دروغ نامه ی کیهان شنبه 14اسفنده ماه سال1389
نقد و بررسی : يادداشت دروغ نامه ی کیهان " روز صميمانه با سربازان گمنام امام زمان(عج) "
کدام کشور می تواند ادعای مردمی داشته باشدکه دارای ارگان های گوناگون سر کوبگرو اطلاعاتی باشد که با بسیج کردن ودر حالت آماده باش کامل این ارگان ها می تواند علیه ی مردم معترض خود به عنوان دشمن استفاده م کند؟
قلم بر دست غیر ایرانی با فراموش کردن دوران 63 روزه دکتر شاپور بختیار که افتخارات این دوره ی وی منحل کردن ساواک شاه بود .چونکه وی از عمق و موج نارضایتی عمومی این ارگان سرکوبگر آگاهی کامل دشت. همچنین خمینی شیاد و پیروانش اوایل انقلاب که افتخار می کردند بدلیل پایگاه مردمی رژیم فاشیستی مذهبی ایران اولین کشوری هست که سازمان اطلاات ندارند . زیر اکه سازمان اطلاعات 36 میلیونی دارد . حال بماند بدلیل ماهیت ارتجاعی و سر کوبگرانه و انحصاری کردن قدرت و حذف مخالفان و منتقدان نیاز به جنگ افروزی وراه اندازی دستگاه دژخیم اطلاعات آنهم بطور شبکه ای درهمه سطوح داشت . آنچنان که هر چه بیشتر ماهیت ضد مردمی رِژیم فاشیستی مذهبی و فاصله گیری اش از مردم ایران بیشتر می شد . نیاز و وابستگی اش به ار گان های سر کوبگر از جمله وزارت بد نام هم بیشتر شده است. بگونه ای که زمانی که ضریب افزایش تنفر مردم نسبت به عملکرد تناقض آمیز ضد بشری حاکمان که در سال 76 عریان شد ، برای ایجاد مشروعیت کاذب و منحرف کردن ا ذهان عمومی مجبور به پذیر ش صوری مدعیان اصلاح طلب شد . البته تقبل این شرایط برای ولی وقیح و حامیانش بی هزینه نبود .زیرا که موجب مسأله دار شدن برخی و شقه شدن وزارت بد نام اطلاعات شد. طوری که به خاطر فاش شدن قتل های زنجیره ای مقام اول امنیتی اش سعید امامی جون ِ ولی وقیح قربانی این نمایش اصلاح طلبی و بالا آمدن گند قتل های زنجیره ای شد . سپس این دستگاه جهنمی که بقول سربازجو حسین شریعتمدار اسناد محرمانه ی بایگانی شده اش بطور لوله ی 5/12 اینجی به بیرون درز می کرد، دچارضربه جدی و انشعاب شد . البته جریان خود سر ی که در این نهاد آدمکش در خدمت آمرینی بودند که مرتکب قتل های زنجیره ای شدند . پاک سازی شدند. سپس در بیت جماران مستقر وسازماندهی شدندو سازمان اطلاعات موازی با وزارت بد نام اطلاعات را دائر کردند. خیلی زود بعنوان نهادموازی اطلاعاتی در نهادهای مهم حکومتی دوران خاتمی نفوذ کرده ونقش اصلی وزارت بد نام را اینان اجرا کردند تا اینکه پس از کودتای خاموش و خزنده ی سوم تیر 84 بقدرت باز گشتند و جای پای خودشان را آنچنان تحکیم کردند که طرح کودتای علنی 22 خرداد 88 وحذف کامل رقیب را طراحی و اجرا نمودند . از آن پس بموازات سازمان اطلاعات و امنیت پاسداران که رئیس آن آخوند حسین طائب است که معاون وزارت اطلاعات اخراجی دوران رفسنجانی بود و دمخور نزذیک مجتبی خامنه ای است بطور همه جانبه حذف مهر های رقیب را دنبال می کنند . طوریکه از خاتمی و کروبی و موسوی عبور کرده و به رفسنجانی رسیده اند . بنابر این مشخص است که چرا پس از اخراج آدمکش حرفه ای گوش و آدمخوار محسنی اژه ای از این وزارتخانه یک مترسک دست آموز مطیع شوت ولی وقیح به نام حیدر مصلحی وزیرنمایشی وزارت بدنام اطلاعات شده است . چونکه مأمور است مجری دیکته کننده