را تعطيل و يك اتاق عمليات مشترك ايجاد كرده بودند- كليد خورد. به سرعت اخباري منتشر شد كه مثلا منافقين درون پادگان هاي پژاك مقر تاسيس كرده اند، رهبران پژاك با بهايي ها ارتباط گرفته اند، گروهك ريگي مشغول مذاكره با تجزيه طلبان است، سلطنت طلب ها در صدد تاسيس تلويزيون واحد با منافقين و چند گروه ديگر هستند و ... اگرچه روشن بود كه بسياري از اين خبرها ساختگي است و فقط با اين هدف منتشر مي شود كه روسا خيال كنند «پروژه با موفقيت در حال جلو رفتن است» ولي در موارد معدودي هم مي شد ديد كه برخي گروهك هاي ضد انقلاب اختلاف ها و مرزبندي هاي سابق خود با يكي دو گروه ديگر را كنار گذاشته اند و همكاري هايي ابتدايي شكل گرفته است. برخي منابع غربي مي گويند همه تلاش آمريكا يي ها در اين مدت اين بوده است كه اولا از گروه هاي مختلف اپوزيسيون بخواهند كه به هم نزديك شوند و اتاق عمليات مشترك تاسيس كنند، ثانيا تا مي توانند پيوند خود را با جريان فتنه در داخل ايران عميق كنند (جريان فتنه به اشارت اربابان غربي خود، همواره آغوشي گشاده براي همكاري با اين گروهك ها داشته است)، ثالثا حتي آنجا كه نمي توانند اختلاف هاي خود را با همديگر حل كنند لااقل از گرفتار شدن به درگيري هاي بين گروهي و خنثي كردن توان و انرژي همديگر بپرهيزند. اين عينا پروژه اي بود كه در فاصله سال هاي 88-84 در داخل كشور هم تحت عنوان ايجاد «اپوزيسيون حرفه اي» تعقيب شده بود. آمريكا يي ها پس از شكست افتضاح آميز سال 84 به اين نتيجه رسيدند كه مشكل جريان اصلاح طلب نداشتن ميليشياي خياباني حرفه اي است كه در مواقع لزوم بتواند به عنوان بدنه اجتماعي آشوب عمل كند و قدرت چانه زني لازم براي گروه هاي سياسي در مقابل حاكميت را فراهم بياورد. 4 سال ميانه 84 تا 88 صرف ايجاد اين بدنه در چارچوب پروژه هايي مانند سازمان راي و كميته صيانت از آرا شد و آمريكا يي ها هم از طريق پروژه exchange (تبادل) كه تلاش مي كرد نخبگان جامعه ايراني را در پوشش فعاليت پژوهشي، يا خدمات اجتماعي وارد دوره هاي آموزشي خاص كند و نهايتا آنها را به عنوان بخشي از پازل بزرگ «اپوزيسيون واحد» به خدمت بگيرد، به طور مستقيم در آن مشاركت كردند. در همين مدت كوتاه به وضوح مي شد ديد كه چگونه گروه هايي مانند ادوار تحكيم تلاش مي كنند به عنوان پيمانكار پروژه يكپارچه سازي اپوزيسيون در داخل ايران عمل كرده و با ايفاي نقش «لولا» مرزهاي ميان گروه هاي مختلف داخلي را كه مانع همكاري دستجمعي آنها بود از ميان بردارند.، اكنون براي غربي ها كاملا روشن است كه در شرايط عدم همراهي مردم تنها راه پيش پاي آنها اين است كه دوباره به گروهك هاي دست ساز خود مراجعه كنند و از اين گروهك ها هم كاري بيش از عمليات ايذايي ساخته نيست. آمريكا يي ها مي دانند كه اين نوع از عمليات نهايتا تاثير بسيار ناچيزي روي محاسبات راهبردي ايران دارد اما احساس مي كنند همين كه براي مدتي جامعه امنيتي ايران را مشغول كنند و براي دوستان خود در داخل دلگرمي و حاشيه امنيت ايجاد نمايند، ارزش ريسك كردن را دارد.تمام عمليات هاي ترور، انفجار، بمب گذاري و خرابكاري كه ظرف دو سال ما بعد فتنه در ايران انجام شده در چارچوب پروژه اي قرار دارد كه در اين نوشته بسيار به اجمال توصيف شد و اقدامات اخير دستگاه امنيتي نشان مي دهد روي آن اشراف كامل وجود دارد."
در خاتمه اینکه همانگونه که اشاره شد . تلاش شده است که سناریوی بد نام وزارت اطلاعات و پاسداران کودتا گر طوری تنظیم شودکه اجرای این شو همزمانی با سال گردد22 خرداد داشته باشد تا موجب دلهره و بد بینی و یأس درون جبهه ی مدعیان جنبش سبز برون کشور شود و زهر چشم از معترضان ناراضی گرفته شود که در چنین روزی اقدام به بر پایی تجمعات اعتراضی نکنند. البته قبل از اجرای این شوی کمدی از موضع ضعف قدرت نمایی کردن کروبی و موسوی خانه نشین شدند و رابطه شان با اطرافیان و برون قطع شد . چونکه ولی وقیح نا مشروع وپاسداران کودتا گر پیشبرد طرح جراحی کردن رفسنجانی از رأس سیرک مجمع خبرگان رهبری را داشتند . در دنباله توطئه ی مشترک برای پاسدار گماشته احمدی نژاد و یاران وی را طراحی کرده بودند و در دستور کار خودشان داشتند . بنا براین برای اینکه شرایط این بحران و شکاف به نفع مجاهدین یا اپوزیسیون اصلی تمام نشود طرح توطئه ی مشترک تهاجم جنگی علیه شان در اشرف هم طراحی شد . چون رژیم ضد بشری نا مشروع بدون اجرای سیستماتیک سیاست سرکوب و خفقان و انقباض و سانسور داخلی همراه با پیگیری سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و به خصوص همسایه ها دوامش امکان پذیر نیست .
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/900321/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان شبنبه 21 خرداد ماه سال 1390
پشت پرده راهبرد عمليات اطلاعات پايه (يادداشت روز)