دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 14 دی ماه 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " تا كي درازدستي ؟ ! "
آیا غرب نمی بایست به جای پایان دادن به سیاست شکست خورده و تابلو شده ی پلید مماشات گری مذاکرات هسته ای پایان دهد و حمایت از مبارزه و مقاومت مردم ایران برای تغییرات مکراتیک در ایران را جایگزین آن نماید . به خصوص اینکه وزارت امور خارجه ی آمریکا هم برای پایان دادن هر چه سریع تر به علت اصلی ناامنی و بی ثباتی درعراق و حذف مانع اصلی دشمنی و مخالفت کردن با روند مذاکرات صلح خاور میانه نام سازمان دمکرات مجاهدین مخالف رژیم ضدبشری کودتائی ونا مشروع ایران را از توی لیست گروه وساز مان تروریستی خارج کند؟"
به نظر می رسد که اوضاع پاسداران کودتا گر با رهبر ولی وقیح بد جوری بحرانی و آشفته بازار ودر هم برهم و ریخته شده است . چونکه عجیب نیازمند پیش برد سیاست سرکوب و سانسور و خفقان و تهدید رقبا و معترضان ناراضی به حضور و میدان تبلیغاتی می باشد تا همراه با تهدید آمیز منفورترین عناصر همچون سر باز جوی شکنجه گر حسین شریعتمداریدنبال شود . آنگونه که پس از حضور وی در تلویزیون پاسدار ضر غامی که درشب 9 دی بود که ارتباط با سالگر د گرد همآئی ساندیس خوران در 9 دی 88 داشت . پس از اینکه این پاسدار منفور دست به بلغور کردن تجربیات پرونده سازی و تحریف گری یادداشت روزهای دروغ نامه ی کیهان علیه ی خاتمی زد که همراه با شیوه ی باز جوئی و تحریف گری و اعتراف گیری و تواب سازی و کیفر خواست صادر کردن بود . همچنین تا توانست برای خود نمائی کردن و سر سپردگی به مراکز قدرت علیه ی رهبران رقیب مغلوب یکه تازی نمود . آنگونه که پس از آن دستش برای پیگیری وبرپائی جنگ روانی تبلیغاتی توطئه گری در نکته و یادداشت روز های دروغ نامه ی کیهان علیه ی سران رقیب مغلوب بیش از گذشته باز شده است . برای همین سرباز جو پاسدار به شیوه ی اسب عصاری ودورخود چرخیدن و سیاست توبره و آخور خوری کردن که اعتیاد مزمن ترک نا پذیر به تکرار اندر تکرار نشخوار کردن باز تولید گذشته شده های خود در دروغ نامه ی کیهان دارد که تبدیل به شعبه ی بازجوئی و پرونده سازی مشابه زندان اوین شده است .بنابراین اکنون همان هذیان گوئی و سفسطه گری هائی که بطور گفتگو وگفتاری در کنار آخوند آدم کش حرفه ای رحیمیان در تلویزیون پاسدار ضر غامی در شب نهم دی رله کرد . سپس با کف بر دهان آوردن بطور متملقانه و چاپلوسانه ی مجیز گوئی پاسدارضر غامی را کرد و در ادامه کف بلند برایش زد وهورا کشید به خاطر اینکه این فرصت رمال و نقال گری که به وی داد تا علیه ی سران رقیب مغلوب به خصوص خاتمی تیغ کشی کند . اکنون نیز آن اراجیف نخ نما شده را بصورت نوشتاری در یادداشت روز خود این چنین علیه ی خاتمی و در دنباله علیه ی موسوی موسوی به نمایش گذاشته است :