ی دستورات پاسداران کودتاگرو سازمان اطلاعات و امنیت پاسداران باشد . برای همین در شرایط وخیم و خطیر و بحرانی کنونی ولی وقیح پس از پخش فیلم فحاشی و هتاکی لمپنی دروازه قزوینی یا حوزوی حامی ولی وقیح و پاسداری به فائزه رفسنجانی و پسر خاله اش که به سراسر جهان مخابره شد مجبور شد تا بازدید 6 ساعته از این وزارتخانه ی آدمکش و تفتیش اعتقاد داشته باشد تا قلم بر دست غیر ایرانی هم بتواند مداح و متملق این دیدار و این وزارتخانه بد نام شود و تأکید زیاد بر انسجام اینوزارتخانه بد نام نماید . سپس در وصف ین نهادسرکوب گر روضه ها بخواند واز نقش و وظیفه اش بگوید وبا آویزان به گفته ی ولی وقیح دراین مورد شود . در پایان این روضه ی مبسو ط اطلاعاتی کخود ه نشان داده که درونش اختلاف است و زیادهم یک دست نیست . به خصوص اینکه هشدار داده که دولت ها و جناح های سیاسی نمی بایست که این نهاد را وسیله ی پیگیر اهداف خود و تصفیه ی دیگران کنند . بالاخره پایان روضه نامه را مثل همیشه گره به رقبا زده و نقل قول از یک مقام بی نام و نشان آمریکایی کرده است که از سال 65 با دفتر موسوی در رابطه بوده است . نتیجه اینکه طبق ادعای قلم بر دست غیر ایرانی خریداری شده ثابت کرده که موسوی نخست وزیر جنگ دوران خمننی شیاد از همان سال 65 این چنین جاسوس نفوذی دشمن بوده که وزارت بدنام اطلاعات تا قبل از بودنش همراه با مهدی کروبی موفق به کشف آن نشده بود :
"همه دستاوردهاي شگرفي كه در طول تجربه اطلاعاتي جمهوري اسلامي- اعم از وزارت و ساير مراكز اطلاعاتي كشور- به دست آمده و در بسياري از موارد «نادر» و «استراتژيك» بوده اند، نظير شناسايي و ريشه كن كردن منافقين در سال هاي 60 و 61، شناسايي باند مهدي هاشمي و متلاشي كردن آن در سال هاي 63 تا 65 و شناسايي و انهدام باند ريگي كه بدون نفوذ در سيستم اطلاعاتي دشمن ميسر نبوده، محصول انسجام نيروهاي اطلاعاتي، فراجناحي بودن، حساسيت آنان نسبت به نفوذي ها و استفاده از نيروهاي باهوش و مجرب بوده است. هر فرد اطلاعاتي كشور تا زماني كه از اين عناصر بهره مند بوده است در خدمت مردم و كشور قرار داشته و در زماني كه از يك يا دو عنصر از موارد ياد شده فاصله گرفته، طعمه دشمن گرديده است و ما مي توانيم نمونه هايي- هرچند اندك و كم شمار- از نوع دوم را نشان دهيم. حفظ انسجام در وزارت اطلاعات و ساير مجموعه هاي اطلاعاتي يك اصل بديهي براي كارآمدي آن به حساب مي آيد. حفظ انسجام در هر جايي كه يك معنايي دارد و در درجه اي از اهميت قرار مي گيرد چرا كه عدم انسجام با نشست اطلاعات، انسجام اقدامات خودسرانه و عدول از مرز قانون و اخلاق توام مي گردد.نه وزارت اطلاعات حق دارد در جهت گيري ها و «عمل اطلاعاتي» از سليقه اين يا آن دولت تبعيت كند و نه عوامل دولتي كه سر كار هستند به خود اجازه دهند كه مديريت دستگاه هاي اطلاعاتي كشور به «اعمال سليقه» كشيده شود. اين مهمترين ركن حفظ انسجام در وزارت اطلاعات است- در فراگروهي و فراجناحي عمل كردن نيروهاي اطلاعاتي بايد گفت معناي فراگروهي و فراجناحي اين نيست كه نيروي اطلاعاتي كاري به جناح ها و گروه ها نداشته باشد چرا كه رصد كردن نفوذ دشمن در جناح ها و گروه ها- كه كاملا جدي است و نظام در طول 32 سال گذشته با آن دست به