دروغ نامه ی کیهان دو شنبه 20 دی ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " زخم پنجاه ساله انگليس بر پيكر سودان "
" برای نا دیده انگاشتن سرکوب و خفقان داخلی و فراموشی مطالبات مردم در امور داخلی سودان مداخله گری شده است "
پس از قلم فرسائی سر مقاله نویس روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی در روز گذشته که پیرامون بر گزاری رفراندوم در جنوب سودان بود . اکنون نوبت همتای غیر ایرانی وی در دروغ نامه ی کیهان فرا رسیده است تا در یادداشت روز خود دست به نوحه خوانی در این مورد بزند . زیرا که وی جارچی و تبلیغاتچی ولی وقیح است که مدعی رهبر ام القرای جهان اسلام می باشد. برای همین از موضع نماینده ی هر مسلمان مدعی شده است که تقريباً ترديدي در اين وجود ندارد كه نتيجه اين همه پرسي در جنوب سودان هدف جدايي بخشي از جهان اسلام و الحاق آن به منطقه اي است كه از يك سو مسيحي است و از سوي ديگر به بلوك غرب تعلق خواهد داشت. به همين دليل است که در چهره هر مسلمان مي توان ناراحتي شديد ناشي از اين «تعرض» كه رسانه هاي غرب نام آن را «انتخاب عادلانه» گذاشته اند، مشاهده كرد. حال چگونه است که چرا چهره ی هر مسلمان در 10 سال گذشته آنچه در جنوب سودان گذشه که از سوی دیکتاتور عمر البشیر اعمال شد . آنگونه که از سوی دادگاه لاهه متهم و محکوم به مجرم جنایت علیه ی بشریت شد . این قلم بر دست غیر ایرانی همچون همتای قلم زن سر مقاله نویس روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی بدون آنکه هیچگونه اشاره ای به نقش سیاست مخرب وویرانگر صدور تروریسم و ارتجاع و بحران به برون مرز به خصوص خاور میانه و شاخ آفریقا رژیم ضد بشری ایران کند که چگونه با رشوه دادن و ارسال تسلیحات و تبلیغاتی دست به تشکیل و تقویت جریانات تروریستی و جنگ افروز زده است . تا جائیکه نه موجب کشانیدن آمریکا به منطقه و اشغال نظامی افغانستان و عراق شد ، بلکه سبب راه اندازی جنگ های داخلی در الجزایر و سومالی و سودان و فلسطین و بروز نا آرامی در مصر و لبنان و یمن جنوبی و بی ثبات کردن منطقه و به خطر انداختن صلح و امنیت در این دو منطقه خاور میانه و شمال آفریقا شده است . اما در عوض با پاک کردن صورت مسأله این چنین وارونه گوئی ز موضع حق به جانب و طلبکارانه محور بر گزاری رفراندوم در جنوب سودان اتخاذ کرده است :
"سودان نقطه ورود اسلام به قاره آفريقاست، سالها قبل رهبر دست نشانده شورشيان جنوب گفته بود ما با جداسازي جنوب، نقطه ورود اسلام به آفريقا را كنترل كرده و از اين طريق موقعيت اسلام در آفريقا را ضعيف و ضعيف تر مي گردانيم پس كاملا واضح است كه از نظر اروپا و آمريكا آنچه ديروز در «پهناورترين كشور آفريقا» اتفاق افتاد، يك جنگ آغازين بوده است و دقيقاً به همين دليل مدت هاست رهبران اروپايي و آمريكايي در جنوب سودان و كشورهاي مسيحي همجوار آن اردو زده و باراك اوباما نماينده ويژه اي- جان كري- براي مديريت جدايي جنوب از شمال سودان تعيين كرده است. در همان حال رژيم صهيونيستي كه خود را در يك بن بست جدي در خاورميانه و بخصوص در مواجهه با مقاومت اسلامي مي بيند طي هفته هاي اخير به تكاپو افتاده و خانواده هاي يهودي و نهادهاي خاص صهيونيستي از جمله كارشناسان بنياد «موشه دايان» را به «زئير» -بزرگترين همسايه جنوبي سودان كه طي 60 سال گذشته بارانداز حضور اسرائيلي ها بوده- گسيل كرده است. همه پرسي