"خيانت خاتمي و ايفاي نقش ستون پنجم براي مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس، فقط يك «احتمال»، «برداشت تصادفي» و يا تصوري در حد و اندازه «حدس» و «گمان» نيست، بلكه اسناد فراوان و غيرقابل انكاري از وطن فروشي و خيانت وي حكايت مي كند و كيهان تاكنون به نمونه هاي فراواني از اين اسناد با ذكر منبع و مأخذ اشاره كرده است. يكي از اين اسناد كه خاتمي با دستپاچگي و به گونه اي ناشيانه آن را تكذيب كرده است- و اين خود نشان آگاهي وي از خيانتي است كه مرتكب شده- ماجراي دو بار ملاقات پنهان وي با جرج سوروس، صهيونيست معروف آمريكايي و مشهور به پدر كودتاهاي مخملي است. خاتمي در اين ملاقات ها، دستورالعمل و فرمول -به زعم خود- استحاله داخلي و انجام كودتاي مخملي با كليدواژه و اسم رمز «تقلب در انتخابات» را دريافت مي كند. نكته در خور توجه آن كه كيهان ماهها قبل از فتنه 88 به اين ملاقات ها و برخي از مباحث رد و بدل شده در آن با استناد به منابع آشكار اشاره كرده و نسبت به آن هشدار داده بود. اين نكته نيز گفتني است كه اطلاع رساني هشدار دهنده كيهان درباره ملاقات خاتمي با جرج سوروس پيش از فتنه 88 و يكسال قبل از بازداشت كيان تاجبخش و عطريانفر و اعتراف آنها به انجام اين ملاقات ها بود.خاتمي و موسوي در جريان فتنه 88 به طور آشكار و بدون كمترين پرده پوشي يا انكار، با بهايي ها، سلطنت طلبان، منافقين، ماركسيست ها و تمامي گروه ها و جريانات تروريستي و مخالف اسلام و نظام ائتلاف كرده بودند. آنها مطابق اسناد موجود، نسخه كودتاي مخملي و برگرفته از صهيونيست ها نظير جرج سوروس، جين شارپ، مايكل لدين و... را دنبال مي كردند. مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس، با صراحت از سران فتنه حمايت مالي، تبليغاتي و تداركاتي داشتند. اوباما، حمايت از فتنه گران را يكي از اصلي ترين محورهاي استراتژيك آمريكا براي مقابله با اسلام و نهضت هاي اسلامي ناميد. فتنه گران روز عاشورا، آشكارا به ساحت مقدس حضرت امام حسين عليه السلام اهانت كردند"
البته چون این سربازجو حسین شریعتمداری از تخصص و شگرد و شیوه ی قلم فرسائی باز جویانه ی دیگری همچون با یک تیر چند هدف و نشان زدن بر خورد می باشد . بنابراین پس از متهم و درازکردن خاتمی و موسوی به سراغ اقلیت اعضای بازار مکاره ی هشتم رفته است که چرا اینان با خاتمی دیدار داشتند و پیرامون نمایش خیمه شب بازی مجلس یا بازارمکاره ی دوره ی نهم درسال آینده بحث وتبادل نظر کرده و شرط و شروط گذاشته اند . از جمله اینکه چرا به پای بندی و پیگیری قانون اساسی بودن برای حضور خود در این نمایش خیمه شب بازی تأکید کرده اند . غافل از آنکه اکنون این دیدار و تبادل نظر تبدیل به جرم علیه شان شده است .لذا از سوی سر بازجو پاسدار شریعتمداری شکنجه گر و پرونده ساز با خائن و وطن فروش نامیدن خاتمی و موسوی از موضع فرافکنی کردن اعضای اقلیت بازار مکاره اینگونه متهم به خیانت و آستان بوسی عدم شایستگی عضویت بازار مکاره شده اند:
"اكنون بايد از نمايندگان فراكسيون اقليت مجلس كه با خاتمي ديدار كرده اند پرسيد؛ آيا شما از اينهمه جنايت و خيانت بي خبر بوده ايد؟ اين نمونه ها از جمله اعترافات عوامل دستگير شده فتنه نيست كه توهم «فشار زندان»!! را دستاويز انكار آن قرار دهيد. اگر از اين همه وطن فروشي و خيانت آشكار خاتمي بي خبر بوده ايد كه بدون تعارف و پرده پوشي شايسته نمايندگي ملت نيستيد و اگر از اين جنايات باخبر بوده ايد- كه بوده ايد- چرا به آستان بوسي ستون پنجم نشان دار آمريكا، اسرائيل و انگليس رفته ايد؟ و از اين آستان بوسي چه منظوري داشته ايد؟