گريبان بوده- يكي از وظايف اساسي وزارت اطلاعات است. جناح هاي كشور چه حاكم باشند و چه نباشند، بستر نفوذ و برنامه ريزي دشمن هستند. بر اين اساس نيروي اطلاعاتي- بدون آنكه از پيش حكمي صادر كند- بايد روندهاي موجود در گروه هاي سياسي را براي «مقابله» با خطر آني و يا «پيشگيري» از خطر آتي با دقت مورد مطالعه قرار دهد در اين ميان آن دسته از جرياناتي كه با روش هاي شناخته شده يا شناخته نشده درصدد اثرگذاري بر دستگاه هاي اطلاعاتي كشورند در اولويت قرار مي گيرند. بعضي از گروه هاي سياسي كه امروزه انحراف و حتي وابستگي آن ها به كانون هاي جاسوسي خارجي برملا شده است، مدعي بودند كه نيروي اطلاعاتي بايد بر مبناي اصل فقهي برائت- و به عبارتي با خوشبيني- با گروه ها و جريانات مواجه شود و حال آنكه اصل برائت يك اصل قضايي است و نه اطلاعاتي يعني يك قاضي در هنگام بررسي پرونده متهم بايد بر مبناي دو اصل «برائت» و «اصاله الصحه» حركت كند. نيروي اطلاعاتي بايد- بدون اينكه حكم به مجرميت كسي بدهد- بتواند مجرمين امنيتي را در آغاز راه شناسايي كرده و مانع شكل گيري روندي ضد امنيتي- كه مستلزم خطرات فراوان و هزينه هاي زياد است- گردد. اگر نيروي اطلاعاتي در بند جناح يا گروهي يا جناح ها و گروه ها باشد قادر به دفع خطر از مردم و كشور نيست و اين با فلسفه وجودي مجموعه هاي اطلاعاتي منافات دارد كه خوشبختانه اين نكته به عنوان يك اصل در وزارت اطلاعات دنبال مي شود و البته در برخي از موارد، نمونه هاي متفاوتي ولو اندك داشته است..البته شكي نيست كه در سرويس هاي اطلاعاتي كيفيت نيروها، شيوه ها و امكانات حرف اول را مي زند و كميت در مرتبه دوم از اهميت قرار دارد. رهبر معظم انقلاب اسلامي در ارتباط با فتنه 88 فرمودند: «دشمن 02 سال كار كرده بود» خب كدام نيرو بايد 02 سال پيش كشف مي كرد كه يك جريان منحرف مشغول ريشه زدن، درست كردن سرپل و سربازگيري است به جز نيروهاي اطلاعاتي. امروز هم اين نيروي اطلاعاتي است كه بايد «جوانه ها» را زودتر از ديگران ببيند و قبل از ريشه دوانيدن، آن را برملا نمايد. پرواضح است كه دشمني فكري با نظام را كمونيست و سلطنت طلب و ملي گرا- با عناوين افشا شده- نمي تواند سامان دهد ولو 05 سال كار كند. آن كس مي تواند اين دشمني را در يك روند 01 يا 02 ساله به نقطه اي پرهزينه برساند كه امروز از جنس نظام و جناح هاي مورد قبول نظام ديده مي شود. جريانات «معيوب فكري»، جريانات بالفعل خطرناك نيستند اگر اينطور بود به آنها «معيوب» نمي گفتيم بلكه «فاسد» خطاب مي كرديم. جريانات معيوب فكري و سياسي كه- برحسب تجربه- قطعا روزي- در ميان مدت يا بلندمدت- به جريانات فاسد و متكي به خارج تبديل مي شوند، چه مشخصه اي دارند؟ چطور آنها را بشناسيم؟ مهمترين و بهترين راه شناخت آنها، ارزيابي مواضع رسمي آنهاست.. بعضي از عناصر كليدي اطلاعاتي آمريكا كه امروزه بازنشسته شده اند، گفته اند كه ما از سال 56 با دفتر ميرحسين موسوي ارتباط داشتيم امروزه،- تقريبا- همه اعضاي آن روز دفتر او يا آشكارا مشغول همكاري با شبكه هاي رسانه اي و محافل اطلاعاتي آمريكا هستند و يا به دليل ايفاي نقش هاي محوري در فتنه 88 در زندان به سر مي برند، وضعيت ميرحسين موسوي هم كه در ضديت آشكار با نظام مشخص است.
