گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 15 دی - 89
قمپز (گفت و شنود)
گفتم : این مثل که هست بی مزه
نه خنده دارست ،نه هست قمپز تازه
چون فرافکنی کرده است این میمون
رقیب بعادت مزمن خود کرده مهمون
خلاصه ادا و اطوار این سربازجو
شده است مثل دکتر رفتن آن یارو
به دکتر گفت کسی بمن نمیزاره محل
پس از نگاه دکتر به این خل و مچل
گفته بود تو برو از مطب من بیرون
چون نوبت مریض بعدیست تا آیددرون
قمپز (گفت و شنود)
گفتم : این مثل که هست بی مزه
نه خنده دارست ،نه هست قمپز تازه
چون فرافکنی کرده است این میمون
رقیب بعادت مزمن خود کرده مهمون
خلاصه ادا و اطوار این سربازجو
شده است مثل دکتر رفتن آن یارو
به دکتر گفت کسی بمن نمیزاره محل
پس از نگاه دکتر به این خل و مچل
گفته بود تو برو از مطب من بیرون
چون نوبت مریض بعدیست تا آیددرون
گفت: يكي از همراهان فتنه كه به خاطر بي اهميت بودنش هيچكس به او توجهي نمي كند گفته است؛ «تا پاي جان ايستاده ايم و هرگز عقب نشيني نمي كنيم»!
گفتم: بهش بگو، كوتاه بيا! شيرنارگيلت از دهن ميفته!
گفت: حالا معلوم نيست چه كسي به فكر ايستادن و نشستن و حرف زدن اوست كه اينجور قمپز در ميكنه؟!
گفتم: يارو وارد مطب دكتر شد و گفت؛ آقاي دكتر! مدتيه كه هيچكس به من محل نميذاره و انگار نه انگار كه من هم هستم! دكتر نگاهي به او كرد و به منشي اش گفت؛ نفر بعدي
گفت: یکی از همراهان فتنه که ندارد اهمیت
گفته تا آخرش می ایستد با اینکه ندارد امنیت
چون عقب نشینی نمیکنه، ایستاده تا پای جان
اماسربازجو مدعیست باین توجه نمیکنه این وآن
گفتم : پس برای چه با پرونده سازی و تهدید وتعقیب؟
میشه تأکید بر باز داشت و محاکمه و مجازات ِ رقیب
گفت : چون گفته این بایدبیاد کوتاه
ادامه ندهد به این ادعای اشتباه
گرنه در موردش داده میشه تحلیل
از دهانش میافته شیشه شیر نارگیل
گفتم : این مثل که هست بی مزه
نه خنده دارست ،نه اهست قمپز تازه
چون فرافکنی کرده است این میمون
رقیب بعادت مزمن خود کرده مهمون
خلاصه ادا و اطوار این سربازجو
شده است مثل دکتر رفتن آن یارو
به دکتر گفت کسی بمن نمیزاره محل
پس از نگاه دکتر به این خل و مچل
گفته بود تو برو از مطب من بیرون
چون نوبت مریض بعدیست تا آید درون
گفته تا آخرش می ایستد با اینکه ندارد امنیت
چون عقب نشینی نمیکنه، ایستاده تا پای جان
اماسربازجو مدعیست باین توجه نمیکنه این وآن
گفتم : پس برای چه با پرونده سازی و تهدید وتعقیب؟
میشه تأکید بر باز داشت و محاکمه و مجازات ِ رقیب
گفت : چون گفته این بایدبیاد کوتاه
ادامه ندهد به این ادعای اشتباه
گرنه در موردش داده میشه تحلیل
از دهانش میافته شیشه شیر نارگیل
گفتم : این مثل که هست بی مزه
نه خنده دارست ،نه اهست قمپز تازه
چون فرافکنی کرده است این میمون
رقیب بعادت مزمن خود کرده مهمون
خلاصه ادا و اطوار این سربازجو
شده است مثل دکتر رفتن آن یارو
به دکتر گفت کسی بمن نمیزاره محل
پس از نگاه دکتر به این خل و مچل
گفته بود تو برو از مطب من بیرون
چون نوبت مریض بعدیست تا آید درون