گزیده خبرهای 14 شهریور 90 قسمت -3
رژیمی که خمینی شیاد و پیروانش با گرده بر زمین ساییدن و گرد وخاک بر پا کردن تشکیل داده اند فراموش نشده است که چگونه محور مخالفت وی با کاپیتولاسیون در زمان شاه تبلیغ می کردند . اما پس از قدرت گیری مشابه ی آن را در همه سطوح به نفع آخوندهای حکومتی و آقازاد ها و سایر سطوح حکومتی جایگزین کرده و رواج داده اند. برای همین تا کنون نه یک آخوند ونه بچه آخوند حکومتی و حامی ولی وقیح نا مشروع و منفور بازداشت و محاکمه نشده است . از سوی دیگر قول حکومت آینده از مستضعفان و پابرهنگان است و اقتصاد مال خر است و بوسه بر دست کوخ نشینان زدن خمینی شیاد اکنون آنچنان تبدیل به شکاف و فاصله ی عمیق طبقاتی شده است که حتی در حیطه هنر و هرپیشگی میزان دستمزد ودر آمد ها قابل مقایسه نیست.
شاید باور پذیر نباشد که یک بازیگر برای گذران زندگی مسافر کشی کند. خبرنامه دانشجویان ایران: روز گذشته در یکی از خیابان های شهر تهران منتظر تاکسی بودم که یک پیکان مدل 75 یا 76 مقابلم ایستاد و من سوار شدم.چهره آشنای راننده باعث شد تا بلافاصله از وی بپرسم: "آقا شما بازیگر نیستید؟" که گفت: "بنده سید جلال طباطبایی بازیگر تیمور قهوه چی برره ام و هم اکنون نیز در خدمت مسافران عزیز شهر تهران"پرسیدم "آقای طباطبایی وضع بازیگرها که معمولا خوبه؟ چطور شد که شما مسافر کش شدین؟"این بازیگر گفت: بله در صورتی 40 تا فیلم نامه را با هم بازی کنی، در آن صورت درآمد هم خواهی داشت، من در یک فیلم در نقش جانباز بازی و 250 هزار تومان دریافت کردم.طباطبایی با بیان اینکه برای گذران زندگی و کسب روزی حلال مشغول مسافرکشی است گفت: کسب درآمدهای زیاد تنها مخصوص بخش خاصی از بازیگران است
رسیدگی به پرونده قتل یک جوان به سبک حکومت اسلامی :26 سوگند براي اثبات قتل!
بازهم موردی دیگر از اقتدار رژیم ضد بشری و قرون وسطایی که دم از معنویت و عقلانیت و عدالت می زند که فقط در مورد زندانیان سیاسی مرتکب جنایت نمی شود ، بلکه نسبت به سایر پرورش یافتگان قربانیانش از جمله به اعتیاد کشیده شدگان نیز اعمال ضد بشری و جنایتکارانه دارد. کمدی تر اینکه شیوه ی محاکمه و سوگند یاد کردن می باشد
شرق: اعضاي خانواده جواني كه در يك كمپ اعتياد جان باخته بود ۲۶بار قسم خوردند متهم پرونده، قاتل است.مقتول كه جواني ۳۵ساله به نام شهرام بود چهار سال قبل در استخر يك مركز تركاعتياد جان خودش را از دست داد.خانواده شهرام بعد از مرگ او مدعي شدند علت مرگ شهرام ضربهاي بود كه چند روز قبل از مرگ توسط دوستش مرتضي به او وارد شده است. با اين شكايت مرتضي بازداشت شد و مورد بازجويي قرار گرفت.اين متهم در بازجوييها به پليس گفت: من شش روز قبل از حادثه با شهرام درگير شدم. آن روز رفته بودم پولم را از شهرام بگيرم كه او و دوستانش سرم ريختند و من را زدند. من هم با چاقو ضربهاي به شهرام زدم كه به سرش برخورد كرد بعد هم او به بيمارستان رفت و سه بخيه به سرش زدند و به خانه برگشت. بعد از آن ديگر من از او خبر نداشتم.