دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 11 اسفند ماه سال1389 نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان "انشتين ! برو سي تي اسكن " "تظاهرات 25 بهمن و 10 اسفند که بر خلاف انتظار و تصور کودتا گران پاسدار و ولی وقیح در یک فضای بشدت امنیتی وپلیسی خفقان آمیزبرگزارشد . مهمتر اینکه تظاهر کنندگان بدون توهم و با هدف مشخص وشعارو فریاد محوری و کلیدی سر دادن مرگ بر دیکتاتور و اصل و لایت وقیح و خامنه ای وارد صحنه ی مبارزه و تظاهرات ضد حکومتی شده اند که گذشته با همسویی با قیام کنندگان منطقه علیه ی دیکتاتورها دارد .از سوی دیگر در فراز پیام و مطالبات متعالی تر است . چونکه نفی دیکتاتور نه تعویض دیکتاتور جزو فریاد ومطالبات شان است . زیرا که رژیم فاشیستی مذهبی بدون ولی وقیح نه مفهوم ونه دوام می تواند داشته باشد" قلم بر دست یادداشت روز نویس بدون توجه به سابقه ی همکاران رهبران رژیم ضدبشری با اشغالگران نظامی آمریکا در عراق آنگونه که رفسنجانی هم درخطبه ی نماز جمعه ی تهران خوده این به این همکاری نظامی اعتراف نمود . یااینکه وی بگوید که چگونه است که با فضای سخت امنیتی و پلیسی و حکومت نظامی اعلام نا نشده در ایران ولی ضریب نارضایتی آنچنان است که ناراضیان در 25 بهمن واول و 10 اسفند وارد خیابان هاشهرهای متخلف شدند و فریادمرگ بردیکتاتور سردادند .امااکنون این قلم بردست هم لهجه ی سربازجو شریعتمداری با وارونه گویی که گویا هیچ خطر داخلی و بیرونی رژیم ضد بشری کودتایی نامشروع ایران را تهدید نمی کند. در دفاع از پروژه ی هسته ای و باور اینکه نتیجه ی قیام های اعتراضی منطقه به نفع رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی تمام شده است چونکه حاصل مبارزه ضد آمریکا یی رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی می باشد . بنابراین درابتدای یادداشت روز خود با نقل کردن تاریخچه ای از وزیر دفاع آمریکا پیرامون همراه با گزینه ای ازسخنرانی وی که درمیان افسران دانشگاه نظامی وست بونیت بوده است یک منبر روضه ی مبسوط اهانت آمیز بازخوانی شده را علیه ی آمریکا و تهاجم نظامی اش به افغانستان و عراق ودامنه یقیام درمنطقه خوانده است ند تا خوشخالی خودش را اینگونه تئوریزه یا فرموله کرده باشد: "«هر وزير دفاعي كه پس از من، رئيس جمهور آمريكا را براي لشكركشي به خاورميانه و آسيا ترغيب كند، حتما مغزش معيوب است و مغز او بايد آزمايش شود.آنها كه شناخت بيشتري از گيتس داشتند احتمالا با شنيدن اين كلمات از خود پرسيدند آيا سر و مغز او به جايي خورده است؟ او كه اين قدر صلح طلب و ضدخشونت نبود؟ دقيقا به همان علت كه رئيس پنتاگون و سيا در روزهاي كشنده افغانستان و عراق و مصر و تونس و ليبي و بحرين و يمن و اردن و مراكش و عربستان، دنبال چند ده گرم «مغز» در تينك تانك هاي طراح يك دهه استراتژي آمريكا براي خاورميانه بزرگ مي گردد و دست پشت دست مي كوبد.اين اولين آمريكايي نيست كه از عملكرد استكباري كور ابراز ندامت مي كند. انقلاب اسلامي ايران كه قالب پوسيده رژيم كودتايي پهلوي را شكافت و سر بر آورد، خيلي ها در آمريكا پيدا شدند و گفتند اگر ما در سال 1953 مصدق ناسيوناليست و سكولار را تحمل كرده بوديم، با اين انفجار اسلامي انقلاب ملت ايران مواجه نمي شديم.