واژه «آستان بوسي» از آن روي به كار گرفته شده كه شما آقايان مطابق آنچه در سايت اختصاصي خود آورده ايد، به نصيحت و هشدار نزد خاتمي نرفته ايد، بلكه «مريد»گونه به ديدار «مراد»! رفته بوديد و گوش جان به ترجمان طوطي وار خاتمي از توهم پراكني و دروغ بافي دشمنان بيروني و تابلودار سپرده بوديد. آيا غير از اين است؟! آيا طرح اين پرسش از نمايندگان فراكسيون اقليت مجلس - آن عده كه به ديدار خاتمي رفته اند- منطقي نيست كه ديدارتان با خاتمي- به گونه اي كه خود شرح داده ايد- با ديدار احتمالي شما با جرج سوروس و جين شارپ و ريچارد رورتي و مايكل لدين و... چه تفاوتي دارد؟! مگر نه اين كه به گواهي اسناد ياد شده، خاتمي زبان اين مهره هاي نشان دار بيگانه را به كام گرفته و دستورالعمل آنها را در گام دارد؟!راستي! اگر خيانت هاي خاتمي كه به گوشه اي از آن اشاره شد را انكار مي كنيد- كه نمي توانيد انكار كنيد- چرا از وي درباره ملاقاتش با جرج سوروس صهيونيست سؤال نكرديد؟ چرا در جريان فتنه 88 با منافقين و بهايي ها و سلطنت طلب ها و ماركسيست ها مرزبندي نكرده و در مقابل اعلام حمايت هاي پي در پي اين جرثومه هاي فساد و تباهي كمترين واكنشي نشان نداده است؟! اين در حالي است كه همگان شاهد بوده و شاهديم كه اگر في المثل، فلان كارمند جزء فلان اداره عليه خاتمي سخني بر زبان آورد و يا در فلان نشريه دانشجويي از او گلايه اي شود، بلافاصله خبرنگار سايت «كلمه» و يا «پارلمان نيوز» را فرا مي خواند و پاسخ به انتقادكننده را وظيفه ملي!! خود مي داند!آقايان نماينده فراكسيون اقليت، شما سال ها در جبهه موسوم به اصلاحات حضور داشته ايد و از كم و كيف ماجراهاي آن باخبريد. آيا سفر ريچارد رورتي عضو ارشد سازمان «سيا» به ايران در سال 1383 و جلسات متعدد وي با گروه هاي مدعي اصلاحات را انكار مي كنيد؟ درباره سفر جان كين، عضو برجسته و استراليايي تبار MI6 انگليس به ايران در پاييز 1378- پس از حوادث 18 تيرماه- و نشست هاي وي با برخي از اعضاي مركزيت گروه هاي ياد شده چه مي فرمائيد؟ آيا آقاي «تموتي گارتن اش» از رهبران صهيونيست هاي مقيم انگليس را نمي شناسيد و آيا از سفر وي به ايران در شهريورماه 1384 و ملاقات هاي او با دوستانتان بي خبريد؟! و...سران فتنه- ماموريت حفظ حضور خود در عرصه سياسي كشور را برعهده مي گيرد. نكته درخور توجه در اين فرمول، آن است كه فتنه گر ياد شده نبايد تابلوي اصلي فتنه را پائين بكشد، چرا كه در اين حالت، بدنه همراهي كننده- در اينجا، منافقين، بهايي ها، سلطنت طلب ها و...- از پائين آوردن تابلو سرخورده مي شوند و آمادگي و روحيه خود را براي همراهي در فتنه هاي بعدي از دست مي دهند! اكنون به اظهارات خاتمي در ديدار با فراكسيون اقليت مجلس توجه كنيد؛ او ضمن آن كه ترجيع بند بازگشت به عرصه را به تلويح و تصريح تكرار مي كند از هرگونه مرزبندي با دشمنان بيروني- آمريكا، اسرائيل و انگليس- و دنباله هاي آنها خودداري مي كند.و بالاخره اميد است، آن عده از نمايندگان فراكسيون اقليت مجلس كه با خاتمي ديدار داشته اند، ندانسته و ناخواسته به اين جرم بزرگ تن داده باشند و البته در هر دو صورت «آگاهانه يا ناخودآگاه و خواسته يا ناخواسته» آنچه در آن ترديدي نيست، اين كه شوراي نگهبان مطابق نص صريح قانون، حق تاييد صلاحيت آنها را براي ورود دوباره به خانه ملت ندارد. خدمت به مردم- اگر آقايان در پي آن هستند- كه منحصر به نمايندگي مجلس نيست! هست؟!