جنوب-يعني طرح تجزيه- بخشي از طرح كلي سازمان ملل درباره سودان است. اين طرح 5 سال پيش و در زمان دبيركلي كوفي عنان- يك مسيحي غنايي- به تصويب رسيد. براساس اين طرح دولت مركزي سودان موظف بود در سال 2011 همه پرسي جنوب را برگزار كند و پيش از آن دولت مركزي بايد رهبران جنوب را در پست هاي حساس- معاونت رئيس جمهور، معاون وزيركشور، معاون وزير دفاع و... - مشاركت مي داد و 40 درصد از درآمدهاي نفتي به جنوب اختصاص مي يافت و همزمان، خودمختاري جنوب را مي پذيرفت. در اين اثنا دادگاه داوري لاهه براي عملياتي كردن طرح خود احمدحسن البشير- رئيس جمهور سودان- را به اتهام كشتار مردم دارفور محكوم و اينترپل را مامور دستگيري او كرد"
اگر آنگونه که قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس ادعا کرده است که در انتخابات رياست جمهوري اوایل مارس 2010 سال که از سوی دولت سودان بر گزارشد - حسن عمر البشير توانست در يك انتخابات دمكراتيك به 86% آرای شهروندان سوداني- از جمله آراء 10ايالت جنوب و سه ايالت دارفور- نايل آید و جالب اينكه افزوده ا ست که رهبر شورشيان جنوب كه معاونت رئيس جمهور سودان را هم در اختيار دارد، اولين كسي بود كه پيروزي «قاطع و تاريخي و دمكراتيك» البشير را به وي تبريك گفت. پس با اين روند همه راه ها به روي عمرالبشير براي چون و چرا در مورد برگزاري همه پرسي جنوب بسته شد .بنابراین اکنون دیگر نمی بایست جای هیچ نگرانی از بر گزاری رفراندوم در جنوب سودان در کار باشد . چونکه دلیلی ندارد که مردم این منطقه در فاصله ی کوتاهی آرای خودشان را از حسن عمر البشیر رئیس جمهور سودان پس بگیرند و حاضرشوند رأی به جدائی دهند . بهر حال قلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روز نویس در ادامه ی تحلیل وارونه گوئی خود که هیچگونه اشاره ای هم به حضور القاعده در سو دان نکرده است و سخنی هم از رابطه ی نزدیک رئیس جمهور سودان با حاکمان تهران و سفرش به تهران و دیدارش با ولی وقیح در تهران نگفته است که این رابطه چه نقشی می توانسته در نا آرامی و تشدید جنگ داخلی و تحمیل شرایط کنونی در سودان داشته باشد؟ اما چون می بایست غرب و آمریکا و اسرائیل بعنوان باز یگران توطئه در سودان و تحریک مسیحیان مصر و معترضان الجزایر متهم شوند . لذا بر خلاف ادعای آرای 86% در انتخابات دمکراتیک در سودان حسن عمر البشیر این چنین این مدعی قلم بر دست تناقض گوی تحلیل وارونه داده است :
" از يك سو افرادي نظير حسن الترابي كه رهبر بزرگترين جريان سوداني- بعد از حزب كنگره خلق به رهبري البشير- است در انتخابات رياست جمهوري مارس 2010 با جنوبي ها عليه حزب كنگره هم پيماني نمود و در چرخه جريان جدايي هم موضع فعالي نگرفت. احزاب و شخصيت هاي ديگر سوداني- نظير ميرغني و حزب امت به رهبري صادق المهدي خيلي زود جدايي جنوب را «واقعيتي تلخ كه چاره اي جز قبول آن وجود ندارد» دانسته و مردم را براي پذيرش آن آماده كردند. از سوي ديگر مردم شمال سودان به ايالات جنوبي به عنوان مجموعه اي كه در 50 سال گذشته غير از زحمت براي شمالي ها چيزي نداشته اند، مي نگرند و معتقدند بخش اعظم بودجه دولت در «چاه ويل جنوب» - اصطلاح عمومي شمالي ها- هزينه مي شود و در عين حال هيچ اعتمادي به آنان وجود ندارد. شمالي ها مي گويند مركز به دليل نفوذ جنوبي ها در پست هاي حساس آن عملا نامطمئن شده است بر اين اساس مقاومت سوداني ها در قبال تجزيه جنوب ضعيف و شكننده بود در حاليكه غرب و رژيم صهيونيستي در كشورهاي آفريقاي مركزي، زئير، اوگاندا، كنيا و اتيوپي - كه جنوب سودان را چون حلقه اي در ميان گرفته اند - ستادهايي را براي تشويق جنوبي ها به جدايي داير كرده بودند.