برادر شهرام كه مرتضي را قاتل ميدانست نيز در جريان تحقيقات گفت: بعد از دعواي مرتضي و شهرام، من برادرم را براي ترك اعتياد به كمپ بردم چند روز بعد به من گفتند شهرام در استخر كمپ جان داده است. متصدي آنجا به من گفت او براي شنا به استخر رفته بود و در آب شيرجه زد اما بعد از چند دقيقه حالش بد شد.شهرام را به بيمارستان رساندم و گفتند خونريزي شديد مغزي كرده است. تنها ضربهاي كه به سر برادرم خورده، ضربهاي بود كه مرتضي زد. وقتي مرتضي براي محاكمه به شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان تهران فرستادهشد بار ديگر قتل را انكار كرد و وكيلمدافع مرتضي هم گفت: شايد سر شهرام هنگام شيرجهزدن به ته استخر خورده يا اينكه در كمپ براي او اتفاقي افتاده باشد. به هر حال موكل من بيگناه است و دعواي او و مقتول شش روز قبل از مرگ شهرام اتفاق افتاده بود. پزشكيقانوني هم اعلام كرده ضربه وارد شده به سر متوفي به قدري مهلك و كشنده است كه امكان ندارد فردي دچار اين ضربه و وسعت خونريزي در مغز شود و شش روز زنده بماند.بنابراين ضربه ديگري به سر او برخورد كرده و باعث مرگش شده و كسي خبر ندارد در آن كمپ چه اتفاقي براي مقتول افتاده است. قضات شعبه ۷۴ با توجه به كافي نبودن مدارك تصميم گرفتند، مراسم قسامه برگزار كنند بنابراين به اوليايدم گفته شد بايد ۲۵ نفر از اقوام نسبي خود را براي سوگند به قرآن در مورد مجرم بودن متهم در قتل شبه عمد معرفي كنند.روز گذشته شش برادر مقتول و پدر و مادرش در دادگاه حاضر شدند. بعد از اينكه شش برادر مقتول سوگند ياد كردند كه مرتضي عامل مرگ برادرشان است، پدر و مادر متوفي نيز هركدام ۱۰بار قسم خوردند. در ادامه مرتضي باز هم اتهامش را قبول نكرد و گفت: بعد از آن حادثه شهرام به بيمارستان رفت و حتي از سرش عكس هم گرفتند، مرگ او هيچ ربطي به من ندارد. بنابراين گزارش بعد از پايان جلسه هيات قضات شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان تهران براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند.
حمله روزنامه سپاه پاسداران به علی كریمی: همان راهی را می روی كه شجریان رفت
عجیب است که دامنه ی امنیت و آزادی مورد ادعای حاکمان رژیم ضد بشری و قرون وسطایی آنچنان فرا گیر و گسترده شده است که ورزشکا فوتبال حق ندارد پیراهنی بر تن داشته باشد که تصویر یانوشته ای از یک جان باخته برروی آن نقش بسته باشد که بدست مزدوران سرکوبگر در خدمت کودتاگر جان باخت و این پیراهن را به خانواده جانباخته تقدیم کرده که مورد استقبال وخوشحالی شان واقع شده است. ولی بشدت مورد اعتراض پاسداران کودتاگر واقع شده است . البته در رژیم ضد بشر ی که رکور دار اول جهانی محکومیت نقض حقوق بشر است. به خصوص سابقه ی ننگین و جنایتجکارانه ی تیر باران کردن حبیب خبیری کاپیان تیم ملی فوتبال دارد . بنابراین دور از انتظار نیست که ارگان فاشیستی پاسداران کودتا گر فراتر ازاین اقدام اعتراضی وتهدید آمیز حرکت کند و دست به و پرونده سازی برای این ورزشکار فوتبال بزند. چون می بایست تصویر خامنه ای علیل و منقلی برروی پیراهن های ورزشکاران نقش به بندد.