درخاتمه اینکه کدام کشور می تواند ادعای مردمی داشته باشدکه دارای ارگان های گوناگون سر کوبگرو اطلاعاتی باشد که با بسیج کردن ودر حالت آماده باش کامل این ارگان ها می تواند علیه ی مردم معترض خود به عنوان دشمن استفاده م کند؟ بدتراینکه مقامات سابق خود را که در زمان نه چندان دور شریک قدرت در حاکمیت بودند در راستای جنگ قدرت از صحنه حذف شان می کند واینان که منتقد هستند با بدترین اتهامات و توهین و تهدید ها متهم به نفوذی های ستون پنجم دشمن خارجی مورد حمله واقع می شوند . از سوی دیگر به جای پاسخگویی به مطالبات مردم وعده ی سرکوب وخفقان و سانسور بیشترمی دهد و موازی با آن برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه احکام اعدام و قطع اندام و سنگسارصادر می کند . آیا اینگونه اقدامات نشان از قدرت و پایگاه مردمی چنین حکومتی می یباشد یانه اینکه نشان عریان ازضد مردمی و عدم مشروعیت داشتن می باشد که تلاش می شودبا پاک کردن صورت مسأله آدرس غلط داد می شود و تکیه بر وزارت بد نام اطلاعات و سایر ارگان های سرکوبگر می شود که مدام ترغیب و تشویق وتقویت می شوند تا که در صحنه ی علیه ی مردم معترضدرحال آماده باشند که ناشی از هویدا شدن عدم مشروعیت و نگرانی وحشت ازقیام مردم ناراضی می باشد. برای همین ترس است که دست به کودتا زده شد و رقبا از صحنه حذف شدند و به جای جواب گویی به مطالبات و اعتراضات مردم بر روی این مردم معترض وناراضی آتش گشوده می شود و دست به ضرب وشتم و دستگیری های گسترده زده می شود . سپس در سیاه چال ها با شکنجه های ضد انسانی از اینان اعتراف گیری می گردد و بصورت فله ای 100 نفره محاکمه می شوندواحکام زندان واعدام برایشان صادر می گردد. ازطرف دیگر حاکمان بشدت ترسیده بدلیل فاصله گیری ادامه دار ازمردم و وحشت داشتن از قیام شان چپ و راست از ارگان های اطلاعاتی و امنیتی سرکوبگر بازدید می شود و با تعریف و تمجید و حلواحلوا کردن شان مورد دلداری واقع می شوند تا نکند مسأله دار شوند و به جای رو در روی معترضان ناراضی ایستادن علیه ی حاکمان رژیم ضد بشری نا مشروع موضع گیری کنند. بهرحال اکنون مشخص است که چرا ولی وقیح نامشروعدیدار ساعته از وزارت بد نام اطلاعات داشته و چراقلم بر دست غیر ایرانی یادداشت روزنویس مداحی و پامنبری این دیدارراکرده است؟
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/891214/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان شنبه 14اسفنده ماه سال1389
صميمانه با سربازان گمنام امام زمان(عج) -يادداشت روز
د