اگر آمريكا و انگليس اجازه داده بودند ناسيوناليسم مسير خود را دنبال كند، شايد در جوانب افراطي و ضدآمريكايي انقلاب ايران تعديل حاصل مي شد.»" در ادامه قلم بر دست وارونه گوی بدون آنکه بر روی خود آورد که بگویدمک فارلین که بود؟ برای چه درشرایطی که جنگ ضد ملی وضد میهنی ایران و عراق ادامه داشت و در مدارس و خیابان ها و نماز جمعه ها مدام فریاد مرگ بر آمریکا و صدام زده می شد وی وارد ایران شد وباکه دیدار داشت وچه هدایایی تقدیم وی در تهران نمود؟ اما اکنون مدعی قلم بر دست با پاک کردن صورت مسأله و به سبک تردستی و چشم بندی دست به آنگونه معجزه گری زده است تاکه ثابت کند بدون این امامزادی معجزه گربقیه امام زاده ها کور می کنند که شفا نمی دهند . لذا ابتدا از بازجویی که سپس تبدیل به کارت دعوت ارسال کردن برای وزیردفاع آمریکا به ایران شده است تا که برای پرس و جو محور رمزگشایی شکست های آمریکاوقدرت روبه افول آن در خاور میانه به تهران آید وپاسخگوی باشد . آنگاه از موضع ضد آمریکایی سوار رزمناو رژیم ضد بشری شده که از کانال سوئز عبور کرده به شرم الشیخ رفته و حسنی مبارک را بازجویی کرده است که چرا 30 سال نوکری آمریکا را کرد تا به چنین روزی بی افتد؟ بهر حال این مقدمه چینی برای چنین تیجه گیری است که آمریکاقادر نیست که خودش راحفظ کند تا چه رسدبه اینکه آمریکا بتواند کاری برای رهبران فتنه موسوی و کروبی در ایران کند و مدد رسان باشد. دردنباله ادعا های این قلم بر دست که هم لهجه ی سربازجو حسین شریعتمداری است باتوهین کردن به فهم و شعور مردم ایران که تجربه ی کسب شده شان ناشی از عملکرد و کار نامه ی تناقض آمیز حاکمان رژیم ضد بشری ونامشروع و عوامفریب و وارونه گوی می باشد که نا رضایتی شان در تظاهرات و قیام های خونین به نمایش گذاشته می شودگرچه با سرکوب وحشیانه مواجه می گردد که نمونه ی آن قیام 6 روزه ی دانشجویی تیر ماه 78 بود . آنگاه ادامه ی آن پس ازکودتای 22خرداد 88 به شیوه ی گسترده تر تظاهرات ضد حکومتی نمایان شد که 8 ماه هم ادامه داشت . طوریکه با همه تلاش وحشیانه ی ضرب و شتم و بازداشت وخفقان و سانسوری که کودتا گران اعمال کرده اند . ولی صدای اعتراضی ونارضایتی مردم ایران خاموش نشده است . اما اکنون قلم بر دست وهمکار سربازجو شریعتمداری باکمال وقاحت و وارونه گویی ادعای کذب کرده است که آمریکا و انگلیس واسرائیل در حمایت از مهره های داخلی خود شان در ایران طراح اصلی بر پایی این تظاهرات بوده اند. و مدعی شده که نتیجه ی این توطئه این شده است که اکنون صدای انقلاب اسلامی ایران و فتوحات آن بدون هزینه در جنگ جهانی چهارم با فریاد اعتراضی علیه ی آمریکا این چنین در منطقه فرا گیر شده است : "تلخ است اما حقيقت دارد كه طايفه اي سياسي در كشور ما طي همين يكي دو دهه اخير به صرافت افتادند آرد انقلاب را دوباره به گندم و خاك برگردانند. واقعيت داشت؛ آنها با پشت پا زدن به آرمان عزت و آزادگي، با آمريكا و برخي كشورهاي اروپايي به معناي واقعي كلمه «بستند». ابتدا با كنجكاوي و هوس و تفنن آغاز شد و نهايتاً به اعتياد كامل رسيد، چندان كه امروز گسيختن نمي توانند. اين طايفه عادت كردند كه به پشتوانه حمايت و فشار بيگانه، با جمهوري اسلامي چانه بزنند. و آموختند كه غرب تا صد دلار نستاند، يك سنت نمي دهد. و ياد گرفتند كه براي فرو نشاندن خماري، مي توان به اهل خانه خيانت كرد و امانت را دزديد و فروخت. درصد آلودگي كه بالا رفت- در راهي بي بازگشت- خيال خام به سرشان افتاد كه مي شود عربده كشيد