از آنجا كه حدود 70درصد از منابع اقتصادي سودان اعم از نفت، ساير مواد كاني و زراعت و منابع آبي در جنوب است جدا شدن جنوب مي تواند شرايط اقتصادي شمال را تضعيف كرده و بي ثباتي سياسي در سودان را به دنبال داشته باشد. اين بي ثباتي مي تواند منطقه حساس دارفور- تقابل قبايل آفريقايي با قبايل عرب- كه بعد از جنگهاي زياد آرام شده است را وارد دور جديد درگيري قبيله اي نمايد و در همان حال مي تواند كشورهاي مسلمان نشين شمال آفريقا از جمله مصر و الجزاير را تحت تاثير قرار دهد.همين الان تحريكاتي در اسكندريه مصر به بهانه آزار مسيحيان توسط مسلمانان و تحريكاتي در الجزاير براي فعال كردن «آمازيق ها» به چشم مي خورد و در پشت هر دوي اين ماجرا دست غرب و رژيم صهيونيستي ديده مي شود"
در خاتمه اینکه آخر این چه رژیم ضد بشری با دپیلماسی برون مرزی مداخله گرایانه و منحرف ووارونه ای می باشد که این سیاست را جایگزین نیاز و مطالبات فراموش شده ی مردم ایران نموده است ؟ آنگونه که این سیاست برون مرزی مداخله گری در امور داخلی سایر کشور های خاور میانه و شاخ یا شمال آفریقا موازی با سیاست خفقان و سرکوب و سانسور داخلی شده است . البته از موضع سخنگوی ملت ها و نماینده مردم شدن برای شان هم اشک تمساح ریخته می شود . هم اینکه از موضع ضد آمریکائی و اسرائیلی تعیین تکلیف و تصمیم گیری برای شان می شود . آنهم در شرایطی که از یک سو ادعای تبلیغاتی می شود که آمریکا چون در افغانستان و عراق مقابل پاسداران و عوامل حامیان داخلی شان دچار شکست سخت نظامی و تحمل هزینه ی بس سنگین مالی شده است . دیگر همچون گذشته نه ابر قدرت جهان نیست ، بلکه قدرتش هم رو به افول گذاشته شده است . همچنین پیرامون اسرائیل هم ادعا می شود که چون در دو جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان و 22 روزه ی حماس در نوار غزه متحمل شکست سخت شده است . بنابراین اسرائیل هم با سرعت در سراشیب نابودی قرار گرفته است . اما اکنون معلوم نیست که چرا اعتراف شده است ااین دو کشور نه آنچنان قدرت دارند که می توانند رفراندوم جنوب سودان را به رئیس جمهور سودان تحمیل کنند تا که وی تن به بر گزاری رفراندوم جنوب سودان برای جدائی دهد. در صورتی که ادعا شده وی دارای 86% آرای مردم سو دان است که در بر گزاری انتخابات دمکراتیک ریاست جمهوری کسب کرده است. مهمتر اینکه اذعان شده است که ا ین طرح جدائی مشابه ی جنوب سودان برای سایر کشور های آفریقائی مسلمان همچون مصر و الجزایر ازسو آمریکا و اسرائیل تدارک دیده شده است ؟ بهر حال این تناقض گوئی آشکار مر تبط با نادیده گرفتن مطالبات مردم ایران و عدم مشروعیت رژیم ضد بشری و وحشت از قیام مردم ناراضی و خشمگین ایران دارد که مترادف نماینده کاذب سایر ملت ها و سخنگوی دولت های دیگر شدن است که جزو مشتقات سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز رژیم ضد بشری کودتائی می باشد .
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/891020/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان دو شنبه 20 دی ماه سال 1389
زخم پنجاه ساله انگليس بر پيكر سودان (يادداشت روز
)