دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 22 آبان ماه سال 1390
نقد و بررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " نشانگرها و نمودار منحني قدرت "
"جانشین و پیروان خمینی شیاد از موضع فرار به جلو تلاش مذبوحانه می کنند تا بطور فرصت طلبانه وموج سوارانه تغییر وتحولات منطقه زیر پوشش ابداع جنبش بیداری اسلامی مصادره کنند و آن را الگو بر گرفته مدل ولایت وقیحی از ایران جا بزنند تا مکمل پشتوانه ی عدم مشروعیت واهداف هسته ای و جنگ جهان گشایانه ی خود کنند . در صورتی راشد الغنوشه رهبر حزب نهضت اسلامی تونس اعتراف کرده است که الگوی حکومت تونس مدل ترکیه ونه ایران مورد توجه اش می باشد"
طلبه قلم بر دست یادداشت روز نویس که عجیب هم لهجه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری است . آنگونه گرد وخاک و قلم فرسایی کرده است که گویا اسراییل پس از پایان جنگ جهانی دوم تأسیس نشد و در سال های ابتدای تأسیس، آنگونه اسراییل از قدرت جهانی بر خوردار بوده باشد که همگام کشورهای قدرتمند جهان سیاست همگام تسلط بر مستعمرات در منطقه را دنبال کرده است. تا اینکه در 22 بهمن 57 موجب زلزله ی معجزه آسادر ایران شد واین معادله قطب بندی جهان و سازمان ملل را تغییر داد. طوریکهاز این رخداد بعنوان اتفاق معجزه آسا و محاسبه ناپذير یاد کرده است و افزوده آنگونه که ناگهان رادار غرب دچار اختلال شد و تا تلاش کرد امكان رصد دوباره برایش فراهم شود، انفجار و آتشفشان بزرگ در قلب جزيره ثبات پديد آمده بود. البته این مدعی وارونه گوی نگفته است که چگونه این عامل انفجاره ولرزه ی برهم زننده جزیره ثبات،تا کنون نه آمریکا ونه اسراییل دست به هیچگونه اقدامی نه علیه ی عامل به لرزه انداختن جزیره ثبات نزده اند ، بلکه دست به اقدام و عملیاتی زده اند که موجب تقویت وتحکیم آن شده است . آنچنان که وسوسه شد و 2 جنگ 33 و 22 روزه علیه ی اسراییل راه اندازی نمود تا که پشتوانه ی حاشیه ی امنیتی برون مرزی سیاست تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای اش شود. مهمتر اینکه اشغال افغانستان و عراق با همکاری حاکمان ایران انجام گرفت که با ویرانی این دو کشور و کشته ها و مجروحین بیشمار همراه بود . به اضافه هزینه وخسارات مالی وتلفاتی آمریکا ومتحدان اشغال گرشان تحمیل شد در صورتی که برنده اش فقط رژیم ضد بشری و قرون وسطایی ایران بوده است . البته چاشنی راه اندازی 2 جنگ 33 و22 روزه ی سپاه قدس از طریق حزب الله لبنان و حماس باا سراییل بود که پس از آن تبدیل به برگ برنده ی تبلیغات جنگ روانی علیه ی آمریکا و اسراییل شده است . آنگونه که پیرامون هر موضوعی به استناد این 4 جنگ اینگونه از موضع ضد آمریکایی و اسراییلی وقدر قدرتی مانور تبلیغاتی داده می شود:
"ترسيم نمودار منحني قدرت جهاني از يكصدسال پيش تا امروز، رازگشاي تب و تاب فعلي قدرت هاي غربي است. از سال 1914 ميلادي كه جنگ جهاني اول آغاز شد تا سال 1945 كه جنگ جهاني دوم با آزمايش قدرت كشتار جمعي دو بمب اتمي در ژاپن پايان يافت، قريب 30سال زمان برد تا جهان جديد و قطب هاي قدرت آن شكل كامل خود را پيدا كنند. دو بلوك بزرگ قدرت شكل گرفت و شوراي امنيت در عمق سازمان ملل تعبيه شد تا با تمركز كامل، به رتق وفتق امور جهان بپردازد. پنهانكاري، حيله گري، ارعاب و استفاده از سازمان هاي بين المللي تحت سلطه، اين امكان را به قدرت هاي بزرگ مي داد تا هژموني و تسلط كامل را در مستعمرات برقرار كنند و مثلاً آمريكا و انگليس و اسرائيل، هارتلند جهان -خاورميانه و خليج فارس- را تبديل به جزيره ثبات و «حياط خلوت» خود كنند. اتفاق معجزه