و به اهل خانه، چاقو و قداره هم نشان داد و ترساند و باج گرفت. فتنه تيرماه 78 و فتنه88، از اين خماري تمام ناپذير و روند گروگان گيري غرب سر برآورد. اين بار قيمت نشئگي، يك خيانت تمام عيار به خانواده بود كه بي اختيار روا داشتند. گوش مردم ما از 12-10 سال پيش پر است از اين جملات آمريكايي كه «ما از اصلاح طلبان در ايران و لبنان و سوريه و عراق پشتيباني مي كنيم» و به خاطر داريم ريز به ريز كه اين جماعت هر جا خيانت كردند و از اهل خانواده انقلاب دزديدند و به آغوش آمريكا و انگليس و اسرائيل انداختند، مرحبايي شنيدند و براي ساعتي روي آنتن رفتند و جايزه اي پيش پايشان افتاد. اين البته حكايت غمبار طايفه اي از سياست بازان و روشنفكرمآبان ماست اما تفاوت ماجراي يكي دو سال اخير اين است كه نقش آفرينان خيانت جديد، در دوره ورشكستگي مطلق آمريكا و اسرائيل و انگليس، شريك بدهكاري ها و سقوط آنان شدند و در بدترين وضعيت به سربازي و مزدوري ارتش آمريكا رفتند.زمان اعتراف ها در غرب كوتاه شده است. اگر براي ابراز ندامت نسبت به كودتاي 28مرداد عليه نهضت ملي شدن نفت 30سال زمان لازم بود، براي ابراز ندامت آمريكا از قشون كشي و فرياد «انا ربكم الاعلي» در آغاز قرن 21، كمتر از 10سال زمان صرف شد و براي لعنت فرستادن به خويش به خاطر آنچه در قبال ايران 89-1388 و خاورميانه انقلابي امروز مرتكب شدند، خسارت استراتژيكي كه آمريكا و اسرائيل و انگليس در همين يكي دو سال گذشته از تحريك خشم و انزجار ملت ايران به جان خريدند و تلافي آن را همين روزها مي بينند، هرگز در 65سال بعد از جنگ جهاني دوم نديده بودند. آنها مي دانند كه اگر جنگ افروزان عراق و افغانستان را لعنت مي كنند، جز به اين علت نيست كه در ايران متوليان و حاملان انقلاب- مردم- پا پس نكشيدند و شانه خالي نكردند و پاي پرچمدار ايستادند. اگر در ايران پرچمداري نبود و حاملاني در قواره يك ملت براي انقلاب اسلامي پيدا نمي شد، ايران، خاري در چشمان جبهه پنتاگون- سيا شد. اكنون نوبت فتوحات اسلامي- ايراني در جنگ جهاني چهارم است، با كمترين هزينه" در خاتمه اینکه تظاهرات 25 بهمن و 10 اسفند که بر خلاف انتظار و تصور کودتا گران پاسدار و ولی وقیح در یک فضای بشدت امنیتی وپلیسی خفقان آمیزبرگزارشد . مهمتر اینکه تظاهر کنندگان بدون توهم و با هدف مشخص وشعارو فریاد محوری و کلیدی سر دادن مرگ بر دیکتاتور و اصل و لایت وقیح و خامنه ای وارد صحنه ی مبارزه و تظاهرات ضد حکومتی شده اند که گذشته با همسویی با قیام کنندگان منطقه علیه ی دیکتاتورها دارد .از سوی دیگر در فراز پیام و مطالبات متعالی تر است . چونکه نفی دیکتاتور نه تعویض دیکتاتور جزو فریاد ومطالبات شان است . زیرا که رژیم فاشیستی مذهبی بدون ولی وقیح نه مفهوم ونه دوام می تواند داشته باشد . بنابراین هذیان گویی و گریز زدن های قلم بردست یاددداشت روز نویس قابل فهم است که از چه منظری می باشد؟ همچنین چرا وی از موضع ضعف و فرار به جلو قدرت نمایی و هذیان و وارونه گویی کرده و آدرس غلط داده است؟ چون خوب می داند که سمت و سوی تظا هرات ناراضیان چگونه شده است ؟چگونه هرچه زمان به جلو می رود. رادیکال تر ومهار ناپذیر تر می شود . به ویژه اینکه تظاهرات مهم و عظیم مراسم جشن 4 شنبه سوری در پیش است که محتوا و پیام آن بطور کلی با سال های گذشته فرق کیفی واساسی دارد. هوشنگ بهداد |
انشتين ! برو سي تي اسكن (يادداشت روز)