روزنامه جوان : علی كریمی كاپیتان تیم ملی فوتبال كشورمان(!) كه در مسابقات مقدماتی جام جهانی گذشته در بازی با كره جنوبی با بستن مچ بند سبز به همراه برخی بازیكنان در حمایت از فتنه گران حاشیه هایی را بوجود آورده بودند بار دیگر در حركتی مشكوك در راستای اهداف جریان فتنه كه این روزها در حال احتضار به سر می برد گام برداشت.علی كریمی كه در پایان روزهای فوتبالی اش به سر می برد در اقدامی تامل برانگیز با اهدای پیراهن خود به یكی از كشته شدگان فتنه ۸۸بار دیگر نشان داد كه وی همچنان در وادی فتنه گام میزند.علی كریمی كه ظاهرا یك چهره ورزشی است مشخص نیست این روزها این خط و خطوط سیاسی را از چه كسی و یا چه جریانی می گیرد.وی باید این موضوع را بداند كه این راه كسب محبوبیت در بین مردم نیست، مردم فهیم و فوتبالدوست ایران خوب سره را از ناسره تشخیص می دهند؛ علی كریمی همان راهی را می رود كه شجریان پیش از وی آن را رفت و امروز در انتهای این مسیر آرزوی بازگشت را دارد كه البته دیر شده است!جوان در پایان افزود: البته ناگفته نماند این پاس علی كریمی به فتنه گران با واكنش مثبت! ضدانقلاب روبرو شده است و حركت وی را "اقدامی معنادار و جوانمردانه" توصیف كرده اند!!در همین رابطه : علی کریمی پیراهن اش را به اشکان سهرابی تقدیم کرد
گم شدن 17 ورزشكار دختر و پسر ایرانی در كره!
http://www.fararu.com/vdcezw8v.jh8vpi9bbj.html
خوب وقتی که این ورزشکاران که عادت به زندگی یا تحمل شرایطی در ایران دارند که آزاد وامن ترین کشور جهان است به برون مرز می روند که چنین فضای مشابهی وجود ندارد چون عادت به چنین فضایی ندارند پس طبیعی است که تحمل این شرایط را ندارند . بنابراین تصمیم می گیرند در فضایی قرار گیرند که خبری از خفقان نباشد.
تیم اسكیت سرعت ایران به همراه رئیس فدراسیون برای شركت در مسابقات جهانی به كره جنوبی سفر كرده اما پس از گذشت چند روز از مسابقات، خبری از آنها به ایران نرسیده و فدراسیون گرانی سیمكارت را دلیل بیخبری اعلام كرده است! به گزارش ایپنا، بیخبری از تیم ملی اسكیت سرعت ایران همچنان ادامه دارد. بعد از گذشت چند روز شروع مسابقات جهانی در كرهجنوبی هنوز یك خبر هم درباره نتیجه رقابت دختران و پسران اسكیت به ایران نرسیده است البته فدراسیون اسكیت كه سابقه بیخبری در كارنامهاش پیش از این ثبت شده علت بیخبری از ۱۷ ورزشكار دختر و پسر اسكیت را كه به همراه وزیری (رئیس فدراسیون) به كرهجنوبی رفتهاند، گرانی سیمكارت اعلام كرده است. در واقع فدراسیونیها در جواب خبرنگاران كه برای پیگیری اخبار مربوط به مسابقات جهانی با فدراسیون تماس گرفته و درخواست شماره تلفن كرده این جواب را دادهاند. آنها گفتهاند كه به دلیل گرانی سیم كارت، مسئولان و كادر فنی نتوانستهاند سیم كارتی تهیه كنند و تنها از طریق ایمیل، یك یا ۲ خبر برای فدراسیون ارسال شده است. این در حالی است كه از ۵ شهریورماه مسابقات قهرمانی جهان دوومیدانی در كرهجنوبی شروع شده و اخبار مربوط به آن در اختیار رسانهها قرار گرفته است. بدون در نظر گرفتن حضور خبرنگارانی كه به همراه تیم دوومیدانی سفر كردهاند، باز هم دلیل فدراسیون اسكیت منطقی نیست. پیش از این هم سابقه بیخبری از تیمهای اسكیت وجود داشته كه در این خصوص وقتی كه تیم اسكیت هاكی ایران به مسابقات جهانی ایتالیا رفت هم شمارهای در اختیار خبرنگاران قرار نگرفت و فدراسیون مدتها از تیم اعزامی بیخبر بود. البته شمارهای از هتل اقامت تیم ملی وجود دارد اما گویا از این طریق هم نمیتوان مربیان و مسئولان مربوطه را در این هتل پیدا كرد. گفتنی است؛ تیم ملی اسكیت سرعت ایران از ۸ شهریورماه راهی كره جنوبی شده و تا دیروز فقط یك خبر از این رقابتها و تیم اعزامی روی خروجی سایت فدراسیون قرار گرفته بود آن هم خبری كه به نتایج مسابقات ارتباطی نداشت و مربوط به افتتاحیه مسابقات بود
بازداشت 6 ایرانی در فرودگاه قاهره
بازهم نمونه ا ی دیگر از اثبات اینکه چگونه بر خلاف حاکمان ایران که امن و آزاد ترین کشور جهان است ولی شهروندانش با هر حیله و ترفند های غیر قانونی تلاش می کنند از این کشور بگریزند.
