پیرامون خر و مقام رفيع آن
گفته می شود که لطیفه ی ضمیمه شده که منتسب به ملا نصرالدین است این روز ها در برخی از سایت های رژیم ضد بشری و قرون وسطایی حاکم بر ایران بازتاب داده شده است . زیرا که ارتباط به جنگ قدرت و ثروت میان رهبر ولی وقیح نامشروع ومنفور و رئیس جمهور پاسدار گماشته احمدی نژاد دارد . البته چون اشاره به مقام شامخ خر شده است که به روایتی تعریف خر شامل بزرگ و پرقدرت هم می شود مثل اصطلاحات مرسوم خر پول وخر زور البته با فاکتور گرفتن و نادیده انگاشتن خر فهم است . همچنین چون در بازگویی این لطیفه منظور است که گفته شود مردم در گیر چه خبر بازی و از گرفتن وچموش گری های خرانه ای افتاده اند. چونکه خمینی شیاد گفته بود اقتصاد مال خر است . همینطور در این جنگ قدرت و اقتصادی یا خرانه ملا نصرالدین حاکم سخت گیر خر از دست رفته اش افتاده است . چون پس از اینکه در ماسبقه برنده شد کلی ذوقش را می کرد . آنگونه با جل بر پشتش نهادن ضمن سواری گرفتن ازش تماشای جفتک ولگد زدن هایش می کرد و لذت می برد و شادمانه برایش چپ و راست هله هله زنان هورا می کشید . ولی از زمانی که مشغول چموش گری برایش می کند آنچنان که نه همچون گذشته سواری نمی دهد وبار بری نمی کند ، بلکه برایش کلی گرد وخاک بر پا می کند . البته داستان گرد وخاک بر پا کردن یعنی اینکه موقعی که جل وپالان از گرده خران خسته بر داشته می شود تا استراحت کنند .سپس با دراز کشیدن در زمین خاکی و خر غلت زدن و گرده بر زمین ساییدن موجب می شود که کلی گرد وخاک بر پا شود . یا اینکه این خر چموش شده که دیگه سواری به رهبر ورئیس خود نمی دهد و با چوبداران و مال فروشان بازار مکاره هم سخت در گیری دارد و برای شان جفتک پرانی می کند . طوریکه با چهار نعل دویدن و مانور دادن نگاهی خشمگیانه می کند که یاد آور اصلاح نگاه خر به نعلبندش می باشد که داستانش چنین است . زمانی که برای مانع شدن از ساییدگی سم خران و اسبان دست و پاهای شان نعل می شود . اماچون نعل شدن درد دارد . برای اینکه نعل با میخ به سم چفت و وصل می شود. بنابراین موقع نعل کردن پای خر ،دهانش با پوزبند دو قطعه تخته چوب بطور موازی بر دهانش زده می شودتا از ناراحتی درد گاز نگیرد . در این حالت نعل شدن که خر درد شدیدی را تحمل می کند . کاری نمی تواند بکند جز اینکه نیم رخ شود و نیم نگاهی خشمگینانه به نعلبند و صاحبش کند. بهرحال اکنون ولی وقیح منفور و نا مشروع در گیر جنگ قدرت ناشی از اقتصاد عجیب گیر همان خری افتاده است که صاحب اقتصاد شده است وبه جای سواری دادن و بار بردن دست به چموش گری می زند. آنگونه که دارد همه چیز از جمله طویله را بر سر صاحبش خراب و داغان می کند. طوریکه هیچ کاری از دست صاحبش بر نمی آید. حتی با لعنت بر خود و پاسداران کودتاگر زدن که وی را بر بالای بام کرده اند تا موجب تعمیر سوراخ بام شود نه اینکه موجب تخریب بام وفرو ریزی سقف آن شود. دیگری اثر و فایده ای ندارد جز اینکه صاحبش مجبور به تحمل کردنش باشد یا جایش را با وی عوض نماید تا مانع ز تخریب گری بیشترش شود.
خر و مقام رفيع! 25 شهریور 90
ملا برای تعمیر بام خانه، مصالح بر پشت خر گذاشت و به بالای بام برد، الاغ به زحمت و کمک ملا پله ها را بالا رفت! ملا مصالح را از پشت خر برداشت، اما هر چه کرد خر از پله ها پایین نیامد! ملا الاغ را بالای بام رها کرد و به خانه رفت تا استراحت کند، که ناگاه دید خر بر بام بالا و پایین می پرد و آرام ندارد، بر بام شد تا خر را آرام کند که دید، سقف اتاق خراب شده و پاهای الاغ در سقف فرو رفته است، کمی بعد سقف فرو ریخت و الاغ سقوط کرد و مرد!ملا گفت: " لعنت بر من که نمی دانستم، اگر خر به جایگاه رفیع و پست مهمی برسد، دیگر پایین نمی آید و هم آنجا را خراب می کند و هم خود را به کشتن می دهد!این روزها این داستان در سایتهای بسیاری منتشر شده است