آسا و محاسبه ناپذير رخ داد. سال 1979 ناگهان رادار غرب دچار اختلال شد و تا امكان رصد دوباره فراهم شود، انفجار و آتشفشان بزرگ در قلب جزيره ثبات پديد آمد.. منحني قدرت غرب از اين نقطه (فوريه سال1979) با يك تكان شديد، روند نزولي به خود گرفت هرچند كه با آغاز فروپاشي بلوك شرق از آغاز دهه1990، موقتاً رو به صعود گذاشت. اين صعود، با فروپاشي شوروي اوج گرفت اما اشغال افغانستان و عراق (2003-2001) به نقطه اوج فواره اي مي مانست كه بلافاصله سقوط كند. 4جنگ پديد آمده حدفاصل سال هاي 2001 تا 2008 ( و از جمله جنگ هاي 33روزه و 22روزه)، بخش عمده اي از ضعف هاي پنهان آمريكا و انگليس و اسرائيل را عيان كرد و رشته امور را از دستان زمامداران آنها بيرون كشيد. طراحان 4جنگ افغانستان و عراق و لبنان و غزه، شكست در آن را هرگز پيش بيني و محاسبه نكرده بودند و تا بجنبند، دومينوي بيداري اسلامي از دسامبر 2010 و و ژانويه 2011 ميلادي در تونس و مصر و بحرين و يمن و ليبي به حركت درآمد و ظرف 7-6ماه تلفات سنگيني را به غرب تحميل كرد. اگر نمودار منحني قدرت را روي نقشه خاورميانه و جابجايي هاي ژئوپولتيك قدرت در اين منطقه منطبق كنيم، بلاشك ايران در قلب اين نقشه و در اوج منحني قدرت قرار خواهد گرفت. ايران از اين نظر در موقعيتي بي نظير و چهارنبش قرار گرفته و ظرف 32سال گذشته، روند جهشي اقتدار را به واسطه افزودن بر هم پيمانان و گسترش حوزه نفوذ نرم اعتقادي خود پيموده است."
طلبه ی هم لهجه و هم قلم پاسدار سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری بدون توجه به این موضوع که پاسدار گماشته احمدی نژاد لغزان خوان خالی بند که مدعی بود قطعنامه های مصوبه ی شورای امنیت ساز مان ملل ورق پاره های بیش نیستند و هیچ ارزشی ندارند. ولی اکنون در دفاع وزیر اقتصاد پیرامون اختلاس 3 هزار میلیارد تومان مجبور به اعتراف تأثیر تحریم ها شد وغرب را نامرد خطاب کند که چرا این تحریم ها ی کمر شکن را تحمیل کرد ؟ اما این مدعی وارونه گوی هم لهجه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری سورنا را از درگشادش نواخته واز بی اثر بودن تحریم و خنثی شدن تحرکات دشمن یاد کرده است. در ادامه از مستمسک آمریکا به لب تاپ اطلاعات هسته ای 6 سال پیش گفته است البته بدون آنکه بگوید که از سوی مجاهدین فاش شد که اکنون این افشاگری به واقعیت پیوسته است. بالاخره در دفاع از حزب الله لبنان وحماس سخن گفته و به ضعف اسراییل اشاره کرده و با کپی برداری از رهبر ولی وقیح منفور ونامشروعش اسراییل را سگ نگهبان مخاطب کرده است. آنگاه از موضع ضد آمریکایی از پروژه ی هسته ای دفاع کرده است و از قدر قدرتی رژیم فاشیستی مذهبی است طوری گفته وقمپز در کرده است که گویی قدرت بلامنازع نه منطقه که جهان است . در نهایت از موضع قدرت مقابل تلاش آمریکا از مانور دادن تاکتیکی و تبلیغات جنگی گزارش هسته ای آمانو برای کشانیدن حاکمان ایران به پای میز مذاکره یاد نموده و اینگونه تأکید کرده که با پاسخ منفی حاکمان ایران مواجه شده است:
" طبيعتاً براي ما مهم است كه بدانيم دشمن با اين تحركات به دنبال چيست؟ تنها مستمسك آمريكا براي مخدوش نشان دادن برنامه هسته اي ايران، احياي لپ تاپ مطالعات ادعايي باشد كه 6سال پيش (سال2005 ) روي ميز گذاشته و با سرافكندگي آن را برداشته و مجدداً به عرصه تبليغات بازگردانده است، نشان مي دهد آنها چه قدر تهي دست و فاقد گزينه براي مانور هستند. بلافاصله سياستمداران و مطبوعات صهيونيست اعلام كردند «در صورت درگيري با ايران، يكصدهزار صهيونيست كشته مي شوند و آنقدر كشته مي دهيم كه نتوانيم دفن شان كنيم». اين سگ نگهبان را البته حزب الله و حماس به اندازه خود ادب كردند و براي اولين بار پس از جنگ 1956، طعم مقاومت پيروز را به ارتش رژيم صهيونيستي چشاندند از اين روي، ايران پاسخ چنين سگ وامانده اي را منحصر به تل آويو و رژيم صهيونيستي نمي كند و از تنگه هرمز تا آب هاي آزاد و بيخ گوش قدرت هاي استكباري را ميدان رزم خود مي بيند. بدين ترتيب فهرست سنگين تلافي و ضربه متقابل، ريسك درگيري با ايران را بسيار بالا برده و آن را نزد مستكبران محاسبه ناپذير كرده است.بنابراين تنها تدبيري كه به ذهنشان خطور مي كند، واقعي نمايي تهديدهاست تا پاي ميز مذاكره آثار خود را نشان دهد. اينجا هم دست حريف، تماما خوانده شده است. نه تحريم، نه قطعنامه و نه تهديد علني جنگ- ولو به صورت تقسيم كار ميان آمريكا، اروپاي غربي و اسرائيل- محاسبات ايران را به هم نمي زند و چنين كه مي شود، پله اي تازه براي صعود در نمودار قدرت پيش پاي ايران نهاده مي شودهمچنان كه بنا بود اپوزيسيون زمين خورده و زير چادر اكسيژن را احيا كند اما افاقه نكرد. نتيجه اي كه بعد از 5 سال مي توان گرفت، ديگر منحصر به اين نخواهد بود كه قطعنامه هاي شوراي امنيت اثري بر ايران نداشت بلكه معنا و مفهوم روند 5 ساله اين خواهد بود كه حربه 66 ساله «شوراي امنيت»- به عنوان ابزار مهم حكمراني غرب- را از اين پس بايد در موزه هاي تاريخي جست وجو كرد نه در ميدان كارزار واقعي.حقيقت اين است كه نظم جهاني پيشين ترك برداشته و جامعه جهاني درحال رشد و انبساط، ديگر در قبضه نظم ژاندارمي و كدخدايي نمي گنجد. اين ترك ها، هر روز اتساعي تازه در گارد منقبض و خشك و نامنعطف قدرت هايي مي دهد كه هرگز براي چنين روزي تمرين نكرده اند"
در خاتمه اینکه پس از وقوع تغییر وتحولات منطقه آنانکه مسایل داخلی ایران ومنطقه را پیگیری می کنند . به خوبی اشراف دارند که مبارزه ملت های منطقه هم الگو گرفته از تظاهرات ضد حکومتی مردم ایران پس از کودتای 22 خرداد 88 بود که فریاد مرگ بر دیکتاتور وخامنه ای و اصل ولایت وقیح سردادن معترضان ایران نه در ایران ومنطقه طنین انداز شد ، بلکه پژواک آن در سراسر جهان شنیده شد . مهمتر اینکه فریاد های قیام کنندگان منطقه همچون فریاد معترضان ایرانی محتوا و پیام مشترک مبارزه با دیکتاتور های حاکم منطقه بوده است که بدترین شان در ایران حاکم است . یعنی نه اینکه فریاد ومطالبات وخواست ملت های منطقه نه هیچگونه سنخیت و وجه اشتراکی با ادعای حاکمان ایران ندارد ، بلکه همسویی با معترضان ایران وفریاد وشعار های شان بوده است . ولی حاکمان فرصت طلب موج سوار که سابقه ربودن ومصادره واشغال انقلاب ملت ایران در 22 بهمن 57 دارند . چونکه خمینی شیاد بر اساس ساخت وپاخت وقول وقرارهای پشت پرده ی زیر درخت سیب در پاریس با تزریق شیادانه یک کلمه نه کم ونه یک کلمه بیش جمهوری اسلامی را به مردم ایران و تحمیل نمود . اکنون نیز جانشین و پیروان خمینی شیاد از موضع فرار به جلو تلاش مذبوحانه می کنند تا بطور فرصت طلبانه وموج سوارانه تغییر وتحولات منطقه زیر پوشش ابداع جنبش بیداری اسلامی مصادره کنند و آن را الگو بر گرفته مدل ولایت وقیحی از ایران جا بزنند تا مکمل پشتوانه ی عدم مشروعیت واهداف هسته ای و جنگ جهان گشایانه ی خود کنند . در صورتی راشد الغنوشه رهبر حزب نهضت اسلامی تونس اعتراف کرده است که الگوی حکومت تونس مدل ترکیه ونه ایران مورد توجه اش می باشد.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/900822/2.htm#other201
دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 22 آبان ماه سال 1390
نشانگرها و نمودار منحني قدرت (يادداشت روز)