عصر ایران : 6 ایرانی به دلیل در اختیار داشتن گذرنامه جعلی، در فرودگاه قاهره بازداشت شدند.به گزارش عصر ایران به نقل از خبرگزاری آلمان، مقامات امنیتی فرودگاه بین المللی قاهره دیروز یکشنبه ۶ ایرانی را که سعی می کردند با استفاده از گذرنامه جعلی به انگلیس سفر کنند ، بازداشت کردند.این ۶ ایرانی قصد داشتند با گذرنامه های جعلی فرانسه به انگلیس سفر کنند که پلیس فرودگاه قاهره مانع از آنها شد.آنها این گذرنامه های جعلی را در مقابل پرداخت ۲ هزار دلار برای هر نفر، از ترکیه تهیه کرده بودند.منابع آگاه در فرودگاه قاهره گفته اند هنگام اقدامات لازم برای بررسی گذرنامه های مسافران هواپیمای شرکت بی ام آی به مقصد لندن، پلیس به ۶ نفر حامل گذرنامه فرانسوی مشکوک می شود که پس از بررسی های لازم مشخص می شود گذرنامه های آنها جعلی است.این منابع گفته اند: در بررسی گذرنامه ها مشخص شد که گذرنامه ها، اصلی ولی مربوط به افزاد دیگری هستند که جاعلان عکس این ۶ ایرانی را بر روی گذرنامه ها، الصاق کرده بودند.این ۶ نفر در بازجویی پلیس اعتراف کرده اند که تابعیت ایرانی دارند و قصد داشتند با این شیوه وارد خاک اروپا شوند. گذرنامه های ایرانی این افراد در بازرسی ها در وسایل آنها پیدا شد.این ۶ مسافر، از ترکیه به قاهره آمده بودند.کسب ویزای کشورهای اروپایی برای شهروندان ایرانی با شرایط سخت گیرانه ای همراه است.روابط دیپلماتیک میان ایران و مصر از ۳۰ سال پیش تاکنون قطع شده است و میان دو کشور نیز خطوط پروازی مستقیمی وجود ندارد.
60 هزار ايراني به بهانه تحصيل در مالزي به دنبال چه هستند؟
http://www.jomhourieslami.com/1390/13900614/13900614_03_jomhori_islami_akhbar_dakheli_0022.html
روند پدیده ی فرار مغز ها از کشور به برون مرز بدلیل امنیت و آزادی زیاد و تضمین ایجا اشتغال همچنان ادامه دارد و شتاب گرفته است. البته همراه اینان قاچاقچیان پاسدار همراه با مواد مخدر هم به مالزی منتقل می شود.
هفتهنامه آمريكايي تايم، نگاهي به روند رو به شتاب مهاجرت ايرانيان به مالزي و شرايط زندگي و فعاليتهاي آنها در اين كشور چند نژادي داشته است. در آغاز اين گزارش به اشتغال بيش از 60 نفر از اين ايرانيان در كار دوبله برنامههاي تلويزيوني سرگرمكننده براي شبكه خصوصي (GEN-TV) اشاره ميكند. اين شبكه كه دفتر اصلي آن در دوبي است از طريق ماهواره، برنامههاي تلويزيوني مثل سريالهاي برزيلي، كارتونهاي ژاپني و ويدئوهاي موسيقي آمريكايي را از طريق فرستندههاي خود در مالزي براي مخاطبان در ايران مخابره ميكند. عابد رنگآميز يكي از مجريان اين شبكه تلويزيوني ميگويد: "مالزي به نقطه پرش ايرانيان مشتاق مهاجرت بدل شده است. از ميان سه كشوري كه براي سفر ايرانيان ويزا نياز ندارد مالزي بهترين مورد است. دو كشور ديگر تركيه و تركمنستان هستند." به گزارش آتي نيوز، هفتهنامه تايم ميافزايد: تعداد ايرانيان ساكن مالزي هنوز چندان زياد نيست ولي تعداد آنها به سرعت رو به افزايش است. حدود 60 هزار ايراني در اين كشور مشغول كار، تحصيل و يا در انتظار دريافت ويزا براي كشورهاي ديگراند. ايرانيها در بيش از دو هزار مؤسسه اقتصادي مالزي سهام دارند و حدود 15 هزار ايراني در دانشگاههاي مالزي مشغول كار يا تحصيل هستند. ميزان مهاجرت ايرانيان به مالزي در سال گذشته حدود 14 درصد افزايش يافته است. بسياري از ايرانيان براي گريز از محدوديتها و سختگيريهاي موجود در جامعه ايران به مالزي ميآيند ..سال گذشته بازداشت يك گروه 15 نفره به خاطر قاچاق مواد مخدر چهره جامعه ايراني را به شدت مخدوش كرده است. برخي از ايرانيان ميگويند كه براي پرهيز از تبعيض و برخورد بد در جامعه مالزي هويت ايراني خود را برملا نميكنند.
