روزی نامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 26 دی ماه سال 1389
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری "سقوط ديكتاتور تونس و آينده منطقه"
"سرمقاله نویس آنگونه از فراری شدن رئیس جمهور دیکتاتور فراری تونس یاد کرده است که گوئی ایران مهد
آزادی و دمکراسی و چند صدائی می باشد و حاکمان و مسئولان حکومتی و دولتی و نهادهای دیگر پرونده بس سنگین و ننگین تر از رئیس جمهور تونس ندارند و همچنان برای حفظ قدرت و حذف رقیب و انحصاری کردنش جنایتات بیشتری مرتکب نمی شوند و سخت در گیر جنگ قدرت جناحی و باندی با رقیب و خودی نمی باشند؟
باید گفت دشمنی با تونس کردن و رئیس جمهوری فراری اش به عربستان از سوی سرمقاله نویس ریشه دار است . زیرا که تونس رابطه خوبی با رهبران سازمان آزادی بخش ملی فلسطین در دوران زنده یاد عرفات داشت که حاکمان تهران دشمنی خونی اش بودند . چون آنقدر توطئه حتی طرح ترورش را تدارک دیدند و زیر پوشش دلسوزی عوامفریبانه از ملت فلسطین کردند تا که موفق شدند حماس را مقابل ساف علم و تقویت نمایند تا اهاداف شوم و پلید شان علیه ی ملت فلسطین برای حضور در منطقه را دنبال نمایند و با بر پائی جنگ داخلی در فذلسطین توانستند از طریق اسماعیل هنینه و حماس نوارغزه را جدا کنند و پس از راه اندازی جنگ 33 روزه ی پاسداران از طرییق حزب الله لبنان با اسرائیل در دنباله جنگ 22 روز ه ی نوار غزه را از سوی حما سبا اسرائیل هدایت و بر نامه ریزی نمودند . چون تلاش بحران آفرینی و جنگ افروزی در خاور میانه وناامن و بی ثبات کردنش برا ایجاد روزنه ی عبور از بحران هسته ای است . البته ه هزینه ی سنگین این توطئه بر عهده ی مردم لبنان و ملت فلسطین به خصوص ساکنین نواره غزه گذاشته شد . همچنین تونس رابطه ی خوبی با حاکمان رژیم ضد بشری نداشت . بنا براین اکنون که حاکمان دربن بست فرو رفته با بحران تحریم و هسته ای مواجه هستند لذا حاکمان تهران آشکارا تلاش همه جانبه و گسترده توطئه آمیز می کنند تا که از همه تجربیات 32 سال گذشته سیاست صدور تروریسم و ارتجاع و تروریسم به مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه و شاخ آفریقا استفاده نمایند و تجربه ی این اقدامات تروریستی و خرابکاری و ناا من سازی را از طریق سپاه قدس و القاعده و طالبان و حزب الله لبنان و حماس و امل و اخوان المسلمین و حتی منتقل کردن مواد مخدر و تسلیحات قاچاق از عراق گرفته تا افغانستان و لبنان و مصر و الجزایر و نیجریه و یمن و ... تونس آن را امتد اد دهند. بهر حال سرمقاله نویس بدون آنکه اشاره ای به چگونه کشتن ندا آقا سلطان کند و از سرکوب مستمر دانشجویان و ستاره دار و اخراج و بازداشت شدن و شکنجه و متهم و محکوم شدن شان یادی کند . یا از تظاهرات ضدحکومتی ناشی از تقلب رأی سازی پاسدار احمدی نژاد کلامی بگوید که چگونه 8 ماه ادامه داشت و چه شعارو فریاد هائی زدند که فقط با سر کوب وحشیانهی اقدامات ضد انسانی کنترل شد . یا اینکه از فقر و بیکاری و نرخ تورم و گرانی روزانه و افزایش واردات کالا ها و ورشکستگی اقتصادی همراه با غارتگری های نجومی حاکمان و شرکای شان بگوید. اما پیرامون وقایع اخیر تونس و خاور میانه ی جدید و آفریقا اینگونه نظر و تحلیل داده است:
"قيام مردم تونس عليه حكومت زين العابدين بن علي از زماني آغاز شد كه يك دانشجوي بيكار در اعتراض به فشارهاي اقتصادي و تنگناي معيشتي خود را در خيابان به آتش كشيده و همين حادثه جرقه‌اي شد تا خشم فرو خفته مردم تونس شعله ور شده و در نهايت كاخ سلطه ديكتاتوري تونس را نابود سازد. اعتراض سراسري مردم تونس درحالي در كمتر از يك ماه بساط حكومت زين العابدين بن علي را برچيد كه وي در انتخابات سال قبل مدعي شد حدود 90 درصد آرا را كسب كرده است كه همين مسئله تاكيدي بر دروغين بودن آن انتخابات و اعمال نفوذ غيرقانوني و گسترده وي در مقدرات كشور تونس مي‌باشد. وخامت اوضاع اقتصادي و افزايش بي سابقه نرخ تورم در طول سالهاي اخير را بايد از عوامل اصلي قيام مردم تونس عليه دولت دانست. نرخ كالاهاي اساسي و مورد نياز اوليه مردم به خصوص طبقه كم درآمد در سالهاي اخير به شدت افزايش يافت و مردم ريشه اين مشكلات را بي كفايتي رئيس‌جمهور و وجود مافياي ثروت در خاندان بن علي مي‌دانند. حوادث تونس، يك بعد ديگر نيز دارد كه مربوط به بحران سياسي است، مشكلي كه دامنگير تقريباً همه كشورهاي عرب منطقه شده است. اكنون كشورهائي نظير مصر، اردن، سودان، يمن، الجزاير و بسياري از كشورهاي منطقه شرايطي كمابيش مشابه با تونس را دارند و همين مسئله نگراني حكام‌هاي عرب را، كه برخي از آنها چندين دهه است با خودكامگي و بدون برگزاري انتخابات آزاد براريكه قدرت تكيه زده اند، فراهم ساخته است. قطعاً تحولات تونس نمي‌تواند در ساير كشورهاي عرب منطقه و صحنه سياسي آنها بي تأثير باشد و در آينده بايد انتظار اين تاثير و بروز تحولات غيرمنتظره در كشورهاي عرب منطقه را داشت. اكنون ديگر ترديدي وجود ندارد كه منطقه خاورميانه از شرايط سنتي خارج شده و درحال ورود به ساختاري جديد است"
در خاتمه اینکه جالب است که در تونس خود کشی یک جوان بیکار دانشجو بستر ساز اعتراض و گسترده شدن تظاهرات یکماهه می شود . طوریکه رئیس جمهور تونس که به جای اینکه همچون حاکمان تهران دست به سرکوب گسترده بزند. اما مجبور به ترک پست ریاست جمهوری و کشور می شود و به عربستان می رود. ولی در ایران هم بطور علنی دست به تقلبات گسترده با کودتا زده می شود . هم معترضان دانشجو همچون ندا آقا سلطان بوسیله ی شلیک گلوله ی بسیجی در خیابان جان می بازد. سپس گزمگان و آدم کشان حرفه ای لباس شخصی ها در کنار سایر ارگان های سر کوبگر حکومتی در اختیار پاسداران کودتاگر وولی وقیح وحشیانه دست به اقدام سرکوب و ضرب و شتم و باز داشت می زنند و در بازداشتگاه مخوف کهریزک مرتکب جنایت علیه ی بشریت شکنجه و قتل و تجاوز می شوند . پس از آن بیداد گاه نمایشی فرمایشی تلویزیونی محاکمه گله ای – فله ای بیش از 100 نفره به سر پرستی سر دژخیم صلوات بر پا می شود تا احکام کیلوئی سفارشی زندان و اعدام برای اعتراف کنندگان زیر شکنجه در سیاه چال ها صادر شود . البته پس از آن بدترین اتهامات جاسوسی و جنایت و خیانت و ستون پنجمی دشمن و امثالهم به رهبران رقیب مغلوب زده می شود.به موازات آن هرروز بساط دار و اعدام دائر شده است . اما اکنون قلم بر دست سرمقاله نویس با وقاحت تمام و سفید کردن پرونده ی جنایتکاران حاکم وارونه گوی آنگونه از فراری شدن رئیس جمهور دیکتاتور فراری تونس یاد کرده است که گوئی ایران مهد آزادی و دمکراسی و چند صدائی می باشد و حاکمان و مسئولان حکومتی و دولتی و نهادهای دیگر پرونده بس سنگین و ننگین تر از رئیس جمهور تونس ندارند و همچنان برای حفظ قدرت و حذف رقیب و انحصاری کردنش جنایتات بیشتری مرتکب نمی شوند و سخت در گیر جنگ قدرت جناحی و باندی با رقیب و خودی نمی باشند؟
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13891026/13891026_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 26 دی ماه سال 1389
سقوط ديكتاتور تونس و آينده منطقه