در خاتمه اینکه آخر این چه رژیم ملوک الطوایفی بی در و پیکر و حساب وکتاب و غیر تعارفی می باشد که یک عنصر منفورمعلوم الحال بد سیرت وزشت روی وکینه جوی اطلاعاتی و امنیتی پاسدار بازجو شکنجه گر که سابقه ی همکاری با سعید امامی داردکه درترور ها و قتل های زنجیره ای داخل کشور و برون مرز با وی همکاری نزدیک داشته است . همچنین اعتراف به بازجوئی و تواب سازی درون زندان اوین کرده است. همینطور مد یر مسئول و نماینده ی ویژه ی ولی وقیح در دروغ نامه ی کیهان شده است که آشکار آن را تبدیل به ار گان تبلیغاتی باز پروری تجربیات باز جوئی وشکنجه گری وتعقیب و گریز مخالفان و منتقدان و دگراندیشان زندان نموده است و مهمتر اینکه بدلیل ارتباط تنگاتنگ با ارگان های سرکوبگ اطلاعاتی و امنیتی که دارد .به ویژه همکاری نزدیک که با پاسداران کودتا گر دارد از حاشیه ی امنیتی یا دیوار آهنین بر خوردار ا و مصون می باشد .طوریکه حتی از طریقی ادداشت روز های دروغ نامه های کیهان بستر سازی تعیین و ترسیم خط و خطوط و سمت وسو دادن منبر رفتن و روضه خوانی ولی وقیح می کند . یا اینکه در دفاع از پروژه ی هسته ای و موضع گیری علیه ی سیاست مذاکرات هسته ایبا گروه 5+1 یاد داشت روز تنظیم نمود و تحلیل داد و تأکید نمود که سر نوشت مذاکرات هسته ای نه در پشت میز مذاکره در اروپا که در خیابان های بغداد و بیروت تعیین تکلیف می شود . جالب است که پس از این یادداشت تهدید آمیز بود که نه عراق تبدیل به باتلاق شد ، بلکه لبنان از طریق پاسداران و شیخ حسن نصر الله و حزب لله بدلیل بر پائی جنگ 33 روزه با اسرائیل مبدل به سرزمین سوخته شد و در ادامه رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان ترور شد تا شرایط موقتی عبور از بحران هسته ای امکان پذیر شود. حال مداخله گری در امور داخلی فلسطین و راه اندازی جنگ 22 روزه ی نوازغزه از طریق حماس و دشمنی با مذاکرات صلح خاور میانه هم جای خود دارد که بخشی دیگر ازعملکرد پاسداران و دفاع تبلیغتی دروغ انمه ی کیهان می باشد . اکنون پرسش است رژیم ضد بشری که با مقامات مسئول گذشته ی کشور واعضای اقلیت بازار مکاره ی کنونی خود که از صافی های آزمون و تفتیش عقاید شورای نگهبان و وزارت بد نام اطلاعات و تقلبات نمایش خیمه شب بازی عبور کرده اندآشکارا با اتهام جاسوس و خائن و ستون پنجم دشمن یاد می کند. آیا این رژیم با چنین کارنامه ی ننگین و ضد بشری متعارف است و مشروعیت دارد؟آیا غرب نمی بایست به جای پایان دادن به سیاست شکست خورده و تابلو شده ی پلید مماشات گری مذاکرات هسته ای پایان دهد و حمایت از مبارزه و مقاومت مردم ایران برای تغییرات مکراتیک در ایران را جایگزین آن نماید . به خصوص اینکه وزارت امور خارجه ی آمریکا هم برای پایان دادن هر چه سریع تر به علت اصلی ناامنی و بی ثباتی در عراق و حذف مانع اصلی دشمنی و مخالفت کردن با روند مذاکرات صلح خاور میانه نام سازمان دمکرات مجاهدین مخالف رژیم ضد بشری کودتائی و نا مشروع ایران را از توی لیست گروه وساز مان تروریستی خارج کند؟
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/891015/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 14 دی ماه 1389
تا كي درازدستي ؟ ! (يادداشت روز
)