دبيرستان دانشگاه در سراوان در آستانه تعطيلي قرار دارد
ترکش رژیم قرون وسطایی و ضد بشری بغایت زن ستیز و دشمن علم و دانش به تنها دبیرستان روزی سراوان اصابت کرده است تا امكان ادامه تحصيل براي دانشآموزان محروم روستايي اين منطقه وجود نداشته باشد.
در حالي كه تنها دو هفته تا شروع سال تحصيلي جديد زمان باقي مانده است تنها دبيرستان شبانهروزي سراوان كه امكان ادامه تحصيل براي دانشآموزان محروم روستايي اين منطقه را فراهم ميكند در آستانه تعطيلي قرار گرفته است. براساس بررسي خبرنگار آتينيوز، اين مدرسه بدهي قابل توجهي به دبيران خود بابت حقالتدريس آنها دارد و از سوي ديگر بدهي قابل توجهي به كسبه و بازاريان دارد. عبدالعزيز جمشيدزهي، نماينده سراوان در مجلس شوراي اسلامي درباره علت بدهي اين مدرسه به بدهكاري اين دبيرستان به خوار و بار فروشان و بازار اشاره كرده و افزود: بخش اعظم بدهيهاي اين دبيرستان متوجه بازار و كسبه است زيرا مسئولان مدرسه براي تامين غذاي دانشآموزان اقلامي چون برنج و نخود و لپه و امثالهم خريدهاند و نتوانستهاند پول آن را بپردازند و اينك به همين دليل در آستانه تعطيلي خوابگاه مدرسه قرار داريم كه دانش آموزان محروم روستايي در آن ساكن ميشدند. نماينده مردم سراوان، سيب و سوران و زابلي در مجلس شورا اسلامي با نگراني از وضعيت دبيرستان دانشگاه در سراوان گفت: خوابگاه اين دبيرستان در حال تعطيلي است زيرا توان مالي اين مدرسه ديگر به گونهاي نيست كه بتواند جوابگوي هزينههاي خورد و خوراك دانشآموزان باشد. اين نماينده سيستان و بلوچستان با اشاره به وضعيت دانشاموزان محروم منطقه و داشتن چشم اميد به مدرسهاي كه با هزينه دانشكده كشاورزي و منابعطبيعي فرصتهاي آموزشي ايجاد كرده است افزود: در چندماهه اخير بنده با رئيسجمهور، معاون برنامهريزي و نظارت راهبردي رئيسجمهور آقاي عزيزي، وزير آموزش و پرورش، وزير علوم تحقيقات و فنآوري و ساير دستاندركاران استاني نامه نوشتم و تقاضاي رسيدگي كردم اما تا كنون هيچ اقدامي براي رفع مشكلات اين دبيرستان آن هم در آستانه سال تحصيلي نشده است. جمشيدزهي با گلهمندي از رفتار مديران كلان و ارشد كشور تصريح كرد: به جاي آنكه بيايند و سد افتتاح كنند يا برنامههايي كه معلوم نيست اثرش چه موقع هويدا ميشود با 400 تا 500 ميليون تومان اعتبار ميتوانند سرنوشت بيش از 500 دانشآموز را به سمت تعالي سوق دهند. عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس شوراي اسلامي تاكيد كرد: در حوزه تربيت نيروي انساني آن هم در منطقه كمبرخوردار شرق كشور هزينه كردن چنين اعتباري رقمي قابل توجه نيست